به گزارش بهداشت نیوز، حسنا رشیدی در این کارگاه تصریح کرد : هدف از آموزش غنی کردن زندگی انسانهای سالم است. انسان هایی که می خواهند سلامت، بهزیستی و به باشی خود را ارتقا بخشند در این راستا یکی از مهارت های لازم مهارت های نیک زیست یا بهباشی است . اینکه در شرایط دشوار چگونه نیک زیستی خود را حفظ کنیم؟
وی در ادامه بیان داشت: بشرهمواره در طول تاریخ دغدغه بقا و زنده ماندن را داشته است تفکر نسل‌های قبلی مطابق با طبیعت بشر و طبیعت زندگی بوده است این که زندگی سختی های خودش را دارد و هر نقطه از کره زمین امکان سیل سونامی بیماری و ...... را به همراه دارد. این در حالی است که اندیشه اخیر بشر که مربوط به قرن ۲۰ و ۲۱ است بر این پایه استوار است که زندگی باید توام با خوشی، لذت، تفریح و هیجان مثبت باشد. زندگی به ما بدهکار است باید روزها به ما خوش بگذرد نباید درد بکشیم. نباید مورد تهاجم و عوامل بیرونی قرار بگیریم.
این روانشناس توضیح می دهد : بودا در دو هزار سال پیش علت اصلی رنج بشر را کشف کردجهان دائماً در حال تحول است و هیچ چیزی در جهان ثابت نیست همه چیز در جهان رشد می کند بالغ و شکوفا می شود و بعد رو به پیری و نابودی می رود .اما ذهن انسان ثبات را دوست دارد و می‌خواهد کنترل زندگی را در دست داشته باشد اما متاسفانه جهان بیرون دائماً تغییر می کند.
رشیدی با بیان اینکه وقایع بسیار مهمی در زمان در جهان و زندگی ما اتفاق میافتد که ما هیچ کنترل و مشارکتی روی آن نداریم گفت : البته که در سرنوشت ما تاثیر دارد اگر این وقایع را به شکل یک دایره فرض کنیم و آن را نواحی عدم کنترل بنامیم درون این دایره مربع کوچکی به نام حوزه نفوذ وجود دارد که ما روی آن اثر و نفوذ داریم.
حوزه نفوذ شامل سه بخش است: سلامت : خواب ورزش و تغذیه. فقط یک سوم سلامت در اختیار ماست دو سوم دیگر دست ما نیست یک بخش آن برمی‌گردد به ژنتیک ما و بخش دیگر مربوط به آب و هوا و غذایی که میخوریم مرغ میوه سبزی را باید تهیه کنیم ولی اینکه این ها را با چه کودهای پرورش یافتند در کنترل ما نیست.
روابط انسانی و شرایط مالی:
درحوزه نفوذ یک نقطه بسیار کوچک است که روی آن کنترل مطلق و مسئولیت مطلق داریم و آن نقطه چیزی نیست به جز رفتار خودمان، رفتار مثل یک ماشین است که چهار چرخ دارد:احساس، فکر، عمل و حالت های بدنی یا فیزیولوژی.
شما به عنوان راننده روی این ماشین کنترل مطلق دارید چرخ های جلو فکر و عمل را به صورت مستقیم کنترل می کند و چرخهای عقب احساس و فیزیولوژی به طور غیر مستقیم. اگر این الگو را یاد بگیریم روی نیک زیستی ما بسیار اثر دارد. تاریخ آسمان زندگی بشر همیشه صاف و یکسان و آفتابی نبوده است و برای ما هم نخواهد بود زندگی جنبه‌هایی از واقعیت را دارد قرار هم نیست آدم بدی باشیم یا کار بدی کرده باشیم که دچار مصائب و مشکلات شویم.
شیوه هایی که روانشناسی مثبت نگر برای افزایش شادمانی به ما آموزش می دهد برای زمانی است که آسمان آفتابی و شرایط زندگی به سامان است اما زندگی بشر همیشه اینگونه نیست و شاید در طول تاریخ با شرایط دشواری چون تحریم، بمباران اتمی، سیل، زلزله، بیماری صعب العلاج، طلاق، تجاوز مالی و تجاوز جنسی رو به رو بوده و همه تلاش هم حفظ نیک زیستی در این موقعیت ها بوده است.
شرایط دشوار کاملاً طبیعی و قابل رخ دادن در زند گی همه ماست. ما از حوادث ناگوار و جنبه های منفی زندگی مانند از دست دادن عزیز، ورشکستگی اقتصادی و ضرر مالی اوضاع بد و سرکوب‌های اجتماعی مصون نیستیم.
زندگی اجتماعی و طبیعی زندگی عادلانه ای نیست ولی ما به دنبال عدالت می گردیم و خیلی آسیب میبینیم مانند کلاهبرداری توسط افراد مورد اعتماد مان یا خیانت در ازدواج. جنبه های منفی زندگی در کمین همه ماست ما باید روش های درست اندیشیدن درست دیدن درست عمل کردن را بلد باشیم به ویژه زمان هایی که روزگار با ما نمی سازد وقتی بخش عظیمی از واقعیت‌هایی هستی را بپذیریم می‌توانیم نیک زیستی خود را حفظ کنیم به‌عبارت‌دیگر برای حفظ نیک زیستی باید گشوده باشیم یعنی آنچه فراسوی ماست را بپذیریم.
