نگاهی بر زندگی مولوی؛ داستان زندگی مولانا از تولد تا مرگ و بهترین اشعار شاعر

نگاهی بر زندگی مولوی؛ داستان زندگی مولانا از تولد تا مرگ و بهترین اشعار شاعر


منبع: روزانه

6

1402/6/12

12:20


ادبیات ایران یک اسطوره درون خود دارد و آن کسی نیست جز مولوی بزرگ! شعرهای او در بیشتر نقاط جهان بازتاب داشته و بازیگران بزرگ هالیوود همچون ویل اسمیت از او تعریف و تمجید کرده‌اند. پس اگر شما نیز می‌خواهید این اسطوره شعر را بشناسید، در ادامه متن همراه روزانه باشید. تولد جلال‌الدین محمد بلخی […]

نگاهی بر زندگی مولوی؛ داستان زندگی مولانا از تولد تا مرگ و بهترین اشعار شاعر

ادبیات ایران یک اسطوره درون خود دارد و آن کسی نیست جز مولوی بزرگ! شعرهای او در بیشتر نقاط جهان بازتاب داشته و بازیگران بزرگ هالیوود همچون ویل اسمیت از او تعریف و تمجید کرده‌اند. پس اگر شما نیز می‌خواهید این اسطوره شعر را بشناسید، در ادامه متن همراه روزانه باشید.

تولد

جلال‌الدین محمد بلخی در 6 ربیع‌الاول سال 604 هجری قمری در بلخ یا وخش زاده شد.

پدر او مولانا محمد بن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از بزرگان صوفیه و مردی عارف بود و نسبت خرقه او به احمد غزالی می‌پیوست.

مولوی یا مولانا؟

در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن 9۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته اند.

کوچ پدر از ایران

وابستگی مردم به بهاء ولد سبب ایجاد ترس در محمد خوارزمشاه شد و به همین علت بهاءالدین ولد به قونیه مهاجرت نمود اما در قونیه مورد مخالفت امام فخررازی که فردی بانفوذ در دربار خوارزمشاه بود، قرار گرفت و او بیش از دیگران شاه را بر ضد او برانگیخت.

استادانِ مولانا

استادانِ مولانا

مولوی همزمان با تربیت مردم خود نیز از شاگردان محقق ترمذی بود و از تعلیمات و ارشادات او استفاده نمود سپس برای تکمیل تحصیل به تشویق همین استادش به حلب سفر کرد و در شهر حلب علم فقه را از کمال الدین عدیم فرا گرفت.

او پس از مدتی به شهر دمشق رفت و با محی الدین عربی آشنا شد و از معلومات او استفاده‌ها را برده و از آنجا به قونیه سفر کرد و طریق ریاضت را به درخواست سید برهان الدین پیش گرفت.

 او پس از مرگ محقق ترمذی علوم دینی را آموزش داد و چهارصد شاگرد را تربیت نمود.

ازدواج مولانا

ازدواج مولانا

جلال الدین محمد در هجده سالگی با گوهر خاتون دختر خواجه لالای سمرقندی ازدواج نمود که حاصل این ازدواج سه پسر و یک دختر بود. پس از فوت پدرش بهاء ولد راه پدر را ادامه داده و به هدایت و ارشاد مردم عمر خود را سپری نمود.

مولانا یکی از بزرگان شهر

مولانا طرفداران و هواخواهان بسیاری داشت. به گفته مورخان وقتی مجلس او برگزار می‌شد.

 جمعیت چنان زیاد بود که کوچه های اطراف هم مالامال از دوستداران او می‌شد.

 فقیهی چنان برگزیده و محبوب در میانه راه زندگی با شمس تبریزی آشنا می‌شود. شمس عارفی وارسته و درویشی دوره گرد که با همه اطرافیان مولانا متفاوت است.

 او همه معادلات مولوی را به هم می‌زند. وجود خداوند، عشق و عقل را با نگاهی متفاوت برای مولوی شرح می‌دهد.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی ابوعلی سینا؛ زندگینامه ابن سینا دانشمند بزرگ ایرانی

دیدار دو اسطوره

دیدار دو اسطوره

مولانا همیشه در حال یادگیری علوم بود و از تربیت خود غافل نبود.

 او طرفداران زیادی داشت و برای تربیت شاگردان مجالسی را برگزار می‌کرد.

 یک از جالب ترین بخش‌های زندگی مولانا جلال الدین محمد بلخی آشنایی او با شمس است. روزی شمس وارد مجلس مولانا می‌شود و مشاهده می‌کند که مولانا در کنارش چند کتاب وجود دارد، از او سوال می‌کند که اینها چیست؟ مولانا پاسخ می‌دهد قیل و قال است.

شمس به او می‌گوید این‌ها به درد تو نمی‌خورد و کتابها را در داخل حوضی در آن نزدیکی می‌اندازد.

 مولانا با ناراحتی می‌گوید ای درویش چرا اینگونه نمودی، برخی از کتاب‌ها نسخه منحصر به فردی بود که از پدرم به من رسیده بود و دیگر یافت نمی‌شود؛ شمس تبریزی کتابها را از آب خارج می‌کند، بدون اینکه خیس شده باشند. مولانا متعجب می‌پرسد این چه رازی است؟ شمس می‌گوید این ذوق وحال است که تو از آن بی خبری.

مولانا از آن روز به بعد درس و بحث را کنار می‌گذارد و از مریدان و شاگردان شمس تبریزی می‌شود و تغییر یافته و به شوریدگی روی می‌نهد و به عبارتی تولدی دوباره می‌یابد.

مطلب مشابه: اشعار عارفانه مولانا و منتخب بهترین اشعار عرفانی این شاعر

تفکر شمس تبریزی

تفکر شمس تبریزی

مولوی به گفته‌ها و حقایقی که شمس می‌گوید دل می‌بندد. از نگاه شمس همه‌چیز هستی را عشق است که هدایت می‌کند. عشق زیربنای خلقت است.

 خداوند عاشق بود پس خلق کرد. انسان هم باید عاشق پروردگار باشد به واسطه آیه تحبوا و تحبونهم.

 البته این طرز فکر در میان همه حلقه‌های عرفانی وجود داشته و دارد.

نقطه عطف زندگی مولوی آشنایی و دلدادگی‌اش با شمس تبریزی است.

 تاثیر شمس در زندگی مولوی چنان است که از یک فقیه و عالم دینی به عاشقی دل سوخته بدل می‌شود و عقاید خشک مذهبی را کنار گذاشته وارد دنیای متفاوتی از شناخت می‌شود. مولوی دل به گفته‌ها و حقایق شمس می‌بندد.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی استاد شهریار؛ از ماجرای عاشق شدن و تلخ ترین خاطره شاعر تا مرگ وی

غیبت موقت شمس تبریزی

مریدان می‌دیدند که مولانا مرید ژنده‌پوشی گمنام شده و توجهی به آنان نمی‌کند، به فتنه‌جویی روی آوردند و به شمس تبریزی ناسزا می‌گفتند و تحقیرش می‌کردند.

 شمس تبریزی از گفتار و رفتار مریدان رنجید و در روز پنجشنبه 21 شوال 643 قمری، هنگامی‌که مولانا 39 سال داشت، از قونیه به دمشق کوچ کرد.

 مولانا از غایب بودن شمس تبریزی ناآرام شد.

 مریدان که دیدند رفتن شمس تبریزی نیز مولانا را متوجه آنان نساخت با پشیمانی از مولانا پوزش‌ها خواستند.

مولانا فرزند خود سلطان ولد را همراه جمعی به دمشق فرستاد تا شمس تبریزی را به قونیه بازگردانند.

 شمس تبریزی بازگشت و سلطان ولد به شکرانه این موهبت یک ماه پیاده در رکاب شمس تبریزی راه پیمود تا آنکه به قونیه رسیدند و مولانا از گرداب غم و اندوه رها شد.

غیبت دائم شمس تبریزی

پس از مدتی دوباره حسادت مریدان برانگیخته شد و آزار شمس تبریزی را از سر گرفتند. شمس تبریزی از کردارهایشان رنجید تاجایی که به سلطان ولد شکایت کرد:

خواهم این بار آنچنان رفتن

که نداند کسی کجایم من

همه گردند در طلب عاجز

ندهد کس نشان ز من هرگز

چون بمانم دراز، گویند این

که ورا دشمنی بکشت یقین

شمس تبریزی سرانجام بی‌خبر از قونیه رفت و ناپدید شد. تاریخ سفر او و چگونگی آن به درستی دانسته نیست.

دیگر دوستان

بعد از غیبت شمس از زندگی مولانا، او با صلاح الدین زرکوب آشنا و با این عارف ساده دل الفتی برگزید که سبب حسادت عده ای گردید.

 پس از مرگ صلاح الدین، مولانا، حسان الدین چلبی را به عنوان دوست برگزید و همنشینی با حسام الدین، سبب نوشتن مثنوی معنوی گردید که حاصل لحظه‌هایی از همصحبتی با حسام الدین می‌باشد.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی نادرشاه افشار، کابوسِ دشمنانِ ایران از تولد تا مرگ

درگذشت

درگذشت

مولانا، پس از مدت‌ها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ قمری درگذشت.

در آن روز پرسوز، قونیه در یخ‌بندان بود. سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند. افلاکی می‌گوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و 40 شبانه‌روز این عزا و سوگ بر پا بود:

بعد چل روز سوی خانه شدند

همه مشغول این فسانه شدند

روز و شب بود گفتشان همه این

که شد آن گنج زیر خاک دفین

آرامگاه مولانا

آرامگاه مولانا

آرامگاه مولوی در شهر قونیه، میان دو استان آنتالیا و آنکارا واقع شده است و مکانی بسیار دیدنی برای گردشگران و علاقه مندان شعر و ادب دنیا است.

آرامگاه مولانا بر روی تپه ای با ارتفاع 1016متر قرار دارد و در رنگ در بالای قبر او یک گنبد مخروطی شکل فیروزه ای ساخته شده است.

 در سال 1927میلادی مقبره مولانا را به موزه تبدیل کردند که با نام موزه مولانا شناخته شد.

مطلب مشابه: بیوگرافی ابوریحان بیرونی؛ درباره زندگی این دانشمند ایرانی از تولد تا درگذشت وی

سالروز بزرگداشت مولانا

سالروز بزرگداشت مولانا

17 دسامبر( 26 آذر ماه) روز وفات مولاناست.

در قونیه هر سال مراسم ویژه بزرگداشت مولانا از 7 تا 17 دسامبر( 16 تا 26 ماه آذر) برگزار می‌شود.

 در ترکیه به شب وفات مولانا شب عروسی یا وصلت مولانا نیز گفته می‌شود.

 مردم این روز را به علت وصال مولانا با معبود خود جشن می‌گیرند.

 در هفتمین مهرماه نیز هر سال مراسم بزرگداشت دیگری به مناسبت سالروز تولد مولانا در قونیه برپا می‌شود.

آثار مولانا

آثار مولانا

مثنوی:

معروفیت مولانا به دلیل این کتاب است که تعلیم و درسی در زمینۀ عرفان و اصول تصوف و اخلاق و معارف می‌باشد.

 مثنوی از همان ابتدا در مجالس رقص و سماع خوانده می‌شد و افرادی به نام مثنوی خوانان این کتاب را با صوتی دلکش می‌خواندند.

 18 بیت نخست مثنوی را نی نامه می‌گویند و همۀ شش دفتر مثنوی شرحی است بر این 18 بیت.

غزلیات:

مجموعۀ غزلیات مولانا حدود 2500 غزل است که در در پایان و مقطع بیشتر آنها مولانا تخلص خود را بیان نکرده و به نام شمس تبریزی تخلص کرده است بنابراین این بخش از آثار مولانا به کلیات یا دیوان شمس معروف گشت‌هاست.

رباعیات:

رباعیات به پایۀ غزلیات و مثنوی نمی رسد و متضمّن 1659 رباعی است. در این رباعیها با معانی و مضامین عرفانی و معنوی و روش فکر و عبارت بندی مولانا می توان آشنا گشت.

مطلب مشابه: حکایت های مولانا و داستان های آموزنده قدیمی

تفکر نهادینه شده در آثار مولانا

مولوی از منتقدان نظریه حد وسط در اخلاق است که یکی از نظریات بسیار رایج در بین دانشمندان اسلامی است.

 اشکالی که وی به این ایده وارد می‌کرد این بود که در بسیاری از موارد اول و آخر یک موضوع مشخص نیست که بتوان وسطش را معین کرد و نیز اینکه بسیاری از اصول اخلاقی نسبت به افراد متغیر است.

مولوی قایل به مراتب در معرفت و شناخت است و شناخت شهودی را معتبرترین شناخت می‌داند.

وی شناخت عقلی و سپس حسی را در مراتب بعدی می‌داند و آن‌ها را برای کسانی که دسترسی به شناخت مراتب بالاتر را ندارند معتبر و مجاز می‌داند.

 از دید وی شناخت استدلالی مانند عصایی است در دست کور که نا مطمئن است ولی شخصی که چاره‌ای جز آن ندارد باید از همان استفاده کند.

 اما توصیه وی به اهل استدلال این است که اگر استدلال آن‌ها با شهود اهل دل مخالف بود باید شناخت شهودی را بپذیرند.

مولانا در آمریکا

مولانا در آمریکا

مولانا در قرن 21م به‌سرعت در جهان غرب مشهور شد به‌طوری‌که ترجمه کتاب او در آمریکا به بزرگ‌ترین و پرفروش‌ترین کتاب سال تبدیل شد. ترجمه کولمن بارکس در سال 2001 بیش از 500 هزار نسخه در آمریکا فروش داشت.

مطلب مشابه: اشعار عاشقانه مولانا ❤️ ؛ 90 شعر گلچین دو بیتی و بلند شاعر مولانا

ویل اسمیت و مولانا

ویل اسمیت و مولانا

به گزارش اسپوتنیک، ویل اسمیت بازیگر پرطرفدار و مشهور هالیوودی در ویدئویی عنوان می‌کند نقل قولی از مولانا را دیده که بسیار نظر او را جلب کرده است؛ «زندگیت را به آتش بکش و دنبال کسانی باش که در آن شعله می‌دمند».

فیلم و سریال درباره مولانا

فیلم و سریال درباره مولانا

درخصوص زندگی مولوی سریالی در سال 1393 با نام جلال‌الدین از شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.

 در پاییز 98 خبر ساخت فیلم «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی منتشر شد. موضوع این فیلم در مورد برهه‌هایی از زندگی مولانا به‌صورت مشترک میان ایران و ترکیه و با بازی پارسا پیروزفر و شهاب حسینی بود.

مطلب مشابه: 10 غزل از بهترین اشعار مولانا + غزلیات زیبا و معروف شاعر مولانا

بهترین شعرهای مولانا به انتخاب روزانه

بهترین شعرهای مولانا به انتخاب روزانه

بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی‌شود

داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو

گوش طرب به دست تو بی تو به سر نمی‌شود

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من

دل من داند و من دانم و دل داند و من

خاک من گل شود و گل شکفد از گل من

تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

نه تو آنی که همانی

نه من آنم، که تو دانی ️

من زخـم تو را به هیچ مرحـم ندهم

یک مـوی تورو به هر دو عالـم ندهم

صبح ‌آمده ‌برخیز ‌که ‌خورشید ‌تویی

 در عالمِ ‌ناامیدی، امید ‌تویی

هرکس بد ما به خلق گوید

 ما چهره ز غم نمی خراشیم

 ما خوبی او به خلق گوییم

 تا هر دو‌ دروغ گفته باشیم.

در نگاهم اگر نيستی

در خيالم سرشاری…

در من بِدَمی، من زنده شوم…

یک جان چه بُوَد، صد جانِ منی!

نکند فکر کنی دلِ من یادِ تو نیست ‏گوش كن!

 نبضِ دلم زمزمه اش با تو یکیست

اوست نشسته در نظر، من به کجا نظر کنم؟!

 اوست گرفته شهرِ دل، من به كجا سفر برم

ماییم که از باده بی جام خوشیم

هرصبح منوریم و هرشام خوشیم

گویند سرانجام ندارید شما

مائیم که بی هیچ سرانجام خوشیم

سر رشته‌ی شادیست

 خیالِ خوش تو…

عارفی (مولانا) را پرسیدند: زندگی به جبر است یا به اختیار؟

پاسخ داد:  امروز را به ‘اختیار’ است، تا چه بکارم! اما فردا ‘جبر’ است، چرا که به اجبار باید درو کنم هر آنچه را که دیروز به اختیار کاشته ام!

تو گر گناه من شوی توبه نمی‌کنم ز تو …

آنچنان جای گرفتی تو به چشم و دلِ من

که به خوبانِ دو عالم نظری نیست مرا…!

من بهشتم همه در دیدن

خندیدن توست

تا تو باشی نشوم خیره به
لب های کسی

مولانا : پس زخم‌هامان چه؟

شمس : نور از محل همین زخمها وارد می‌شود..

موی بشکافی به عیب دیگران

چو به عیب خود رسی کوری ز آن

اندر تنِ من

جان و رگ و خون

همه اوست

صبر پرید از دلم

عقل گریخت از سَرَم

تا به کجا کشد مرا

مستی بی‌ اَمانِ تو…

غــربت آن است

که در جمعی و جانانت نیست …!

ور گُل کند صد دلبری

 ای جان، تو چیز دیگری…

آنکس که نداند و نخواهد که بداند

حیف است چنین جانوری زنده بماند

کلام آخر

ممنون که تا آخر همراه روزانه بودید. ما امروز و در این مقاله سعی کردیم به زندگی مولانا شاعر شهیر ایرانی بپردازیم، او یک نابغه در دنیای ادبیات بود و ما نیز در  سهم خود تلاش کنیم تا سبب آشنایی بیشتر شما با او شویم. در آخر امیدواریم که از خواندن این مقاله لذت برده باشید.

مطلب مشابه: تک بیتی عاشقانه مولانا؛ اشعار عارفانه و احساسی مولانا برای پروفایل و کپشن

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو