وقتی نفر سومی در میان است


پروانه سوخته

رفته بود بستنی بخرد. ناخودآگاه رفتم طرف گوشی موبایلش. بازش کردم تا پیامک‌هایی را که برایم فرستاده بود در گوشی خودش بخوانم. وقتی بازش کردم، دیدم پیامک‌های جدیدی به کسی فرستاده به اسم یاسمن. دیدم پیام‌های محبت‌آمیزی را که من برایش فرستاده بودم برای او فرستاده. باز هم خواندم. باورم نمی‌شد.

همان جملات عاشقانه آشنا، همان جملاتی که من فکر می‌کردم فقط در دنیای عاشقانه من و او رد و بدل می‌شوند، کلماتی که شب‌ها مثل لالایی در ذهنم زمزمه می‌کردم و از زیبایی عشق نابم لذت می‌بردم. همه آنها را دیدم که برای کس دیگری هم فرستاده بود. از شدت ناراحتی و تعجب نمی‌دانستم چه کار باید بکنم. فقط از جایی که بودیم دور شدم. قلبم انگار می‌خواست از سینه‌ام بیرون بپرد. دویدم و در تنهایی، در حالی که اشک‌هایم بی‌اختیار جاری بود، آنقدر رفتم تا دیگر نمی‌دانستم کجا هستم. مشکلاتی که در نخستین روابط عاطفی همسران اتفاق می‌افتد دارای اهمیت فراوانی است، زیرا می‌تواند آینده فرد را تحت تأثیر مستقیم قرار دهد. یکی از آسیب‌زاترین و مهم‌ترین وقایع خیانت است. ورود (اغلب پنهانی) فرد سوم به رابطه عاطفی میان دو نفری که با هم پیوند وفاداری و عشق و تفاهم بسته‌‌اند تأثیرات مخربی بر هر دو و بر رابطه‌شان خواهدداشت. در این جا به اختصار برخی از تأثیرات را با تمرکز ویژه بر فرد خیانت دیده بررسی می‌کنیم.
فرد در درون خود به این تصمیم‌گیری می‌رسد که «دیگران خوب نیستند» و در نتیجه «نباید به آنها اعتماد کرد». این تصمیم ممکن است باعث شود فرد برای مدتی یا حتی همیشه از ازدواج چشم بپوشد و بسیاری از شانس‌های خوب زندگی‌اش را نیز از دست بدهد.

آسیب به عزت نفس

فردی که همسر وی مرتکب خیانت شده است اغلب احساس خواهد کرد که عزت نفسش زیر سؤال رفته است. گلدن برگ و همکارانش در مقاله‌ای ذکر کرده‌اند که در مردان زندگی جنسی موفق و در زنان تعهد عاشقانه در رابطه ارتباط مستقیمی بر عزت نفس دارد. بر این اساس، خیانت که خدشه‌ای بر نگرش‌های فرد نسبت به توانایی‌ها و جذابیت‌هایش برای فرد مقابل وارد می‌آورد، ‌می‌تواند به عزت نفس او آسیب برساند و آن را کاهش دهد.

کسی که دچار خیانت شده است ـ به‌خصوص در خانم‌ها ـ وقتی به خود و رابطه‌اش می‌نگرد،‌ علاوه بر خشم و ناراحتی ناشی از خطای دیگری، بخش زیادی را به گردن خود می‌اندازد. او به این فکر خواهد کرد که حتماً من مشکلی داشته‌ام که برای همسرم کافی یا ارضاکننده نبوده‌ام. او ممکن است چهره، اندام یا حتی ویژگی‌های اخلاقی و خلق و خوی خود را زیر سؤال ببرد و به این فکر کند که حتماً چنین مشکلی در او وجود داشته است، وگرنه در رابطه‌ای مطلوب چنین اتفاقی رخ نمی‌داد. در بسیاری مواقع، به خصوص در خانم‌ها، فرد خیانت‌دیده به دنبال مقایسه خود با فرد سوم برمی‌آید و با دیدن نقاط مثبت وی و مقایسه آنها با خود دچار رنجش مضاعفی می‌شود.
در مردان زندگی جنسی موفق و در زنان تعهد عاشقانه در رابطه ارتباط مستقیمی بر عزت نفس دارد.

افسردگی و اضطراب

در پی مورد خیانت واقع شدن از سوی همسر فرد ممکن است دچار مشکلات عاطفی خاصی شود. مثلاً کاهش عزت نفس، وقتی فرد احساس می‌کند مشکلی در چهره، اندام یا اخلاق او وجود داشته است و اگر هم دچار مشکلات زمینه‌ای مربوط به افسردگی یا اضطراب باشد، احساس بی‌ارزشی یا ناتوانی خواهد کرد و جذابیت‌ها، توانایی‌ها و نقاط قوت خود را زیر سؤال خواهدبرد. در چنین حالتی، با درک اینکه بسیاری از این ویژگی‌ها (مثلاً چهره یا اندام) قابل تغییر نیستند یا اگر هم باشند، نیازمند تلاش یا هزینه بسیار است، فرد دچار افسردگی و ناکامی می‌شود و احساس می‌کند غمگین است. در این مواقع، افت تحصیلی، مشکلات کاری یا ارتباطی با دوستان و خانواده بسیار رخ می‌دهد.

از طرف دیگر، وقتی فرد خیانت‌دیده با این قضاوت درونی مواجه می‌شود که «من به حد کافی خوب نیستم» یا «مشکلی دارم، وگرنه خیانت نمی‌کرد» یا درمی‌یابد تغییر بسیاری از این ویژگی‌ها از عهده وی خارج است، دچار اضطراب و نگرانی نسبت به آینده می‌شود. حتی ممکن است این تصمیم ناخودآگاه در ذهن وی به وجود بیاید که «به من همیشه خیانت می‌شود»، تصمیمی که باعث مسموم شدن آینده فرد می‌شود.
خیانت

بدبینی

یکی دیگر از اتفاقات شایعی که پس از مورد خیانت واقع شدن دیده می‌شود بدبینی نسبت به جنس مخالف است. در پی خشم و نفرتی که فرد خیانت‌دیده احساس می‌کند، بیزاری از هرگونه ارتباط با دیگران و نیز بدبینی پیش می‌آید و احتمالاً فرد در درون خود به این تصمیم‌گیری می‌رسد که «دیگران خوب نیستند» و در نتیجه «نباید به آنها اعتماد کرد». این تصمیم ممکن است باعث شود فرد برای مدتی یا حتی همیشه از ازدواج چشم بپوشد و بسیاری از شانس‌های خوب زندگی‌اش را نیز از دست بدهد. از سوی دیگر، ممکن است فرد همچنان به روابط خود با دیگران ادامه ‌دهد، اما با خود تصمیم خواهدگرفت که فرد مقابل را کنترل کند و به این ترتیب، زندگی خود و شریک عاطفی‌اش را سخت، پر از سوءظن و بدبینی و مسموم کند.

ناامیدی و حذف ارزش‌های شخصی

احساس ناامیدی زمانی رخ می‌دهد که فرد طی ناراحتی خود به این نتیجه برسد که به رغم تمامی ویژگی‌های مثبت وجودی‌اش، توانایی جذب طرف مقابل و حفظ رابطه‌اش را ندارد و از توانایی حفظ یک رابطه پایدار در آینده و احتمالاً یافتن شریکی برای زندگی که بتوان به وفاداریش اعتماد کرد، ناامید ‌شود. یکی دیگر از صورت‌های بدبینی را می‌توان در خشم و ناراحتی ناشی از این موضوع دانست که طی آن فرد احساس می‌کند پایبندی به ارزش‌های شخصیش فایده‌ای نداشته و حتی شاید وفاداری‌اش به طرف مقابل نتیجه عکس داشته است. از این رو، ارزش‌های شخصی‌اش را بدون تأمل کافی در موقعیت کنار می‌گذارد و تصمیم می‌گیرد با هر کسی که سر راهش سبز شد طرح دوستی بریزد. این رفتار را می‌توان نوعی مقابله به مثل یا انتقام دانست که به نوبه خود یا فرد را به ورطه بی‌بندوباری و دوستی‌های نادرست و خطا می‌کشاند یا به عذاب وجدان و احساس گناهی که به ناراحتی ناشی از خیانت دیدن اضافه می‌شود و فرد را افسرده‌تر می‌کند.

بعداز خیانت، تمامی اتفاقاتی که در بالا ذکر شد برای فرد رخ نمی‌دهد، اما با مرور مطالب می‌توان به اهمیت موضوع پی برد. در جامعه ما به دلیل رشد بسیار سریع جمعیت نسبتاً جوان و پویایی‌‌های پیچیده روابط میان دختر و پسر، متأسفانه چنین اتفاقاتی کم نیست و توجه خاص به این موضوع با تأکید بر تأثیرات بلندمدت آن بر فرد و زندگی آینده خود و خانواده‌ای که تشکیل خواهدداد حائز اهمیت خاصی است.



شما میتوانید در انجمن خانواده تبیان این مبحث را با دیگر دوستان خود در میان بگذارید.

همچنین می توانید در مورد مسایل و مشکلات شخصی خود  با مشاورین تبیان در ارتباط باشید.


سپیده دانایی