کتاب تختخوابت را مرتب کن اثری از ویلیام اچ مکریون ژنرال بازنشستهی ارتش آمریکا و شامل ده درس بنیادین برگرفته از تجارب عجیب و سخت او در دوران خدمتش در ارتش است. این ده فصل که برگرفته از سخنرانی مکریون در دانشگاه تگزاس در آستین در سال ۲۰۱۴ است، با استقبال قابلتوجهی مواجه شده است. استقبالی که از خود دانشگاه و برخلاف تصور مکریون آغاز شد.
ما امروز در سایت ادبی و هنری روزانه قصد داریم تا بهترین و مهمترین جملات این کتاب را برای شما عزیزان بنویسیم. در ادامه با ما باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
بخشهایی از این کتاب
اگر از برآورده کردن رؤیاهایتان دست نکشید و در برابر دشواریها بایستید، در این صورت زندگی همان چیزی میشود که آن را میسازید و مطمئن باشید که میتوانید آن را عالی بسازید.
زندگی مملو از لحظههای دشوار است. ولی همیشه کسی وجود دارد که وضعیتش بدتر از شما باشد. اگر روز خود را با تأسفهای بیشمار پر کنید، تأسف بهخاطر رفتاری که با شما شده، گلایه از سهمتان در زندگی و سرزنش شرایط خودتان نسبت به دیگران یا محیط اطراف، در این صورت زندگی برای شما طولانی و دشوار خواهد شد.
من هرگز در مقابل هیچچیز در زندگیام تسلیم نشدم و او به من خاطرنشان کرد که هنوز باید استراحت بیشتری کنم و برای شروع زود است. او به من اجازه نمیداد برای خودم تأسف بخورم. این بهنوعی عشقی بادوام و پابرجا بود که من به آن نیاز داشتم و همینطور با گذشت روزها حالم بهتر میشد.
بدون شجاعت، دیگران مسیر شما را مشخص میکنند. بدون شجاعت زیر سایهی اغواهای زندگی قرار میگیرید. بدون شجاعت، انسانها تحت سیطرهی مستبدان و خودکامهها قرار میگیرند. بدون شجاعت، هیچ جامعهی بزرگی شکوفا نخواهد شد. بدون شجاعت، زورگوها در جهان رشد میکنند. بدون شجاعت، هیچ هدفی به سرانجام نخواهد رسید. ولی با داشتن شجاعت، شما قادر خواهید بود تا شیطان را زیر پا بگذارید و شکست دهید.
کار آسانی است که سرنوشتمان را به گردن نیروهای بیرونی بیندازیم و از تلاش دست برداریم چون اعتقاد داریم سرنوشت علیه ماست. میتوان اینگونه پنداشت که محل زندگیمان، نحوهی رفتار والدینمان نسبت به ما و یا مدرسهی مورد نظرمان همگی آینده ما را تعیین میکنند. هیچچیزی عین حقیقت نیست. مردم عادی و زنان و مردان بزرگ همگی با توجه به نحوه رویاروییشان با بیعدالتی زندگی تعریف میشوند – هلن کلر، نلسون ماندلا، استفن هاوکینگ، مالالا یوسف زای و – موکی مارتین. گاهی اوقات مهم نیست که شما چقدر سخت تلاش میکنید، چه مقدار خوب هستید، زیرا همچنان بهعنوان یک کلوچهی شکری به انتهای داستان میرسید. شکایت نکنید. این مسئله را به بخت بد خود ربط ندهید. بایستید، به آینده نگاه کنید و به جلو پیش بروید!
به خاطر داشته باشید… کار امروز را به فردا نگذارید. کسی را پیدا کنید تا در زندگی به شما کمک کند. به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی همیشه بر وفق مرادتان نیست و گاهی اوقات شکست میخورید. ولی ریسک کنید، در مقابله با دشواری قوی باشید، با زورگوییها مقابله کنید، شکستخوردهها را بالا بکشید و هرگز تسلیم نشوید- اگر این کارها را انجام دهید در این صورت میتوانید زندگی خود را به شکلی بهتر تغییر دهید… و شاید حتی دنیا را!
رهبران واقعی باید از شکستهایشان درس بگیرند، از درسها برای انگیزهدهی به دیگران استفاده کنند و از تلاش و گرفتن تصمیمات دشوار نترسند.
«تنها کاری که برای ترک این محل باید انجام بدین، اینه که سه بار این زنگ رو به صدا دربیارین.» مربی طناب زنگ را کنار دستگیرهاش گره زد. «زنگ را به صدا دربیارید تا نیازی نباشد صبح زود از خواب بیدار شوید. زنگ را به صدا دربیارید تا دیگر در دوهای طولانیمدت، شنا در آبهای سرد و یا عبور از موانع سخت حضور نیابید. زنگ را به صدا دربیارید و از تمامی این دردها خلاصی یابید.» بعد مربی به آسفالت خیره شد و در ظاهر سخنرانی خودش را قطع کرد. در نهایت گفت: «ولی اجازه بدین یه چیزی رو بهتون بگم. اگر کنار بکشین کل زندگیتون بابت این مسئله تأسف میخورین. کنار کشیدن، کارها رو آسونتر نمیکنه.»
بار دیگر درس مهمی یاد گرفتیم: قدرت یک نفر برای اتحاد گروه، قدرت یک نفر برای الهامبخشی به اطرافیان و دادن امید. اگر آن فرد درحالیکه تا گردن در گل بود میتوانست آواز بخواند، پس ما هم میتوانستیم. اگر آن فرد قادر به تحمل سرمای طاقتفرسا بود، پس ما هم میتوانستیم. اگر آن یک نفر قادر به ادامهی مسیر بود، پس ما هم میتوانستیم.
بدون شجاعت، زورگوها در جهان رشد میکنند. بدون شجاعت، هیچ هدفی به سرانجام نخواهد رسید. ولی با داشتن شجاعت، شما قادر خواهید بود تا شیطان را زیر پا بگذارید و شکست دهید.
مطلب مشابه: جملات و خلاصه کتاب دوباره فکر کن آدام گرانت با موضوع انگیزشی و خودیاری
زندگی یک جدال است و همواره زمینههای شکست وجود دارد ولی کسانی که با ترس از شکست، سختی یا دردسر زندگی میکنند، هرگز به ظرفیتهای واقعی خود دست نمییابند. بدون غلبه بر محدودیتها، بدون سُر خوردن با سر به سمت موانع، بدون نشان دادن جسارت زیاد، هرگز نمیفهمید که واقعاً چه چیزی در زندگیتان امکانپذیر است.
هدف ما که فکر میکردیم قابلستایش و احترام است به ما شجاعت میداد و این شجاعت خصوصیتی برجسته بهشمار میرود. هیچچیز و هیچکس نمیتوانست جلوی ما را بگیرد. بدون شجاعت، دیگران مسیر شما را مشخص میکنند. بدون شجاعت زیر سایهی اغواهای زندگی قرار میگیرید. بدون شجاعت، انسانها تحت سیطرهی مستبدان و خودکامهها قرار میگیرند. بدون شجاعت، هیچ جامعهی بزرگی شکوفا نخواهد شد. بدون شجاعت، زورگوها در جهان رشد میکنند. بدون شجاعت، هیچ هدفی به سرانجام نخواهد رسید. ولی با داشتن شجاعت، شما قادر خواهید بود تا شیطان را زیر پا بگذارید و شکست دهید.
آموزش نیروی دریایی همیشه دربارهی اثبات نکته است. اثبات اینکه اندازه اصلاً مهم نیست. اثبات اینکه رنگ پوست اصلاً مسئلهی مهمی نیست. اثبات اینکه پول شما را به فرد بهتری تبدیل نمیکند. اثبات اینکه عزم و اراده همیشه از استعداد بهتر بوده است. من خوششانس بودم که این درس را یک سال قبل از شروع آموزش یاد گرفتم.
شکست باعث قویتر شدن شما میشه اگه میخوای دنیا رو تغییر بدی از ریسک نترس
مردم عادی و زنان و مردان بزرگ همگی با توجه به نحوه رویاروییشان با بیعدالتی زندگی تعریف میشوند
لازم است که همهی ما گروهی از افراد خوب و درست را برای رسیدن به مقصد زندگی در کنار خود داشته باشیم. شما بهتنهایی از پسِ پارو زدن برنمیآیید. کسی را پیدا کنید تا زندگی خود را با آن قسمت کنید. تا جایی که امکان دارد دوست پیدا کنید و هرگز فراموش نکنید که موفقیت شما در گرو دیگران است.
ظایف هر روز را کامل کنید. فردی را بیابید که در زندگی به شما کمک کند. به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی عادل نیست و اغلب با شکست مواجه میشوید ولی اگر ریسک کنید، در سختترین لحظات بایستید، با زورگوها مقابله کنید، دست شکستخوردهها را بگیرید و هرگز و هرگز دست از تلاش نکشید… اگر این کارها را انجام دهید، در این صورت نسل بعدی و نسلهای بعد از آن در دنیایی بسیار بهتر از دنیای امروز زندگی خواهند کرد. کاری که در اینجا آغاز شود، در حقیقت دنیا را به جایی بهتر تغییر خواهد داد.
شما نمیتوانید بهتنهایی دنیا را تغییر دهید- شما به کمک نیاز دارید- و برای رفتن از مبدأ به مقصد به کمک دوستان، همکاران، خیرخواهی غریبهها و سکانداری قدرتمند نیاز است.
کار امروز را به فردا نگذارید. کسی را پیدا کنید تا در زندگی به شما کمک کند. به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی همیشه بر وفق مرادتان نیست و گاهی اوقات شکست میخورید. ولی ریسک کنید، در مقابله با دشواری قوی باشید، با زورگوییها مقابله کنید، شکستخوردهها را بالا بکشید و هرگز تسلیم نشوید- اگر این کارها را انجام دهید در این صورت میتوانید زندگی خود را به شکلی بهتر تغییر دهید… و شاید حتی دنیا را!
در برهههایی از زندگی، همگی با لحظهی تاریکی روبهرو میشویم. اگر این لحظهی از دست دادن یکی از افرادی که عاشقش هستید نباشد، در این صورت چیز دیگری روحیهی شما را خُرد میکند و به تفکر در مورد زندگی وا میدارد. در آن لحظهی تاریک و سرد، به درون خود رجوع کنید و بهترین خود باشید.
باید بهترین خودتون باشین. باید از ترسهاتون، تردیدهاتون و خستگیتون پیشی بگیرین.
زندگی یک جدال است و همواره زمینههای شکست وجود دارد ولی کسانی که با ترس از شکست، سختی یا دردسر زندگی میکنند، هرگز به ظرفیتهای واقعی خود دست نمییابند. بدون غلبه بر محدودیتها، بدون سُر خوردن با سر به سمت موانع، بدون نشان دادن جسارت زیاد، هرگز نمیفهمید که واقعاً چه چیزی در زندگیتان امکانپذیر است.
شما در زندگی با سیرکهای زیادی روبهرو میشوید. شما تاوان شکستهای خود را میدهید. ولی اگر مقاومت داشته باشید، اگر اجازه دهید تا این شکستها به شما درس بدهند و قدرت شما را افزایش دهند، در این صورت برای هدایت سختترین و دشوارترین لحظات زندگی خود آماده خواهید بود.
مطلب مشابه: خلاصه کتاب گاهی که از نه شنیدن می ترسیم آلن دو باتن با گزیده جملات خودشناسی
«کسی که جسارت دارد، برنده میشود.» ا
«کی میخوای یاد بگیری آقای مک؟» تحقیر در طنین صدایش موج میزد: «این مسیرِ با مانع هر بار تو رو شکست میده. مگه اینکه ترس رو کنار بذاری و کمی ریسک کنی.»
وظایف هر روز را کامل کنید. فردی را بیابید که در زندگی به شما کمک کند. به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی عادل نیست و اغلب با شکست مواجه میشوید ولی اگر ریسک کنید، در سختترین لحظات بایستید، با زورگوها مقابله کنید، دست شکستخوردهها را بگیرید و هرگز و هرگز دست از تلاش نکشید… اگر این کارها را انجام دهید، در این صورت نسل بعدی و نسلهای بعد از آن در دنیایی بسیار بهتر از دنیای امروز زندگی خواهند کرد.
اگر هر روز صبح تخت خود را مرتب کنید، اولین وظیفهی روزانهتان را کامل کردهاید. این کار به شما نوعی حس غرور میدهد و شما را تشویق میکند تا پشت سر هم وظایف دیگر را انجام دهید. در انتهای روز، همین وظیفهی تکمیلشده به چندین وظیفهی کامل منتهی خواهد شد.
هیچیک از ما از لحظات دردناک زندگی در امان نیستیم. مثل آن قایق پارویی کوچک که اساس تمرینات دورهی نیروی دریایی ما بود، لازم است که همهی ما گروهی از افراد خوب و درست را برای رسیدن به مقصد زندگی در کنار خود داشته باشیم. شما بهتنهایی از پسِ پارو زدن برنمیآیید. کسی را پیدا کنید تا زندگی خود را با آن قسمت کنید. تا جایی که امکان دارد دوست پیدا کنید و هرگز فراموش نکنید که موفقیت شما در گرو دیگران است.
در تمام زندگیام احساس شکستناپذیری داشتم.
آموزش نیروی دریایی همیشه دربارهی اثبات نکته است. اثبات اینکه اندازه اصلاً مهم نیست. اثبات اینکه رنگ پوست اصلاً مسئلهی مهمی نیست. اثبات اینکه پول شما را به فرد بهتری تبدیل نمیکند. اثبات اینکه عزم و اراده همیشه از استعداد بهتر بوده است. من خوششانس بودم که این درس را یک سال قبل از شروع آموزش یاد گرفتم.
زندگی یک جدال است و همواره زمینههای شکست وجود دارد ولی کسانی که با ترس از شکست، سختی یا دردسر زندگی میکنند، هرگز به ظرفیتهای واقعی خود دست نمییابند. بدون غلبه بر محدودیتها، بدون سُر خوردن با سر به سمت موانع، بدون نشان دادن جسارت زیاد، هرگز نمیفهمید که واقعاً چه چیزی در زندگیتان امکانپذیر است.
امید قدرتمندترین نیرو در گیتی است. با امید میتوانیم ملتها را به سوی تعالی سوق دهیم. با امید میتوانیم تسلای خاطر دردکشیدهها باشیم. با امید میتوان درد ضایعات تحملناپذیر را آسان ساخت. گاهی اوقات تنها به یک نفر برای تغییر نیاز است.
به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی همیشه بر وفق مرادتان نیست و گاهی اوقات شکست میخورید. ولی ریسک کنید، در مقابله با دشواری قوی باشید، با زورگوییها مقابله کنید، شکستخوردهها را بالا بکشید و هرگز تسلیم نشوید- اگر این کارها را انجام دهید در این صورت میتوانید زندگی خود را به شکلی بهتر تغییر دهید… و شاید حتی دنیا را!
مطلب مشابه: خلاصه کتاب ۴۸ قانون قدرت رابرت گرین ؛ کتابی برای کار آفرینان
جملاتی درخشان از تختخوابت را مرتب کن
من در طول دوران حرفهای همواره احترام زیادی برای سرویس هوایی ویژهی بریتانیا قائل بودم. شعار این واحد این است: «کسی که جسارت دارد، برنده میشود.»
شما تاوان شکستهای خود را میدهید. ولی اگر مقاومت داشته باشید، اگر اجازه دهید تا این شکستها به شما درس بدهند و قدرت شما را افزایش دهند، در این صورت برای هدایت سختترین و دشوارترین لحظات زندگی خود آماده خواهید بود.
پی بردم که شکستهای قبلی باعث قدرتمندی من شدهاند و به من آموختند که هیچکسی از خطا مصون نیست. رهبران واقعی باید از شکستهایشان درس بگیرند، از درسها برای انگیزهدهی به دیگران استفاده کنند و از تلاش و گرفتن تصمیمات دشوار نترسند. شما نمیتوانید از سیرکها اجتناب کنید. زمانی همگی ما در فهرست قرار میگیریم. از سیرک نترسید.
گاهی اوقات مهم نیست که شما چقدر سخت تلاش میکنید، چه مقدار خوب هستید، زیرا همچنان بهعنوان یک کلوچهی شکری به انتهای داستان میرسید. شکایت نکنید. این مسئله را به بخت بد خود ربط ندهید. بایستید، به آینده نگاه کنید و به جلو پیش بروید!
هیچچیز نمیتواند جایگزین قدرت و آرامشِ ایمان یک فرد شود، اما گاهی عمل بسیار سادهای مانند مرتب کردن تختخوابتان میتواند نیروی انگیزشیِ لازم برای شروع بهتر روز را در شما ایجاد کند و پایان خوش و پرحاصلی را برایتان فراهم نماید.
به تمامی آنها ثابت کرد که همگی اشتباه میکنند و یک بار دیگر نشان داد که اندازهی قد و تجهیزات مهم نیست، بلکه وسعت قلب و میزانِ همت اهمیت دارد.
اگر کمی وسعت دیدمان را بیشتر کنیم، متوجه میشویم که همهی ما در زندگی خود به افرادی نیاز داریم تا در لحظات سخت و جانکاه در کنارمان باشند.
آن شب هیچچیز نمیتوانست جلوی ما را بگیرد. اگر مجبور میشدیم تا با کوسهها بجنگیم، باید خودمان را آمادهی این کار میکردیم. هدف ما که فکر میکردیم قابلستایش و احترام است به ما شجاعت میداد و این شجاعت خصوصیتی برجسته بهشمار میرود. هیچچیز و هیچکس نمیتوانست جلوی ما را بگیرد. بدون شجاعت، دیگران مسیر شما را مشخص میکنند. بدون شجاعت زیر سایهی اغواهای زندگی قرار میگیرید. بدون شجاعت، انسانها تحت سیطرهی مستبدان و خودکامهها قرار میگیرند. بدون شجاعت، هیچ جامعهی بزرگی شکوفا نخواهد شد. بدون شجاعت، زورگوها در جهان رشد میکنند. بدون شجاعت، هیچ هدفی به سرانجام نخواهد رسید. ولی با داشتن شجاعت، شما قادر خواهید بود تا شیطان را زیر پا بگذارید و شکست دهید.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب خرده عادت ها از جیمز کلیر؛ خلاصه جملات درباره عادات زندگی
در نبردها سربازان میمیرند، خانوادهها داغدار میشوند و روزها، طولانیتر و پر از اضطراب میشوند. شما دنبال چیزی هستید که تسلای خاطرتان باشد؛ چیزی که انگیزهی شروع روزی جدید را در شما بیدار کند و بتواند حسی از غرور و افتخار را در این دنیایی که گاهی به زشتی میگراید، در شما به وجود بیاورد. اما این فقط موضوع میدان جنگ نیست. بلکه زندگی روزمره و عادی ماست که نیازمند این حس ساختن است.
اینکه تختخوابم را بهدرستی مرتب کرده بودم، برایم شانس گرفتن پاداش به همراه نداشت، چون این چیزی بود که از من انتظار میرفت. این اولین وظیفهی هر روزم بود و انجام درستش بسیار اهمیت داشت. این کار نظم و انضباط و توجهام به جزئیات را نشان میداد و در پایان روز به من یادآوری میکرد که کاری را بهنحو اَحسن انجام دادهام؛ چیزی که به آن افتخار کنم، هرچند وظیفهی بسیار کوچکی باشد.
اگر نتوانید کارهای کوچک را درست انجام دهید، هرگز نخواهید توانست کارهای بزرگ را انجام دهید.
همهی آنها میدانند که زندگی سخت و طاقتفرساست. گاهی اوقات چیزهای بسیار ناچیزی وجود دارند که شما میتوانید با انجام دادنشان، ماحصلِ روز خود را تحت تأثیر قرار دهید. در نبردها سربازان میمیرند، خانوادهها داغدار میشوند و روزها، طولانیتر و پر از اضطراب میشوند. شما دنبال چیزی هستید که تسلای خاطرتان باشد؛ چیزی که انگیزهی شروع روزی جدید را در شما بیدار کند و بتواند حسی از غرور و افتخار را در این دنیایی که گاهی به زشتی میگراید، در شما به وجود بیاورد. اما این فقط موضوع میدان جنگ نیست. بلکه زندگی روزمره و عادی ماست که نیازمند این حس ساختن است. هیچچیز نمیتواند جایگزین قدرت و آرامشِ ایمان یک فرد شود، اما گاهی عمل بسیار سادهای مانند مرتب کردن تختخوابتان میتواند نیروی انگیزشیِ لازم برای شروع بهتر روز را در شما ایجاد کند و پایان خوش و پرحاصلی را برایتان فراهم نماید.
اما مهمتر از همهی اینها، او به من یادآوری میکند که من چه کسی بودم. من هرگز در مقابل هیچچیز در زندگیام تسلیم نشدم و او به من خاطرنشان کرد که هنوز باید استراحت بیشتری کنم و برای شروع زود است. او به من اجازه نمیداد برای خودم تأسف بخورم. این بهنوعی عشقی بادوام و پابرجا بود که من به آن نیاز داشتم و همینطور با گذشت روزها حالم بهتر میشد.
به تمامی اطرافیانش امید میداد. امیدی که باعث میشود در بدترین لحظات زندگی هم بتوانیم درد، ناامیدی و خشم را زیر پا بگذاریم و قوی باشیم. اینکه درون همهی ما توانایی ادامهی راه و الهامبخشی به دیگران وجود دارد. امید قدرتمندترین نیرو در گیتی است. با امید میتوانیم ملتها را به سوی تعالی سوق دهیم. با امید میتوانیم تسلای خاطر دردکشیدهها باشیم. با امید میتوان درد ضایعات تحملناپذیر را آسان ساخت. گاهی اوقات تنها به یک نفر برای تغییر نیاز است. همگی ما روزی خودمان را تا خِرخِره در گِل میبینیم. این همان زمانی است که باید با صدای بلند آواز بخوانیم، لبخند بزنیم، اطرافیانمان را بلند کنیم و به آنها امید دهیم که فردایی بهتر وجود خواهد داشت.
گاهی عمل بسیار سادهای مانند مرتب کردن تختخوابتان میتواند نیروی انگیزشیِ لازم برای شروع بهتر روز را در شما ایجاد کند و پایان خوش و پرحاصلی را برایتان فراهم نماید. اگر میخواهید زندگیتان و شاید جهان را تغییر دهید، از مرتب کردن تختخوابتان شروع کنید.
مطلب مشابه: کتاب های حال خوب کن؛ لیست 13 کتاب شیرین و جذاب که حال شما را خوب می کنند
زندگی یک جدال است و همواره زمینههای شکست وجود دارد ولی کسانی که با ترس از شکست، سختی یا دردسر زندگی میکنند، هرگز به ظرفیتهای واقعی خود دست نمییابند. بدون غلبه بر محدودیتها، بدون سُر خوردن با سر به سمت موانع، بدون نشان دادن جسارت زیاد، هرگز نمیفهمید که واقعاً چه چیزی در زندگیتان امکانپذیر است.
زورگوها همگی مثل هم هستند، چه در محیط مدرسه، چه در محیط کار و یا حکمرانی بر یک کشور با کمک اعمال ترس و وحشت. این افراد بر ترس و ارعاب تکیه دارند. زورگوها قدرت خود را از طریق ترس و ضعف دیگران به دست میآورند. زورگوها مثل کوسهها هستند که ترس را در آب بو میکشند. آنها دور طعمه حلقه میزنند تا ببینند آیا طعمه تقلایی میکند یا نه. ضعیف بودن یا نبودن قربانیشان را بررسی میکنند. اگر شجاعت روبهرو شدن با این وضعیت را نداشته باشید، به شما حمله خواهند کرد. در زندگی برای رسیدن به اهدافتان، تکمیل شنای شبانه، باید انسان شجاعی باشید. این شجاعت در تمامی ما وجود دارد. اگر عمق وجودتان را بکاوید، انبوهی از شجاعت را خواهید یافت.
تختخوابت را مرتب کن و جملاتی از آن
هیچ مردی بهتنهایی نمیتواند در طول تمرینات از عهدهی راندن آن برآید. هیچ فرمانده نیروی دریایی بهتنهایی از نبرد جان سالم در نخواهد برد و اگر کمی وسعت دیدمان را بیشتر کنیم، متوجه میشویم که همهی ما در زندگی خود به افرادی نیاز داریم تا در لحظات سخت و جانکاه در کنارمان باشند.
بدون شجاعت، دیگران مسیر شما را مشخص میکنند. بدون شجاعت زیر سایهی اغواهای زندگی قرار میگیرید. بدون شجاعت، انسانها تحت سیطرهی مستبدان و خودکامهها قرار میگیرند. بدون شجاعت، هیچ جامعهی بزرگی شکوفا نخواهد شد. بدون شجاعت، زورگوها در جهان رشد میکنند. بدون شجاعت، هیچ هدفی به سرانجام نخواهد رسید. ولی با داشتن شجاعت، شما قادر خواهید بود تا شیطان را زیر پا بگذارید و شکست دهید.
هیچکسی از خطا مصون نیست. رهبران واقعی باید از شکستهایشان درس بگیرند، از درسها برای انگیزهدهی به دیگران استفاده کنند و از تلاش و گرفتن تصمیمات دشوار نترسند.
از میان تمامی درسهایی که از دورهی آموزشی یگان ویژهی نیروی دریایی یاد گرفتم این مورد مهمترین بود: «هرگز تسلیم نشو.» این جمله چندان پیچیده به نظر نمیرسد، ولی زندگی، همیشه شما را در موقعیتهایی قرار میدهد که تصور میشود اجتناب از آنها راحتتر از دنبال کردنشان است
آن روزهایی که من در آسایشگاه میمانم، از تختخواب ویژهی ارتشی بیرون میآیم و سریع مشغول مرتب کردن آن میشوم. این اولین وظیفهی روز است. روزی که میدانستم پر از بازرسیهای بدنی، شنا کردنهای طولانی، دویدنهای طولانیتر، مسیرهای پر از مانع و اذیتهای دائمی از سوی مربیهای دورهی آموزشی خواهد بود.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب کار عمیق کال نیوپورت؛ جملات خلاصه این کتاب پیشرفت شخصی و مالی
در مدت سیوپنج سال گذشته، موکی روی ویلچر زندگی کرده است. در تمامی این سالها هرگز از او شکایتی در مورد بدشانسی و بخت بد در زندگی نشنیدم. حتی هرگز از زبانش نشنیدم که بپرسد: «چرا من؟» هرگز برای خودش تأسف نخورد
میتوان اینگونه پنداشت که محل زندگیمان، نحوهی رفتار والدینمان نسبت به ما و یا مدرسهی مورد نظرمان همگی آینده ما را تعیین میکنند. هیچچیزی عین حقیقت نیست. مردم عادی و زنان و مردان بزرگ همگی با توجه به نحوه رویاروییشان با بی عدالتی زندگی تعریف میشوند
جنسیت، پیشینهی مذهبی یا قومی، جهتگیری ذهنی و یا جایگاه اجتماعی شما مهم نیست. در این دنیا مشکلات ما مشابه است و درسهایی که برای غلبه بر این مشکلات و حرکت رو به جلو یاد میگیریم- تغییر دادن خودمان و دنیای اطرافمان- برای همهی ما به شکلی برابر کاربرد دارند.
بریده هایی از تختخوابت را مرتب کن
جنسیت، پیشینهی مذهبی یا قومی، جهتگیری ذهنی و یا جایگاه اجتماعی شما مهم نیست. در این دنیا مشکلات ما مشابه است و درسهایی که برای غلبه بر این مشکلات و حرکت رو به جلو یاد میگیریم- تغییر دادن خودمان و دنیای اطرافمان- برای همهی ما به شکلی برابر کاربرد دارند.
تمرینات یگان ویژه در همسانسازی عالی بود. هیچچیزی جز ارادهی شما برای موفقیت اهمیت نداشت. نه رنگ پوست، نه پیشینهی قومی، نه تحصیلات و نه جایگاه اجتماعی. اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، فرد را با اندازهی قلبش اندازه بگیرید؛ و نه با اندازهی کفشهای غواصیاش.
این مورد وظیفهای بسیار ساده است؛ در بهترین حالت، کاری کاملاً پیشپاافتاده. ولی هر روز صبح باید تختمان را به بهترین شکل مرتب میکردیم. در آن زمان با توجه به این حقیقت که ما انگیزهی تبدیل شدن به جنگجویان واقعی را داشتیم این کار تا حدی مسخره به نظر میرسید، ولی منطق این کارِ ساده بارها برای من ثابت شده بود. اگر هر روز صبح تخت خود را مرتب کنید، اولین وظیفهی روزانهتان را کامل کردهاید. این کار به شما نوعی حس غرور میدهد و شما را تشویق میکند تا پشت سر هم وظایف دیگر را انجام دهید. در انتهای روز، همین وظیفهی تکمیلشده به چندین وظیفهی کامل منتهی خواهد شد. مرتب کردن تختخواب همچنین تأکیدی بر این حقیقت است که کارهای کوچک در زندگی اهمیت دارد.
امشب تقریباً هشت هزار دانشجو از دانشگاه تگزاس فارغالتحصیل میشوند. سایت Ask.com بهعنوان ابزار قدرتمند تحلیلی بیان میکند که نیمی از آمریکاییها در زندگیشان با ده هزار انسان روبهرو میشوند. تعداد خیلی زیادی است. ولی اگر هر کدام از شما زندگی تنها ده انسان را تغییر داده باشد و هر کدام از این ده نفر نیز زندگی ده نفر دیگر را تغییر داده باشد- فقط ده نفر- در این صورت در پنج نسل –صدوبیستوپنج سال- دانشجویان سال ۲۰۱۴ زندگی هشتصد میلیون نفر را تغییر خواهند داد. هشتصد میلیون انسان. به این رقم فکر کنید: حدود دو برابر جمعیت ایالات متحده. یک نسل به جلو بروید تا قادر باشید کل جمعیت جهان را نجات دهید، هشت میلیارد نفر. اگر فکر میکنید تغییر زندگی دهها انسان، یعنی تغییر همیشگی زندگی آنها دشوار است، کاملاً در اشتباهید.
برای کلاس فارغالتحصیلی سال ۲۰۱۴ شما هنوز با این مهم فاصله دارید. لحظاتی دور از آغاز سفر زندگیتان. لحظاتی دور از آغاز تغییر دنیا به محیطی بهتر. این امر آسان نخواهد بود. وظایف هر روز را کامل کنید. فردی را بیابید که در زندگی به شما کمک کند. به همه احترام بگذارید. بدانید که زندگی عادل نیست و اغلب با شکست مواجه میشوید ولی اگر ریسک کنید، در سختترین لحظات بایستید، با زورگوها مقابله کنید، دست شکستخوردهها را بگیرید و هرگز و هرگز دست از تلاش نکشید… اگر این کارها را انجام دهید، در این صورت نسل بعدی و نسلهای بعد از آن در دنیایی بسیار بهتر از دنیای امروز زندگی خواهند کرد. کاری که در اینجا آغاز شود، در حقیقت دنیا را به جایی بهتر تغییر خواهد داد.
در نهایت، در تمرینات نیروی دریایی زنگی وجود دارد؛ یک زنگ برنجی که در مرکز محوطه آویزان شده تا تمامی کارآموزها آن را ببینند. تنها کاری که باید انجام دهید به صدا درآوردن زنگ است. زنگ را به صدا درآور تا دیگر نیازی به بیدار شدن در ساعت پنج صبح نباشد. اگر زنگ را به صدا درآوری، دیگر نیازی نداری برای مدتی طولانی در آبهای سرد شنا کنی. زنگ را به صدا درآوری دیگر نیاز نداری در دویدنهای طولانی، مسیرهای پر از مانع، تمرینات فیزیکی و دشواریهای تمرین حاضر شوی. فقط زنگ را به صدا درآور. اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، هرگز هرگز زنگ را به صدا درنیاورید.
مطلب مشابه: بریدههایی از کتاب نیمه تاریک وجود دبی فورد در باب روانشناسی و خودشناسی
میدانستیم که اگر یک نفر بتواند از آن بدبختی به پا خیزد، دیگران هم میتوانند. مربیان ما را تهدید کردند که اگر به خواندن ادامه دهیم، مدت بیشتری در گل خواهیم ماند ولی خواندن ادامه داشت. حتی گلولای هم گرمتر به نظر رسید، باد تا حدی ملایمتر و طلوع خورشید چندان دور نبود. قدرتِ امید، نکتهی مهمی است که از سفر به دور دنیا یاد گرفتم. قدرت یک فرد، واشینگتن، لینکلن، کینگ، ماندلا و حتی یک دختر جوان از پاکستان به نام مالالا. یک نفر میتواند با دادن امید به دیگران باعث تغییر جهان شود. اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، وقتی تا خِرخِره در گِل فرو رفتهاید، آواز بخوانید.
اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، باید با موانع شاخبهشاخ شوید
کارآموزهای زیادی بودند که نمیتوانستد این حقیقت را بپذیرند که تمامی تلاشهای آنها بینتیجه است. این مهم نیست که چقدر سخت تلاش کردهاید تا یونیفورمتان درست و منظم باشد، این کارتان اصلاً تأیید نمیشود. این کارآموزها در تمرین نیز با این امر کنار نمیآیند. آنها درک نمیکنند که هدف از تمرین چیست. شما هرگز موفق نخواهید شد. شما از نظر مربیان، هیچوقت یونیفورم کامل نخواهید داشت. گاهی اوقات مهم نیست که چقدر آمادهاید یا چه مقدار خوب عمل کردهاید، در در نهایت با کلوچهی شکری کارتان را تمام میکنید. زندگی گاهی اوقات همینگونه است. اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، از تبدیل به کلوچهی شکری نترسید و به حرکت رو به جلو ادامه دهید.
به کارآموزها آموزش داده میشد که هنگام چرخیدن کوسه به دور شما -در جای خود بایستید. به سمت مخالف شنا نکنید. ترس از خود نشان ندهید. اگر کوسه به سمت شما حملهور شد- در این صورت تمام قدرت خود را جمع کنید و به پوزهاش مشت بزنید. در چنین حالتی کوسه برمیگردد و به مسیرش ادامه میدهد. کوسههای زیادی در دنیا وجود دارند. اگر امید دارید تا شنای خود را کامل کنید باید با آنها روبهرو شوید. اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، به کوسهها پشت نکنید.
«ثابت کن که اشتباه میکنم!» آموزش نیروی دریایی همیشه دربارهی اثبات نکته است. اثبات اینکه اندازه اصلاً مهم نیست. اثبات اینکه رنگ پوست اصلاً مسئلهی مهمی نیست. اثبات اینکه پول شما را به فرد بهتری تبدیل نمیکند. اثبات اینکه عزم و اراده همیشه از استعداد بهتر بوده است. من خوششانس بودم که این درس را یک سال قبل از شروع آموزش یاد گرفتم.
در تمرینهای یگان ویژهی نیروی دریایی، همتیمیات برای شنا فردی است که باید به او اعتماد کنی تا هوایت را داشته باشد. همین فرد است که در شیرجههای زیرآبی بهطور فیزیکی به شما گره خورده است. همین فرد است که در شناهای طولانی با شما همکاری دارد. رفیق شنا به شما در یادگیری کمک میکند، شما را با انگیزه نگه میدارد و در طول تمرین به نزدیکترین متحدت تبدیل میشود. اگر یکی از رفقای شنا شکست بخورد، هر دو عضو گروه از پیامدهای آن لطمه خواهند دید. مربیان از این طریق به دنبال تقویت کار گروهی بودند.
درون همهی ما توانایی ادامهی راه و الهامبخشی به دیگران وجود دارد. امید قدرتمندترین نیرو در گیتی است. با امید میتوانیم ملتها را به سوی تعالی سوق دهیم. با امید میتوانیم تسلای خاطر دردکشیدهها باشیم. با امید میتوان درد ضایعات تحملناپذیر را آسان ساخت. گاهی اوقات تنها به یک نفر برای تغییر نیاز است. همگی ما روزی خودمان را تا خِرخِره در گِل میبینیم. این همان زمانی است که باید با صدای بلند آواز بخوانیم، لبخند بزنیم، اطرافیانمان را بلند کنیم و به آنها امید دهیم که فردایی بهتر وجود خواهد داشت.
ثبات اینکه اندازه اصلاً مهم نیست. اثبات اینکه رنگ پوست اصلاً مسئلهی مهمی نیست. اثبات اینکه پول شما را به فرد بهتری تبدیل نمیکند. اثبات اینکه عزم و اراده همیشه از استعداد بهتر بوده است. من خوششانس بودم که این درس را یک سال قبل از شروع آموزش یاد گرفتم.
منطق این کارِ ساده بارها برای من ثابت شده بود. اگر هر روز صبح تخت خود را مرتب کنید، اولین وظیفهی روزانهتان را کامل کردهاید. این کار به شما نوعی حس غرور میدهد و شما را تشویق میکند تا پشت سر هم وظایف دیگر را انجام دهید. در انتهای روز، همین وظیفهی تکمیلشده به چندین وظیفهی کامل منتهی خواهد شد.
در سال ۱۹۶۹، تامی نوریس تقریباً در حال اخراج از تمرینهای یگانهای ویژه بود. افسران ارشد میگفتند که تامی خیلی قدکوتاه و بسیار لاغر است و قدرت لازم برای انجام تمرینات را ندارد. ولی مشابهِ ملوان جوان در کلاس من، نوریس به تمامی آنها ثابت کرد که همگی اشتباه میکنند و یک بار دیگر نشان داد که اندازهی قد و تجهیزات مهم نیست، بلکه وسعت قلب و میزانِ همت اهمیت دارد.
ملوان شمردهشمرده پاسخ داد: «من کنار نمیکشم.» سپس مربی خم شد و چیزی در گوش آن کارآموز پچپچ کرد. با وجود صدای موجهای خروشان نمیتوانستم چیزی که مربی به کارآموز میگفت را بفهمم. بعد از اینکه تمام کارآموزان بازرسی شدند، مربی به ما دستور داد که وارد آب شویم و ما شنا را شروع کردیم. یک ساعت بعد، من سینهخیز به ساحل رسیدم و دیدم که همان کارآموز آماده ایستاده است. او شنای خود را بهعنوان اولین نفر کلاس تمام کرد. او را به کناری کشیدم و از او پرسیدم که مربی درگوشی چه چیزی به او گفته بود. او لبخندی زد و با افتخار گفت که مربی از من خواست: «ثابت کن که اشتباه میکنم!»
به کارآموزها آموزش داده میشد که هنگام چرخیدن کوسه به دور شما -در جای خود بایستید. به سمت مخالف شنا نکنید. ترس از خود نشان ندهید. اگر کوسه به سمت شما حملهور شد- در این صورت تمام قدرت خود را جمع کنید و به پوزهاش مشت بزنید. در چنین حالتی کوسه برمیگردد و به مسیرش ادامه میدهد. کوسههای زیادی در دنیا وجود دارند. اگر امید دارید تا شنای خود را کامل کنید باید با آنها روبهرو شوید. اگر میخواهید دنیا را تغییر دهید، به کوسهها پشت نکنید.
ولی همیشه کسی وجود دارد که وضعیتش بدتر از شما باشد. اگر روز خود را با تأسفهای بیشمار پر کنید، تأسف بهخاطر رفتاری که با شما شده، گلایه از سهمتان در زندگی و سرزنش شرایط خودتان نسبت به دیگران یا محیط اطراف، در این صورت زندگی برای شما طولانی و دشوار خواهد شد. از سوی دیگر، اگر از برآورده کردن رؤیاهایتان دست نکشید و در برابر دشواریها بایستید، در این صورت زندگی همان چیزی میشود که آن را میسازید و مطمئن باشید که میتوانید آن را عالی بسازید.