ماه رمضان ماه انتظار

از دیگر عواملی که می توانند موجب ارتقاء درجه روزه شوند انتظار و گره گشایی مشکلات مردم است که به توضیح آن می پردازیم:...

انتظار

یکى از عوامل ارتقاء روزه ، توجه به امام غایب و در انتظار آن حضرت به سر بردن است. بر ما فرض است که همیشه به ویژه در ماه رمضان ، بالاخص در شب هاى قدر، به یاد آن امام باشیم . نیایش هاى ماه مبارک رمضان را مى توان انتظار نامه لقب داد. برخى از دعاهاى ماه رمضان به ما رهنمود مى دهند که :
الف) باید به واسطه فیض میان خالق و مخلوق توجه کرد.
ب) واسطه فیض ، جز امام زمان نیست .
ج) باید هماره چشم به راه طلوع آن خورشید و منتظر بهار پربار آفرینش بود.(1)
سید بن طاووس مى نویسد: شب قدر باید دعاى فرج امام زمان را بیشتر خواند؛ پس ماه رمضان ماه انتظار است . در فصل امام شناسى سخن از توجه بیشتر این ماه به مساءله امامت به میان آمد و اینک بدین نکته اشاره داریم که در این ماه باید بیشتر بدان پرداخته شود. در دعاى هر شب ماه رمضان دعاى افتتاح بدان توجه شده است : ... والخلف الحجة المهدى ، حججک على عبادک ، اللهم و صل على ولى امر القائم ... المؤ مل و العدل المنتظر... اللهم اجعله الداعى الى کتابک و القائم بدینک ، استخلفه فى الاءرض ... اللهم انا نشکو فقد نبینا... و غیبة ولینا... .(2)
یکى از عوامل ارتقاى درجه روزه، انتظار است ؛ انتظار، همان امیدى که از کانون فطرت آدمى فوران مى کند، و به نوبه خود داراى ارکانى است : منتظِر، منتظَر، و مساله مورد انتظار.
تردیدى نیست که هر کس ، داراى هر فرهنگ و پیرو هر مکتبى باشد، به گونه اى در انتظار به سر مى برد و اختلاف در ایده آل و مورد انتظار افراد است و جامع و قدر مشترک این است که هر کسى ، روز بهى مى طلبد از ایام ، حتى کمونیستها و مادیون زمان ما نیز در انتظار تحقق جامعه بى طبقه مورد نظر خود به سر مى برند!
گره گشایى از مشکلات مردم ، دستگیرى از حاجتمندان و رسیدگى به کار ارباب رجوع ، یکى از عوامل تقرب به خداست و به موازات آن کناره گیرى و شانه خالى کردن از حل مشکلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهى و عامل رویگردانى انبیا و اولیاستبه طور کلى مسلمانان و به خصوص شیعه امامیه شیعه اثنى عشرى در این باره نظر مترقى دارد؛ زیرا آنان در انتظار امام موعود خویش هستند؛ امامى که بنا به مصالحى الهى ، پس از سپرى کردن غیبت صغرى 322-255، حدود 67 سال پس از پدر و 5 سال در دوران پدر هم اکنون قرنهاست که در غیبت کبرى به سر مى برد.
انتظار یکى از بزرگترین ، پشتوانه هاى روحى آدمى است که در کشاکش دشواریها و مشکلات زندگى ، توان مقابله و قدرت استقامت خاصى به انسان مى بخشد و از هر گونه افسردگى و اضطراب و نگرانى پیشگیرى مى کند.

 گره گشاى از کار دیگران

یکى از عوامل ارتقاى درجه روزه ، گره گشایى است .
گره گشایى از مشکلات مردم ، دستگیرى از حاجتمندان و رسیدگى به کار ارباب رجوع ، یکى از عوامل تقرب به خداست و به موازات آن کناره گیرى و شانه خالى کردن از حل مشکلات مردم نیز سبب محروم شدن از الطاف الهى و عامل رویگردانى انبیا و اولیاست .
امام حسین (علیه السلام) فرمود: بدون تردید نیازهاى مردم به شما از جمله نعمت هاى خداوند است .(3)
راوى مى گوید: شخصى در معیت امام صادق (علیه السلام) مشغول طواف مستحبى بود، امام (علیه السلام) متوجه شد که او به کسى خیره شده است ، پرسید، کسى چشم انتظار توست ؟ آن شخص ‍ گفت : آرى ، فلانى را قول داده بودم تا براى حل مشکل او اقدامى کنم ، ولى او هنگامى آمده که مشغول طواف هستم . امام (علیه السلام) فرمود: طواف را رها کن و براى رفع مشکل آن شخص ‍ اقدام کن که در پیشگاه خداوند هفتاد برابر طواف مستحبى پاداش دارد.
على بن یقطین وزیر هارون ، خواست شب هنگام خدمت امام هفتم (علیه السلام) شرفیاب شود، ولى امام او را راه نداد، فرداى آن روز، اتفاقا در بازار به امام برخورد کرد، راز راه ندادن خود را پرسید. امام (علیه السلام) فرمود: به خاطر آنکه ابراهیم جمال از بصره به بغداد آمد و جهت حل مشکل خود از تو کمک خواست ، او را نپذیرفتى و کمکش ننمودى ، على بن یقطین عرض کرد الآن چه کنم ؟ امام (علیه السلام) فرمود: رضایت او را باید جلب کنى . ابن یقطین گفت : او در بصره است و من در مدینه . امام هفتم فرمود: امشب در کنار بقیع شترى براى تو مهیاست ، سوار مى شوى و در بصره به در خانه ابراهیم جمال مى روى جلب رضایت مى کنى و باز مى گردى .
على بن یقطین به در خانه ابراهیم رفت و رضایت او را جلب نمود و برگشت ، و خدمت امام (علیه السلام) مشرف شد. امام (علیه السلام) ضمن پذیرش خاطر نشان ساخت در دربار بمان ، ما در حق تو دعا مى کنیم ، به شرط آنکه در پى حل مشکل ارباب رجوع از شیعیان ما باشى . از این حدیث به دست مى آید که رضاى شیعیان موجب رضاى امام و ناراحتى شیعیان مایه نارضایتى امام (علیه السلام) خواهد بود.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسى که یک طواف خالصانه انجام دهد، شش هزار درجه کسب مى کند، شش هزار گناه او محو مى شود، ولى مشکل گشایى و برآورده ساختن حاجت انسان با ایمان : ... برتر از ده بار تمام انجام طواف است .(4)
صاحب مستدرک الوسایل ، در جهت قضاء حوائج مؤمنان به شدت تلاش مى کرد. او مى گفت : عملى ، همپاى ثواب زیارت امام حسین (علیه السلام) نیست ، ولى در احادیث و روایات دیدم که قضاء حاجت برادر مؤمن از ثواب زیارت حضرت سیدالشهدا برتر است .(5) مقدس اردبیلى یادآور مى شود: ... لقضاء حاجة المؤ من ... فانه لا شک انه اعظم من النافلة ... .(6)
در احادیث آمده است : کسى که در پى قضاء حوائج ارباب رجوع باشد، خدا در پى قضاء حوائج او خواهد بود.
پی نوشت ها:
1. ر.ک : مفاتیح الجنان ، دعاى افتتاح .
2. همان .
3. کشف الغمة ، ج 2، ص 32.
4. وسایل الشیعه ، ج 11، ص 581.
5. پرورش روح ، ج 2، ص 141.
6. مقدس اردبیلى ، مجمع الفائدة و البرهان ، ج 2، ص 51.
منبع:تبیان
ویرایش وتلخیص:آکاایران