رفتار با کودکی که مادر ندارد چگونه باید باشد ؟

منبع: دلگرم

129

1400/3/13

11:11


رفتار با کودکی که مادر ندارد چگونه باید باشد ؟

نحوه رفتار درست با بچه بدون مادر

کودک باید با مادر زندگی کند و لااقل تا مرحله پایان کودکستان با او باشد. این ضرورت از چند نظر احساس می شود که مهمترین آن ضرورت تربیتی است، زیرا مادر ارضا کننده و سازنده شخصیت عاطفی و اخلاقی اوست وبخش اعظم آن در دوران کودکی رنگ می گیرد. اگر مادر مجبور به کار یا مسافرتی است باید پرستاری برای او انتخاب شود که با کودک مانوس باشد و قسمت اعظم اوقاتش را با مهر و عطوفت با کودک بگذارند.

در جوامعی که اصولی برای زندگی وجود نداشته و یا اندیشیده نباشد همه امور و از جمله جنبه های تربیتی درهم وآشفته است. چه بسیار مادرانی که خود به هر سو می روند وفرزندشان را به دست پرستاران و یا به شانس می سپارند، اینکه بر سر او چه آید و در آینده چگونه فردی بشود برای شان مطرح نیست. جدایی از فرزند نباید کاری کوچک و ساده به حساب آید، اگر چاره ای جز آن نیست لازم است کودک با تضمین و امنیت لازم پشتیبانی گردد.

زندگی کودکان دور از مادر

اطفال خردسال به جدایی از مادر حساسند و کمترمی توانند خود را با وضع جدید مانوس کنند. هر چه به آنها مهر می شود برایشان دلچسب نیست. طفل مدتها پس از جدایی از مادر ناراحت است، دنیا را تاریک و فاقد انس و محبت می پندارد و آسایش وامنیت خود را از دست می دهد.

کودکی که مادرش از او دور شده و جداست غمگین وافسرده است. از ته دل نمی خندد، حال عمومیش خوب نیست، حتی اشتها ندارد، رنگش پریده و دچار تشویش واضطراب است، گاهی از خواب می پرد، زمانی بهانه می گیرد واگر کودک بداند که مادرش پس از مدتی از مسافرت بر می گردد تا حدودی جدایی را راحت تر تحمل می کند و تا وقتی که به او بگویند او از سفر بر نمی گردد.

اعلام ناگهانی این خبر حتی ممکن است موجب شوک عصبی او شود. اگر مادر از کودک به ناچار جدا و از او غایب می شود لااقل باید اطمینانش دهد که بزودی بر می گردد و به دیدنش می آید.این تصور غلط است که کودک خردسال مادر وغیر مادر را نمی فهمد و جدایی را می تواند تحمل کند. بررسی ها نشان داده است که کودک 1.5 ماهه نسبت به جدایی واکنش می دهد وحتی اگر خوب هم تغذیه شود از جدایی رنج می برد.

جدا ماندن طفل ازمادر موجب اختلالاتی در روان و در رفتار کودک خواهد شد. بررسی ها نشان داده که برخی از آنها سختگیر و مهاجم، نامتعادل، بی عاطفه و لاابالی می شوند ونسبت به همه چیز بی قید می گردند و به هیچ جامعه ای نمی پیوندند. برخی دیگر لجباز می شوند بهانه گیری می کنند، راه فرار از منزل را می آموزند، احساس بی محبتی می کنند و از نظر روانی ارضا نمی شوند.

کودک نیازمند به نوازش ومحبت واقعی است و کار مربی وپرستار از این حیث کامل نمی تواند باشد. در جنبه رشد بررسی ها نشان داده که کودکی این چنین از لحاظ رشد نیزدچارعقب ماندگی می شود وهر چه جدایی بیشتر باشد این جنبه بیشتر است. بخصوص برای کودکی که دارای هوش سرشارتری باشد. شخصیت چنین کودک در جنبه های اخلاقی و عاطفی کمتر توسعه می یابد واین امر حتی برای دوران بزرگسالی هم آثار نامطلوب از خود بر جای می گذارد. این مساله شامل رشد روانی کودک نیز خواهد بود و از آن بابت هم کودک دچار تاخیر روانی است.

غیبت های مکرر مادر در کودک بی تفاوتی عاطفی ایجاد می کند که برای طفل امری زیانبخش است و کودک حاضر نیست فرد دیگری را به عنوان جانشین مادر بپذیرد و دائما در حال عصیان و ظغیان است.

برخی عوامل آثار زیانبار غیبت ها را بیشتر و اثر آن را دردناک تر می سازد. این عوامل متعدد است :

1.طول مدت جدایی؛ مدت جدایی هر چه جدایی بیشتر، زیانش زیادتر است.

2.سن کودک در حین جدایی؛ هر چه کودک خردسال تر اثر غیبت مادر در اوبیشتر است.

3.نوع زندگی پس از جدایی؛ هرچه زندگی کودک آشفته تر ودرهم تر تاثیر زیانبخش او زیادتر است.

4. نوع مربی در زمان غیبت؛ هر چه مربی سختگیرتر وسست عاطفه تر، اثر آن نامطلوبتر است.

5.وضع ارضای نیازمندی ها؛ ارضای نیازهایی چون آب، غذا، استراحت و....هر چه نامطلوبتر اثر آن بدتر است.

کودک در حین جدایی و یا غیبت مادر گاهی به یاد او اشک می ریزد. در چنین وضعی نباید کودک را مجبور کرد که از گریه خودداری کند، بلکه باید در کنارش نشست و تدریجا با دلسوزی او را آرام کرد.

دیدیم که جدایی ها هر قدر بیشتر باشد زیان آن برای کودک بیشتر است. اگر او بدین وضع عادت کند حالت بی تفاوتی و نا آشنایی بر او غلبه می کند. طوری که از پس این حاضر نیست مادر را بپذیرد. البته جدائی ها لازم نیست طولانی باشد گاهی جدائی های موقت هم از مادر باعث اختلال می شود.

هرگز برای جدا شدن از کودک نباید از غفلت او استفاده کرد. اگر بناست پس از رفتن فرزند به کودکستان مادر به مسافرت برود لازم است این مطلب را قبلا به او بگوید. زیرا طفل از مدرسه بر می گردد منتظر استفبال مادر است. به دنبال او می گردد، اگر او را نیابد برایش بسیار دردناک است.

رفتار صحیح با کودکان یتیم

رفتار صحیح با کودک یتیم

مرگ والدین بر کودک چه تاثیری می گذارد ؟

کودک در هر سنی که باشد با از دست دادن یکی از والدین خود دچار غم و ناراحتی شده و اگر به شیوه صحیح با او رفتار نشود، کودک دچار مشکلات رفتاری و هیجانی و مخصوصا افسردگی می شود. کمبود امکانات مالی، کاهش دسترسی به والدین دیگر و تغییر نقش هایی که در خانه صورت می گیرد، از دیگر مشکلاتی است که علاوه بر مشکلات روحی و روانی برای کودک یتیم پیش می آید و زندگی را برای کودک بیش از پیش سخت می کند.

نحوه رفتار صحیح با کودکان یتیم پس از مرگ والدین

کودک را به مراسم خاکسپاری نبرید :

شما همسر خود را از دست داده اید اما از دست دادن همسر نباید شما را از کودکتان غافل کند. برای اینکه کودک آسیب روحی نبیند، هرگز فرزند زیر نه سال خود را به مراسم خاکسپاری نبرید و او را به فرد مطمئنی بسپارید زیرا در مراسم خاکسپاری شما و اطرافیانتان نمی توانید از کودک مراقبت کنید و در این مراسم بیشتر به افرادی توجه می شود که بی قراری زیادی می کنند و خود به خود کودک فراموش می شود.

در این صورت ممکن است کودک صحنه هایی را ببیند و صحنه های خاکسپاری اضطراب و ترسی را در او به وجود آورد. کودک را به مراسم های ترحیمی که در مسجد برگزار می شود، همراه خود ببرید تا آنها فرصتی را برای سوگواری و عدم سرکوب احساساتشان بیابند اما کودک نباید وسیله ای برای تخلیه احساسات اطرافیان گردد.

با کلمات خود کودک را منتظر بازگشت والد از دست رفته نگذارید :

هنگام توضیح مرگ برای کودک از کلمات مبهم مثل رفت، او ما را ترک کرد و به سفر رفت استفاده نکنید و از کلمه مردن استفاده کنید و به او بگویید که نیازی به نفس کشیدن و غذا خوردن ندارد. کلمات مبهم سبب می شود که کودک برای بازگشت والد از دست رفته خود انتظار بکشد و فکر کند که او روزی باز می گردد.

در کودک میل به خودکشی را ایجاد نکنید :

در اطلاعاتی که به کودک می دهید دقیق و صادق باشید و در مورد بهشت اغراق نکنید مثلا نگویید «خدا همه آدم خوب ها را پیش خودش می برد» یا « چون بابا یا مامان خوب بود رفت بهشت » اینگونه کودک گمان می کند که در جهنم به سر می برد و برای درک خوبی ها باید به جایی برود که والد از دست رفته او آنجا منتظر او است و کودک میل به خودکشی پیدا خواهد کرد.

به دیگران اجازه ندهید کودک را بازخواست کنند :

کودکی که یکی از والدین خود را از دست می دهد، مرکز توجه و دلسوزی تمام اطرافیان و نزدیکان می شود و همه افراد نسبت به آینده و فعالیت های او نیز احساس تکلیف می کنند و دستورات و امر و نهی های متفاوتی از افراد فامیل صادر می شود . به دیگران اجازه ندهید کودکتان را بازخواست کنند، این وظیفه شماست که اجازه ندهید تنوع آموزه ها، او را دچار سردرگمی کنند.اگر پدر یا مادر یا هر دو نفر حضور نداشته باشند به جز سرپرست شخصی اجازه بازخواست کردن کودک را ندارد.

برای سرپرستی کودک از فردی دیگر کمک بگیرید:

به تنهایی سرپرستی کودک را به عهده نگیرید چرا که شما به جز مسئولیت های خودتان، مسئولیت های جدیدی نیز دارید پس برای اینکه از عهده سرپرستی یک کودک بربیایید از یک نفر که جنس مخالف شماست ( مانند پدر بزرگ و یا مادر بزرگ و در صورت نبود، دایی یا خاله، عمه یا عمو ) و با شما و کودک ارتباط خوبی دارد کمک بگیرید تا از لحاظ عاطفی کودکتان را تامین نماید.

اجازه مرور خاطرات را به او بدهید :

کودکی که یکی از والدین خود را از دست داده است، گاهی به مرور خاطرات گذشته می پردازد. در مرور خاطرات با او همراه شوید و هرگز جلوی بازگو کردن خاطرات او را نگیرید اما اجازه ندهید که خاطرات به سمت خاطرات بد برود و از خاطرات بدی که از پدر یا مادرش دارید صحبت نکنید و هنگام صحبت او از این خاطرات ذهن او را به سمت دیگری بکشانید.

یکی از وسایل والدینش را به او بدهید:

برای اینکه کودک یتیم بتواند با مرگ والد خود روبرو شود ، هرگز وسایل مادر یا پدرش را از او پنهان نکنید و یکی از وسایل کسی که از دست رفته را به او بدهید تا پیش خودش نگه دارد و در زمان دلتنگی به آن مراجعه کند. پنهان نمودن وسایل شخص از دست رفته سبب می شود کودک نسبت به شما احساسات منفی پیدا کند و این کارتان را بی مهری تلقی کند.

به کودک عشق بورزید و ترحم نکنید :

شما باید تکیه گاه محکمی برای فرزندتان در نبود همسر باشید پس همیشه به کودک عشق بورزید تا او شما را در کنار خودش احساس کند و هیچ گاه به کودک ترحم نکنید، ترحم سبب می شود کودک در دوران سوگ باقی بماند.

کودک را از نقش خود دور نکنید:

هنگام صحبت و برقراری ارتباط با کودکی که یکی از والدین خود را از دست داده است، از کلمات درستی استفاده کنید و برای ایجاد احساسات مثبت در او کودک را از نقش خود دور نکنید و جملاتی مثل اینکه از این به بعد تو مرد خانه هستی یا حالا که مامان نیست باید مثل یک خانم رفتار کنی، به اونزنید زیرا این حرف ها به او مسئولیت سنگینی می دهد.

به او احساس گناه ندهید :

توجه داشته باشید کودکتان در مرگ همسر شما مقصر نیست و اگر مجبورید او را به تنهایی بزرگ کنید، او مسئول این شرایط نیست. پس زمانی که او شیطنت می کند، به او احساس گناه ندهید و با کودک خود به اقتضای سنش رفتار کنید و به او نگویید جوانی ام را به پای تو هدر دادم اما تو این چنین می کنی یا با سختی تو را بزرگ کردم ولی تو قدر من را نمی دانی.

رفتار صحیح با کودکان یتیم

با کودکانی که والدینشان را از دست داده‌اند چگونه برخورد کنیم؟

به سؤالات او جواب بدهید :

خودتان را برای سؤالات کودک آماده کنید و مناسب سن و فهم کودک تان مرگ را برای او با مثل ها و قصه ها و کلماتی توضیح بدهید. برخی از کودکان خودشان را مقصر مرگ مادر یا پدر می دانند و به شدت احساس گناه می کنند برای رفتار با این کودکان مسیر صحبت کردن با او را باز نگه دارید زیرا این کار در بهداشت روانی او بسیار مؤثر است.

امنیت را به کودک بدهید :

به کودکتان بگویید که در نزد او می مانید و به او امنیت و احساس مثبت بدهید زیرا کودکی که یکی از والدین خود را از دست می دهد مدام به این فکر می کند که ممکن است سرپرست او هم از دنیا برود و تنها شود.

تربیت کودک را جدی بگیرید :

محروم بودن از پدر و مادرنباید باعث شود که شما در تربیت کودک اشتباه کنید و به او آزادی بیش از حدی دهید و از همه اشتباهاتش چشم پوشی نمایید. در تربیت کودک سرسخت و محکم باشید و کودکی منضبط و مودب تربیت کنید.

تغییرات رفتاری او را جدی بگیرید :

همه رفتارها و عملکردهای کودک را در نظر بگیرید و اگر دریافتید که کودک پر جنب و جوش منزوی و ساکت شده و به تمامی مسائل بی توجهی می کند ، پرخاش می کند، لجباز شده، مدام گریه می کند، از دل درد و سر درد و ... شکایت می کند و یا کابوس می بیند، غذا نمی خورد، افت تحصیلی پیدا کرده و... از یک مشاور یا روانشناس کمک بخواهید و این رفتارها را با او در میان بگذارید تا او به شما کمک کند.

همچنین بخوانید :

معرفی 5 کتاب خوب در زمینه فرزند پروری و تربیت کودک

نقش مهم مادر در تربیت کودک و نوجوان


مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو