شعر درباره آزادی با محتوای زیبا و با ارزش

شعر درباره آزادی با محتوای زیبا و با ارزش


منبع: آرگا

37

1401/8/2

13:09


در مورد آزادی شاعران اشعار ناب و زیبایی سروده اند که مفاهیم زیبا و دلنشینی دارند به همین خاطر، در این مقاله گلچینی از شعر درباره آزادی را در اختیار شما دوستان عزیز قرار داده ایم.

شاعران با سرودن اشعار زیبا در مورد آزادی مردم را به آزاد بودن و استقلال داشتن تشویق می کنند که دارای مفاهیم زیبا و دلنشینی هستند و بهتر است به منظور مطالعه شعر درباره آزادی تا پایان مطلب همراه ما باشید.

مجموعه ای از شعر درباره آزادی

گلچینی از شعر درباره آزادی

بزرگ ترین دغدغه انسان ها از گذشته تا به امروز آزادی بوده است که در مورد این موضوع شاعران اشعار زیبایی سروده اند آزادی، نه تنها مساله ای فردی است بلکه موضوعی اجتماعی نیز می باشد  و شاعران با سرودن شعر در مورد آزادی این نیاز و خواسته بشر را زنده می کنند از این رو، در ادامه مطلب گلچینی از شعر درباره آزادی را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم تا بتوانید از بین آن ها اشعار ناب با مفاهیم دلنشینی را انتخاب کنید.

اشعار ناب و زیبا در مورد آزادی

آه اگر آزادی سرودی می‌خواند
کوچک؛ همچون گلوگاه پرنده‌ای
هیچ کجا دیواری فروریخته بر جای نمی‌ماند
سالیان بسیاری نمی‌بایست
دریافتی را که
هر ویرانه نشان از غیاب انسانی است
همچون زخمی همه عمر، خونابه چکنده
همچون زخمی همه عمر به دردی خشک تپنده
به نعره‌ای
چشم بر جهان گشوده
به نفرتی
از خود شونده،
غیاب بزرگ چنین بود
سرگذشت ویرانه چنین بود.
آه اگر آزادی سرودی می‌خواند
کوچک
کوچک‌تر حتی
از گلوگاه یکی پرنده

« احمد شاملو »

*****

آزاد شو از بند خویش زنجیر را باور نکن
اکنون زمان زندگیست تاخیر را باور نکن

حرف از هیاهو کم بزن از آشتی‌ها دم بزن
از دشمنی پرهیز کن شمشیر را باور نکن

خود را ضعیف و کم ندان تنها در این عالم ندان
تو شاهکار خالقی تحقیر را باور نکن

بر روی بوم زندگی هر چیز می‌خواهی بکش
زیبا و زشتش پای توست تحقیر را باور نکن

تصویر اگر زیبا نبود نقاش خوبی نیستی
از نو دوباره رسم کن تصویر را باور نکن

خالق تو را شاد آفرید آزاد آزاد آفرید
پرواز کن تا آرزو زنجیر را باور نکن

« مهدی جوینی »

*****

فصلی‌ست بسی سرد و بسی خوف‌انگیز
انگار نمی‌جنبد از اینجا پاییز
ای تندر دیر آمده، فریادی کن
ای ابر ببار، ای بهاران برخیز

« ابراهیم منصفی »

*****

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود‌، بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری است
روزی که دیگر درهای خانه‌شان را نمی‌بندند
قفل
افسانه‌ایی ست
و قلب
برای زندگی بس است
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است
تا تو به خاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی
روزی که آهنگ هر حرف
زندگی ست
تا من به خاطر آخرین شعر رنج جست و جوی قافیه نبرم
روزی که هر لب ترانه‌ایی ست
تا کمترین سرود، بوسه باشد
روزی که تو بیایی برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود
روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم
و من آن روز را انتظار می‌کشم
حتی روزی که دیگر نباشم

« احمد شاملو »

*****

گلچینی از شعر درباره آزادی

اشعار زیبا در مورد آزادی

آزاده نزادیم که آزاده بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم

با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم

« ابراهیم منصفی »

*****

به لب‌هایم مزن قفل خموشی
که در دل قصه‌ای ناگفته دارم

ز پایم باز کن بند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم

منم آن مرغ، آن مرغی که دیریست
به سر اندیشه پرواز دارم

سرودم ناله شد در سینه تنگ
به حسرت‌ها سر آمد روزگارم

به لب‌هایم مزن قفل خموشی
که من باید بگویم راز خود را

به گوش مردم عالم رسانم
طنین آتشین آواز خود را

« فروغ فرخزاد »

*****

زندگی در بردگی شرمندگی است
معنی آزاد بودن زندگی است

سر که خم گردد به پای دیگران
بر تن مردان بود بار گران

بنده حق در جهان آزاده است
مست وی فارغ ز جام و باده است

« خلیل الله خلیلی »

*****

آزادی به بال‌ها می‌ماند
به نسیمی که در میان برگ‌ها می‌وزد
و بر گلی ساده آرام می‌گیرد
به خوابی می‌ماند که در آن
ما خود
رویای خویشتنیم
به دندان فرو بردن در میوه‌ی ممنوع می‌ماند آزادی
به گشودن دروازه‌ قدیمی متروک و
دست‌های زندانی

« احمد شاملو »

*****

شعر در مورد آزادی

شعرهای ناب کوتاه و طولانی در مورد آزادی

برخیز که غیر از تو مرا دادرسی نیست
گویی همه خوابند، کسی را به کسی نیست

آزادی و پرواز از آن خاک به این خاک
جز رنج سفر از قفسی تا قفسی نیست

« هوشنگ ابتهاج »

*****

خیز از جا پی آزادی خویش
خواهر من ز چه رو خاموشی

خیز از جای که باید زین پس
خون مردان ستمگر نوشی

کن طلب حق خود ای خواهر من
از کسانی که ضعیفت خواندند

از کسانی که به صد حیله و فن
گوشه خانه تو را بنشاندند

« فروغ فرخزاد »

******

دل به تحفه هر که او در منزل جانان کشد
از وجود نیستی باید که خط بر جان کشد

در نوردد مفرش آزادگی از روی عقل
رخت بدبختی ز دل از خانه احزان کشد

گرچه دشوارست کار عاشقی از بهر دوست
از محبت بر دل و جان رخت عشق آسان کشد

رهروی باید که اندر راه ایمان پی نهد
تا ز دل پیمانه غم بر سر پیمان کشد

دین و پیمان و امانت در ره ایمان یکیست
مرد کو تا فضل دین اندر ره ایمان کشد

لشکر لا حول را بند قطیعت بگسلد
وز تفاوت بر شعاع شرع شادروان کشد

خلق پیغمبر کجا تا از بزرگان عرب
جور و رنج ناسزایان از پی یزدان کشد

صادقی باید که چون بوبکر در صدق و صواب
زخم مار و بیم دشمن از بن دندان کشد

یا نه چون عمر که در اسلام بعد از مصطفی
از عرب لشکر ز جیحون سوی ترکستان کشد

پارسایی کو که در محراب و مصحف بی‌گناه
تا ز غوغا سوزش شمشیر چون عثمان کشد

حیدر کرار کو کاندر مصاف از بهر دین
در صف صفین ستم از لشکر مروان کشد

« سنایی »

******

اشعار زیبا و دلنشین در مورد آزادی

اشعار ناب و زیبا در مورد آزادی

بی تو چون شمع ز ضعف تن ما
رنگ ما خفت به پیراهن ما

نقش پاییم ادب‌پرور عجز
مژه خم می‌شود از دیدن ما

خاک ما گرد قیامت دارد
حذر از آفت شوراندن ما

زندگی طعمه کلفت گردید
رشته‌ها خورده گره خوردن ما

حرص مضمون رهایی فهمید
دل به اسباب جهان بستن ما

فکر آزادگی، آزادی برد
سر گریبان زده از دامن ما

اگر این است سلوک احباب
دشمن ما نبود دشمن ما

خلعت آرای سحر عریانی است
چاک دوزید به پیراهن ما

آفت‌اند و ختنی می خواهد
برق ما نیست مگر خرمن ما

آخر انجام رعونت چون شمع
می‌کشد تا رگ گردن ما

قاصد آورد پیام دلدار
باز گردید ز خود رفتن ما

(بیدل) آخر ز چه خورشید کم است
این چراغ به نفس روشن ما

« بیدل دهلوی »

*****

شعر زیبا در مورد آزادی

در پایان به شما همراهان عزیز پیشنهاد می کنیم در صورت تمایل شما دوستان عزیز با کلیک بر روی شعر زیبا می توانید اشعار ناب با مفاهیم دلنشینی را مشاهده کنید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو