جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن


منبع: روزانه

3

1402/3/25

17:56


در این بخش روزانه مجموعه جدید جملات فوق سنگین ناب (با متن های بلند با معنی) برای استوری و متن با کلاس برای کپشن را گردآوری کرده ایم. جملات فوق سنگین ناب با معنی حرف “تو” که می شود؛منچقدر ناشیانهادعای بی تفاوتی میکنم… *** سرشارم از تومثل شهریوری که هنوز نیامدهبوی عطرش تمام شهر راروی […]

در این بخش روزانه مجموعه جدید جملات فوق سنگین ناب (با متن های بلند با معنی) برای استوری و متن با کلاس برای کپشن را گردآوری کرده ایم.

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

جملات فوق سنگین ناب با معنی

حرف “تو” که می شود؛
من
چقدر ناشیانه
ادعای بی تفاوتی میکنم…

***

سرشارم از تو
مثل شهریوری که هنوز نیامده
بوی عطرش تمام شهر را
روی سرش گذاشته…

***

یک مترسک خریده ام
عطرهمیشگی ات را به تنش زده ام؛
گوشه اتاقم ایستاده!
درست مثل توست؛
فقط اینکه روزی هزار بار مرا از رفتنش
نمی ترساند…!

***

انسان های بزرگ راجع به
ایده ها صحبت می کنند،
انسان های متوسط راجع
به اتفاقات،
و انسان های کوچک در مورد افراد…!

***

و انسان
عروسکی ست؛
که خواب می بیند،
و رویاهایش را زندگی می کند…

***

⁣بیا تا ” بهار ” را بدرقه کنیم
کاسه ای آب
بریزیم پشت سرش
” تیر ” میتواند
شروع فصلی باشد
پر از خواستنت …

مطلب مشابه: متن بیوگرافی خاص با بیش از 100 جمله کوتاه برای تلگرام و اینستاگرام

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

گفتند چرا سنگ …
گفتیم مگر در آن صبح غریب…
اولین نقش‌ها و کلمات را …
اجداد بیابان گردمان…
بر سنگ نتراشیدند…
مگر کافی نیست که نانمان هنوز ..
از زیر سنگ بیرون می‌آید..
و ناممان شتابان می‌رود…
که بر سنگ نوشته شود…
سنگمان را …
کسی به سینه نزد…
و سرمان تا به سنگ نخورد..
آدم نشدیم…

***

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

کلید را…
در جمجمه‌ام بچرخان وُ داخل شو…
به آغوشِ اعصابم بیا…
در تاریکىِ سرم بنشین…
اتاق را بگرد!
و هرچه را …
که سال هاست پنهان کرده ‌ام، …
از دهانم بیرون بریز…

***

من حرف دلم را …
به زبان که نه…
می ریزم داخل چشمهایم…
با پلک زدنم…
تمام خواستنم را بخوان!

متن با کلاس معنی دار کپشن

مادرم پنجره را دوست نداشت…
با وجودى که بهار…
از همین پنجره مى آمد …
و مهمان دل ما مى شد…
با وجودى که همین پنجره بود…
که به ما مژده باز آمدن چلچله ها را مى داد.
مادرم پنجره را دوست نداشت….
مادرم می ترسید…
که لحاف…
نیمه شب از روی…
خواهر کوچک من پس برود…
یا که وقتی باران می بارد…
گوشه ی قالی ما تر بشود…
هر زمستان سرما…
روی پیشانی مادر …
خطی ازغم می کاشت و
پنجره شیشه نداشت …

مطلب مشابه: متن استاتوس با جملات ناب، لاکچری و متن های خاص با کلاس کوتاه

مشت می‌زنی…
مشت می‌خوری…
مشت می‌زنی…
مشت می‌خوری…
خودت را گیر انداخته‌ای …
گوشه ی رینگ…
و راند آخر…
هیچ‌وقت تمام نمی‌شود…
می‌خندی…
می‌خندی…
قلقلکت می‌دهد مرگ!
شبیه خارپشتی …
که وارونه لای سنگ‌ها گیر کرده…
و روباه‌ها…
شکمش را لیس می‌زنند…

***

جز این درخت…
چیزی نمی گویم …
وجز این پرنده
چیزی نمی خواهم…
راحتم بگذارید.
بی کتاب و کلمه
به کوهستان برمی گردم
به همان آغاز
که فقط گندم بود و
آدم بود

***

آدمی که از یه جایی …
به بعد فقط سکوت می کنه…
تبدیل به یه آدم آروم نشده…
فقط خسته شده از جنگیدن!
اونجایی که منتظر جنگیدنش بودی…
ولی دیدی فقط یه لبخند بهت زد…
بدون روز رفتنش نزدیکه!
بعضی از آدما وقتی باهات می جنگن…
یعنی براشون مهمی …
و وقتی هم دیگه نسبت بهت بی تفاوت میشن…
یعنی دارن زندگی کردن بدون تو رو
به خودشون یاد میدن!
از هر جنگی نترس…
بعضی از سکوتا…
از جنگ هم ترسناک ترن!

***

پرندگان همه خیس اند…
و گفتگویی از پریدن نیست
در سرزمین ما
پرندگان همه خیس اند
در سرزمینی که عشق کاغذی است
انتظار معجزه را بعید می دانم!

مطلب مشابه: متن انگلیسی با معنی و پر محتوا + جملات خاص و مفهومی با ترجمه فارسی

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

بین خودمون بمونه…
ولی هرکی…
هرجا دلشو جا گذاشته باشه…
آخر آخرش برمیگرده همون‌جا…
هیچ چی هم نمیتونه جلوشو بگیره…
حتی اگه دلشو پیش تنهایی جا گذاشته باشه…
وای از اون روز…
وای اگه یه آدم دلشو
پیش تنهایی جا گذاشته باشه
چه برگشتن دردناکی داره…
سرانجام تلخ و تاریک یه آدم
که تنش خالی مونده…
«یه آدم خالی» …. !

***

آدم‌ها …
گنجشک‌های حیاط پشتی‌ …
خانه تان نیستند که …
برایشان دانه بپاشی، …
به هر روز آمدنت عادتشان بدهی‌، …
گاه و بیگاه روی پله‌ها بنشینی …
برایشان درد دل کنی‌ …
یا چشم‌هایت را ببندی….
و در خلسه ی مالیخولیایی خودت …
به جیک جیکشان گوش کنی‌.
بعد یک روز حوصله‌ ‌ات سر برود. …
خسته از شلوغی، …
خسته از بودنشان، راهت را بکشی، بروی
آدم‌ها حتی مثل گنجشک‌ها …
نیاز به کیش کیش ندارند
می‌‌روند اما با دلی‌ شکسته…

جملات سنگین کپشن

یک روز پرسید…
می خوای از سر شروع کنی؟
دیدم نه، واقعا نه…
از سر شروع کنم که چی بشه؟…
که چیکار کنم؟
مگر این که بدانم راه دیگری هم هست…
که می دونم نیست…
اقلا برای من نیست….

اگر هزار بار دیگر شروع کنم …
باز به همین جا می رسم….
آدمیزاد فراموشکاره.ِ…
وقتی درد داره…
قیل و قال می کنه…
داد می کشه …
و بعد یادش میره….
درد که همیشه درد نمی‌مونه….
یا درمون می شه …
یا آدم بهش انس می گیره….

مطلب مشابه: متن شیک با کلاس + جملات لاکچری سنگین خاص و زیبا

گاهی با دویدن…
برای رسیدن به کسی…
نفسی برای ماندن در کنار او
نخواهی داشت…
پس با کسی بمان
که نصف راه را
به سمتت دویده باشد…

***

و تمام شب را …
برای دخترهایی که …
در تنهایی از خودشان خجالت می‌کشند …
گریه کردم…
دخترهایی که بعدها …
از خود متنفر می‌شوند …
و مثل یک درخت توخالی ، …
پوسته‌ای بیش نیستند.
و عاقبت به روزی می‌افتند …
که هیچ جای اندامشان حساس نیست، …
روح و جسمشان همان پوسته است، …
و خودشان نمی‌دانند چرا زنده‌اند…

***

عادت کرده‌ایم …
هر روز دوش بگیریم…
اما یادمان می‌رود که …
ذهن‌مان هم به دوش نیاز دارد!
گاهی با یک غزل حافظ …
می‌توان دوش ذهنی گرفت …
و خوابید. …
یک شعر از فروغ…
تکه‌ای از بیهقی…
صفحه‌ای از مزامیر…
عبارتی از گراهام گرین…
جمله‌ای از شکسپیر…
خطی از نیما…
ولی غافلیم…! …
شبانه روز چقدر خبر و گزارش و…
مطلب آشغال …
می‌تپانیم توی کله‌مان، …
بعد هم با همان کله‌ی بادکرده …
به رختخواب می‌رویم …
و توقع داریم …
در خواب پدربزرگ‌مان را ببینیم …
که یک گلابی پوست‌کنده …
و با لبخند می‌گوید بفرما !!

***

رنگ غمی در چشم‌هاش بود …
که مرا به سال‌های گذشته می‌برد …
به سال‌هایی که زمان درازی بهش فکر نکرده بودم،
به جوانی‌ام…
به جایی دیگر…
زمانی گمشده…
به مستی شبی شیرین …
که چیزی از آن در خاطرم نمانده بود….
به لحظاتی پیش…
بعد که فکر کردم دیدم …
به همه‌ی زندگی‌ام مربوط است …
ولی من هرگز آن زندگی را تجربه نکرده‌ام….
همه‌ کار کرده‌ام …
ولی هنوز نمی‌دانم خوشبختی چیست….
در اوج خوشی …
همیشه به چیزی دیگر فکر می‌کرده‌ام…
به کسی دیگر…
و مدام نگران بوده‌ام …

مطلب مشابه: متن زیبا برای زیر عکس خودم + جملات کوتاه خاص برای استفاده در کپشن

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

گفتم می دونی ؟
کاش زندگی ..
عین یه نوار کاست بود ..
گفت …
نوار کاست؟
چطور مگه؟
گفتم …
چون اگه هر جاشو دوس داشتی،
می شد با یه خودکار
برش گردونی عقب …
گفت آخه مشکل اونجاست
اگه این کاستو برگردونیش عقب
فقط قسمتای قشنگش نمیاد که
همه چیش برمی گرده عقب ..
دوباره باید بشینی ببینی …
برای لبخندی که الان میزنی
قبلش چقد گریه کردی …

***

هیچ چیز در دنیا…
بدتر از معمولی شدن برای کسی نیست …
تبدیل به روزمرگی شدن …
از اینکه حضورت برای یک نفر بشود
مثل مسواک زدن …
مثل شانه کردن …
که اگر حوصله داشت سراغت را بگیرد و …
اگر نداشت بگوید بماند برای بعد ،
دیر نمی شود!
به خودتان احترام بگذارید …
با کسی بمانید …
که اولویتش باشید
که برایش دغدغه بشوید
کسی که هر لحظه یادتان در خاطرش رژه برود
کسی که به کار ، به خواب و استراحتش بگوید :
بایستید …!
اول “او” …

جملات بلند با معنی سنگین

جملات فوق سنگین ناب برای استوری و متن با کلاس با معنی برای کپشن

به روز رسانی را …
که فقط برای انواع بازی ها
نرم افزارها …
و برنامه های کامپیوتری نگذاشته اند …
گاهی هم آدم ، باید افکارش را به روز کند!
طرز فکرش را ارتقا بدهد…
حال و هوایش را تازه کند …
مثلا دور بریزد تمام خاطراتی را …
که تکرارشان چیزی به جز غم و اندوه ندارد…
رها کند بعضی وابستگی ها را ..
که حال و روزش را به هم می ریزند…
افسوس ها را …
غصه ها را …
نگرانی ها را …
و تمام تلخی هایی که بوی کهنگی گرفته اند
گاهی باید یک گوشه ی دنج نشست ؛
زندگی را نو کرد…
و یک “من” تازه ساخت…
با باورهایی جدید…
و افکاری رو به رشد …
باور کن ..
لازم است هر از گاهی خودمان را هم
“به روز رسانی” کنیم

***

قبل تر ها…
احساسات تا پشت لب مى رسیدند..
مدت ها آنجا مى ماندند..
سپس حرف مى شدند
و بعد بوسه…
امروز..
احساسات اول بوسه مى شوند..
سپس حرف..
و بعد مدت ها پشت لب مى مانند..

***

قهرمان زندگی من کسی ست …
که لابلای شلوغی های روزمره ذهنش، گمم نمی کند …
و به بهانه ترافیک پر ازدحام زندگی، …
مرا انتهای کوچه بن بست جا نمی گذارد…
قهرمان زندگی من …
جسارت راستگو بودن به چشمانم را بلد ست …
و برای فرار از ندیدن دروغ هایش…
به سایه ها پناه نمی برد….
قهرمان زندگی من …
در پی احتمال داشتن فرصت های بهتر،…
مرا میان بود و نبودش محک نمی زند.
او کاشف منست …
نه بر هم زننده ام …
و من تاکنون کسی را نیافته ام …
که توانا به کشف …
و نواختن قطعه وجودم و شنیدنش باشد…
از این رو قهرمان زندگیم …
“خودم” بوده ام و هستم…

مطلب مشابه: عکس پروفایل خاص + جملات خاص و جالب با متن و بیو خاص برای تلگرام و اینستاگرام

تو را در بُغض طهران ، در امیرآباد گُم کردم
تو را در کوچه ­های سرد نوبنیاد گم کردم
تو را در جشن و رقص و پایکوبی بین مهمان ها­
تو را در گریه ­های میرِ بی‌داماد گم کردم
تو را در گرته های صلح و آزادی ، غم و شادی
تو را در شعرها ، ای درد مادرزاد ، گم کردم
تو را در قهوه خانه ها­ تو را در دود قلیان­ ها
تو را در پشت میز کافه ­ی میعاد گم کردم
تو را در سفره های هفت سین­ ، در لحظه ­ی تحویل­
تو را در تُنگ ­ها ، ای ماهی آزاد گم کردم
تو را در عصر سیمان ، عصر انسان های ماشینی­
تو را در شهر زندان ، این قفس ­آباد ، گم کردم
تو را در عصر مشروطه ، تو را در مجلس روسی
تو را در دادگاه عدل استبداد گم کردم
تو را در بی کلاهی ­های شاپو­ پهلوی بَر دار
تو را در مسجد ناشاد گوهرشاد گم کردم ..

***

آدم وقتی چیزی رو فهمیده، دیگه نمی تونه ندونه!
وقتی که فهمیدم چشم های زیبایی داری، وقتی که فهمیدم گودی انگشتات همیشه گرمه، وقتی که فهمیدم موقع لبخند زدن چشات ریز میشه، دیگه بعد از اون نتونستم ندونم!…
میدونی چیه ماری؟
آدم می تونه نخواد، می تونه نره، می تونه بمیره، می تونه سکوت کنه، می تونه بخوابه، می تونه خودش رو حبس کنه!
اما نمی تونه وقتی که چیزی رو فهمید، دیگه نفهمه…
اگر می تونستیم چیزهایی رو که می دونیمو فراموش کنیم، تحمل زندگی راحت تر بود
لعنتی کاش نمیدونستم!

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو