جملاتی درباره رواقیون فیلسوفان یوانین (جملات فلسفی سنگین رواقی گری)

منبع: روزانه

2

1402/12/19

15:07


رواقیون یکی از مهمترین جریان‌های فلسفه غرب است که تا به کنون نیز این اندیشه مهم وجود داشته است. ما نیز امروز در سایت ادبی و هنری روزانه قصد داریم …

رواقیون یکی از مهمترین جریان‌های فلسفه غرب است که تا به کنون نیز این اندیشه مهم وجود داشته است. ما نیز امروز در سایت ادبی و هنری روزانه قصد داریم جملات فلسفی رواقی گری را برای شما عزیزان قرار دهیم. با ما باشید.

جملات فلسفی رواقی گری

رواقیون چه کسانی بودند؟

رِواقی گری مکتبی فلسفی است که ۳۰۱ سال قبل از میلاد در شهر آتن به‌وسیله زنون رواقی (کیتیونی) پایه‌ریزی شد.

رواقیگری شاخه‌ای از فلسفه اخلاق شخصی است مبتنی بر سیستم منطق و مشاهده ادراکات جهان طبیعی. براساس آموزه‌های این فلسفه انسان‌ها به عنوان موجودات اجتماعی می‌بایست راه رسیدن به خوش‌روانی (خوشبختی، یا نعمت) را پیدا کنند و به حالت رهایی از رنج (یا ἀταραξία در یونانی گویشِ Attic) برسند – با این پیش فرض که میل به لذت یا ترس از درد باعث افراط و تفریط در زندگی آنها نگردد.

در این فلسفه انسان با درک جهان، می‌بایست هماهنگ با طبیعت و با همکاری و رعایت انصاف و رفتاری عادلانه با دیگران در تعامل باشد.

نام این فلسفه در زبان‌های اروپایی و نیز عنوان رواقی برای آن، از این رو است که انجمن ایشان در یکی از رواق‌های آتن برگزار می‌شد.

واژه stoa در یونان باستان به ایوانی گفته می‌شد که با کاربری از ستون‌ها استوار و ایستانده شده بود. استوار، استوانه، ایستادن و راست (قائم) همه هم‌ریشه با این واژه هستند.

متون فلسفی رواقی گری

در پایان ما با هیچ چیز وارد دنیا می‌شویم و با هیچ چیز می‌رویم.

«اگر آزمون‌ها را با ذهنیتی آرام تحمل کنید، دیگر اثری از شدت و سختی آن‌ها نخواهد بود.»

«شجاع کسی نیست که هیچ نشانی از ترس در او دیده نمی‌شود بلکه کسی است که با وجود احساس نگرانی همچنان شجاعانه عمل می‌کند.»

«این نکته همیشه حیرت‌زده‌ام می‌کند؛ همهٔ ما خودمان را از بقیهٔ مردم بیشتر دوست داریم ولی بیشتر به نظرات آن‌ها اهمیت می‌دهیم تا خودمان.»

مطلب مشابه: جملات فلسفی از  بزرگان این رشته؛ از سخنان ناب آموزنده سقراط تا آلبر کامو

متون فلسفی رواقی گری

«فراغت بدون مطالعه مرگ است، گوری است برای یک شخص زنده.»

«یک نسل از بین می‌رود و نسلی دیگر می‌آید ولی زمین همیشه پابرجاست.»

«این نکته همیشه حیرت‌زده‌ام می‌کند؛ همهٔ ما خودمان را از بقیهٔ مردم بیشتر دوست داریم ولی بیشتر به نظرات آن‌ها اهمیت می‌دهیم تا خودمان.»

این رویدادها نیستند که ما را خوشبخت یا بیچاره می‌کنند بلکه تفسیر ما از این رویدادهاست که اهمیت دارد.

به جای این که توضیح بدهید چه چیزهایی یاد گرفته‌اید، آن را نشان دهید. شیرجه بزنید.

این‌که گاهی اوقات از تعادل خارج شویم هیچ مشکلی ندارد، این مشکل برای بهترین‌ها هم اتفاق می‌افتد. مهم این است در اسرع وقت دوباره به مسیر اصلی برگردیم. از پا درنیایید. باید به خودتان بیایید و دوباره بلند شوید! به تعادل برگردید.

چیزی که اپیکتتوس دارد می‌گوید را در دنیای امروز خوشبختی شرطی می‌نامند؛ یعنی مشروط کردن خوشبختی به اتفاقی در آینده. بعد از امتحانات دیگر خوشبختم. بعد از این که یک پورشه ۹۱۱ جدید گرفتم دیگر خوشبختم. وقتی حقوقم بیشتر شد دیگر خوشبختم. مثل افق می‌ماند

مطلب مشابه: سخنان آموزنده آلن دو باتن نویسنده و فیلسوف؛ سخنان ناب و زیبا ویپ

«پروردگارا، آرامشی ده تا بپذیرم آن‌چه را که نمی‌توانم تغییر دهم، شهامتی ده تا تغییر دهم آن‌چه را که می‌توانم، و خردی ده تا یکی را از دیگری تشخیص دهم.»

آدم‌ها اشتباه می‌کنند؟ به جای سرزنش با آن‌ها همدردی کنید. آن‌ها عمداً این کار را نمی‌کنند. آن‌ها در عالی‌ترین توانایی خود یعنی عقل، ناتوانی دارند.

«اگر فرد نداند کشتی‌اش به سمت کدام بندر در حال حرکت است، هیچ بادی به کار او نخواهد آمد.

متون فلسفی رواقی گری

ما تنها زمانی می‌توانیم عالی‌ترین نسخهٔ خودمان را ارائه کنیم که سهمی در خوبی عمومی داشته باشیم. اگر می‌خواهیم بهترینِ خودمان را پیدا کنیم، باید فعالانه به رفاه و آسایش تمام انسان‌ها فکر کنیم. بهترینِ دیگران به بهترینِ شما تبدیل می‌شود.

به قول اپیکتتوس؛ «آزادی با نابود کردن میل به دست می‌آید، نه ارضاء آن.»

وقتی شور، قدرت را در دست می‌گیرد، ما همچون سگی که بوی سوسیس به مشامش می‌رسد مطیع می‌شویم. عقل، داد و هوار می‌کند ولی ما نمی‌شنویم چون کاملاً مجذوب شور و احساس شده‌ایم.

اگر امروز این کار را نکنید، احتمال این‌که فردا به سرغش بروید کمتر است.

مطلب مشابه: متن فلسفی + جملات فلسفی مفهومی به زبان انگلیسی و با ترجمه فارسی

ما می‌توانیم انگیزه‌ها و کنش‌هایمان را انتخاب کنیم ولی نتیجهٔ نهایی به متغیرهای بیرونی بستگی دارد که خارج از کنترل ما هستند.

بهانه‌ای ندارید. یاد گرفتن در امروز از هر روز تازه دیگری که قرار است برسد راحت‌تر است. خرد در سراسر اینترنت پخش شده است. کتاب‌ها ارزان هستند و از طریق پست تا روی میز مطالعه‌تان ارسال می‌شوند. ما با صرف کمی هزینه می‌توانیم از باهوش‌ترین انسان‌های تاریخ بیاموزیم.

«همه می‌میرند. پس بهتر است به جای زندگی طولانی، یک زندگی باافتخار داشته باشیم.»

ثروت حقیقی در میل به کمتر داشتن است.

آن‌ها متوجه شده بودند چیزی که توهین را آزاردهنده می‌کند محتوای آن نیست بلکه تفسیر ما از این توهین‌ها مهم است.

متون فلسفی عمیق

آموزهٔ اصلی اپیکتتوس این بود که بعضی چیزها در اختیار ما هستند و بعضی دیگر خیر. «باید همیشه بهترین استفاده را از چیزهایی بکنیم که در قدرت ماست و به بقیه هم اجازه بدهیم خودشان پیش بیایند.» این نظریه سنگ زیربنای فلسفهٔ رواقی است

با یادگیری صرف قانع نشوید، بلکه تمرین کنید، تمرین کنید و تمرین کنید! چون اپیکتتوس معتقد است وقتی زمان بگذرد، چیزهایی که یاد گرفته‌ایم را فراموش می‌کنیم و برعکسشان را انجام می‌دهیم و نظراتمان مخالف چیزی می‌شود که باید باشد.

«درماندگی، آن لحظه که در اثر یک اتفاق کاملاً احساس نابودی و حیرت می‌کنیم، عاملی است که نشان می‌دهد ما در درجهٔ اول چقدر احتمال وقوع آن اتفاق را کم در نظر گرفته‌ایم.»

اصل کار این است؛ این را بدانید که گاهی وقت‌ها اتفاقات طبق میل شما پیش نمی‌روند حتی اگر بهترین عملکرد را داشته باشید، بدون توجه به این‌که شایستگی‌اش را دارید یا خیر. دل‌خواست‌های خود را با نحوهٔ عملکرد جهان قاطی نکنید.

مطلب مشابه: سخنان و جملات فلسفی + عکس نوشته های مفهومی و آموزنده برای پروفایل

متون فلسفی رواقی گری

مارکوس آئورلیوس در کتاب تأملات این نکته را به زیبایی توضیح می‌دهد. او مردم را به سه دسته تقسیم می‌کند. اولین گروه بعد از این که به کسی محبت می‌کنند، بلافاصله منتظر جواب محبتشان می‌مانند. گروه دوم این‌قدر عجول نیستند، ولی در خفا فکر می‌کنند شخص مقابل دینی به آن‌ها دارد. گروه سوم «مثل درخت انگوری هستند که وقتی میوه می‌دهد دیگر هیچ انتظاری از کسی و چیزی ندارد.» مثل اسبی که مسابقه‌اش به پایان می‌رسد، یا زنبور عسلی که عسلش را تولید می‌کند، این گروه سوم هم بدون هیچ انتظاری به سراغ کنش بعدی خود می‌روند، «درست مانند درخت انگور که دوباره در فرصت بعدی انگور تولید می‌کند.» این در طبیعت ماست که به دیگران خوبی کنیم و ما باید این کار را فقط به خاطر نفس آن انجام دهیم.

زمانی انسانیت ما بی‌فایده می‌شود و تا جایگاه یک گوسفند سقوط می‌کنیم که کنش‌هایمان هوسی و نسنجیده می‌شوند. او در ادامه می‌پرسد: «وقتی کنش‌هایمان ستیزه‌گر، فتنه‌آمیز، خشمناک و بی‌ادبانه هستند آیا تفاوت چندانی با حیوانات وحشی داریم؟»

در مورد فلاسفه هم همین‌طور است؛ این که زندگی سیلی می‌زند، لگد می‌زند، تف می‌اندازد و مشت می‌زند به این معنی نیست که ما باید دست بکشیم و میدان را ترک کنیم بلکه به این معنی است که ما باید خود را آماده کنیم و هر بار بهتر شویم. زندگی هم همین است. شبیه رینگ بوکس است،

ما می‌توانیم از موقعیتی که باعث بدبیاری شده است در قالب تمرین استفاده کنیم و از مزیت آن بهره‌مند شویم. به عنوان فیلسوفان مبارز، ما از این موقعیت‌ها برای تمرین تبدیل شدن به بهترین خود استفاده می‌کنیم.

نکته این است؛ چیزی که احساس خوبی به ما می‌دهد همیشه کار خوبی نیست که باید انجام دهیم.

در پانزده سال و شش ماهی که مدرسه رفتم، ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست و کلی چیزهای دیگر یاد گرفتم ولی هیچ‌وقت یاد نگرفتم چگونه با موقعیت‌های چالش‌برانگیز برخورد کنم؟ چگونه با ترس‌ها و کشمکش‌هایم روبه‌رو شوم؟ با احساسات افسرده‌کننده‌ام چه کنم؟ چگونه با مرگ دوستم به شکلی واقعی کنار بیایم؟ با خشمم چه کنم؟ چگونه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشم؟ انگار همهٔ این کلاس‌ها برای زندگی کردن بیهوده بوده‌اند. ولی بد نیست بدانید که مکاتب فلسفی جهان باستان دقیقاً کارشان همین بوده است، آن‌ها نحوهٔ زندگی کردن را به شما یاد می‌دادند.

مطلب مشابه: متن قشنگ و فلسفی + جملات قشنگ دلنشین، عاشقانه، در مورد زندگی و فلسفی

بر روی چیزهای مهم تمرکز کرده و آماده شوید که با آرامش، انعطاف‌پذیری و صبوری با سختی‌ها مواجه شوید.

ما خودمان برای خودمان کابوس می‌سازیم. به همین دلیل باید بیدار شویم و این جنون را تمام کنیم. ما از دست رؤیاها ناراحت می‌شویم. آن‌چه باعث ترس می‌شود واقعی نیست.

اگر به اطراف خود بنگریم، مردم بی‌شماری را می‌بینیم که دنبال رؤیاهای مختلف خود هستند؛ از یک عمارت طلایی گرفته تا پورشه ۹۱۱ یا شغلی با شش ساعت کار در روز و با آپارتمان قدیمی، خودرو اوراقی زنگ زده و شغل بی‌ارزش فعلی که دارند چندان شاد نیستند. آن‌ها بر اساس فرمولی زندگی می‌کنند که تقریباً این‌گونه به نظر می‌رسد؛ اگر سخت‌کوش باشی، موفق می‌شوی و وقتی موفق شدی، خوشحال می‌شوی. یا اگر من فلان کار و فلان کار را انجام دهم، دیگر خوشحال می‌شوم. مشکل چیست؟ این فرمول کار نمی‌کند و مردمی که برای چندین سال از این فرمول پیروی می‌کنند، از خودشان می‌پرسند: واقعاً تمام زندگی همین است؟

یک لیوان شکسته یک لیوان شکسته است. این قضاوت شماست («وای چقدر دست و پا چلفتی هستم») که به شما احساس فلاکت می‌دهد. به خاطر احساساتتان اتفاقات را سرزنش نکنید، خود واکنش‌گرایتان را سرزنش کنید. علت در قضاوت شماست. مارکوس می‌گوید: «قضاوت را بردارید، درد خودش از بین می‌رود.» رویداد را قضاوت نکنید تا آسیبی نبینید.

ذهنمان به شکل فریبنده‌ای عیب‌هایمان را منطقی نشان می‌دهد. ولی به محض این‌که می‌بینیم شخص دیگری دارد همین کار را می‌کند، آژیرمان به یک‌باره روشن می‌شود. انگشتمان را به سمت همان عیب‌ها نشانه می‌رویم و خیلی سریع قضاوتی بی‌رحمانه را به سوی آن شخص روانه می‌کنیم.

مطلب مشابه: متن فلسفی تکان دهنده (جملات عاشقانه | با معنی | مفهومی | عارفانه)

متون فلسفی رواقی گری

تنها زمانی حرف بزنید که مطمئنید چیزی که می‌خواهید بگویید بهتر است ناگفته نماند. همچنین نصیحت‌های خود را به صورت عملی نشان دهید. بیشتر از واژه‌ها با کنش‌هایتان حرف بزنید. این نظریه که حرف‌های خود را عملی نشان دهید خیلی ساده است. با این هدف وارد یک مکالمه شوید که بیشتر وقت‌ها گوش کنید. ببینید دیگران دربارهٔ چه صحبت می‌کنند. ببینید خودتان در دل چقدر دوست دارید حرف بزنید (حتماً مربوط به خودتان) و در نهایت تنها حرفی را بزنید که بهتر است ناگفته نماند. با مردم در ارتباط باشید. برایشان نقش بازی نکنید. بگذارید آن‌ها بیشتر حرف‌ها را بزنند. از گوش دادن لذت ببرید.

پس درس اول این است که هیچ‌وقت آدم‌های دیگر یا اتفاقات بیرونی را عامل احساسات منفی خودمان ندانیم. مسئولیت بپذیریم. از نظر رواقیون این یک نکتهٔ مشخص است که نظر ما نسبت به اتفاقات باعث آشفتگی ذهن ما می‌شود نه خود اتفاقات

سنکا می‌گوید: «چرا از این جمله که آدم‌های خوب باید در معرض بلا باشند تا قوی باشند، تعجب می‌کنی؟»

متن های فلسفی رواقی گری

درختی ریشه‌دار و محکم می‌شود که تازیانه‌های بادهای شدید را تحمل کند. همین لرزیدن و تکان خوردن باعث می‌شود که درخت محکم‌تر شده و ریشه‌هایش عمیق‌تر شوند.

سنکا معتقد است خشم، این میل به جبران رنج، جنون صرف است. چون یک انسان خشمگین خودفرمانی ندارد، همبستگی را فراموش می‌کند، نسبت به استدلال و توصیه ناشنوا است، چیزهای بی‌اهمیت تحریکش می‌کنند و درست و غلط را نمی‌داند. «خیلی شبیه سنگی است که از بالا می‌افتد و وقتی با چیزی برخورد می‌کند خودش چند تکه می‌شود.»

ما فراموش می‌کنیم که فانی هستیم. طوری زندگی می‌کنیم که گویی همیشه هستیم. تا این‌که بالاخره می‌فهمیم این‌گونه نیست. آن‌موقع آرزو می‌کنیم کاش زودتر تلاش می‌کردیم که واقعاً زندگی کنیم.

فقدان و عدم تمرین یک فلسفه در زندگی هم هزینه‌ای دارد. ویلیام ایروینِ نویسنده این هزینه را خیلی صریح توضیح می‌دهد: «هزینهٔ این اشتباه این است که روزهایتان را صرف دنبال کردن چیزهای بی‌ارزش می‌کنید و در نتیجه زندگی‌تان تلف می‌شود.»

«اکثریت آدم‌های معمولی فاقد رضایت یا آرامش ذهنی هستند، چون ارزش‌های آن‌ها درهم و برهم هستند و با هم کشمکش درونی دارند. ما زندگی خود را با دنبال کردن خیالی خوشبختی هدر می‌دهیم؛ خیالی که ترکیبی است از خوش‌گذرانی، مادی‌گرایی و خودپرستی. مجموعه‌ای از ارزش‌های خودویران‌گر که از طریق دنیای احمقانه اطرافمان جذب کرده‌ایم.»

مطلب مشابه: جملات ناب فلسفی بزرگان فلسفه؛ 100 متن قشنگ آموزنده از شخصیت های مهم

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو