نسیم ادبی سالهاست در عرصه سینما و تلویزیون فعالیت می کند اما نقشی که نامش را بر سر زبان ها انداخت نقش حمیرا در سریال شهرزاد بود. این شب ها هم نسیم ادبی با یک سریال مناسبتی ، ویژه ماه مبارک رمضان مهمان خانه های ماست که در این شماره از سبک زندگی افراد مشهور با زندگی این هنرمند بیشتر آشنا شوید.
نسیم ادبی بازیگر سریال برادرجان
نسیم ادبی در تاریخ ۱۶ شهریور ماه سال ۱۳۵۵ در تهران به دنیا آمد.
وی فارغ التحصیل رشته کارشناسی نمایش از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است.
وی فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۷۶ با فیلم زندگی آغاز کرد.
با بازی تئاتر رند خلوت نشین در سال ۷۹ و ۸۰ که در تالار وحدت اجرا رسما وارد دنیای تئاتر شد.
زندگینامه نسیم ادبی
اولین حضور جدی نسیم ادبی در تلویزیون با سریال حلقه سبز در سال ۸۶ بود.
اما اوج شهرت نسیم ادبی در سال ۹۳ با سریال شهرزاد در شبکه خانگی
در نقش حمیرا خواهر شهرزاد بود.
ازدواج نسیم ادبی
نسیم ادبی متاهل است و ازدواج کرده است .اسم همسر او ابراهیم اثباتی است که در عرصه موسیقی فعالیت دارد .
آشنایی نسیم ادبی و ابراهیم اثباتی در سال ۱۳۸۳ در نمایش شمس پرنده بود.
نسیم ادبی بازیگر و ابراهیم اثباتی آهنگساز این نمایش بود.
نسیم ادبی و همسرش
مصاحبه نسیم ادبی
آشنایی هنری ما
نسیم : برای بازی در تئاتر «شمس پرنده» به کارگردانی خانم پری صابری
دعوت شدم و ابراهیم هم برای ساخت موسیقی در همان تئاتر همکاری داشت
و آشنایی اولیهمان به این صورت شکل گرفت.
مدتی گذشت و قرار شد تئاتر «آنتیگونه» به کارگردانی خانم صابری در ایتالیا روی صحنه برود
و من و آقای اثباتی در این سفر کاری همسفر شدیم که همین سفر باعث شد
بیشتر یکدیگر را بشناسیم. آشناییمان به سال ۸۰ برمیگردد
و هفت سال است که با هم ازدواج کردهایم.
شناخت پیش از ازدواج پیشنیاز است
نسیم : به شناخت پیش از ازدواج معتقدم؛
البته میدانم همهچیز را نمیتوان تا قبل از رفتن زیر یک سقف رفتن
در مورد طرف مقابل فهمید چون تا وقتی شما زیر یک سقف نرفتهاید
فرصتی برای آنکه خودتان را به صورت کامل ابراز کنید و نشان دهید
پیدا نمیکنید اما قطعا شناخت پیش از ازدواج بسیار موثر است چون دوطرف میتوانند
با علایق و سلایق هم آشنا شوند و روحیات یکدیگر را تا حدی بشناسند
که خیلی مهم است.
ابراهیم : آشنایی پیش از ازدواج مثل دروس پیشنیاز دانشگاه است.
یکسری دروس را میگذرانید و دانستن در مورد آنها باعث میشود برای درسهای
بعدی کمتر در چالش بیفتید. یکسری شناخت و سبک و سنگین کردنها در این دوران
به وجود میآید که میتواند در زندگیتان به کمک شما بیاید.
درواقع تجربههایی که دو طرف در این دوران کسب میکنند به زمانی که زیر یک سقف
میروند کمک میکند تا از خواسته و روحیات هم شناخت بیشتری داشته باشند
و در نهایت به درک درستتری از زندگی مشترکشان برسند.
ازدواج نسیم ادبی با ابراهیم اثباتی
چرا با همسرم ازدواج کردم
نسیم : ابراهیم روحیهای دارد که من همیشه خیلی دوست داشتهام.
ایشان بسیار آدم جذابی در جمعهاست و از کمک کردن به دیگران لذت میبرد.
در هر جمعی حضور داشته باشد، همه دوست دارند با او صحبت و درددل کنند.
حتما شما هم با شخصیتهایی که در جمعها حضوری گرم دارند، آشنا هستید؛
ابراهیم یکی از همین آدمهاست. او به حرفهای همه گوش میکند
و سعی میکند تا حد توان به دیگران کمک کند. ابراهیم شخصیت
بسیار حمایتگری دارد و خیلی اهل خانواده و خانوادهدوست است.
از همه مهمتر اینکه ابراهیم اعتقاداتی دارد که به آنها پایبند است
که این برای من خیلی جالب است. من انسانهایی را که روی عقایدشان پایبند
و ثابتقدم هستند، دوست دارم و به نظرم این ویژگی خیلی اهمیت دارد.
شخصا نمیتوانم به آدمهایی که هیچ اعتقادی در زندگیشان ندارند و به هیچچیزی
اهمیت نمیدهند، اعتماد کنم چون فکر میکنم انسانهای بیثباتی هستند.
ابراهیم معاشرتی و خونگرم است و ما حرفهای زیادی برای گفتن
با هم داشتیم و داریم و از همان ابتدای آشناییمان حس کردم میتوانم
خیلی چیزها از او یاد بگیرم و واقعا هم از زمان آشناییمان تا به حال خیلی چیزها
از او یاد گرفتهام و هرگز احساس تنهایی نکردهام. از همان زمان
آشناییمان هم چنین حسی را داشتم؛ اینکه میتوانم با او درددل و صحبت کنم
و در کنارش حس خوبی داشته باشم.
ابراهیم : نسیم جان خیلی به من لطف دارند.
من فکر میکنم ممکن است دو روح به هم برسند و نسبت به هم کشش داشته باشند.
شما طبیعتا در زندگی و روابط اجتماعیتان به افراد بسیاری برخورد میکنید
اما کسی را میتوانید دوست داشته باشد که با حضورش به شما تلنگری بخورد
و موج و هیجانی در وجودتان ایجاد شود که تداومش براساس خصوصیات و
خلقیات طرف مقابلتان باشد. چنین حسی میتواند برایتان جاذبه خلق کند
و به سمت آن فرد گرایش پیدا کنید.
من هرقدر بیشتر با نسیم معاشرت و رفاقت داشتم بیشتر حس میکردم
او مرا از نظر عاطفی و روحی کامل میکند. هیجاناتی در روح نسیم وجود دارد
که فکر میکنم اصلا دلیل موفقیتش در بازیگری هم همین هیجانات باشد.
این شور و شوق و هیجان برای من که شاید سکون بیشتری دارم
خیلی پرکشش بود. احساس کردم میتوانیم مکمل یکدیگر باشیم
و خدا را شکر باهم هماهنگ شدیم.
عکس نسیم ادبی
زندگی و شغل ابراهیم اثباتی
دنیای موزیسینها قشنگ است
ابراهیم : از سال ۷۳ به صورت حرفهای برای تئاتر موسیقی کار میکنم.
عاشق فضاهای دراماتیک هستم و تا الان برای نزدیک به ۶۰ تئاتر موسیقی ساختهام.
یک گروه موسیقی هم به سرپرستی و آهنگسازی خودم دارم
که تا دوسال پیش «وصل یار» نام داشت ولی بهتازگی نام جدیدی برای آن
انتخاب کردهایم که هنوز رسمی نشده است.
نسیم ادبی: شغل ابراهیم را خیلی دوست دارم و فکر میکنم دنیای موزیسینها خیلی قشنگ است. دنیای آنها با دنیای ما بازیگران فرق دارد. من شاید تا قبل از ازدواجم خیلی به این تفاوتها فکر نمیکردم اما از وقتی با ابراهیم زندگی مشترکمان را شروع کردهایم بیشتر با حال و هوای بچههایی که در این رشته فعالیت میکنند آشنا شدهام چون رفت و آمدم با این افراد زیاد شده است. من حتی مدتی در گروه «وصل یار» به عنوان همخوان همکاری میکردم.
کلا دنیای بچههای موزیسین با دنیای ما فرق دارد. منظورم از تفاوت این نیست که آنها بهترند یا ما؛ این تفاوت را وقتی هر دو عالم بازیگری و موسیقی را بشناسید، بهتر درک میکنید. جالب اینکه دو هنر خیلی به هم مربوطند و شاید حتی بتوان گفت بدون هم کامل نمیشوند. به نظر من هنرمندان فعال در موسیقی تودار، خوددار و آرام هستند اما بازیگران پرهیجانتر و برونگراتر هستند.
خانهمان پر از آهنگ است
نسیم : من عاشق ساز و موسیقی هستم و در خانهمان مرتب نوای موسیقی شنیده میشود. الان هم که به خاطر برنامهای که قرار است ابراهیم در اردیبهشت داشته باشد هفتهای یک روز در خانهمان تمرین گروهی دارند. کلا ابراهیم همیشه در خانه یا مشغول ساز زدن است یا آهنگسازی برای کارهای مختلف. موسیقی با زندگی ما عجین شده که برای من اتفاقی زیباست.
بهترین تفریحمان تماشای تئاتر است
نسیم : تئاتر رفتن مهمترین و بهترین تفریح ماست و همیشه در اولین فرصتی که پیدا کنیم به تماشای تئاتر میرویم. دوستان تئاتری زیادی داریم و همیشه دوستانمان تئاترهایی را روی صحنه دارند که میتوانیم از تماشایشان لذت ببریم. سینما کمتر میرویم اما در خانه گاهی فیلم میبینیم. متاسفانه کمتر پیش میآید به مسافرت برویم چون در سالهای اخیر همیشه سر کار بودهام و فرصت مسافرت دست نداده است؛ البته بارها تصمیم گرفتهایم به سفر برویم اما درگیریهای کاری مجالی برای این کار نگذاشته است.
ابراهیم : کنسرت هم میرویم و کلا عاشق تفریحات فرهنگی هستیم. تئاتر علاقه و شغل هر دوی ماست و دوستانمان هم اکثرا در این حرفه هستند.
نسیم : عاشق رستوران رفتن هستیم. خیلی دوست داریم به رستوران برویم یا گاهی برویم جایی قهوه بخوریم و این عادت را از دوران ابتدای آشناییمان هم داشتهایم.
کادوی مخصوص من، موبایل
نسیم : برایم مهم است روز تولدم و سالروز ازدواجمان یاد همسرم بماند. معمولا تولدهای ابراهیم را جشن میگیرم. منظورم از جشن، مهمانی نیست. ما حتی در خانوادهمان گاهی با یک کیک کوچک و جمع خودمان تولدها را جشن میگرفتیم و در خانه من و ابراهیم هم جریان همینطور است.
بهترین و بیشترین هدیهای که از همسرم گرفتم موبایل است. همیشه از سر بدشانسی یا موبایلهایم گم شدهاند یا دزد زده یا از دستم افتاده و نابود شدهاند. خلاصه اینکه همسرم همیشه گزینهای خوب برای خرید هدیه در دست دارد. (میخندد)
تولد نسیم ادبی
وقتی پدر یا مادر باشید دیگر فقط به خودتان فکر نمیکنید
ادبی: دوست دارم بچه داشته باشم و بهش فکر میکنم. به نظرم تجربه پدر یا مادر شدن برای هر فردی رشد و تعالی به دنبال دارد. وقتی یک انسان تبدیل به پدر یا مادر میشود دیگر از اینکه تنها به خودش فکر کند جدا میشود و مسئولیتی را قبول میکند که تا آخر عمر گلویش را میچسبد و رهایش نمیکند. (میخندد)
اثباتی: من هم عاشق بچه هستم. اوایل فکر میکردیم با توجه به شغلمان بچهدار شدن سخت باشد اما هرچه جلوتر رفتیم متوجه شدیم خیلیها در شرایط ما زندگی میکنند و حتی بیشتر از یک فرزند دارند.
نسیم ادبی از حضورش در سریال شهرزاد می گوید
آقای فتحی نمایش «عامدانه، عاشقانه، قاتلانه» به کارگردانی خانم ساناز بیان را دیده بودند و این اولین باری بود که بازی مرا میدیدند. پس از آن دستیارشان با من تماس گرفتند و برای بازی در سریال «شهرزاد» دعوت به کار شدم. نقشی که در آن تئاتر داشتم نقش شهلا جاهد بود و بسیار با نقش حمیرا که در سریال «شهرزاد» دارم، متفاوت بود. آقای فتحی برایم توضیح دادند نقش حمیرا یک دختر پرجنبوجوش و پرهیجان است که نسبت به عشق ناآشناست.
این دختر خیلی زود ازدواج کرده و به او اجازه داده نشده درس بخواند و یکسری حسادتها نسبت به خواهر کوچکترش دارد و متلکهایی که به شهرزاد هم میاندازد بیشتر از آنکه از روی بدجنسی و حسادت باشد از روی نادانی است.
من فیلمنامه را خواندم و بعد از خواندن نقش فکر کردم این دختر چقدر پررو است. (میخندد) و به آقای فتحی گفتم مردم با دیدن این کاراکتر به من فحش میدهند. (میخندد) ولی آقای فتحی به من اطمینان دادند نقش خوب است و گفتند اگر مردم به تو فحش بدهند، یعنی اینکه نقش را خوب ایفا کردهای.