طنز روز وکیل : 3 شعر خنده دار درمورد وکیل

منبع: دلگرم

77

1399/12/6

13:32


طنز روز وکیل : 3 شعر خنده دار درمورد وکیل

شعر طنز روز وکیل

هفتم اسفند ماه به نام روز وکیل نامگذاری شده است. ضمن عرض تبریک به مناسبت این روز، اشعار طنز روز وکیل را برای شما همراهان همیشگی مجله اینترنتی دلگرم آورده ایم. امیدواریم لذت ببرید.

طنز روز وکیل

روزی که زندگانی ما بیست ساله بود
موضوع درس بر سر «حجب» و «کلاله» بود
لختی «لزوم شرط» و درنگی «وفای عهد»
گاهی حدیث «فسخ» و زمانی «اقاله» بود
سالی گذشت در ره «تحقیق» حال خویش
شرح و بیان «واقعه» چندین «مقاله» بود
در «حق» و «حکم» و در پی مفهوم «لاضرر»
تفصیل فاضلانه به حد «اطاله» بود
با «داوران» منتخب از «اهل حل و عقد»
روزی «دفاع» «مدعی» از یک «رساله» بود
با همرهان سست عناصر مرا گذشت
«عهدی» که نانوشته به رسم «قباله» بود
چندی به پایمردی آزادگی مرا
از «محبسی» به «محبس» دیگر «احاله» بود
«پیمان» ما صداقت و در «عرف» همرهان
«پیمان» جنگ قدرت و برگ و نواله بود
میعاد «وعده» ها به «مرور زمان» گذشت
چیزی که ماند «دعوی» پنجاه ساله بود
عشق و امید و قصه حرمان و آرزو
«میراث» عمر رفته ها لامحاله بود
پایان آنچه در دل ما ناروا نشست
در شوره زار حادثه‌ها «استحاله» بود
جز بذر مهر دوست نرویید و برنداد
گویا «موات» سینه ما «بالاصاله» بود

شعر خنده دار درمورد روز وکیل

شعر خنده دار درمورد وکیل

هر شکایت از زبان یک نی است

امتحانات شما وقتش کی است؟!

امتحان گفتی زبانم لال شد

یک تریلی هندوانه بار شد!

کاش سوزن هم شبیه میخ بود

امتحان یک قصه در تاریخ بود

کاش می شد بنده رازی می شدم

عاشق درس ریاضی می شدم

کاش توی خانه مان فانوس بود

همکلاس بنده جالینوس بود!

من همیشه یاد توپ و تیله ام

کشته موی سر گالیله ام

کشته سقراط های فلسفه

می شوم از تنبلی اخر خفه.

کشته افسانه و اسطوره ام

کشته انگور سبز و غوره ام

کشته هر صفحه ای از فارسی

شعر فردوسی و رنج سال سی

بس که می خوانی حساب و هندسه

نمره هایت می شود پنجاه و سه

من خودم مثل ارسطو بوده ام

عشق آواز پرستو بوده ام

اطلاعاتم اگر کافی نبود

معذرت! تقصیر جغرافی نبود!

مثنوی با سوژه درسی بگو

درس من صبحانه و ناهار و شام !

پس سخن باید کوتاه کرد والسلام.

شعر طنز درمورد وکیل

طنز درمورد دانشجوی حقوق

چو شخصی گرفتار گردد به بَند

وکیل مُدافع به نزدش خداست

چو گردد خطـر اندکی مُرتفع

بگوید وکیل هم یکی ز اولیاست

چو گردد ز بند بلا او رهـا

بگوید وکیل هم یکی مثل ماست

چو نوبت به حق الوکاله رسـد

وکیل آن موقع دیـو یا اژدهاست

بسی رنج بردم در این سال چند

که گشتم وکیل و فتادم به بند

ندانستم این بندهای گران

کند قامت سرو من چون کمان

چو پروانه دریافت کردم به رنج

بگفتم که خسبم کنون روی گنج

بزودی بدیدم که همچون شتر

که بد پنبه دانه به خوابم نه در

روز وکیل بر شما مبارک

همچنین بخوانید:

گلچین زیباترین اشعار درباره روز وکیل

25 متن رسمی و ادبی برای تبریک روز وکیل


مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو