جوک بابا؛ لطیفه و جوک های با حال، بامزه و خنده دار درباره بابا

منبع: روزانه

1

1402/9/4

16:18


پدر مقام بلندپایه‌ای دارد و در دید فرزند همیشه قهرمان است. اما پدرها نسبت به مادرها کمتر احساساتی‌اند. از همین رو بعضی از کارهای جدی بابا تبدیل به جوک می‌شود. …

پدر مقام بلندپایه‌ای دارد و در دید فرزند همیشه قهرمان است. اما پدرها نسبت به مادرها کمتر احساساتی‌اند. از همین رو بعضی از کارهای جدی بابا تبدیل به جوک می‌شود. جوک‌های خنده‌دار و جذاب که قرار است در ادامه متن نگاهی به آن‌ها داشته باشیم. پس اگر شما نیز یک بابای باحال تو خونه دارد، در ادامه متن همراه روزانه باشید.

جوک درباره بابا

جوک درباره بابا

امشب بابام نیستش…!!

.

.

.

.

من موندم و کولر و یه دنیا عقده:|

دهنشو سرویس میکنم

هی تند.!! هی کند.!

تلویزیون داره میگه میلیون ها سال طول می کشد تا از بقایای موجودات زنده نفت تشکیل شود:

بابام برگشته می گه: یعنی بچه اگه من الان چالت کنم ممکنه میلیون ها سال بعد به یه دردی بخوری

با بابام حرفم شد رفت تو آشپزخونه و به مامانم گفت: واسه خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!

تمام مکالمات من و بابام در طی سال:

«بیا ببین این گوشی من چشه

بزن اخبار گوش کنیم

بزن ۳

چراغا رو خاموش کن

خونه سرد شد کولرو خاموش کن

چشات در نیومد پای لپ تاپ؟»

اگه چیزی از قلم افتاده شما ادامه بدین!

من ی بار به بابام گفتم , بابا ی دوربین بخر لحظاتمون رو ثبت کنیم

گفت پسرم تو با این قیافه ات هیچ جا ثبت نشی بهتره

افسر بابام میخواست جریمه کنه

بابام گفت افسر به خدا ندیدم

افسر گفت چراغ قرمز به این بزرگی رو ندیدی؟

بابام گفت اونو دیدم تورو ندیدم

مطلب مشابه: جوک درباره مامان؛ لطیفه های قشنگ و خفن بامزه با کلمه مامان

جوک درباره بابا

-‏یه بار با بابام درددل می کردم گفتم «از خودم بدم میاد» گفت «حالا فکر کن ما چی می کشیم»

ﺷﺎﻡ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺑﻮﺩﯾﻢ، ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯿﮕﻢ، ﺍﻭﻥ

ﭘﺎﺭﭺ ﺁﺏ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﯼ؟

.

.

ﺯﺩ ﭘﺲ ﮐﻠﻪ ﺍﻡ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻡ ﺑﺮﻩ ﺗﻮ ﺑﺸﻘﺎﺏ !!

ﻣﯿﮕﻢ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟

ﻣﯿﮕﻪ:ﺧﺎﮎ ﺑﺮ ﺳﺮِ ﺧﺮﺕ ﮐﻨﻦ !

ﺁﺏ ﮐﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻢ ﻫﺴﺖ … ﺟﻮﺟﻪ ﺑﺨﻮﺭ بدبخت!!!!

به بابام میگم 27سالم شده نمیخوای برام استین بالا بزنی

.

.

.

میگه:والا اگه کسی راضی بشه با تو ازدواج کنه استین که سهله با شورت میرم خواستگاری برات…!

یعنی اینقد تو خونواده منو قبول دارن

به بابام می گم بهترین پسر دنیا رو داشتن چه حسیه؟

می گه نمیدونم برو از مادر بزرگت بپرس!

یعنی تا حالا همچین جوابدندون شکنی نگرفته بودما

هربار از بیرون میام بابام میپرسه کجا بودی

منم هربار میگم بیرون بودم

بعدش دیگه هیچی نمی پرسه

دوست داره فقط مطمئن شه خونه نبودم !

شب تولدم، شروع کردم به باز کردن کادوها

به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه

توشو که نگاه کردم دیدم نوشته:

هشتاد هزار تومنی رو که سه ماه پیش گرفتی، نمی خواد برگردونی

مطلب مشابه: جوک های بامزه سوالی خفن؛ جملات خنده دار سوالی جالب

جوک درباره بابا

جوک با محوریت بابا

بابام رفته بود شیرینی بخره ولی دست خالی برگشت

همزمان با رسیدن بابام، مهمونامون هم رسیدن و یه بسته شیرینی برامون آورده بودن

مامانم که فکر کرده بود شیرینی رو بابام خریده، چید تو ظرف و آورد تعارف کرد به مهمونا!

حالا هی میگه تورو خدا ببخشید ما هیچ وقت از این شیرینی آشغالیا نمیخریدیم

دیسک کمر گرفتم بابام گفت:

میبینین چوب خدارو خورده!

به فاصله یکماه خودش دچارعارضه مشابه شد!

داداچ کوچیکه گفت

بابا،چوب خداست؟

گفت نه این امتحان الهیه

مطمئنم پدرم یه قرارداد مخفیانه با صداوسیما بسته

هروقت دعوامون بشه یه مستند راجع به

احترام پدر

زحمات پدر،

مظلومیت پدر

و کلا پدر پخش میکنه

منم دلم میخواست مث این فیلم ها تند تند رو کیبورد یه چیزایی بزنم بعد هم یه جا هک شه

.

.

.

.

.

.

اما متاسفانه وقتی اینکارو میکنم “صخدزاقخصدسذهصنصث” میشه.

داشتیم فیلم آدمخوارها رو نگاه می کردیم که من جیغ کشیدم!!!

.

.

بابام گفت:نترس پسر گلم، اینا آدم خوارن با تو کاری ندارن

بعلت ﺗﺤﻤﻞ ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ، ﮔﺮﺍﻧﯽ

ﻣﺴﮑﻦ، ﻣﺎﺷﻴﻦ، ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ

ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ،

.

.

.

ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺎ ﺷﯿﺐ ﻣﻼﯾﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﯼ ﭘﺪﺭﺍﻥ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ

پدﺭی ﺩﺭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﻋﻤﺮ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :ﺗﻨﻬﺎ ﻳﮏ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﯿﺎﻭﺭﯾﺪ

ﺁﻳﺎ ﻳﮏ ﺩﺳﺖ ﺻﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ؟؟

ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺑﺸﮑﻦ ﺯﺩﻧﺪ »»»

ﭘﺪﺭ ﺿﺎﻳﻊ ﺷﺪ ﻭ ﻣُﺮﺩ !!!

کلید اسرار این قسمت:فرزندان بی شعور

مطلب مشابه: جملات سمی خنده دار؛ جوک های کوتاه سنگین و جالبی که تا به حال نخوانده اید

جوک درباره بابا

زلزله اومد بابام رفت تو چارچوب در گفتم پس من چی؟

گفت:تو بمیری من میتونم دوباره زن بگیرم بچه دار بشم ولی تو نمیتونی،

.

.

.

زلزله منو نکشت، تو کُشتی پدر

با ناراحتی یه گوشه نشستم بابام اومده میگه چیه ناراحتی ؟

میگم پول ندارم

حوصلم سر رفته

داغونم !

دست کرد جیبش 2تا تراول 50تومنی بهم داده میگه برو یه کم خوش بگذرون !

نمیدونم چی شد که یهو دیدم وسط حالم بابام داره با لقد میزنه

میگه لندهور آخه حال جای خوابیدنه ؟؟؟

واقعا فرق بین بابای رویایی و بابای واقعیمو فهمیدم.

شبکه چهار راز بقا یه کرکس نشون داد

گوینده گفت شاید چهره ی این جانور بد هیکل و بد قیافه براتون آشنا باشه،

.

.

.

بابام گفت آره شبیه پسرمه

روز تولد بابام با کلی ذوق و شوق پولامو جمع کردم و یه ساعت مچی بهش کادو دادم

برگشته می گه ممنونم پسر گلم ولی احتیاجی به این کارا نبود

همین که سعی کنی تو زندگیت آدم باشی برای من باارزش ترین هدیه س!

بابام داشت نماز میخوند یهو داد زد:الله اکبر، الله اکبر دویدم گفتم چیه بابا در میزنن؟

الله اکبر

.

گوشیت زنگ خورد؟ الله اکبر .

مهرت گم شد؟ الله اکبر .

کسی طوریش شده؟ الله اکبر .

بو سوختنی میاد؟ الله اکبر .

جک جونور دیدی؟ الله اکبر .

گفتم خب بابا یکم راهنمایی کن..

!! با عصبانیت داد زد:الله اکبر…

(دستشم به نشونه ی خاک بر سرت تکون داد) بعد که نمازش تموم شد گفت:خاک توسر نفهمت یه ساعته دارم

میگم نزن یه کانال دیگه دارم اخبار گوش میدم

مطلب مشابه: جوک های تلگرامی جدید؛ لطفه های بامزه و سمی جالب

جوک درباره بابا

جوک خنده دار درباره پدر

دیشب داداشم تو خواب هذیون می گفت و جیغ می کشید …

زودی رفتم اتاقش،

می بینم بابام بالا سرشه!

میگم خوب بیدارش کن!

میگه بذار کابوسشو ببینه،

اینهمه پول دی وی دی میده فیلم ترسناک می گیره

بزار سه بعدیشم ببینه

پسردایی 5 سالم با خمیر بازی برای خودش سبیل گذاشته زنگ زده به مهد کودکشون گفته کامبیز امروز نمیاد

مربیه گفته کامبیز تویی؟

گفته نه من پدرم هستم

جوک خنده‌دار درباره بابا

ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﻋﻮﺍﻡ ﺷﺪ، ﺩﺳﺘﺸﻮ ﺑﺮﺩ ﺑﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺰﻧﻪ ﺗﻮ ﺻﻮﺭﺗﻢ، ﻣﻨﻢ ﻳﻬﻮ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﻓﺎﺯ ﻫﻨﺪﻱ ﮔﻔﺘﻢ :ﺑﺰﻥ پدر!.. ﺑﺰﻥ… ﺑﺬﺍﺭ بفهمم ﮐﻪ پدﺭ ﺑﺎﻻی ﺳﺮﻣﻪ.

ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﻢ ﻫﻨﻮﺯ بی ﺻﺎﺣﺎﺏ ﻧﺸﺪﻡ…

.

.

ﺑﺎبامم چنان ﺯﺩ ﺗﻮ ﮔﻮﺷﻢ که مث لواشک چسپیدم به فرش!! نمیدونم چراتو فیلما همدیگه رو بغل میکردن!!!

مرگ بر هندوستان

دیشب سر سفره شام بودیم

یهو گوشیم پی ام اومد

.

.

.

بابام گفت بشین من میارم

من سریع رفتم سمت گوشی

دیدم بابام اس داده حالا که پا شدی اب بیار سر سفره

توصیه بابام به من موقع رانندگی:

سر کوچه ها یواش تر بپیچ ؛

.

.

.

شاید اونی که از اون ور میاد بی شعورتر از تو باشه

نفهمیدم به من توهین کرد یا به اون راننده!!!؟؟؟

مطلب مشابه: جوک خنده دار + مجموعه جوک و لطیفه های خفن بامزه و خنده دار

جوک خنده‌دار درباره بابا

گفتن خونه جن داره بابام رو کاغذ نوشت “بسمه الله الرحمانه الرحیم” گذاشت خونه.

فرداش دیدیم رو کاغذه نوشتن:سطح سوادت از ما خیلی ترسناک تره

داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم

برگشته میگه یا مات میشی یا پول تو جیبی نداری !

دو راهی ذلت و خفت همینه والله

دیشب سر سفره شام بودیم

یهو گوشیم پی ام اومد

.

.

.

بابام گفت بشین من میارم

من سریع رفتم سمت گوشی

دیدم بابام اس داده حالا که پا شدی اب بیار سر سفره

روزی که میخواستم‌ برم سربازی

بابام منو رسوند ترمینال

بعد دست گذاشت رو شونه م گفت

پول مول که داری؟

گفتم اره بابا نگران نباش

گفت خب بده من دستم خالیه یه بنزین بزنم

    ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻩ ۵ + ۱ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻥ ﮔﻔﺘﻦ نگران نباشید، مکانیسم ماشه رو فعال نمی‌کنیم، ﺑﺬﺍﺭ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﻢ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺑﺒﯿﻨﻦ!

    بخشی از سخنرانی پدرم برای تشویق بنده به اشتغال:

    پسرم دوره زمونه عوض شده؛ تو باید دستت تو جیب خودت باشه

    اصلا هم نترس، انقدر بی شعورتر از تو هستن که الآن سرکار میرن!

يارو داشته پسرشو در مورد ازدواج نصيحت مي كرده، مي گه: پسرم خواستي زن بگيري، برو از فاميل زن بگير.. ببين تو همين دور وبر خودمون، داييت رفته زن داييت رو گرفته… عموت رفته زن عموت رو گرفته… حتي خود من، اومدم مادرت رو گرفتم!

 دوست بابام اومده دم خونه. بابام میگه بگو بابام روزه است خوابیده… منم گفتم عمو ببخشید بابام روزه است خوابیده. میگه عمو جون دروغ نگو ظهر با هم دلستر خریدیم خوردیم… بگو بیاد پایین…

پدر : پسرم چرا از من و مامانت فاصله گرفتی ؟ چرا با مادرت قهری ؟

پسر : اگه فاصله افتاده ! اگه من با ننم قهرم ، تو کاری با ننم کردی ، که فکرشم نمیکردم !

بابام یهو درو باز کرد گفت بدو بدو واکسن کرونا رو ساختم فقط یه فندک بده باید حرارت بدمش گفتم ندارم رفت بیرون بلند به مادرم گفت یروز مچشو میگیرم

مطلب مشابه: جوک خنده دار ضد دختر با جملات خفن خنده دار برای دختران

جوک خنده‌دار درباره بابا

رفتم خونه دیدم بابام افتاده رو زمین داره خفه میشه، با ماژیک روی دیوار نوشت شمع توی گلوم گیر کرده با فندک آبش کن. گفتم بابا منک ه فندک ندارم! بلند شد گفت کات، این آشغال نمیخواد با ما همکاری کنه.

رسیدم خونه دیدم بابام با بند کفش خودشو حلق آویز کرده اسممو صدا زد گفت زود با فندک این بند رو بسوزون نمیتونم نفس بکشم گفتمب ابا من فندک ندارم پاشو گذاشت رو چارپایه بند رو باز کرد گفت بلاخره گیرت میندازم و رفت

رفتم دنبال رفیقم دم کمپ ترک اعتیاد کلی خوشحال بودیم که ترک کرده

اومد بیرون بهم گفت فندک داری داداش؟

گفتم نه، برگشت تو کمپ پشت دیوارا به بابام میگه این بی شرف نمیخواد لو بده

داشتیم با ماشین تو یه جاده تاریک و خلوت میرفتیم، بابام پشت فرمون خوابش برد رفتیم ته دره

چیزیمون نشد اما متوجه شدیم اطرافمون پر گرگه

پدرم سریع لباسشو دور چوب پیچوند و به بنزین آغشته کرد گفت پسرم اینو روشن کن گرگا ازش میترسن

گفتم چشم بابا ولی من که فندک ندارم

گفت آخر مچتو میگیرم

آژانس گرفتم، یه پیکان خیلی داغون اومد. راننده یه پیرمرد شکسته بود. دستاش میلرزید، معلوم بود چشاشم خوب نمیبینه. تو مسیر چنبار نزدیک بود تصادف کنیم، عصبانی شدم سرش داد زدم. با یه صدای خیلی آروم گفت شرمنده‌م، بعد از چن سال پشت فرمون نشستم. ماشین پسرمه، خودش‏ بخاطر بدهی افتاده زندان. بفروشیمش پولش دردی رو دوا نمیکنه. باهاش خرج زن و بچه‌شو میدم. بعد بغض کرد،یه سیگار دراورد گذاشت گوشه لبش، شروع کرد جیباشو گشتن، گفت دیرت نمیشه دو دیقه نگه دارم این بغل یه آتیش بگیرم؟

‏گفتم لازم نیست پدرجان.. من فندک دارم.

نگه داشت، گریمشو پاک کرد، پیاده شد رفت در صندوق عقبو باز کرد گفت آقا امر دیگه‌ای ندارین؟ بابام اومد بیرون گفته نه، میریزم به کارتت. میتونی بری

    به بابام میگم دشمنت کیه تا بزنم چشماشو درآرم برات؟

    برگشته میگه دشمنی بالاتر از اولاد نیست

    شاخ گاوی بدتر از عروس نیست

    هیچی دیگه همین جوری خودم و زن نداشتمو شست انداخت رو بند!

    به مامانم میگم ناهار کی حاضر میشه؟

    میگه وقتی بابات بیاد

    میگم بابا کی میاد؟

    میگه وقتی غذا حاضر بشه

    الان دارم فرق کلمات سفسطه و مغالطه و مباحثه و مصالحه در منطق فیثاغورث و صفات بارز رو واسه شکمم توضیح میدم!!!

    دیشب به بابام میگم: چرا با شوهر خاله‌هام اینقد مشکل داری؟

    گفت ببین پسرم باجناق مثل درخت کنار توالت می‌مونه نه میشه از میوه‌اش استفاده کرد و نه از سایه‌اش. خدا وکیلی تا حالا به درخت بغل توالت از این زاویه فکر نکرده بودم!

مطلب مشابه: جوک دانشجویی و جملات خنده دار و بامزه دوران دانشجویی و دانشگاه

جوک خنده‌دار درباره بابا

    داشتم جدول حل می‌کردم به بابام می‌گم: واحد پول بوسنی چیه؟

    میگه: نمیدونم

    میگم: مخترع کشتی بخار کیه؟

    میگه: نمیدونم

    از اونور مامانم میگه: بس کن بچه اینقد باباتو اذیت نکن.

    بابام میگه: ولش کن زن بزار سوال کنه معلوماتش بره بالا

    من: کمرم شکست

    برا بابام اینستاگرام نصب کردم که سرگرم شه اوضاع بهتر شه گیر نده

    نصفه شبی منو با لگد بیدار کرده میگه اصلا لایک نمیکنییاااا

    وقتی من به دنیا اومدم پدرم ۳۰ سالش بود یعنی سنش ۳۰ برابر من بود

    وقتی من ۲ ساله شدم پدرم ۳۲ ساله شد یعنی ۱۶ برابر من

    وقتی من ۳ ساله شدم پدرم ۳۳ ساله شد یعنی ۱۱ برابر من

    وقتی من ۵ ساله شدم پدرم ۳۵ ساله شد یعنی ۷ برابر من

    وقتی من ۱۰ ساله شدم پدرم ۴۰ ساله شد یعنی ۴ برابر من…

    وقتی من ۱۵ ساله شدم پدرم ۴۵ ساله شد یعنی ۳ برابر من

    وقتی من ۳۰ ساله شدم پدرم ۶۰ ساله شد یعنی ۲ برابر من

    می ترسم اگه ادامه بدم از پدرم پیرتر بشم!!!

    معلم: اگه ۱۰۰۰ تومن داشته باشی و از بابات هم ۱۰۰۰ تومن بخوای، چه قدر پول داری؟

    دانش آموز: ۱۰۰۰ تومن

    معلم: هیچ چی از ریاضی حالیت نیست

    دانش آموز: شما هم بابای منو نمیشناسی!

    بابای من واسه اینکه ثابت کنه هوا هنوز انقد گرم نشده که ما کولر روشن کنیم یه هفته است ظهرا با پتو می‌خوابه وسط سالن… تازه هر نگون بختی هم تو این شرایط در سالن رو باز می‌کنه یه چیزی پرت می‌کنه طرفش میگه ببند درو سوز میاد!!

    ﺁﻗﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ می‌رﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﻫﻮﺍ ﻫﻢ ﺧﯿﻠﯽسرد ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﺩﻩ ﺩﯾﺪﯾﻢ ۴ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﻭﺍﯾﺴاده بودند… ﮔﻔﺘﻢ ﺧﻮﺑﻪ ﺑﺮﺳﻮﻧﯿﻤﻮﺷﻮﻥ؟

مطلب مشابه: لوس ترین جوک های خنده دار و بی مزه (جوک هایی یخی که تعریف نکردنشون بهتره!)

جوک خنده‌دار درباره بابا

    ﺑﺎﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﺩ ﺭﻭ ﺗﺮﻣﺰ ﮔﻔﺖ ﺧﺎﻧﻮﻣﺎ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺮﯾﺪ…

    ﺁﺩﺭﺳﺸﻮﻥ ﺗﻮ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﺎ ﺑﻮﺩ…

    ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮔﻔﺖ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺑﺎﻻ، ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺟﺎ ﻧﻤﯿﺸﯿﻢ، ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺭ ﺳﻤﺖ ﻣﻨﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺍﯾﻦ ﺁﻗﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺟﺎ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻪ!!

    ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺮﮐﺖ

    ﺍﻻﻥ 4 ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻓﻖ ﺧﯿﺮﻩ ﺍﻡ…

    ﭼﻪ ﺷﻮﮎ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﻮﺩ…

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو