آقای بازیگر در اوج شهرتش این روزها با فیلم سینمایی شنای پروانه در نقش یک گنده لات تهران در سینما و با سریال آقازاده ماننده یک آقازاده شیک و خاص در شبکه نمایش خانگی حضور دارد. وی در آقازاده در نقش نیما بحری بازی کرده و با وجود انتقادها وی مثل همیشه در نقش های مختلف می درخشد. در ادامه به بهانه پخش سریال آقازاده مروری داریم بر زندگی امیر آقایی با پرشین وی همراه شوید.
زندگی امیر آقایی
امیر آقایی بازیگر ،نویسنده ،عکاس و شاعر متولد ۱۰ مرداد ۱۳۴۹ می باشد و اصالتا اهل ارومیه و در همان جا به دنیا آمده است. وی فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی می باشد. آقای بازیگر در یک خانواده ۴ نفری زندگی نموده است و یک خواهر به نام نرمین دارد.
شروع فعالیت هنری امیر آقایی
وی بازیگری را از تئاتر شروع و در صحنه نمایش آنسوی آینه بازی کرده و در انجا با بهرام عظیم پور آشنا و به دنیای سینما و تلویزیون ورود کرد. اولین سابقه بازیگری وی در سینما با بازی در فیلم ارتفاع پست ابراهیم حاتمی کیا در سال ۸۰ اتفاق افتاد و اولین سریال تلویزیونی او مجموعه خاک سرخ بود که سال ۸۱ پحش گردید و در ادامه در سریال هایی مانند باغ بلور، اولین شب آرامش، بی گناهان و سرزمین کهن هم حضور داشت.
از جمله فیلم های موفق او می توان به زن دوم، هیس! دخترها فریاد نمیزنند، کوچه بینام،
بدون تاریخ بدون امضا و شنای پروانه اشاره کرد. آقایی برای بازی در فیلم شنای پروانه،
موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فیلم فجر شد.
ازدواج امیر آقایی در دورهمی
امیر آقایی تا کنون ازدواج نکرده است و مجرد می باشد . او در برنامه دورهمی گفت هیچ وقت به خواستگاری نرفته است و هنوز به صورت جدی به ازدواج فکر نکرده است. او به مدیری گفت ازدواج اتفاق مهمی است و او هم یک روز به آن فکر می کند.
علاقه به شعر و عکاسی
او مجموعه شعری با نام بیدها در باد سروده است که در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات حوض نقره منتشر شده است. وی علاوه بر بازیگری و نویسندگی، نقاشی و عکاسی هم انجام می دهد. وی علاقه خاصی به عکاسی دارد و در این رابطه می گوید :همراه با مهدی پاکدل برای عکاسی بسیار سفر میکردیم در هوای گرگ و میش قدم میزدیم و در سکوت عکاسی می کردیم.
تجربه بازی امیر آقایی در شبکه نمایش خانگی
آخرین بار سال ۹۷ با سریال «رقص روی شیشه» ساخته مهدی گلستانه، در نمایش خانگی
دیده شد. این مجموعه مانند بعضی از سریالهایی که در یکی، دو سال گذشته ساخته شده،
سعی کرده بود با استفاده از نمایش تجملات، خیانت، عشق مثلثی و حضور شخصیتی
در مقام پدرخوانده در قصه، جذابیت هایی برای جلب توجه مخاطب ایجاد کند.
این سریال قرار بود ۲۶ قسمت باشد اما اختلاف بازیگران سریال بر سر مسائل مالی و پرداخت نشدن دستمزدشان، باعث شد بهرام رادان و امیر آقایی از بازی در این سریال انصراف دهند و این مجموعه ناتمام بماند.
نقش امیر آقایی هم در این سریال، چندان پیچیده و متفاوت نبود، بنابراین فارغ از سریال،
نقش هم دستاورد ویژهای برای آقایی نداشت. او اکنون بعد از این تجربه ناموفق،
سریال «آقازاده» را در نوبت پخش دارد که باتوجه به سابقه حامد عنقا و بهرنگ توفیقی
و متفاوت بودن ژانر و مضمون سریال، شانس بالایی را برای دیده شدن در نمایش خانگی دارد.
زندگی امیر آقایی بازیگر سریال آقازاده
سریال آقازاده جدیدترین سریال شبکه نمایش خانگی است. طراحی، نویسندگی و تهیهکنندگی این سریال به عهده حامد عنقا است. بهرنگ توفیقی نیز کارگردانی این اثر را بر عهده دارد. امیر آقایی در این سریال در نقش نیما بحری هنرنمایی می کند.
به نظر میآید این سریال رقیبی جدی برای سریالهای پرمخاطبی چون همگناه و دل به حساب آید و مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد. قسمت اول سریال آقازاده در تاریخ ۶ تیر ۹۹ در شبکه نمایش خانگی منتشر شد.
مخاطبان میتوانند جمعه هر هفته در سرویسهای پخش آنلاین این سریال را تماشا کنند.
همچنین دیویدیهای آن نیز با یک روز تاخیر، شنبه هر هفته عرضه خواهند شد.
نام این سریال متناسب با داستان آن و حواشی به وجود آمده اخیر در مورد آقازادهها و فعالیتها و حواشی آنان انتخاب شده است. حامد عنقا در پاسخ به این سوال که سریال آقازاده چند قسمت است، پاسخ داد که این سریال در ۲۴ قسمت عرضه خواهد شد و داستان آن در مورد حواشی و فسادهای اقتصادی و سیاسی سال های اخیر است.
سریال آقازاده همانطور که از نامش پیداست در مورد افرادیست که با سوء استفاده
از موقعیت و مقام خود دست به فساد گسترده و زد و بندهای غیراخلاقی میزنند.
همانند پروژه پیشین حامد عنقا در شبکه نمایش خانگی، یعنی قلب یخی،
سریال آقازاده نیز داستان پرفراز و نشیب و پرماجرایی دارد.
امین تارخ، امیر آقایی، مهدی سلطانی، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه، سینا مهراد، دیبا زاهدی، مهدی کوشکی، سامیه لک، مسعود فروتن، کاوه خداشناس، سعید داخ، روزبه معینی، امین حیایی، کامبیز دیرباز، نیکی کریمی، جمشید هاشم پور و محمدحسین لطیفی، با معرفی پردیس پورعابدینی بازیگران این سریال را تشکیل میدهند.
انتقاد به سن امیر آقایی در آقازاده
یعنی سینمای ما این قدر بازیگر جوان کم دارد که مو و ریش امیر آقایی را رنگ می کنید و به جای آقازاده جوان به خورد مخاطبتان می دهید؟
وی بازیگر نقش نیما بحری می باشد.
زندگی امیر آقایی بازیگر مطرح سینمای ایران
بازیگری که در نقش مکمل میدرخشد
آقایی در دانشگاه کارگردانی خوانده است و بازیگر تئاتر خوبی است، گاهی مینویسد و نقاشی میکشد و دستی در عکاسی دارد و کتاب شعرش به نام «بیدها در باد» در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات حوض نقره منتشر شد.
امیر آقایی بازیگری است که حتی طرفداران امروزش باور دارند که در گذشته آن چنان
که باید بازیگر جذابی نبوده است. بازیگری که در عرصه سینما نقشهای اول کمی داشته
اما در نقشهای مکملش خوب درخشیده است.
بازیگری که از سال ۸۰ به عرصه بازیگری سینما و تلویزون ورود پیدا کرده و در چند سال اخیر طرفداران جدی پیدا کرده است.
«ارتفاع پست» اولین تجربه سینمایی
اولین بازی او به فیلم «ارتفاع پست» برمیگردد. این فیلم به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا ساخته شده و فیلمنامه آن کار مشترک حاتمیکیا و اصغر فرهادی است. این فیلم در مورد یک هواپیما ربایی است.
قاسم که نقش آن را حمید فرخنژاد بازی میکند ادعا میکند برای خانواده و دوستانش در یک شرکت صنعتی در بندرعباس کار پیدا کرده، آنها را سوار هواپیما میکند. اما تنها نرگس است که از قصد قاسم خبر دارد.
قاسم هواپیما را میدزدد. امیر آقایی در این فیلم نقش برادر نرگس را بازی میکند.
داستان این فیلم بر اساس یک رویداد واقعی که در ۲۳ آذر ۱۳۷۹ در مسیر اهواز به بندرعباس
انجام شد، ساخته شدهاست. دیگر بازیگران ای فیلم لیلا حاتمی، گوهر خیراندیش
و رضا شفیعیجم هستند.
هیس! دخترها فریاد نمیزنند
«هیس! دخترها فریاد نمیزنند» فیلمی تکاندهنده از پوران درخشنده است که سال ۹۲ به اکران درآمد و جنجالهای بسیاری برپا کرد. این فیلم درباره تجاوز به کودکان دختر است. شیرین هشتساله، مورد آزار جنسی مردی از نزدیکان قرار میگیرد.
شیرین در بزرگسالی بعد از دو نامزدی ناموفق، عاشق شده اما در زمان ازدواجش،
مردی را میبیند که میخواهد به دختر کوچکی تجاوز کند. شیرین دختر کوچک
را فراری میدهد و آن مرد را به قتل میرساند.
طناز طباطبایی، بازیگر نقش اول فیلم است. شهاب حسینی، مریلا زارعی، جمشید هاشمپور،
امیر آقایی، فرهاد آییش و همچنین کودکی که نقش قربانی را دارد، بازیهای قابل قبولی
در این فیلم دارند و مخاطب را با خود همراه میکند.
سعادت آباد
امیر آقایی در کنار بازیگران دیگری همچون لیلا حاتمی، حامد بهداد، مهناز افشار و حسین یاری در فیلم «سعادت آباد» به کارگردانی مازیار میری به ایفای نقش پرداخت. «سعادتآباد» درام اجتماعی است و یکی از مهمترین کارهای کارنامه آقایی است که باعث شهرت بیشتر او شد و توانست بازی درخشانی از خود نشان دهد.
یاسی که در زندگی مشترک با محسن دچار تردیدهایی شده، تصمیم میگیرد
برای او جشنی بگیرد و خاطراتی را یادآوری کند. او برای بهتر برگزار کردن مهمانی
همه چیز را از قبل پیشبینی میکند، غافل از این که شرایط به خواسته او پیش نمیرود.
فیلم در سکانسی به خیانت در زناشویی میپردازد؛ که این سکانس از فیلم در نسخه DVD آن حذف شده است.
بدون تاریخ، بدون امضا
دکتر کاوه نریمان که نقش آن را امیر آقایی بازی میکند، در زمان رانندگی با یک موتورسیکلت که خانوادهای سوار آن بودهاند، تصادف میکند. فردای آن روز او در محل کارش در پزشکی قانونی با جسدی روبهرو میشود که او را میشناخته اما از روبه رو شدن با خانواده متوفی خودداری میکند. آقایی در این فیلم دومین همکاریاش را با وحید جلیلوند دارد.
کاوه، پزشکی آرام و متین است و بهجز دعوایی که در ابتدای فیلم با یکی از همکارانش دارد،
با همه شرایط منطقی برخورد میکند. بازی کنترلشده و آرام آقایی در «بدون تاریخ،
بدون امضا»، در مقابل بازی برونگرا نوید محمدزاده قرار میگیرد. هدیه تهرانی،
زکیه بهبهانی، مبین دوستی،علیرضا استادی وسعید داخ دیگر بازیگران این فیلم هستند.
درخشش امیر آقای در فیلم شنای پروانه
فیلم سینمایی «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت، تهیهکنندگی رسول صدرعاملی
و سرمایهگذاری محمد صادق رنجکشان می باشد.
نشست خبری فیلم “شنای پروانه” به نویسندگی و کارگردانی محمد کارت و تهیه کنندگی رسول صدرعاملی در پردیس ملت با حضور بازیگران و عوامل فیلم برگزار شد.
در حاشیه این نشست خبری امیر آقایی گفت: باید از آقای صدر عاملی و رنجکشان
تشکر کنم که اگر نبودند هرگز این فیلم تولید نمی شد، زمانی که محمد کارت برای
این نقش با من تماس گرفتند، خنده ام گرفت و من مثل آقای کارت از منطقه ای میایم
که نیمی از بچه محل هایم یا زیر خاک هستند یا زیر حکم قاضی.
گفتن است امیر آقایی سال قبل برای بازی در نقش یکی از اراذل تهران در شنای پروانه، برای بازی بی نظیرش در فیلم شنای پروانه سیمرغ گرفته است.
امیر آقایی: نصف بچهمحلهایم زیر خاک هستند!
کنایه سنگین امیر آقایی به مجری جنجالی تلویزیون
امیر آقایی، برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مردِ سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، در سخنانی، از صحبت های یکی از مجریان تلویزیون که چندی پیش جنجالی شده بود، به شدت انتقاد کرد.
امیر آقایی، بازیگر فیلم «شنای پروانه» که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل جشنواره فجر را دریافت کرد، پس از دریافت جایزه خود، ضمن تشکر از گروه «شنای پروانه» و آقای صدرعاملی و محمد کارت و بازیگران این فیلم گفت: «اجازه بدهید مقام معنوی جایزهام را به خانوادهام تقدیم کنم که سالها پای من ایستادند.»
او در ادامه گلایه ای را مطرح کرد و با کنایه گفت: «چندی پیش خانمی از رسانه ملی
اظهار کردند که اگر کسی ناراضی است برود. رفتن را به کسی خطاب میکنند که آمده
باشد ما که نیامدیم ما بودیم، ریشه در خاک سرزمین مان داریم.»
این سخنان امیر آقایی، مثل برخی بخش های دیگر اختتامیه جشنواره فیلم فجر، در پخش زنده این مراسم از شبکه نمایش، سانسور شد.
زندگی امیر آقایی بازیگر مرد سینما
حرف های بازیگر «بادیگارد» در برنامه سی و پنج
میهمان برنامه «سی و پنج» بود و مقابل فردون جیرانی در این گفتوگو از دوران کودکی اش در ارومیه و اولین بارقه های بازیگری و فعالیت هایش در حوزه تئاتر گفت و به سختیهای کار بازیگری در ایران، ویژگی های یکی دو تا از بازیگران هم نسلاش و مهمترین حاشیه های چند سال اخیر خود اشاره کرد. بخشی از مهم ترین صحبتهای او در این گفتو گو را بخوانید
– هم نسلان من برای دوست داشتن یک بازیگر یک گزینه بیشتر نداشتند: ؟
مرحوم خسرو شکیبایی. من معتقدم ایشان به تنهایی سه دهه بازیگر جوان
به سینمای ایران معرفی کرده است. کاری که دانشگاههای ما نتوانستهاند انجام دهند.
خیلیها یا آنقدر به «شکیبایی شدن» علاقه مند شدند و یا آنقدر او را دوست داشتند که تلاش میکردند بازیگر شوند. بازیگران بزرگ زیادی بودند اما نسل ما تحت تاثیر «هامون» و خسرو شکیبایی بود.
– اولین حضور من جلوی دوربین در سینما به فیلم «ضیافت» آقای مسعود کیمیایی برمیگردد. در نقش یک سیاهی لشگر بودم بین ۷۰-۸۰ نفر که گفتند باید بریزیم کافه را خراب کنیم و ما هم انجام دادیم.
البته اول قرار نبود هنرور باشم، سامان مقدم آن زمان دستیار آقای کیمیایی بود و قرار بود
برای یک نقش جدی با من تماس بگیرند و ظاهرا تماس گرفته بودند اما خانواده من چون
دوست نداشتند من این کار را انجام دهم به من نگفتند. اولین حضورم با نقشی که دیالوگ
داشته باشد و دیده شود فکر می کنم به «دفتری از آسمان» اولین تجربه کارگردانی پرویز شیخ طادی بر میگردد.
– هرگز به کسی زنگ نزدهام بگویم:«چه مینویسی و ما کجاشیم؟» ولی من و شما شنیدیم که هستند کسانی که زنگ بزنند. به مهمانی بریا دیدن دوستانم میروم اما ضیافتی نبوده که بخواهم بروم یا راه بیندازم که برایش نقش بگیرم چون آن نقشی که در مهمانی بازیگرش مشخص میشود نقشی که من بخواهم نیست.
– جایی بحث بود و از من پرسیدند این درست است که بازیگران در مهمانیها نقش میگیرند؟
گفتم نمی دانم. ولی الزاما این نیست، اگر این گونه بود که دیکاپریو نباید از در خانه آقای
اسکورسیزی تکان خورده باشد. به نظرم الان توانایی یک بازیگر حرف اول را میزند.
– مقطعی که من از تئاتر وارد سینما شدم، دقیقا زمان برو بیای بازیگران با صورتهای جذاب و خوشگل بود. آن زمان جلوی یک جریانی ایستادم که مثلا نروم دماغم را عمل کنم. یک دفتر سینمایی در آن دوران از من دعوت کرد.
آنجا که رفتم یک آقایی نشسته بود و دستیارشان و احتمالا مدیر تولید و در کل سه چهار
نفری نشسته بودند. تا من وارد دفتر شدم کارگردان پوزخندی زد و به دستیارش گفت:
«اینه؟» گفتند: «بله…بازیگر خوبیه…تو تئاترم کار میکنه» کارگردان برگشت گفت:
«عمو جان اسمت چیه؟» گفتم:«امیر آقایی» گفت:«آقا فروش نداره که…»
بعد چند مثال آورد و من همینجور به آن موقعیتی که پیش آمده بود نگاه میکردم
و با خودم می گفتم:«من اینجا چه کار میکنم؟»
زندگی امیر آقایی و گفتگووی متفاوت با وی
– نه تنها در ایران، در همه جای دنیا ستاره ضرورت گرداندن بخش مالی سینماست. آقای گلزار برای چرخه اقتصادی سینما یک ضرورت است و من بسیار او را دوست دارم. اگر بازیاش سلیقه من نیست، مشکل من است. همینطور بهرام رادان عزیز و خیلی های دیگر.
– سعادت آباد تجربه بسیار سختی برای من بود. شش نفر آدم از شب تا صبح داخل یک خانه
بودند که جز من فکر میکنم در بین پنج نفر دیگر فقط خانم مهنار افشار سیمرغ نداشت
که اتفاقا برای بازی در این فیلم سیمرغ هم گرفت.
این پنج نفر در فیلم نامه با هم دوست بودند و فقط یک تافته جدا بافته وجود داشت به نام «علی» که من بودم. همان روزهای اول سر یک اتفاقی من ناهارم را از بقیه جدا کردم تا واقعا تافته جدا بافته باشم، کار به جایی رسید که یکی از آن پنج بازیگر به من گفت امیر آقایی من هرگز با تو فیلم بازی نخواهم کرد.
– «بدون تاریخ بدون امضا» دومین وحید جلیلوند کار بسیار سختی بود، فکر می کنم
از ۹۰ جلسه فیلمبرداری کلا ۴ جلسه داخل شهر و باقی بیرون شهر فیلمبرداری می شد.
البته به نظرم این سختی کار نبود چرا که قبلا در این زمینه فیلم بسیار سختتر
«مرگ کسب و کار من است» را تماما در یک منطقه برفی بازی کردم.
در فیلم جلیلوند پیچیدگی شخصیت کارم را بسیار سخت کرد. آنقدر سخت بود که تا همین امروز هر قراردادی که پس از این فیلم داشتم را فسخ کردم و هنوز از خانه بیرون نمیآیم. سه قرارداد فسخ کردم و تا زمانی که دوباره به آرامش نرسم کار جدیدی بازی نخواهم کرد.
– تا امروز به خاطر پول فیلمی را بازی نکردم چون به نظرم به بی حرمتی به کاری است
که انجام میدهم. اگر قرار بود برای پول فیلم بازی کنم کم پیشنهاد نداشتم.
– به نظرم در ایران آخرین چیزی که یک بازیگر به آن فکر میکند نقشی است که قرار است بازی کند. خارج از ایران بازیگران در آرامش به نقشی که قرار است بازی کنند فکر میکنند، برایش تمرین میکنند، ورزش میکنند، به خودشان میرسند و بعد منجر میشود به خلق نقشی مثل دی کاپریو در «از گور برگشته».
اما در ایران بازیگر اول میپرسد پول حقوق من از کجا آمده، نکند از جایی آمده باشد که فردا مجبور شویم جواب پس بدهیم، کارگردان کیه، فیلمهای قبلیاش چیه، مبادا قبلا فیلمی ساخته باشد که مردم دوست نداشتهاند.
بازیگران مقابل من چه کسانی هستند، آن ها در کارنامه کاری شان چه فیلم هایی
بازی کردهاند، دیالوگهایی که میخواهم بگویم به کسی برنخورد، علیه صنفی نباشد،
با قومیتها مشکلی ایجاد نشود و… یعنی آخرین چیزی که یک بازیگر به آن قکر میکند
نقشی است که قرار است ایفا کند.
فیلمنامهای بوده که بسیار دوستش داشتم اما سرمایه گذار کسی بوده که در گذشته سابقه خوبی نداشته و من آن را رد کردم. با این غربالها مثلا اگر سالانه ۴۰ فیلمنامه به من پیشنهاد شود ۳۰ فیلمنامه آن را همان اول کنار میگذارم.
– در «پایان نامه» سناریو را از قبل خوانده بودم، حتی چند روزی هم جلوی دوربین رفتم.
همین الان هم اگر آن سناریویی که دست من است را بخواهند بسازند حاضرم در آن بازی کنم.
دلیل کنارهگیری من این بود که سناریو عوض شد، هر جفت فیلم نامهها را هم دارم.
روز اول یا دوم فیلم برداری بود که فهمیدم چند سکانس کاملا عوض شده است. من به این موضوع اعتراض کردم، خیلی بد با من حرف زدند من هم گفتم خیلی خب پس تا تهاش برویم. بعد از آن دو سال ممنوع الکار شدم.
– تا پیش از همکاری با نوید محمدزاده در فیلم «بدون تاریخ بدون امضا» هیچ فیلمی
از او ندیده بودم. وقتی همبازی شدیم خیلی اوقات دور می ایستادم ببینم این بازیگری
که تازه آمده چه کار میکند. خب این وسط رفاقتی هم بین ما شکل گرفت
. تا اینکه «ابد و یک روز» را دیدم.
وسط فیلم به او زنگ زدم و گفتم:«خدا لعنتت کنه! چی کار داری میکنی؟ بقیه فیلم هات رو هم اینجوری بازی کردی؟» بازیاش نفسگیر بود. سر صحنه فیلم جلیلوند مدام از این میترسیدم او تکراری از نقشهای گذشتهاش باشد اما وقتی «ابد و یک روز» را دیدم کلا فهمیدم یک چیز دیگری بازی کرده، بسیار بازیگر هوشمندی است.
– در مورد حامد بهداد جمله ای دارم که به خودش هم گفتم:«حامد بهداد اصلی پشت
این حامد بهداد قایم شده»، این حامد بهداد فعلی باید کنار برود. بهداد بسیار آرتیست
خوبی است. صدا بسیار خوبی دارد، نوازنده بسیار خوبی است ولی پشت یک چیزی
که خودش ساخته پنهان شده، سینمای ایران در یک مقطعی یاغی کم داشت
و حامد آمد و آن یاغی شد.
می دانست که این یاغی را کم داریم پس آمد و شد. ولی حامد اصلی به اعتقاد من یک آدم آرام و پر از سکوت است و این بهدادی که در همه فیلم ها تکرار شده نیست.
– نمی خواهم شعار دهم ولی از ماجرای سیمرغ عبور کرده ام. سیمرغ تا یک مقطعی
برایم مهم بود. همان مقطعی که هر سال من یک، دو و سه فیلم در بخش مسابقه داشتم،
همان مقطعی که آقای جیرانی شما در جشنوارهای داور بودید و به شما گفته بودند
که این آدم نه! همان سالی که هم «سعادت آباد» را داشتم و هم «مرگ کسب و کار من است».
یک روز سنگهایم را با خودم واکندم و از سیمرغ گذشتم. بحث نمیخواهم و اینها نیست، هر کسی تشویق دوست دارد فقط دیگر این دغدغه را ندارم که اگر سیمرغ داشته باشم چه اتفاقی برایم میافتد و حالا که ندارم چه اتفاقی افتاده است.
– آقای جیرانی من با خود شما دو تا قرارداد داشتم که هیچ وقت جرات نکردید کار کنید.
۱۵ روز پیش از فیلمبرداری یکی از سریال هایتان که با من قرارداد بسته بودید بازیگر
دیگری را جایگزین کردید، فقط به خاطر اینکه به شما گفته بودند با این بازیگر کار نکنید
(جیرانی طفره میرود)…مگر به دفتر شما نیامدم و گفتید که این نقش را من برای
تو نوشتم پس چطور آن را به کس دیگری دادید؟
– من نه معاندم، نه براندازم، نه منتقدم، من اصلا تهران زندگی نمی کنم، برای زندگی کردن شهرستان را انتخاب کردهام که آرام باشم.
– مدیر دولتی در کشور یک وظیفه بیشتر ندارد، حقوق بگیرد که به هنرمند خدمت کند چون هنرمند است که جریان ساز است. دو سال به دو سال یا چهار سال به چهار سال آدم پشت میزهای مدیریتی عوض میشود. به همین دلیل میگویم آن کسی که باعث شد من و شما آن تجربه را با هم نداشته باشیم باید پاسخگو باشد. یک سلیقه جریانی را تغییر داد.
آریا پیکس , خراسان , مجله پلازا , افکار نیوز , ایرنا , خبر انلاین , آی سینما