بی شک شب بیداری و سپری کردن یک شب طولانی و خسته کننده برای همه ما اتفاق افتاده است. شب های نفس گیر و طولانی که هر لحظه انتظار این را داشتیم که زودتر سپیده سر زده و صبح فرا برسد. امان از این شب بیداری ها که ناخودگاه ذهنمان را به هر سو می کشاند. متن و جملات متفاوتی با مضامین احساسی درباره شب بیداری سروده شده اند که هر یک از آن ها می توانند برای شب هایی خواب نمی خواهد مهمان چشم هایمان شود به مثابه مرهمی بر روی رخم عمل کنند. ما در این بخش از تاپ ناز تصمیم داریم مجموعه ای از این جملات زیبا و دلنشین را گردآوری کنیم. با ما همراه باشید.
متن زیبا درباره شب بیداری
اگرچه شب آرامش و زیبایی منحصر به فردی را با خود به همراه دارد و شاعران و نویسندگان زیادی، سروده های بسیاری در وصف شب سروده اند اما شب بیداری و شب را به سختی سپری کردن یکی از مشکلاتی است که نه تنهاجسم بلکه روحمان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. با این حال هر کسی در طول زندگی خود ممکن است بارها و بارها به دلایل مختلف، شب بیداری را تجربه کند. به همین خاطر ما در ادامه این مطلب می خواهیم متن و جملات احساسی را در وصف شب بیداری در اختیارتان قرار دهیم.
تمام ترسم از این است
که یک شب
بخواهی که به خوابم بیایی و من
همچنان به یادت
بیدار نشسته باشم
به شوق آمدن صبح
شب را بیدار ماندم،
تا زودتر از آفتاب
به چشم های تُ وارد شوم.
و بی تابانه بگویم؛
امروز بیشتر از دیروز
دوستت دارم
جز نقش تو در نظر نیامد ما را
جز کوی تو رهگذر نیامد ما را
خواب ارچه خوش آمد همه را در عهدت
حقا که به چشم در نیامد ما را
مطلب مشابه: متن زیبا در مورد شب و تنهایی + عکس های زیبا از آسمان شب
بیدار شو!
من تمام شب را
با لالایی عشق تو
بیدار مانده ام
بیدار شو!
هرچند نمیدانم..
خواب هایت را با که شریک میشوی..
اما هنــــــوز
شــریک تمام بیخوابی های من تــویی…
در تنهاترین شبهای من صدای توست. تنها تو هستی که صورتم را در تنهایی شب نوازش می کنی و تنها دلیل بیدار بودنم تو هستی
روی دست
شب مانده ام!
دیگر حتی… خواب
هم مرا نمی برد!
هیچ انسانی
بدون شب بخیر
تا صبح بیدار نمانده
اما گاهی انسان‌ها
بـه یاد یک شب بخیر
سالها بیداری می کشند
از خواب می ترسم
از بیداری ام بیزارم
بین خواب و بیداری ام حیرانم
متن درباره شب بیداری عاشقانه
گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم
به غزل گریه ی هر روز.. ، به شب بیداری
من در این
بسترِ بی خوابیِ راز
نقشِ رویاییِ رخسارِ تو،
می جویم باز …
بی خوابی من درد بزرگیست و لیکن
ترسم که بخوابم و تو در خواب نیایی
روز مثل همیشه
در پنجره به تاریکی گرایید
و شب شد
به نور چراغ
در شیشه خیره شدم
و در اعماق
تنهایی را دیدم
مطلب مشابه: شعر شب؛ اشعار زیبای نو در مورد شب و زیبایی های آن
وقتی چشمانم را
روی هم میگذارم ،
خواب مرا نمیبرد ، تو را می آورد ،
از میان فرسنگها فاصله
صوفی ار باده بـه اندازه خورد نوشش باد
ور نه اندیشه اینکار فراموشش باد
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت
آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
بـه غلامی تو معروف جهان شد حافظ
حلقه بندگی زلف تو در گوشش باد
دلتنگی یعنی:
یک شب دلت بماند روی دستت
و نفهمی چطور می توانی…
بدون او آرامش کنی.
نیمه شبها زنگ بزن!
چیزی بپرس،
حرفی بزن
کاری کن که من به دنیا
جواب پس دهم …!
کاری کن به گریه بیفتم!
که گریه، شفای دل است …
کمی رعایت نکن!
نیمه شبها شماره بگیر،
مرا بیدار کن،
جهان را بیدار کن …!
یک نفر در همین نزدیکی ها ،
چیزی به وسعت یک زندگی برایت جا گداشته است…
خیالت راحت باشد؛ آرام چشم هایت را ببند
یک نفر برای همه نگرانی هایت بیدار است
یک نفر که از همه زیبایی های دنیا…
تنها تو را باور دارد.
مطلب مشابه: متن سنگین در مورد شب + جملات آرامش شب و تنهایی سرد شبانه
هر شب که می‌خواهم بخوابم
می‌گویم
صبح که آمدی با شاخه‌ای گل سرخ
وانمود می‌کنم
هیچ دل تنگ نبوده‌ام
صبح که بیدار می‌شوم
می‌گویم
شب، با چمدانی بزرگ می‌آید
و دیگر نمی‌رود
متن غمگین درباره شب بیداری
جسارت میخواهد نزدیک شدن
به افکار دختری که روزها
مردانه با زندگی می جنگد
اما شب ها… بالشش
از هق هق دخترانه اش خیس است…
بیا
ولی بی صدا، آرام
بنشین و نگاهم کن
که چطور با تو قدم می زنم!
چطور دستت را گرفته ام
ببین چگونه با تو به دنیا فخر می فروشم!
بیدارم نکن
بگذار زندگی کنم با تو!
ز بی خوابی همی خوانم
به عمدا این غزل هر دم
«همه شب مردمان در خواب
و من بیدار چون باشم »
دلم فقط بهانه تو را دارد !
تو می دانی بهانه چیست ؟
بهانه همان است
که شبها خواب را از چشم من می گیرد ٬
بهانه همان است که روزها
میان انبوهی از آدمها چشمانم را پیِ تو می گرداند ٬
بهانه همان صبری ست که به لبانم سکوت می دهد
تا گلایه ای نکنم از نبودنت ..
گر چه با یادش ، همه شب
تا سحر گاهان نیلی فام ، بیدارم
گاهگاهی نیز ، وقتی چشم بر هم می گذارم
آنچنان روشن که من در خواب
دم به دم با خویش می گویم که : بیداری ست
بالاخره خواهد آمد…
آن شب هایی که تا صبح
در کنار تو بیدار بمانم…
سرم را روی سینه ات بگذارم و به تو بگویم…
در کنارت چقدر خوشبختم…
از آرزوی خیال تو روز دراز
در بند شبم با دل پر درد و نیاز
وز بی خوابی همه شب ای شمع طراز
می گویم کی بود که روز آید باز
مطلب مشابه: عکس ماه و منظره شب + تصاویر با کیفیت از قرص ماه و شعر با مضمون ماه
کپشن غمگین شب بیداری عاشقانه
جیرجیرک ها یک کلمه بیشتر ندارند….
با همان یک کلمه هم بی شک
چیزی جز دوستت دارم نمی گویند؛
دیوانه که نیستند….
کدام حرف را می شود تا صبح بیدار ماند
و این همه تکرار کرد!
جان دلم
بی حوصله ام
و خواب به چشمانم نمی آید
منتظر دیدار آن چشم های روشنم
تا بار دیگر جان گیرم
روال زندگی من خیلی ساده‌اس
بیدار میشم، رنج میکشم، میخوابم!
غم انگیز است….
شب از پهلویی
به پهلوی دیگر شوی
ببینی تاریکی از جای خود
تکان نخورده است!
در چشمان تو هزار درخت قهوه است
که تعبیری است بر
همه ی بی خوابی های من
می شمارد لحظه ها را ؛
گاه اما جای او
ساعت دیواری از تکرار
خوابش می برد
بی خوابی امانم را برید
صبح دم در کوچه ها سرگردان بودم
درختان اما تو را صدا می‌کردند
نجوایی از میان برگ‌ها
ماه هاست که رفته ای
اهمیتی ندارد
اما نمی دانم چرا
خواب های من نیز با تو رفته اند..
دستم را به سراسر شب کشیده ام
به ماه، به ستاره ها
به بی قراری ها
به بی تابی ها
به بی خوابی ها
زیبای دوست داشتنی
هیچ شبی..
مثل با تو بودن قشنگ نیست
مطلب مشابه: متن در مورد آرامش شب + جملات زیبای حس آرامش عاشقانه در شب
هر شب بی خوابی
سرنوشت من می شد
اگر
تو را جای ماه
در آسمان می نهادند..
نیمه شب بود و غمی تازه نفس
ره خوابم زد و ماندم بیدار
ریخت از پرتو لرزنده ی شمع
سایه ی دسته گلی بر دیوار…
