چهارشنبه شب به وقت ایران ناگهان پایتخت ایالات متحده بهم ریخت. در حالی که نمایندگان کنگره قصد داشتند در جلسه ای آرای الکترال بایدن را تایید کنند، هواداران ترامپ ساختمان کنگره را به تصرف خود در آوردند تا به گفته خودشان ترامپ را در کاخ سفید ماندگار کنند. این اتفاق در حالی افتاد که نمایندگان سنا و مجلس نمایندگان، پنهان شده بودند و نیروهای پلیس نمی توانستند جلوی آشوب بیشتر را بگیرند. 

اتفاقات روز چهارشنبه در رسانه ها به نام کودتا و تروریسم داخلی نامیده شد. با این حال کنگره ساعاتی بعد از هجوم هواداران ترامپ، آرای بایدن را تایید کرد تا او کسی باشد که در روز بیستم ژانویه به کاخ سفید می رود. همزمان ترامپ هم اعلام کرد که به انتقال مسالمت آمیز قدرت پایبند است. در خبرآنلاین با علی بیگدلی کارشناس مسایل آمریکا به گفتگو نشسته ایم:

اتفاقی که در کنگره آمریکا افتاد چه پیشینه ای داشت و آیا برای ناظران چنین ماجرایی قابل پیشبینی بود؟

این اتفاقات قابل پیشبینی بود چرا که او قبلا اعلام کرده بود اگر ما انتخابات را ببازیم در آمریکا انقلاب خواهد شد. یک بار دیگر هم در اواخر قرن نوزدهم چنین هجومی به کنگره برده شده بود، اما این مرتبط با صد و پنجاه سال پیش است و با پیشرفت دموکراسی که در آمریکا و غرب در این صد و پنجاه سال اتفاق افتاده برخی باور نمی کردند که چنین اقدام غیر انسانی و غیر اخلاقی رخ دهد که بنیان های اخلاقی و دموکراسی را بهم ریخت و نتیجه افکار و ایده های پوپولیستی بود که در شاخه تی پارتی حزب جمهوری خواه وجود داشت. جمهوری خواهان برای خود یک سری ارزش هایی قائل هستند که با نوعی خودشیفتگی و خودباوری همراه است. حرف هایی که ترامپ در این سال ها بیان کرده هم نشان دهنده همین افکار راست گرایان و تی پارتی است.

اینها نو محافظه کاران یا مسیحیان صهیونیستند که خیلی خشن هم هستند. معتقدند که آنها بوده اند که آمریکا را به وجود آورده اند و خواستگاه اجتماعی شان شمال شرق  ایالات متحده مثل ، دیترویت و بوستون  واشنگتن و نیویورک و ... است و خود را صاحب آمریکا می دانند.

 از زمان به وجود آمدن آمریکا اینها کسانی بودند که دست به کارهای تخریب می زدند و پایگاه های گروه مخالف را آتش می زدند و تخریب می کردند و چنین چیزهایی سابقه دارد. اما بعد از گذشتن این همه سال آمریکایی که خود را محور دموکراسی می دانست، انتظارش را نداشت و حوادث چهارشنبه یک لکه ننگی بر دامن دموکراسی امریکا نشاند و نشان داد که ایالات متحده در سراشیبی یک سقوط اخلاقی گرفتار شده است. این اتفاقت هیچ وقت جبران نمی شود. برخی ممکن است بگویند چون دموکرسی انعطاف پذیر است پس خودش را ترمیم خواهد کرد. ولی به هر حال این نقصی است که حالاحالاها جبران نخواهد شد و نشانه ای از دو پارچگی شدید آمریکاست که تا مدت ها می تواند ادامه داشته باشد. 

این گروه ها صاحب بیشترین ثروت در آمریکا هستند و در شهرهای ثروتمند هم هستند و فقط می خواهند نشان بدهند که حزب جمهوری خواه صاحب آمریکاست. این گروه ها به طور کلی حقی برای دموکرات ها قائل نیستند، چرا که دموکرات ها بیشتر متعلق به گروه های میانه و فرودستند و برای جمهوری خواهان قدرتمند و ثروتمند ارزشی ندارد.

این اتفاق ضربه بزرگی به جمهوری خواهان وارد خواهد کرد. بعد از این این حزب به چه سمت و سویی پیش می رود؟ 

جمهوری خواهان طرفداران محدودی دارند و یک ادم بی سواد مثل ترامپ را فقط به خاطر پولش بزرگ کردند. تعداد رجال قابل و شایسته در بین جمهوری خواهان خیلی محدود است. آنها خیلی اهل سیاستمداری نیستند و اهل خودستایی و خود محوری هستند. اما عملکرد سیاسی دموکرات ها خیلی قوی است. اغلب تحصیل کرده اند و نیروهای قوی دارند.

جمهوری خواهان به ثروت و دموکرات ها به تحصیلاتشان می نازند. برای بایدن اما کار سختی خواهد بود تا این جامعه چند شاخه شده را به هم متصل کند. او خودش از گروه های میانه و پایین ارا را به دست اورده  و کار سختی در پیش دارد.

ا ولویت های بایدن بسیار زیاد است و علاوه بر کرونا بایدن یک همبستگی ملی هم در آمریکا به وجود بیاورد. به نظر می رسد که جمهوری خواهان یک خشمی هم نسبت به بایدن دارند که برطرف کردنش زمان خواهد بردو به نظر می رسد بر اساس آنچه رخ داد ممکن است جمهوری خواهان برای چند دوره آینده شانسی برای رفتن به کاخ سفید نداشته باشند. 

ما دیدیم که جمهوری خواهانی مثل پنس و مک کوهن و حتی لیندسی گراهام، از دیشب دست به اقداماتی زده اند که با سیاست های ترامپ هم خوانی نداشته. این اتفاق آیا سابقه ای هم دارد که جمهوری خواهان به استقبال یک رییس جمهور دموکرات بروند و این فاصله ای که جمهوری خواهان از دونالد ترامپ گرفته اند، تا چه انداز می تواند اوضاع را برای محافظه کاران خراب کند؟

جمهوری خواهان گروه های یک دستی نیستند. ترامپ هم آدم مناسبی برای این منصب نبود. ولی به دلیل توان مالی که داشت و توانسته بود خرج کند و ارزش های مورد توجه جمهوری خواهان را برجسته کند و نگاه تک محوری در رفتارهای داخلی و خارجی داشت، باعث جذب طرفدارانی شده بود.

مثلا الان می بینید که چند روزی است که از پمپئو خبری نیست و مایک پنس هم به اجبار سر و کله اش پیدا شده، رییس دفتر ملانیا هم استعفا داد و همه دور ترامپ را خالی کردند و این نشان می دهد که آن لابی های یهودی ابراز نارضایتی و نگرانی می کنند از عملکرد چهارساله ترامپ که آمریکا را در انزوای سیاسی قرار داده و دوستان سنتی را از آمریکا جدا کرده و باعث شده اتحادیه اروپا تبدیل به قطبی قدرتمند مقابل آمریکا شده.

حضور ترامپ در کاخ سفید یک پراکندگی در جامعه جهانی به وجود آورد که طول می کشد تا پرستیژ حزب جمهوری خواه جبران شود. هر چند که الان اشخاصی مثل پمپئو و پنس انتظار دارند که گزینه بعدی باشند اما شانس بالایی به خاطر اقدامات ترامپ ندارند.

این چند هزار نفر لمپن های حزب جمهوری خواه بودند و با سخنرانی که ترامپ کرد بیرون ریختند و دست به اقدامات بسیار بدی زدند و پرستیژ دموکراتیک آمریکا را لکه دار کردند.

جلسه ای که کنگره بعد از آشوب ها شکل داد و در نتیجه اش ریاست جمهوری بایدن تایید شد را چطور دیدید؟

این جلسه از اول یک شو بود و مشخص بود که نمایندگان جمهوری خواهی که اعتراضاتی را وارد کرده بودند، کاری از پیش نمی برند و همین اتفاق هم افتاد. وقایع ساعاتی قبلش هم اوضاع را برای جمهوری خواهان خراب تر کرد. بحث بر سر آن ایالت هایی بود که ترامپ می گفت در آنها تقلب شده است و آرا برای بار سوم بررسی شد. اما جالب است که از هر ایالتی که یک نفر از طریق الکترال کالج به کنگره می آیند، همگی جمهوری خواه بودند ولی هیچ کدام شکایت را نپذیرفتند و برای بار سوم شکایت را وارد ندانستند.

ترامپ برخی از  طرفدارانش را تهدید و وادار به این شکایت ها کرد و سیاست آزار رسانی داشت. سیاست این بود که این موضوع را به تاخیر بیندازد و آمدن بایدن را بی ارزش کند. وگرنه خودش هم می دانست که بازی را باخته است. برای اینکه نمایش قدرتی بدهد، طرفدارانش را به میدان آورد.

ترامپ سیصد و پنجاه میلیون دلار کمک های مردمی برای شکایت از نتایج انتخابات جمع کرده بود که حالا مشخص شده این پول کجا رفته است.

جامعه آمریکا یک دموکراسی کنترل شده دارد و چنین اتفاقاتی را ما در اروپا که جامعه مطلوبی برای دموکراسی است نمی بینیم. در این کشور دموکراسی واقعی وجود ندارد بلکه کنترل شده است و اتفاقات اخیر باعث آبرو ریزی آمریکا در فضای بین المللی شده است.

بایدن با طرفداران میلیونی ترامپ چه می تواند بکند؟ آنها حتما از این که حتی از سوی جمهوری خواهان هم مورد توجه قرار نگرفته اند، ناراضی اند.

مگر پیش از این ما شاهد چنین اتفاقاتی نبودیم؟ هیلاری کلینتون هم رای بیشتری آورد و وقتی که انتخاب نشد هم خودش و هم طرفدارانش بالاخره شکست را پذیرفتند.  رای بایدن هم خیلی بالاست. ولی رییس جمهوری آمریکا برای همه مردم است. این از هم پاشیدگی باید به دست بایدن تبدیل به یک قدرت فدرال متمرکز شود. اما دموکرات ها معمولا افراد سابقه داری هستند و خود بایدن دهه هاست که کار سیاسی کرده و از این سابقه می تواند استفاده کند و بلد است. با این حال کار دشواری در پیش دارد. آمریکا خیلی از هم پاشیده شده. البته اساس این کشور دو قطبی بوده است و چیز تازه ای نیست.