در این مطلب از سایت جدولیاب برای دوستداران سریال ترکیه ای خلاصه داستان قسمت ۶۶ سریال ترکی رامو را قرار داده ایم با ما همراه باشید. رامو (به ترکی استانبولی: RAMO) یک مجموعه تلویزیونی ترکیه‌ای است که در ژانرهای اکشن، جنایی و درام ساخته شده است. از بازیگران این سریال می‌توان به مراد ییلدریم Murat Yildirim، اسرا بیلگیج Esra Bilgic، ساجیده تاسانر Sacide Tasaner و…. اشاره کرد.
قسمت ۶۶ سریال ترکی رامو
حسن با کل خانواده سوار ماشین میشن و حسن بهشون میگه میخوایم کبابی باز کنیم و راهی میشن. رامو با سرعت به طرف محل قرار با مهار است. مهار که فکر میکنه او حمدی فردیو کشته همه ی مامورهاشو مستقر کرده تا رامو را گیر بندازن رامو متوجه مامورها میشه و به ماهر زنگ میزنه و میگه از تو همچین کاری برمیومد و وقتی ماهر بهش میگه تورو به جرم قتل حمدی فرید میگیرمت رامو میگه این دروغ کار من نبوده و از اونجا میره و اونا نمیتونن بگیرنش. مظهر با آیسل سر قبر پدر و مادرشون رفتن و اونجا حرف میزنن و آیسل میگه که نمیتونم اصلا با غم از دست دادن پسرم کنار بیام و درد و دل میکنه. نهیر به خانه میره که سیبل را میبینه و بهش میگه که خبر خوب دارم کار رامو تمومه! سیبل میگه چطوری؟ نهیر میگه پلیس دنبالشه انگار یکیو کشته یه شاهد عینی هم هست که دوعو بهش پول داده سیبل تو فکر میره و بعد از چند دقیقه به اتاقش میره و به رامو پیام میده و میگه ماجرارو رامو بهش زنگ میزنه و میگه که خیلی وقته دنبالمه پلیس سیبل میگه حالا باید چیکار کنیم؟ او میگه من یه فکری میکنم و قطع میکنه که سیبل عصبی میشه.
حسن و بقیه رسیدن به کبابی که حشمت آدرسشو داده وقتی میرسن حشمت میبینه دوعو داره بهش زنگ میزنه بعد از رفتن بقیه به داخل او جواب میده که دوعو جای رامو را ازش میپرسه او میگه نمیدونم دوعو میگه خبر بده. حشمت به رامو خبر میده که او میگه منتظر باش تا خبرت کنم. رامو به محله حمدی فرید میره که سیبل را اونجا میبینه و میگه تو اینجا چیکار داری دوباره؟ بعد از کمی حرف زدن سیبل بهش میگه تو اسرع وقت یه راهی پیدا میکنم و از خونه جهانگیر میزنم بیرون و میام پیشت همون موقع کسی که شهادت داده بود را سیبل میبینه و بهش میگه فکر کنم اونی که دنبالشی پشت سرته و وقتی فرار میکنه رامو دنبالش می دود و میگیرتش. رامو به حشمت میگه پیشش بره و ازش میپرسه تو کی هستی؟ حشمت میگه خیلی خوب بهت میگم و همه چیزو واسش تعریف میکنه رامو میگه دمت گرم و ازش میخواد از اون شاهد همه جیزو بکشه بیرون و ازش فیلم بگیره و از اونجا میره. حسن و بقیه به خانه رفتن و به دوعان و صبوش و کسانی که تو خونه بودن میگن که معامله کردن کبابیو همگی جا میخورن و میگن چه زود!
مظهر به رامو زنگ میزنه و باهاش قرار میزاره و میگه بیا همون جایی که سری قبلی اومدی. رامو به اونجا میره که مظهر میگه من مظهرم همونی که از زندان آزادت کرد! رامو جا میخوره و میگه پس تویی مظهر! اونا باهم صحبت میکنن سپس مظهر یه میکروفن و دوربین تو لباسش کار میزاره و میگه برو ماهرو بکش رئیس دوست داره به صورت زنده ببینه. رامو به محل ماهر میره و اونجا با محافظ ها درگیر میشه که رئیسش ییلدریم بهش میگه چرا نمیکشیشون؟ رامو میگه تا وقتیکه مجبور نشم نمیکشم. سپس دوربینو هم زیر پاش خرد میکنه و میره پیش ماهر. مظهر که تو اون محل هم دوربین گذاشته با ییلدریم درحال دیدنن که رامو به طرف ماهر اسلحه گرفته و میگه بهم گفتن تورو بکشم! ماهر میگه کی؟…..
