معرفی کتاب : پدر پولدار، پدر بی پول اثر رابرت کیوساکی
یکی از کامل ترین کتاب ها درباره تقویت مهارت مالی در افراد ، پدر پولدار، پدر بی Rich Dad Poor Dad پول اثر رابرت کیوساکی اســـت. این کتاب دربارهی روشهای پولدار شدن افراد معمولی سخن ميگوید که چگونه خودشان را ثروتمند کردند و به مقام بالایی رسیدند. رابرت کیوساکی ميگوید: «مهمترین علت مشکلات مالی مردم این اســـت که سالهای سال درس ميخوانند اما دربارهی پول هیچ چیز نميخوانند. نتیجه این اســـت که فقط یاد ميگیرند برای پول کار کنند… اما هرگز نميفهمند چه کنند تا پول برایشان کار کند.» کتاب حاضر یکی از ۱۰ کتاب برتری اســـت که در سال ۲۰۰۱ در سرتاسر جهان فروش میلیونی داشته و در روزنامههای مشهور دنیا همچون نیویورک تایمز نیز معرفی شده اســـت. در توضیح پشت جلد آمده اســـت: «پدر پولدار، پدر بیپول کتابی اســـت که افسانهی درآمد بیشتر لازمهی پولدار شدن اســـت را از بین ميبرد؛ با تفکر خانهی خود را در حکم یک دارایی به حساب آوردن به مقابله بر ميخیزد؛ به پدر و مادرها نشان ميدهد که چرا نميتوانند برای آموزشهای مالی به فرزندشان، به سیستم آموزش مدارس متکی باشند؛ یکبار و برای همیشه مفهوم دارایی و بدهی را برای ما روشن ميسازد؛ و بالاخره به شما یاد ميدهد چگونه مسایل مالی و نقش پول را به فرزندتان بیاموزید تا آینده مالی موفقی پیش رو داشته باشند.» کتاب حاضر را انتشارات «آوین» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده اســـت.
در این کتاب رابرت کیوساکی دربارهٔ روشهای زندگی افراد پولدار و افراد بیپول صحبت ميکند. او از کودکی خود مينویسد و اینکه زندگی در کنار پدر واقعی او که یک معلم باهوش و بسیار محبوب اما فقیر بوده و زندگی در کنار پدر بهترین دوستش که او دوستش را دربارهٔ پول و قواعد آن آموزش ميداد و بسیار ثروتمند. کیوساکی ميگوید: یکی از پدرانم برای به دست آوردن چند دلار جان ميکند و دیگری مشت مشت پول درميآورد. یکی از پدرانم به من یاد ميداد که سوابق تحصیلی و کارم را چه طور بنویسم که بتوانم شغل خوبی به دست آورم و دیگری به من ميآموخت که چه طور طرحهای قوی مالی و بازرگانی را خلق کنم، تا بتوانم برای دیگران شغل ایجاد کنم.
فرزند دو پدر قوی بودن این امکان را برای من فراهم آورد تا با مقایسه آرای آنها با یکدیگر تأثیر تفکراتشان را بر زندگیشان بررسی کنم، در این جریان فهمیدم که انسانها زندگیشان را براساس افکارشان تنظیم ميکنند. پدر بی پولم دائماً ميگفت: من هیچ وقت پولدار نميشوم و این پیشگویی واقعیت یافت، ولی پدر پولدارم معتقد بود که آدم پولداری اســـت، حتی یک بار پس از ورشکستگیی که افسرده اش کرده بود، باز ادعا کرد آدم ثروتمندی اســـت و ميگفت بین فقیر بودن و ورشکسته بودن یک اختلاف بزرگ اســـت و آن این که ورشکستگی موقتی، ولی فقر دائمی اســـت.
کتاب پدر پولدار، پدر بی پول توانسته دنیای امور مالی را متحول کند. این کتاب می تواند نقطه شروعی برای تمام کسانی باشد که می خواهند کنترل مالی شان را در آینده بدست گیرند.
کتاب «پدر پولدار و پدر بیپول» نوشتهی «رابرت کیوساکی» و نقطه شروعی اســـت برای همه کسانی که مایلند بر آینده مالی خود کنترل قاطعی داشته باشند و هدایت آن را درست بگیرند. رابرت کیوساکی به مردم آموزش ميدهد چگونه میلیونر شوند، به همین دلیل مردم نام او را معلم مدرسه میلیونرها گذاشتهاند.
این کتاب در لیست ۱۰ کتاب پرفروش دنیا در سال ۲۰۰۱ میلادی در روزنامههای وال اســـتریت ژورنال، یواسای تودی و نیویورک تایمز اســـت. خواندن این کتاب توصیه ميشود زیرا که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و با داســـتانی که نویسنده از کودکی خویش نقل کرده اســـت به آموزش روشهایی که به پولدار شدن ميانجامد ميپردازد.
خواندن این کتاب «افسانه “درآمد بیشتر لازمه پولدار شدن اســـت” را از بین ميبرد.»، «با تفکر “خانه خود را در حکم یک دارایی به حساب آوردن”به مقابله برميخزید»، «به پدر و مادرها نشان ميدهد چرا نميتوانند برای آموزشهای مالی به فرزندانشان، به سیستم آموزش مدارس متکی باشند.»، «یکبار و برای همیشه مفهوم دارایی و بدهی را برای ما روشن ميسازد»، «و بالاخره به شما یاد ميدهد چگونه مسائل مالی و نقش پول را به فرزندانتان بیاموزید تا آینده مالی موفقی پیشرو داشته باشند.»
پدر پولدار و پدر بی پول چه کسانی هستند؟
در ابتدای فصل اول ميخوانیم: «من دو پدر داشتم، یکی پولدار و دیگری بیپول. اولی تحصیلکرده و باهوش بود؛ او مدرک دکتری داشت و دوره چهار ساله دانشگاه را در کمتر از دو سال به پایان رسانده بود. سپس به دانشگاههای اســـتانفورد، دانشگاه شیکاگو و دانشگاه شمال غرب برای ادامه تحصیلات عالیه رهسپار شده و در تمام دوران دانشجویی، از کمک هزینه تحصیلی بسیار خوبی برخوردار بودو پدر دیگرم، حتی کلاس هشتم ابتدایی را تمام نکرده بود.» با خواندن این پاراگراف اولین سوالی که ذهن خواننده را مشغول ميکند این اســـت که “چگونه یک فرد دو پدر دارد؟” پدری که نویسنده در ابتدا به تعریف ویژگیهای او ميپردازد پدر خونی و واقعیاش و پدری که تنها تا کلاس هشتم درس خوانده، پدر دوست نزدیک و صمیمياش اســـت که شیوههای پولدار شدن را به او آموزش ميدهد. در این فصل رابرت کیوساکی به تفاوتهای فکر اقتصادی دو پدرش ميپردازد که یکی ایمان به پول و پولدار شدن ندارد و دیگری پول را معیار خوشبختی و سعادت ميداند.
وی در این باره تعریف ميکند: «گرچه هر دو پدر من به سختی کار ميکردند، متوجه شدم یکی از آنان عادت دارد به مجرد رو به رو شدن با موضوعات پولی، مغزش را به اســـتراحت وا دارد، در حالی که دیگری، مغزش را به فعالیت وا ميداشت. نتیجهاش در دراز مدت، این بود که یکی از نظر مالی روز به روز قویتر ميشد و دیگری ضعیفتر. دو پدر من در تفکراتشان دارای دو نقطه نظر متفاوت بودند. یکی عقیده داشت که “ثروتمندان باید مالیات بیشتری بپردازند تا برای رفاه افرادی خرج شود که ثروت کمتری دارند.” دیگری ميگفت: “مالیاتها به تنبیه تولید کنندهها ميپردازد، حال آنکه پاداشی اســـت برای آنان که تولید کننده نیستند.»
شش درس برای پولداری
در ادامهی کتاب، پدر پولدار به بیان ۶ درس برای پولدار شدن ميپردازد که به بیان و بررسی آنها ميپردازیم.
درس اول: ثروتمندان برای پول کار نميکنند
این فصل با یک سوال رابرت از پدر پولدارش آغاز ميشود. «پدر، ممکن اســـت به من بگویی چگونه ميتوانم پولدار شوم» و در ادامه پدر برای توجیح رابرت مثالهایی را مطرح ميکند که در یکی از آنها ميخوانیم: «اگر تو جزو آن دسته آدمهای مهربان و قانعی باشی که نه دل و جرات و نه صبر و تحمل چیزی دارند، در این صورت، هر زمان که زندگی تلنگری به تو وارد کند، میبری و تسلیم ميشوی. اگر از آن آدمها باشی، تمام عمر به دنبال یک زندگی امن، انجام کارهای درست و آمادهسازی خود، برای رویارویی و مقابله با اتفاقاتی خواهی شد که هرگز به وقوع نخواهند پیوست. در نهایت هم یک پیرمرد کسل کننده از دنیا خواهی رفت. صاحب دوستان زیادی خواهی شد که حقیقتا دوستت دارند چرا که تو مرد زحمتکش و فوقالعادهای هستی. ظاهرا تمام عمرت را برای کسب امنیت در زندگی و راحتی فکری و کارهای درست تلاش کردهای؛ لیکن در حقیقت به زندگی اجازه دادهای تو را به سوی سلطهپذیری، فرمانبرداری و اطاعت سوق دهد. با نگاهی عمیقتر به ماجرا متوجه ميشوی که تو در حقیقت از ریسک کردن، در هراس بودهای و گرچه واقعا ميخواســـتی برنده شوی ولی ترس از شکست در درون تو بیشتر از هیجان برنده شدن بود.
درس دوم: چرا دانش مالی را آموزش می دهیم
غالب مردم در فهم این مطلب که در زندگی، میزان پولی که به دست ميآوریم مهم نیست بلکه حفظ آن مهم اســـت، با مشکل مواجهاند. شما باید تفاوت میان یک دارایی و و بدهی را بدانید و به خرید داراییها بپردازید. اگر مایلید پولدار شوید این کل چیزی اســـت که باید بدانید این قانون شماره یک و مهمترین قانون اســـت. ممکن اســـت اشتباها این مطلب ساده به نظر برسد اما بدانید که بیشتر مردم نميدانند تا چه حد این قانون، مهم و ریشهای اســـت. اکثریت مردم، اسیر مشکلات مالیاند، چون تفاوت میان دارایی و بدهی را نميدانند.
درس سوم: به کار شخصی خود اهمیت بدهید
پدر پولدار در این قسمت بیان ميکند: «منظورم از اینکه ميگویم در فکر کسب شخصیتان باشید، این اســـت که به قویتر ساختن و حفظ ستون داراییهایتان ادامه دهید. زمانی که یک دلار راهی آن ميکنید هرگز اجازه ندهید از آن خارج شود. اینطور فکر کنید که هر زمان، یک دلار ناقابل وارد ستون داراییهایتان ميشود، آن دلار در حکم یکی از کارمندان شماســـت.»
درس چهار: تاریخچه مالیاتها و قدرت شرکتهای سهامی
آنچه تاریخ، قدرت بیانش را ندارد این اســـت که این مالیاتها، در ابتدا فقط بر علیه ثروتمندان وضع ميشد و این همان نکتهای بود که پدر پولدارم ميخواســـت به من و مایک (دوست رابرت) حالی کند. وقتی شما به مطالعه تاریخ مالیاتها ميپردازید، دورنمای بسیار جالبی پیشرویتان، جان ميگیرد. گذرگاه مالیاتها فقط به این دلیل هموار و میسر شد که تودهها، در علم اقتصاد، به نظریه رابین هود معتقد بودند. یعنی گرفتن از اغنیا و دادن به فقرا
درس پنجم: ثروتمندان پول ميآفرینند
قدرتمندترین و یگانه دارایی همه ما انسانها، مغزمان اســـت. اگر خوب تربیت شود، قادر اســـت ثروت و قدرت سرشاری را، تنها در یک لحظه خلق کند. ثروت و قدرتی که سیصد سال پیش حتی در رویاهای پادشاهان و ملکهها هم نميگنجید و یک مغز پرورش نیافته ميتواند نهایت فقر را برای صاحبانش به ارمغان آورد، بطوری که با آموزش آن، به نسل خود پایان بخشد.
درس ششم: برای یاد گرفتن کار کنید نه برای پول
بیشتر مردم نیازمند دانستن فقط یک مهارت دیگر هستند تا درآمدشان به طور تصاعدی بالا برود. دانش مالی، عبارت از تشریک مساعی یا همکاری چهار رشته: حسابداری، سرمایهگذاری، بازاریابی و وقتی صحبت از پول به میان ميآید، تنها مهارتی که اکثریت مردم در این خصوص ميشناسند، سخت کار کردن اســـت.
موانع پیروزی
از زمانی که مردم مطالعه رو آغاز کردهاند و از نظر مالی با سواد شدهاند، برای رسیدن به اســـتقلال مالی، موانعی سر راه خود دیدهاند. پنج عامل عمده بر سر راه مردمی که از نظر مالی آموزش دیدهاند، وجود دارد که هنوز مانع از آن اســـت، بتوانند ستون داراییهای خود را رشد دهند. این پنج دلیل شامل: ترس، بدبینی، تنبلی و سستی، عادات غلط و تکبر و گستاخی اســـت.
کیوساکی و نوشتههای اقتصادی پرطرفدار
نویسنده این اثر صاحب ایدههای نوآورانه اقتصادی ناب در دنیاســـت. وی با نوشتن این اثر توانسته تمامی علاقهمندان مباحث اقتصادی را مبهوت خود کند. ویژگی این کتاب و سایر تفکرات رابرت کیوساکی کاربردی بودن آنها و ارتباطات فوقالعاده این نظریات با زندگی واقعی افراد جامعه اســـت. وی علاوه بر پدر پولدار و پدر بیپول دو اثر موفق دیگر با نامهای «چرا ميخواهیم شما هم ثروتمند شوید» و «دو مرد و یک پیام» از خود به جای گذاشته اســـت، علاوه بر این کتابها مقالههای بسیاری درباره پول و دنیای تجارت نوشته و در روزنامهها و مجلات منتشر کرده اســـت.
آنتونی رابینز در مورد رابرت آورده اســـت: «کار رابرت کیوساکی در امر آموزش، کاری نیرومند، عمیق، شگرف و دگرگونساز اســـت. من در برابر تلاشهایش سر تعظیم فرود ميآورم و قویا به تمام مردم شرکت در این کلاسها را توصیه ميکنم.»
ترجمههای این کتاب در ایران
در ایران نیز چندین ترجمه از این کتاب به چاپ رسیدهاســـت. از جمله ترجمه مامک بهادرزاده که با عنوان پدر پولدار، پدر بی پول توسط انتشارات آوین منتشر شدهاســـت.
ترجمهای دیگر توسط اعظم نایبی با عنوان پدر فقیر، پدر ثروتمند انجام شده و انتشارات هورمزد آن را منتشر کردهاســـت.
ترجمه پروین قائمی نیز با عنوان بابای پولدار، بابای بی پول توسط انتشارات معیار اندیشه به چاپ رسیدهاســـت.
همچنین توسط دکتر عبدالرضا رضایی نژاد با عنوان بابای دارا، بابای ندار ترجمه شدهاســـت که انتشارات فرا آن را منتشر کردهاســـت.
ترجمه غزاله ایدهآلی با عنوان پدر پولدار پدر بی پول در انتشارات ریواس به چاپ رسیده اســـت.