سیزده بدر بدون مادر
مـــادر
تمام زندگیم درد مــیکند
دلــــم نوازش های مــــادرانه میخواهد
سیزده بدر بدون مادرم چیزی جز اندوه نیست
پیام سیزده بدر بدون مادر
آمدم حال تو را از در ودیوار بپرسم
ای سفر کرده ی جاوید من« ای مادر خوبم!»
آمدم باز در این کلبه که با دولت اشکی
هاله ی گرد غم از چهره ی هر پرده بروبم
آمدم بر غم بی مادری ام زار بگریم
آمدم باز که سر بر در این خانه بکوبم
و بگویم سیزده بدر بدون مادر غم انگیز میشود
متن سیزده بدر بدون مادر
آسوده بخواب مادر بیمارم
راحت شدی از اذیت و آزارم
با دسته گلی به دیدنت آمده ام
بر خاک تو از اشک ، چه ها می کارم
امروز سیزده بدر است و نیستی تا سیزدهم را بدر کنی
سیزدهم همیشه شوم میماند
سیزده بدر تلخ بدون مادر
ای سفر کرده ی من جای تو خالی
باز با«خاطره ها»پای دراین خانه نهادم
بی تو این خانه«غم آباد»زمانه است
هرکجا می نگرد دیده ی آلوده به اشکم
از تو و رنج تو و یاد تو بسیار نشانه است
سیزدهم بی تو بدر نمیشود
متن رسمی سیزده بدر بدون مادر
چو سبزه سبز میگردد ز نوروز
به روز سیزدهم، آن روز پیروز
فزون بر سبزی دشت و چمنزار
به جان و دل بگردیم همچو گلزار…
مادرم سیزده بدر نیستی چه کنم با دوریت ....
متن سوزناک سیزده بدر بدون مادر
مادری که در کهنسالی با اینهمه درد و بیماری ،
وقتی می بینه هیچکس دردشو باور نداره ، با خودش میگه ” حتمأ ” من خوبم ” و سعی میکنه با کمر خمیده و پای لنگش ادای آدمای سالمو در بیاره .
قدرشونو بدونیم تا وقتی هستند . زمان خیلی زود ” دیر ” میشه !!!
سیزده امسالتون کنار مادر باشید تا غم و اندوه نکشید
شعر دلتنگی سیزده بدر بدون مادر
«پیچکی»را که به امّید رساندی سر دیوار
«رازقی های»سپیدی که عزیزان تو بودند
همه در ماتم تو غمزدگانند
مادرم!«شاخه ی گلها»که به صد شوق نشاندی ـ
اینک اینک همه ماتم زدگانند
سیزده غم انگیز بی مادر
متن دوری از مادر در سیزده بدر
بچه که بودم دلم به گرفتن گوشه چادر مادرم و رفتن به بیرون خوش بود
اکنون بزرگ شده ام مادرم را می خواهم , نه برای گرفتن گوشه چادرش
می خواهمش که با گوشه چادرش اشکهایم را پاک کنم.
نه اینکه دلم خوش شود که می دانم نمی شود !
شاید آرام بگیرد با بوی خوش چادر مادرم
متن کوتاه سیزده بدر بدون مادر
دغدغهء روزمره ام ، بودن توست !
نفس کشیدنت ..
ایستادنت ..
خندیدنت ..
“مــــــــــادرم”
تو باشی و خدا
دنیا برایم بس است …
چه بسا در سیزده بدرم نیستی
من
غم
تنهایی
شومی سیزده بدر بدون مادرم
پیام درباره 13 بدر بدون مامان
مادر«ای مادر خوبم!»
خانه ی خلوت وغربت زده ات سخت غمین است
اینک این جا دخترت با غم تو«خاک نشین»است
مادر!ای خانه ی جاوید توآباد ندانی
که من از دوری تو«خانه خرابم»
دلتنگی مادر در سیزده بدر
در دو چشم تو خدا جا دارد / عشق با چشم تو معنا دارد
مادرم چشمه ی احساس تویی / عطر خوشبوی گل یاس تویی
دلتنگی سیزده بدر بدون مادر
مادر، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا.
آنگاه که مادر، گهواره را تکان میدهد ، عرش خدا به لرزه درمیآید.
و همهی فرشتگان سکوت میکنند تا زیباترین سمفونیِ هستی را بشنوند:
لالایی مادر
غربت و دلتنگی مادر در روز سیزده بدر
اینک ای دختر اندوه زمانه
شادمانم که دگر از لب تو شکوه نریزد
سرخوشم زان که دگر چشم تواندوه نپاشد
شکر گویم که ز بانگ تو دگر ناله نخیزد
مادر عزیزم نیستی اما سیزده بدرت مبارک
متن سنگین سیزده بدر بدون مادر
نبودنِ تــو
فقط نبودنِ تو نیست
نبودنِ خیلی چیزهاست…
کلاه روی سَرمان نمیایستد!
شعر نمیچسبد…
پول در جیبمان دوام نمیآورد!
نمک از نان رفته!!!
خنکی از آب………….
” ما بیتو فقیر شدهایم ” مادر….
سیزده بدر امسال بدون تو صفا نداره
سیزده بدر بدون مادر برای استوری
میدونی دلتنگی یعنی چی؟
دلتنگی یعنی اینکه: بشینی به خاطراتت با مادرت فکر کنی ..
اونوقت یه لبخند بیاد رو لبت ..
ولی چند لحظه بعد …
شوری اشکهای لعنتی ، شیرینی اون خاطره ها رو از یادت ببرند
دلتنگی یعنی دختری بدون مادرش بر سر سبزه های امسال شومی را بدر کند
سیزده بدر بدون مادر برای بیو
امروز با شاخه گلی سرخ ودستانی لرزان به دیدارت می آیم
این اشک های من از سردلتنگی است
دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت
کاش بودی…
امروز دلم آتش گرفت ودوباره جای خالیت را حس کردم
می دانم جای تو خوب است
وفرشته های آسمان امروز را برایت جشن می گیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر
آغوشش را داشتم
شعر سیزده بدر بدون مادر برای استوری
من یه دخترم
وقتی خسته ام
وقتی کلافه ام
وقتی دلتنگم
بشقاب ها را نـــمی شکنم.
شیشه ها را نـــمی شکنم.
غرورم را نـــمی شکنم
دلت را نـــمی شکنم
در این دلتنگی ها
زورم به تنها چیزی که میرسد
این بغـــض لعنتی ست!
دلتنگی سیزده بدر بدون مادر
هیچکس دوستمان ندارد..
فقط به ما عادت کرده اند
کافیست چند وقتی نباشیم
میروند سراغ آدم های جدید
و حتی یادشان میرود روزی ،بوده ایم
بجز مــــــــــــــادر
سیزده بدر و نبود مادر
از سره دلتنگی ،دلنوشته مینویسد دل من
گاه باید دور شد!
تا حُرمت حضورت را لمس کنند...
زیادی در دسترس بودن
فرصت دلتنگی را از آنان می گیرد..!
متن سیزده بدر بدون مامان
به این فکر میکنم...
لالایی های مادرم زیر کدام بالشتک کودکی هایم جامانده؟!؟!
شاید هنوز بشود آسوده خوابید...
متن طولانی سیزده بدر بدون مادر
مامانم؟
خانومم؟
مامانی؟ دلم براتون تنگ شده، برای صدا کردن هاتون..
دلم می خواد بگم مامانی و شما هم بگید بله...
دلم می خواد بازم بگید وای دخترم اعصاب نداره چکار کنم.
چطور قبول کنم دیگه مامانم نیستید؟!
من با شما به عنوان مامانم رابطه داشتم، مدتی اینطور بودیم.
حالا دیگه نگم مامان؟
از من می پرسید برام هر کسی هستید؟
مامان گلم، آخه شما برای من هر کسی هستید؟
اینطور فکر می کنید؟
فکر می کنید من قبول کردم که مامانم نباشید، نه فقط چون شما می خواستید دوستم باشید اینطور رفتار می کنم.