گلچین شعر کودکانه درمورد حضرت ابوالفضل (ع)

گلچین شعر کودکانه درمورد حضرت ابوالفضل (ع)


منبع: دلگرم

333

1399/12/19

13:44


گلچین شعر کودکانه درمورد حضرت ابوالفضل (ع)

شعر کودکانه حضرت ابوالفضل (ع)

اگر به دنبال اشعار کودکانه درباره حضرت ابالفضل (ع) هستید، این مقاله را از دست ندهید. اشعاری را که در ادامه خواهید دید می توانید به فرزندان دلبنتان آموزش دهید و از شنیدن آن ها لذت ببرید.

شعر کودکانه ولادت حضرت ابوالفضل (ع)

وقتی که عباس
آمد به دنیا
وقتی که آمد
آن ماه زیبا
بر دست و رویش
زد بوسه مولا
زد بوسه ­ای هم
بر فرق و مویش
یک بار فرمود
آن شیر یزدان
با درد و آه و
با چشم گریان
این دست و بازو
در دشت بی ­آب
یاری رساند
برمرد بی تاب

شعرکودکانه حضرت ابوالفضل

شعر کودکانه درمورد تولد حضرت ابوالفضل (ع)

تو بی باک و پاکی
تو فرزند شیری
تو در جنگ و میدان
شجاعی، دلیری
تو در بین دشمن
درخشنده بودی
تویی مرد سقّا
تو آن با وفایی
به قربان اسمت
اباالفضل و عبّاس

شعر درباره حضرت ابالفضل

شعر کودکانه میلاد حضرت ابوالفضل (ع)

امام حسین خوبم
تو صحنه ی کربلا
داداششو صدا زد
گفتش داداش خوبم
سردار با وفایم
سقای بچه­ هایم
این بچه­ ها تشنه ­اند
غمگین و دل­خسته­ اند
عباس شتابان دوید
تا که به میدان رسید
با دشمنان زود جنگید
خود را به آب رسانید
گفتا به آب عباس:
« آقام غریب و تنهاست»
از تو نمی خورم من
بر لب نمی ­زنم من
زیرا حسین زهرا
فرزند پاک مولا
در بین سیل غم ها
لب تشنه است و تنها

شعر حضرت ابوالفضل برای بچه ها

شعر درمورد حضرت ابوالفضل (ع) برای کودکان

وقتی که خیلی خسته بودم
یال مرا هی ناز می کرد
زین و یراقم را خود او
با دست هایش باز می کرد
او را خودم تا مکه بردم
با من به کوه و دشت می رفت
همراه او بودم همیشه
با من به سیر و گشت می رفت
یک روز قبل از جنگ او رفت
با مشک خالی تا لب رود
با این که خیلی تشنه اش بود
اما به فکر بچه ها بود
او رفت توی آسمان ها
وقتی مشک آب می برد
ای کاش می شد ظهر آن روز
یک مشت از آن آب می خورد

شعر کودکانه درمورد شهادت حضرت ابوالفضل

شعر کودکانه شهادت حضرت ابوالفضل (ع)

آن روز حسین آن گل یاس
اینجور بگفت او به عباس

سردار با وفایم
سقای بچه­ هایم

این بچه­ ها تشنه ­اند
غمگین و دل­خسته­ اند

عباس شتابان دوید
تا که به میدان رسید

با دشمنان بجنگید
خود را به آب رسانید

گفتا به آب عباس:
«آقا غریب و تنهاست»

از تو نمی­خورم من
بر لب نمی­زنم من

زیرا حسین زهرا
فرزند پاک مولا

در بین سیل غم­ها
لب تشنه است و تنها

شعر بچگانه درمورد حضرت ابوالفضل

شعر درمورد حضرت ابوالفضل (ع) برای مهد کودک

تو با تمام خستگی
شبیه دشت کربلا

همیشه تشنه بوده ای
میانِ موج نیزه ها

همیشه مانده سایه ات
به خیمه گاه نیمه شب

تمام اشک چشمه ها
فدای ماه تشنه لب

برای ترس دشمنان
به چهره بوده اخم تو

همیشه بوده خنده رو
ستاره های زخم تو

گذشته روز و شب ولی
کسی ندیده بعدِ آن

شبیه دست خوب تو
دو دست پاک و مهربان

میان تیر و نیزه
گرفته او به دندان

تمام مَشکِ آبی
که مانده توی میدان

گرفته راه او را
دوباره سیلِ دشمن

میان رود و خیمه
کشیده تیغ آهن

نشد که او بیاید
به خیمه گاه پاکش

کشیده تیغ دشمن
به دشتِ خون و خاکش

نشسته تیر سمّی
میان مشک آبش

رسیده اتّفاقی
که می کند کبابش

به جای آن دو دستی
که شد بریده آنجا

خدا دو هدیه داده
به او دو بالِ زیبا

بیا که بی تو مانده ام
بیا حسینِ من بیا!

بیا که تا ببینمت
بیا به دشت کربلا

بیا که لحظه های من
نمی شود بدون تو

بیا که جان خسته ام
نمی رود بدون تو

نبوده ام بدون تو
بیا بیا کنار من

تویی همیشه رهبرو
تمام افتخار من

برادرم بیا بیا
تو را به جان مادرت

بیا کنار پیکرِ
شکسته ی برادرت

رسیده از فرات و
رسیده توی صحرا

رسیده مرد زخمی
رسیده مرد سقّا

رسیده تا ببوسد
کمی برادرش را

رسیده تا بگوید
کلام آخرش را

رسیده مرد پاکی
شبیه ماه تابان

گرفته مشک آبی
ولی میان دندان

رسیده تا بگوید
بریده دست و پایم

رسیده تا بگوید
محبّ و باوفایم

شعر کودکانه برای حضرت ابوالفضل

شعر درمورد حضرت ابوالفضل (ع) برای بچه ها

چارم ماه شعبان
شادی شده فراوان

روز قشنگ جانباز
دلیران سر فراز

چه روز خوب خوبی است
روز تولد کیست؟

همچنین بخوانید:

10 شعر کودکانه به مناسبت فرا رسیدن ماه شعبان

10 شعر و سرود کودکانه درمورد امام حسین (ع)


مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو