سلامت نیوز: خودکشي در ميان نوجوانان و دانش آموزان به يک اپيدمي تبديل شده و در کمتر از يکماه گذشته خبر خودکشي هفت دانشآموز و نوجوان رسانهاي شده است.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه آرمان ملی در ادامه نوشت: قبل از خبر خودکشي سيدمحمدموسويزاده، دانشآموز ۱۱ ساله در شهرستان دير استان بوشهر، ميانگين سن خودکشي در ايران ۱۵ تا ۳۵سال بود و جامعهشناسان درباره خطرات کاهش اين سن هشدار ميدادند. بعد از خودکشي نوجوان ۱۱ ساله در شهرستان دير استان بوشهر، دو مقام استان بوشهر از خودکشي يک نوجوان که به دليل فقر و زنداني بودن پدرش ترک تحصيلکرده و به کار در يک سنگفروشي مشغول بود به عنوان دومين مورد از خودکشي کودکان و نوجوانان در اين استان در کمتر از يک هفته خبر داده بودند. دادستان همدان نيز روز چهارشنبه (۳۰ مهر) خبر خودکشي يک دانشآموز ۱۱ ساله را در همدان تاييد کرد. هنوز ۴۸ ساعت از انتشار اين خبر نگذشته بود، فرماندار شهرستان نيشابور از خودکشي سه نوجوان و جوان ۱۵ ،۱۶ و ۲۲ ساله به دليل اختلافات خانوادگي را تاييد کرد و گفت: دليل اين خودکشيها به يکديگر مرتبط نيست. عليرضا قامتي در توضيح اين اتفاق گفته است: «اين خودکشيها هيچ ارتباطي با چالش مومو ندارد».
اين اظهار نظر در حالي است که برخي از مسئولان استان بوشهر و همدان احتمال داده بودند که دليل اين دو خودکشي چالش مومو است، اما برکسي پوشيده نيست که فقر و مشکلات رواني ناشي از آن، بسيار ترسناکتر و چالش برانگيزتر از چالش مومو است. رئيس انجمن مددکاران اجتماعي در گفتوگو با «آرمان ملي» وقوع خودکشيهاي سريالي را به شدت نگرانکننده دانسته و معتقد است که زنگ خطر مشکلات روحي و رواني در ميان افراد کم سن و سال به صدا درآمده است. سيد حسن موسوي چلک در ادامه گفته بود: «يکي از مشکلات ما در اقدام به خودکشي، جنبه يادگيري آن در جامعه است که باعث ميشود هر فردي که ناراحتي برايش به وجود ميآيد، دست به خودکشي بزند. شيوع کرونا زشتيها و مشکلات جامعه را نمايان کرد. به عنوان مثال نوجوانان ۱۰ تا ۱۵ سالهاي که به دليل نداشتن گوشي هوشمند و فقر خانوادهشان اقدام به خودکشي ميکنند و اين امر نشانگر مشکلات اقتصادي جامعه است که اين روزها کودکان را نيز درگير کرده است».
برکسي پوشيده نيست که خودکشي در اثر اختلالات رواني و مشکلات روحي در ميان افراد جامعه بروز پيدا ميکند. اينکه خانوادهها بهدليل فقر و تشديد مشکلات معيشتي ناشي از شيوع کرونا قادر نيستند برخي از نيازهاي مادي و عاطفي فرزندانشان را برطرف نمايند، يک واقعيت تلخ است و در نتيجه يک کودک يا نوجوان که خود را بيپناهتر از هميشه در جامعه و ميان همسنوسالانش ميبيند، اقدام به خودکشي ميکند. به اعتقاد کارشناسان اينکه برخي چالش «مومو» يا «نهنگ آبي» را در بروز اين خودکشيها تاثيرگذار ميدادند، فرار از واقعيتهاي جامعهاي است که حتي نميتواند خواستههاي افراد در سنين مختلف را برآورده سازد. اينکه پدر سيد محمد موسويزاده، بعد از يک عمر کار کردن شبانهروزي قادر نيست يک گوشي تلفن همراه هوشمند براي فرزندش خريداري کند، به «مومو» ارتباطي ندارد. از سوي ديگر پدري که از صبح تا شب با مشکلات مالي و معيشتي دست و پنجه نرم ميکند، نميتواند پدري مهربان براي فرزندان و همسري مهربان در محيط منزل باشد و او پرخاشگريها و مشکلاتش را به محيط خانواده ميآورد.
کاهش سن مشکلات روحي و رواني
آمارها نيز اين ادعا را تاييد ميکند و بر اساس آمار معاونت تحقيقات و فناوري وزارت بهداشت، 30 درصد مردم کشور دچار مشکلات روحي و رواني هستند، يعني جمعيتي بالغ بر 25 ميليون نفر که حالا به کودکان و نوجوانان در سنين 10 تا 15 درصد نيز کشيده شده است. سازمان پزشکي قانوني کشور نيز اين موضوع را تاييد ميکند و طبق آمار اين سازمان در سال 98 که هنوز پاندومي کرونا در کشور آغاز نشده بود پنج هزار و 143 نفر بر اثر خودکشي جان خود را از دست دادند که اين رقم در مقايسه با سال 97، به ميزان 0.8 درصد رشد داشته است. از نظر جمعيت بيشترين آمار خودکشي مربوط به استانهاي کهگيلويه و بويراحمد، ايلام و کرمانشاه و کمترين مربوط به خراسان رضوي، جنوبي و سيستان و بلوچستان بود. همچنين بيشترين متوفيان ناشي از خودکشي بين 30 تا 39 سال و سپس 18 تا 24 سال سن داشتند. حال بايد منتظر ماند که با توجه به موارد اخير و مشکلات ناشي از شيوع کرونا، سازمان پزشکي قانوني آمار خودکشي در سال 99 را ارائه دهد و آن زمان بايد به عمق فاجعه پي برد.
اقتصاد، متهم اول
با اين حال به سراغ يک جامعهشناس و فعال حقوق کودکان رفتيم تا نظرات او را در رابطه با خودکشي سريالي که براي دانشآموزان رخ داده جويا شويم. رايحه مظفريان در اين راستا به «آرمان ملي» ميگويد: کاهش سن خودکشي و رواج آن در ميان دانشآموزان و نوجوانان، جاي نگراني شديد دارد و بايد مسئولان کشور به شکل فوقالعاده و سريع به دلايل بروز آن بپردازند. اينکه آنها چالش مومو يا هر چيز ديگري را بهانه اين اتفاق نمايند پاک کردن صورت مساله است، چون خودکشي براي بچهاي که سمبل نشاط، رشد و زندگي در جامعه است، بايد دلايل بسيار بزرگتر از يک چالش مجازي و غير واقعي دارد.
وي در ادامه اظهار ميکند: بسياري از مردم کشور ما کارگر هستند و در حاشيههاي شهرها و شهرستانها زندگي ميکنند و هر روز ترافيک سنگيني در جادههاي منتهي به تهران وجود دارد. نيرويي که صبح در اين ترافيک ساعتها منتظر ميماند تا به سرکار برسد به دليل خستگي راه، بازدهي و کارايي مناسب را ندارد و در حالي شبها با تن خسته و پراسترس به خانه ميرود که نتوانسته سبد خانوار و مايحتاج زندگياش را با توجه به گراني و کمبود دستمزد تامين کند، نتيجه آن ميشود که استرسش را به افراد خانواده تزريق ميکند، ما نميتوانيم اقتصاد را از اخلاق و اخلاق را از تبعاتش براي اجتماع و خانواده جدا کنيم. چون اين افراد نه همسر خوبي هستند و نه پدر مهرباني براي فرزندانشان. افرادي که اقدام به اين عمل ميکنند، انگيزه از پيش تعيين شده براي انجام خودکشي دارند و در واقع اعلام ميکنند ديگر توانايي به وجود آوردن انگيزه و اميد را در زندگي خود ندارند، مسالهاي که بازهم بايد گفت بسيار جاي نگراني دارد و به شديدترين شيوه يک نسل را و آينده آن را مورد تهديد قرار داده است. مظفريان در ادامه با بيان اين موضوع که تا آمار فاجعه و يا آسيبي در جامعه روبه افزايش نباشد، توجهي به آن نميشود، اظهار کرد: اگر نشانههاي اوليه بروز آسيب و پديدهها را مورد بحث و بررسي قرار دهند و به آمارهايي که در سطح پايين قرار دارد توجهي ويژه شود، به راحتي ميتوان از افزايش آن و رواج هر چه بيشتر پيشگيري کرد. پديده خودکشي و کاهش سن نيز از جمله همين موارد است که بايد به صورت بسيار جدي به آن پرداخته شود، چون در حال حاضر آمارها در سطوح پايين قرار دارد اما اگر آسيبشناسيهاي لازم صورت نگيرد قطعا در آينده به شدت افزايش خواهد يافت.
اين جامعهشناس در پاسخ به اين سوال که آيا تا به حال در خصوص علت کاهش سن خودکشي و گرايش جوانان به اين سمت پژوهش و يا تحقيقي صورت گرفته يا خير؟ گفت: متاسفانه مطالعهاي در اين رابطه انجام نشده تا علل اصلي و عوامل خودکشي نوجوانان و دانشآموزان مورد بحث و بررسي قرار گيرد، در واقع حتي نميتوان دلايل فرضي مانند فقر، بيکاري، عدم اميد به آينده و روابط احساسي که در ميان نوجوانان اعم از دختران و يا پسران باب است را در اين خصوص مطرح کرد.