گفتگویی درباره اکران آنلاین و کپی رایت

97

1399/3/11

17:02


گفت و گوی ایزد مهرآفرین منتقدسینما و تهیه کننده با مهدی سلیمانی مدیر روابط عمومی سلام سینما

گفتگویی درباره اکران آنلاین و کپی رایت

۳۳ دقیقه پیش
گفت و گوی ایزد مهرآفرین منتقدسینما و تهیه کننده با مهدی سلیمانی مدیر روابط عمومی سلام سینما

گفتگویی درباره اکران آنلاین و کپی رایت

اکران آنلاین: مثبت و منفی

ایزد مهرآفرین: اکران آنلاین در دو جنبه ساختاری و محتوایی قابل بررسی است؛ از لحاظ جنبه محتوایی شروع خوبی داشت. خیلی‌ها این انتظار را نداشتند که اولین فیلم، خروج باشد فیلمی که نام حاتمی‌کیا در آن مطرح است و سازمانی چون اوج از آن پشتیبانی کرده است؛ این فیلم از لحاظ برند اثر مهمی بود و همه این فکر را داشتند که اکران سینما برای حاتمی‌کیا و اوج مهم است؛ این ریسک انجام شد و شروع این اتفاق با یک فیلم خوب رقم خورد؛ فیلمی که فارغ از محتوا فیلم کنجکاوی برانگیزی است؛ به هر حال در تمام جشنواره‌ها و اکران همه به دنبال این هستند که فیلم های حاتمی‌کیا را ببینند.

من فیلم را دوست ندارم و نقدهای زیادی هم به آن دارم؛ اما این ارتباطی به این موضوع ندارد. نقد فیلم مقوله‌ای جداست و شکی نیست که خروج فیلم مهمی است. امثال ما فیلم را در جشنواره دیدیم و به نقاط ضعف و قوت آن آشنایی داریم اما مخاطب برایش مهم بود که این فیلم را ببیند. استقبال خوبی هم حداقل در هفته اول صورت گرفت و این فیلم تبلیغات خوبی هم داشت و قیمت مناسب آن هم در استقبال آن بی تاثیر نبود

در طول این مدت که اکران آنلاین آغاز شد بیشتر از آن که تصور می‌شد نام آن بر سر زبان‌ها افتاد و بنرها و تبلیغات مناسبی در سطح شهر کار شد و فیلم سازان دیگر نیز ترغیب شدند تا فیلم‌های خود را در این امکان تازه به نمایش بگذارند. به تازگی خبری هم در این باره منتشر شد که ۲۸ فیلم در صف اکران آنلاین هستند اما متاسفانه رفته رفته این روند با فیلم های تازه به سویی در حال حرکت است که فاقد ویژگی کیفی مخاطب پسندی هستند. من با سند مشخص و دلیل می توانم بگویم که هیچ یک از فیلم‌هایی که متقاضی اکران آنلاین شدند اقبال مناسبی در اکران سینما نمی‌توانستند داشته باشند. فیلم هایی در این لیست هستند که اکران سینمایی محدود در انتظار آن‌ها بود و سال ها برای پیدا کردن پخش‌کننده در تلاش بودند. این موضوع از یک جهت خوب است اینکه اکران را خلوت می‌کند و مخاطب می‌فهمد که اکران سینما باید یک مختصاتی داشته باشد. خروج با تمام ضعف‌هایی که داشت دارای این مختصات بود و فیلمی بود که مخصوص پرده سینما بود. ممکن است مخاطب با فیلمی که روی پرده است ارتباطی برقرار نکند اما به هر حال آن فیلم با مختصات سینمایی تولید شده است.

این مختصات سینمایی چیز عجیبی نیست و تنها نیز به پست پروداکشن و فیلم‌هایی نظیر مدمکث هم محدود نمی شود. مثلا فیلم‌های هانکه و فیلم‌های خلوت و ساکت نیز هستند که حرکتی ندارند اما با منطق سینما ساخته شده‌اند و باید در سال سینما آن ها را دید، اما در این فیلم‌ها آثاری هستند که با لوکیشن زیاد و بازیگران فراوان منطق سینمایی ندارند. کارگردانی‌ها سردستی و بی‌ایده و بدون منطق از خصوصیات آن‌هاست.

جدا از خروج شاخص ترین این فیلم ها طلاست که در اکران سینما اتفاق خاصی برایش نمی‌افتاد. این فیلم با تمام چهره‌هایی که دارد در اکران سینمایی حتما زیر ۱۰ میلیاد می‌فروخت. تبلیغات دهان‌به‌دهان در تمام جهان بسیار موثر است و یک فیلم ممکن است به واسطه ناشناخته بودنش و چهره‌هایی که دارد در روزهای اول و هفته اول خوب فروش کند اما این مخاطب است که با در اختیار قرار دادن نظرش درباره فیلم می‌تواند اطرافیان را مجاب کند که فیلمی را ببینند یا خیر. مثلا فیلم شنای پروانه گروه بازیگران عجیبی ندارد و کارگردان فیلم اولین فیلمش را ساخته اما فیلمی که در اکران سینما هر مخاطبی که آن را به ببیند به دوستانش آن را توصیه می‌کند و با بازخوردهای مجازی مخاطبش افزوده می‌شود.

اکران آنلاین به دلایل مختلف ماندگار خواهد شد چه کرونا باشد و چه نباشد؛ همان طور که در دنیا ماندگار شده است. ما آنقدر مانند آمریکا، اروپا، چین و کره سالن سینما نداریم اما اکران آنلاین و وی‌او‌دی‌های آن‌ها خیلی قوی عمل کرده است؛ اکران آنلاین ما هم ماندگار و قوی خواهد شد به شرط آن که مشکلی برای آن به وجود نیاورند.

روند در جریان فعلی اکران آنلاین مزیتی که دارد این است که فیلم ها فرصت اکران پیدا می‌کنند؛ فیلم‌هایی که ممکن بود در اکران سینما با اقبال مواجه نشوند؛ فیلم ساز هم مجبور نیست که برای اکران فیلمش از این دفتر سینمایی به دفتر سینمایی دیگر در رفت و آمد باشد و سینمایی را نیز اشغال نمی‌کند اما جنبه منفی آن اینجاست که اگر این روند ادامه پیدا کند مخاطب عادت می‌کند و می‌گوید این فیلم‌ها خوب نیستند و بی‌کیفیت‌اند و چرا باید آن‌ها را ببیند؛ اینجا مسئولیت پلتفرم‌های VOD بالا می‌رود و آن‌ها باید ریسک کنند اتفاقی که در دنیا می‌افتد؛ نتفیلیکس بهترین فیلم‌ها را تولید می‌کند؛ مرد ایرلندی با اسکورسیزی تولید می شود یا این که اپل‌تی‌وی با ریدلی اسکات برای سریال سازی قرارداد ده ساله می‌بندد. وی‌اودی‌ها باید از درآمدی که دارند به این روند نزولی خاتمه دهند و این باور که فیلم‌های کم‌مخاطب به این جریان راه پیدا می‌کند را تغییر دهند و امتیازی برای مخاطبانشان قائل باشند؛ آن هم با پخش آثار پرفروش و پرمخاطب در این جریان است. مخاطبانی که سخت‌پسند هستند اصلا با روند فعلی با اکران آنلاین کاری ندارند چون سلیقه‌شان تامین نمی‌شود؛ مخاطب برای ۱۵۰۰۰ تومانی که هزینه می‌کند انتظار یک اثر قابل توجه دارد.

چاره ای برای بهبود وضعیت فعلی

مسئولیت وی‌او‌دی‌ها اینجاست که باید در یک هفته آینده تا یک ماه آینده یک فیلم بسیار پرقدرت را هم در این جریان قرار دهند تا مخاطب بفهمد که در مقابل این آثار اکران شده برای مثال “خوب بد جلف” هم می‌تواند اکران آنلاین شود؛ "دینامت" هم می‌تواند در این روند به نمایش درآید؛ حتما اگر منفعت مالی برای سرمایه‌گذار یا تهیه‌کننده وجود داشته باشد این اتفاق می‌افتد؛ تهیه‌کننده انتظار دارد سود بیشتری داشته باشد فرقی ندارد که اکران سینما باشد یا اکران آنلاین؛ با روند فعلی این اتفاق رخ داده وی‌اودی‌ها باید بر اساس تخمینی که برای فروش آثار پرمخاطب وجود دارد امتیازی را برای آن‌ها در نظر گیرند و آن‌ها را ترغیب کنند که در اکران آنلاین حضور داشته باشند.

روزنامه خراسان یک گزارش جالبی از اکران آنلاین آماده کرده است که به صورت آماری با مقایسه با اکران سینمایی نشان می‌دهد که فروش فیلم‌ها در هفته اول سیر صعودی دارد و از هفته دوم کاملا این سیر افت می‌کند در صورتی که در سینما روند فروش در صورتی که یک فیلم خوب باشد هر هفته افزایش می‌یابد.

لزوم داشتن کپی رایت

مهدی سلیمانی: در شیوه اکران آنلاین بحث کپی رایت خیلی مهم است؛ به محض این که فیلم اکران می شود، یک ساعت بعد فیلم در تمام کانال‌ها و سایت‌ها پخش می‌شود و فیلم به صورت غیر قانونی در فضای مجازی پر است. در اکران سینما چون نسخه‌ی فیلم جایی نیست فروش رفته رفته بالا می‌رود و تبلیغات دهان‌به‌دهان تاثیر خود را دارد اما در اکران آنلاین چون دسترسی به نسخه فیلم وجود دارد این فروش کاهش پیدا می‌کند و مخاطب می‌گوید این فیلم که هست چرا باید ۱۵۰۰۰ تومان بابتش پرداخت کنم!؟

ایزد مهرآفرین: ما سال هاست با قضیه کپی رایت دست و پنجه نرم می‌کنیم که بخشی از آن مربوط به مناسبات فقهی و حاکمیتی است. به دلایل فقهی و قانونی مختلف هم چنان عضو کنوانسیون برن نشدیم؛ علت آن نیز اینجاست که مراجع محترم و حاکمیت بر آنند که در علم و دانش چیزی به عنوان انحصار وجود ندارد و اگر کسی علم و دانش یا تخصصی دارد عمومی است و باید در اختیار همگان بگذارد. علت هم این است که ما کشور مصرف‌کننده‌ای هستیم و کشوری مثل آمریکا تولیدکننده است و دنیا باید برای دریافت آن هزینه پرداخت کند اما در زمینه‌های هنر ما بسیار پیشرو هستیم و تولید داریم؛ به جرئت می‌توانم بگویم حداقل در زمینه سریال‌سازی و سینما هیچ کشوری در کشور‌های منطقه قدرت رقابت با فیلمسازهای ایرانی را ندارد. من این را ثابت می‌کنم که بعد از آمریکا هیچ کشوری در دنیا مانند ایران انقدر فیلمساز درجه یک ندارد؛ تکید می‌کنم فیلمساز نه صنعت؛ ما چیزی به عنوان سینما نداریم، ابزار و استودیو نداریم وگرنه فیلمسازانی هستند که اگر امکانات هالیوودی را داشته چه فیلم‌هایی که نمی‌ساختند؛ الان در تمام جشنواره های دنیا که تجلی بهترین‌هاست همیشه ایران یا بهترین است یا اگر نیست جزو بهترین‌هاست.

مهدی سلیمانی: در مصاحبه‌ای که با مدیر اجرایی بازار کن داشتم او در این باره گفت: "من سینمای ایران را خیلی نمی‌شناسم اما اصغر فرهادی را می‌شناسم." 

فیلمسازان ما توانایی‌های بالایی دارند

ایزد مهرآفرین: آن‌ها اصغر فرهادی را می‌شناسند، مجید مجیدی، عباس کیارستمی، سعید روستایی، هومن سیدی، نرگس آبیار، نیما جاویدی را می‌شناسند یا خیر، مهم این است که ما آن‌ها را می‌شناسیم ومی دانیم پتانسیل آن‌ها خیلی بالاست و می‌دانیم که ما بی‌نهایت اصغر فرهادی داریم. فیلم‌سازان ما اگر امکانات سایر کشورها را داشتند ترکیه، ژاپن و کره و امثال هم شوخی بود. بخشی از توانایی‌های ما به دلیل محتوای غنی کشورمان است؛ گفتمانی که ما داریم، ادبیات، تاریخچه، فرهنگ و... این‌ها همه پتانسیل بالای اجرایی دارد، در حالی که سایر نقاط دنیا نیز دارای این پارامترها هستند، ما هم می‌توانیم اثر جذاب تولید کنیم. اینکه چرا این کار را نمی‌کنیم به زیر ساخت هایمان بر می‌گردد.

ما اگر چیزی به نام کپی رایت داشتیم، هیچ صنعتی در ایران به اندازه سینما با دنیا قابل رقابت نیست؛ چه ارز آوری که در این بین وارد کشور نمی‌شد. تنها جایی که ایران می تواند حتی سر تر از سایر کشورهای جهان عمل کند سینماست اما فیلم‌ساز ما اینجا دربه‌در دو دوربین است. در تلاش برای پیدا کردن یک استودیو است یا اگر می‌خواهد یک حرکت خاصی با دوربین انجام دهد تجهیزات مناسب ندارد.

مدیران ما رقابت با دنیا را در خودروسازی می‌بینند در حالی که دنیا در حال توجه روزافزون به مقوله سرگرمی است. شما کشورهای مطرح دنیا را به لحاظ پول سازی ببینید؛ ما یعنی نمی‌توانیم اندازه سریال‌سازی ترکیه باشیم؟ سریال‌هایی که در ۲۰۰ قسمت به اندازه ۲ قسمت ارزش محتوایی ندارند!

بسترهای قاچاق آثار فرهنگی

طبق آمار تنها ۳٪ فیلم‌ها و سریال‌ها را از مجاری قانونی دنبال می‌کنند و ۹۷ درصد مابقی از مجاری غیر قانونی است و بابت آن هزینه‌ای پرداخت نشده است؛ می‌توان نام آن را دزدی گذاشت. الان به مجرد اینکه سریال خانه اسکناس منتشر می‌شود یک روز بعد با زیر نویس در پلتفرم‌های ما موجود است. آن‌ها نمی‌توانند محتوا کپی کنند؟ این که چرا انجام نمی‌دهد چون در کشورشان جرم تلقی می شود؛ مجلس جدید ما هم که روی کار آمده باید قوانین سفت و سخت و قابل اجرا تنظیم کند و مسئله بعدی تلاش برای فرهنگ‌سازی آن است مانند بستن کمربند ایمنی یا رد کردن چراغ راهنما.

مهدی سلیمانی: در برخی کشورها هم از طرق مختلف می‌توانند غپدانلود غیر قانونی داشته باشند اما به دلایل مختلف برایشان نمی‌ارزد و ترجیح می‌دهند اشتراک پلتفرم خاصی در حوزه فیلم یا موسیقی را پرداخت و از آن استفاده کنند.

ایزد مهرآفرین: در این بحث بیشتر آسیب از تلگرام و ماهواره است که ماهواره بسیار کم‌رنگ شده و به زودی جلوی ادامه فعالیت آن‌ها گرفته می‌شود اما مهم‌ترین بستر کانال‌های تلگرامی است؛ الان اگر گزارشی را در یوتویوب یا گوگل بدهی بدون این که صحت آن را مشخص کند لینک را متوقف می‌کند اما در کشور ما این امکان در تلگرام وجود ندارد؛ اگر مسئولین کشور این رایزنی را داشته باشند و شرایطی فراهم شد که اگر لینکی که به تلگرام ریپورت می‌شود حذف شود بزرگ‌ترین قدم برداشته می‌شود.

مهدی سلیمانی: مسئله قاچاق و دانلود غیر قانونی به زمان VHS بر می‌گردد؛ از آن زمان بوده و بعد به CD و DVD رسیده و ادامه پیدا کرده؛ برای مثال زمانی ۱۳ فیلم به صورت دایویکس در دی‌وی‌دی با قیمت ۱۰۰۰ تومان به فروش می‌رسید؛ ۱۳ فیلمی که برای هر کدام شان زحمت‌های زیادی کشیده شده بود و هیچ مبلغی به جیب سازندگان آن آثار بر نمی‌گشت و مخاطب فکر می‌کرد که دارد هزینه آن را پرداخت می‌کند. در حال حاضر خدمات کامپیوتری و ویدیو کلوپ‌هایی هستند که با ۲۰۰۰ تومان فیلم‌ها را در فلش مموری می‌ریزند و مشتری فکر می‌کند که دارد پولش را می‌پردازد. این مسئله در تهران کمتر است و در شهرهای دیگر بیشتر دیده می‌شود. اکنون با توجه به این که شرکت‌ها نیز در تولید رسمی دی‌وی‌دی تیراژ را پایین آوردند و اخیرا به دلیل کرونا؛ قاچاق فیزیکی آنقدر چشم‌گیر نیست و بخش اصلی همان فضای دیجیتال است.

ایزد مهرآفزین: سهولت پخش و پرداخت نیز مهم است؛ الان مخاطب با مسئله‌ای مانند رمز دوم و پویا مواجه است و روند طولانی پرداخت ممکن است او را از خرید منصرف کند؛ در حالی که در دوبی با زدن یک دکمه پرداخت انجام می‌شود یا مبلغ بر روی فیش موبایل می‌آید و امکان تماشای آن فیلم فراهم می شود.

مهدی سلیمانی: ما به دنبال فراهم کردن امکان پرداخت راحت برای مخاطبین هستیم اما اپراتورها همراهی نکردند و استارت‌آپ‌هایی مانند ما مشکلات این چنینی دارند ولی تلاشمان را برای راحتی مخاطب ادامه می‌دهیم.

سینمای بعد از کرونا

ایزد مهرآفرین: در بحث سینما بعد از کرونا؛ به اعتقاد من اگر فیلم‌های خوب و باب سلیقه مخاطب اکران شود حتما مورد توجه قرار می‌گیرد. من انقدر ناامید به این قضیه نگاه نمی‌کنم؛ مردم رو سرخورده نکنیم از اکران‌ها و با فیلم‌های خوب شروع کنیم. سینما خطرناک تر از مترو؛ پاساژها و رستوران ها نیست.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو