مصاحبه جدید مادر نیکا شاکرمی با روزنامه اعتماد و روایت تسنیم از ادعاهای وی

منبع: روزیاتو

23

1401/7/18

13:31


مصاحبه جدید مادر نیکا شاکرمی با روزنامه اعتماد و روایت تسنیم از ادعاهای وی

مصاحبه جدید مادر نیکا شاکرمی با روزنامه اعتماد و روایت تسنیم از ادعاهای وی

در هفته های اخیر مرگ مهسا امینی به ایجاد بحرانی بزرگ برای کشور و اعتراضات خیابانی منجر شده که همچنان ادامه دارد و در روزیاتو بارها در مورد آخرین اخبار در این مورد نوشته ایم. نیکا شاکرمی دختر نوجوان دیگری بود که مرگ او بیش از پیش بر این اعتراضات دامن زد و در حالی که مقامات پلیس و امنیتی از خودکشی احتمالی او با پایین پریدن از ساختمانی اشاره می کنند و گزارش هایی در رسانه ها و صدا و سیما برای اثبات این موضوع منتشر شده، برخی دیگر نیز معتقدند نیکا شاکرمی در جریان اعتراضات کشته شده است.

در شرایطی که خاله و دایی نیکا شاکرمی در برنامه ای که توسط صدا و سیما ساخته شده بود از دیدن شواهد خودکشی نیکا شاکرمی یا دستکم کشته نشدن او در اعتراضات گفته بودند، مادر نیکا شاکرمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد همچنان می گوید که دخترش در اعتراضات کشته شده و همچنان به ادعاهایی که در یک فایل ویدیویی مطرح کرده بود اصرار دارد. آنچه در ادامه می آید متن مصاحبه مادر نیکا شاکرمی با روزنامه اعتماد است:

خانم شاه‌کرمی! قبل از هر چیز به نظرم خوب است، گفت‌وگو را درباره پیگیری‌های حقوقی که برای پرونده نیکا شاه‌کرمی تدارک دیده‌اید، آغاز کنیم. آیا وکیلی برای پرونده انتخاب کرده‌اید؟

من خودم وکیلی برای پیگیری پرونده انتخاب نکرده‌ام، حال این روزهایم نامساعد است. خواهرم گفته برایم وکیلی اختیار کرده، اما تا به امروز نه خبری از این وکیل شده، نه کاری انجام داده و نه اینکه من و سایر افراد خانواده، امیدی به تحقق مطالبات‌مان از این طریق داریم. حس خوبی ندارم تصویر نیکا یک لحظه از جلوی دیدگانم نمی‌رود و لبخندش در ذهنم حک شده است. من مادرم و احساس تنهایی و بی‌پناهی می‌کنم.

شما به عنوان یک مادر داغدار که دختر جوانش را از دست داده چه خواسته‌ای از مسوولان و نظام سیاسی  دارید؟

مشخص است که بچه من در تجمعات اعتراضی اخیر حضور داشته و همانجا هم کشته شده است. به نظرم شواهدی هم در این زمینه وجود دارد. می‌خواهم ابهامات پرونده فرزندم بررسی شود و کسانی که مسوول این حادثه تلخ هستند، مسوولیت  خود را بپذیرند. می‌خواهم ابهامات پرونده نیکا بدون اعمال فشار و به صورت شفاف بررسی شود.

آیا مدارکی از حضور نیکا در تجمعات دارید؟

بارها با نیکا تماس تلفنی داشتم، این مدارک و اسناد وجود دارد. البته زمانی که با نیکا صحبت می‌کردم برای اینکه نگران نشوم به من دلداری می‌داد و سعی می‌کرد اطلاعات کمی بدهد، اما بعد از اصرار فراوان به من می‌گفت که در فلان منطقه در تجمعات حضور دارد. سر و صداهای پیرامونی تماس نیز حاکی از حضور نیکا در تجمعات بود. سر و صداهایی که نشان می‌داد ماموران به سمت بچه‌ها آمده‌اند و آنها فرار می‌کنند. تماس قطع می‌شد و بعد دوباره تلاش می‌کردم تا با او صحبت کنم.

آیا نیکا  هرگز به  شما  گفت که  در کدام  منطقه  حاضر  است؟

در تماس‌هایی که نیکا با من داشت، می‌گفت اغلب در تجمعات نزدیک به میدان انقلاب، بلوار کشاورز و خیابان ولی‌عصر حضور دارد.

یکی از ابهاماتی که برخی آن را مطرح کردند، این است که چرا پس از مرگ نیکا به جای اینکه شما درباره ماجرا اظهارنظر کنید، دایی و خاله نیکا بیشتر در متن حوادث و ارتباط با رسانه‌ها حاضر بودند. چرا خود شما با رسانه‌ها صحبت نمی‌کردید؟

در روزهای ابتدایی پس از مرگ نیکا در شرایط خوبی نبودم و به هیچ‌وجه توان صحبت با رسانه‌ها را نداشتم. بنابراین خواهر و برادرم این ارتباط را شکل دادند. در این میان، تصاویری درباره نیکا در صدا و سیما پخش شد، اما این رسانه هرگز تماسی با ما برقرار نکرد که نظر ما را هم درباره این پرونده جویا شود. چگونه می‌شود فقط یکطرفه درباره مرگ یک انسان صحبت کرد بدون اینکه برای طرف دیگر ماجرا فرصتی برای دفاع  قائل نشد؟

ابهام مهم دیگر درخصوص این پرونده، مربوط به نحوه خاکسپاری پیکر نیکا است. در شرایطی که شما خواستار دفن پیکر نیکا در خرم‌آباد بودید، به‌طور ناگهانی مسوولان اعلام کردند با مجوز خانواده پدری نیکا، او در یکی از روستاهای استان لرستان به خاک سپرده شده. آیا این مجوز اخذ شده است؟

من با خانواده پدری نیکا صحبت کردم و آنها اعلام کردند، هیچ دخالتی در دفن پیکر نیکا نداشته‌اند و اجازه‌ای از سوی آنها صادر نشده است. خانواده پدر نیکا خطاب به من گفتند که درباره  آنها فکر اشتباه می‌کنم و موضوع دادن اجازه دفن نیکا را به‌ طور کلی انکار کردند.

یعنی بدون اجازه شما و قیم قانونی، پیکر نیکا در روستا دفن شده است؟

بله؛ بدون اجازه خانواده ما چه خانواده خودم و چه خانواده پدر نیکا، پیکر او را در روستای دورافتاده‌ای در لرستان به خاک سپرده‌اند. این روستا بسیار دورافتاده است و برای من بسیار دشوار است که برای دیدار با آرامگاه دخترم به این منطقه دورافتاده بروم. در حالی که این حق من است که محل دفن دخترم را انتخاب کنم و در کنارش زاری کنم و با او سخن بگویم.

دلیلی که مسوولان استانی برای دفن پیکر نیکا در روستای مورد اشاره داشتند چه بود؟

معتقد بودند دفن پیکر در خرم‌آباد ممکن است سر و صدای زیادی به راه اندازد و این موضوع را خطرناک می‌دانستند. من به آنها گفتم سر و صدا قبل از مرگ نیکا وجود داشته و پس از او هم ادامه خواهد داشت. اگر صدای اعتراضات شنیده شود، بدون تردید مردم هم آرام می‌شوند. اما آنها فکر می‌کردند دفن پیکر در یک محل دورافتاده باعث خوابیدن سر و صدا می‌شود.

به عنوان مادر نیکا آیا هرگز نشانه‌های افسردگی و میل به انتحار را در دخترتان دیده  بودید؟

نیکا بچه بسیار با انگیزه، شاداب، پرانرژی و هدف‌داری بود. همواره به فکر این بود که همراه با هم به سفر برویم و مهاجرت کنیم. همیشه به من روحیه می‌داد که مشکلات زندگی را سخت نگیرم و امیدواری می‌داد که شرایط بهبود می‌یابد. اصلا مگر کسی که افسرده باشد یا قصد خودکشی داشته باشد برای اصلاح وضع موجود در تجمعات شرکت می‌کند؟ نیکا نه تنها افسرده نبود بلکه به اطرافیان خود هم روحیه می‌داد. نیکا دختری جسور و نترس بود و فکر می‌کنم همین جسارتش نهایتا منجر به مرگش شده است.

فیلمی در صدا و سیما پخش شد که در آن طرحی از تصویر یک دختر در دوربین‌های مداربسته در زمان ورود به یک ساختمان وجود دارد. آیا تایید می‌کنید این تصویر نیکا بوده است؟

هیچ‌کس نمی‌تواند ثابت کند که این تصویر نیکا بوده است. سایه‌ای در دوربین‌های ثبت شده، دختری که ماسکی در صورت دارد و هیچ شفافیتی در این تصاویر دیده نمی‌شود. معتقدم این تصاویر مربوط به نیکا نیست.

اما خاله نیکا این تصاویر را تایید کرده است؟

اصلا خاله نیکا از کجا می‌تواند متوجه شود که نیکا به این خانه رفته است؟ آیا خاله نیکا جسد او را کشف کرده که او را برای تایید فیلم برده‌اند؟ باید از من می‌خواستند تایید یا عدم تایید تصاویر را اعلام کنم.

شما ارتباطی با آن خانه یاد شده ندارید؟ اصلا می‌دانید خانه چه کسی بوده است؟

نیکا همیشه با من راحت بود و درباره کوچک‌ترین مناسبات ارتباطی خود با من صحبت می‌کرد. اگر با کسی دوست بود یا ارتباطی داشت به من می‌گفت. حتی اگر کسی درخواست دوستی از او داشت با من در میان می‌گذاشت، چون من او را محدود نمی‌کردم. نیکا سر نترسی داشت و شجاع بود. اگر کسی ادعا می‌کند در آن خانه بوده باید دقیقا مشخص کند در کدام واحد، با چه کسانی و به چه دلیلی در ارتباط بوده است. در حالی که یک چنین حضوری از اساس وجود نداشته است. من مدام از او خواهش می‌کردم که به تظاهرات نرود ولی می‌گفت که دوست دارد، مطالبات خود و هم‌نسلانش را دنبال کند. کسانی که ادعا می‌کنند نیکا در جایی حضور داشته، چرا اطلاعاتی درباره آن خانه، ساکنانش و ارتباط‌شان با نیکا نمی‌دهند.

اگر قرار باشد سناریوی رخ داده برای نیکا را در یک یا چند عبارت خلاصه کنید این سناریو را چطور نظیر‌سازی  می‌کنید؟

نیکا با گشت ارشاد مخالف بود. او یک نوجوان بود و با فشارهایی که ماموران گشت ارشاد به او و هم‌نسلانش وارد می‌کردند، مخالف بود. هدفش از حضور در تجمعات اعتراضی، موضوع گشت ارشاد و مطالبات زنان و جوانان بود. من بارها از او خواستم که به تجمعات نرود، اما با توجه به شجاعتی که داشت، در تظاهرات شرکت کرد.

آیا هیچ کدام از دوستان نیکا در تظاهرات همراهش بودند؟

چون خانواده‌های‌شان اجازه نداده بودند، دوستان صمیمی او حضور نداشتند. اما با برخی از دختران دیگر آشنا شده بود و با آنها قرار می‌گذاشت و به تجمعات می‌رفت. این افراد او را در تجمع روز حادثه دیده بودند و فرار نیکا از دست ماموران را اعلام کرده‌اند. براساس تماس‌های نیکا و اظهارات این آشنایان، او فرار کرده و برخی افراد در شلوغی‌ها او را تعقیب کرده‌اند و به خاطر سر نترس و شجاعی که داشته احتمالا در برابر آنها ایستادگی کرده و….

روز شنبه تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده که یک دختر نوجوان را در حال اعتراض نشان می‌دهد. برخی ادعا می‌کنند این تصویر نیکا است. آیا شما تایید  می‌کنید؟

بله این فیلم را دیدم، دختر نوجوان در آن فیلم  نیکاست.

زمانی که برنامه‌های صدا و سیما و طرح مسائل مختلف درباره نیکا را می‌دیدید، بدون اینکه فرصتی برای دفاع برای شما در نظر گرفته شود، چه حس و حالی  داشتید؟

کاملا انتظار این برخوردها را داشتم. به اطرافیان هم گفتم دروغ‌های زیادی هم درباره دختر مظلوم من مطرح می‌شود که مطرح هم شد. این حرف‌ها زده شد تا برخی افراد مسوول، نقش خود را انکار کنند، اما قدرت خداوند بالاتر از هر نفوذی است و حق را به حق‌دار می‌رساند. اینکه دختر نوجوانی کشته شود و تهمت‌های زیادی هم به او زده شود، اوج بی‌انصافی است.

از برخوردهای عمومی مردم هم بگویید؛ مردم چگونه با شما برخورد  داشتند؟

هیچ چیز بچه من را به من بازنمی‌گرداند. کسانی که مادرند و عزیزی دارند، می‌فهمند که من چه می‌گویم. اما برخورد مردم این روزها مهم‌ترین دلیل آرامش من بوده است. وقتی دقیق به ماجرا فکر می‌کنم، خوشحال هم می‌شوم که دخترم به خاطر هدف خود جانش را فدا کرده است. خدا را به خاطر این موضوع شکر می‌کنم که چنین مردمی را در مسیر زندگی من قرار داده است. تنها دلخوشی این روزهای من امیدهایی است که مردم به ما تزریق کرده‌اند.

خبرگزاری تسنیم نیز در مصاحبه ای با دایی مادر نیکا شاکرمی ادعاهای وی مبنی بر تحت فشار بودن خانواده او از سوی نیروهای امنیتی را رد کرده است. تسنیم به نقل از دایی مادر نیکا شاکرمی نوشته است:

در ابتدا باید بگویم که دیدگاه‌های سیاسی افراد خانواده متفاوت است اما بشخصه هر اظهار نظری داشته‌ام اعتقادات شخصی بوده و خنده‌دار است که کسی موضوع تهدید را مطرح کند؛ اما قطعاً منظور مادر “نیکا” بیشتر در مورد برادرش “محسن” و خواهرش “آتش” بوده است که در این خصوص اطلاعی ندارم چون بنده در مراسم خاک‌سپاری به‌دلیل اینکه عنوان اغتشاش روی آن گذاشته و دعوت به تجمع کرده بودند علی‌رغم انتظارات فامیل و توقعاتی که وجود داشت شرکت نکردم و آنها را ندیدم و طبیعتاً نمی‌توانم اظهارنظری کنم اما کسی به من و برادرم “منوچهر” حتی توصیه‌ای به گفتن برخی اظهارات هم نکرده است چه برسد به اینکه تهدیدمان کرده باشند.

اگر این قبرستان دورافتاده و بیابان بوده است چرا پدر “نیکا” هم آنجا دفن شده است، این اظهارات قابل قبول نیست چون پدر “نسرین شاکرمی” مادر مرحومه “نیکا” نیز آنجا دفن شده و پدر پدرش هم آنجا دفن شده؛ در واقع این قبرستان، قبرستان خانوادگی آنهاست و تنها ۴۵ کیلومتر با خرم‌آباد فاصله دارد و این قبرستان حتی نزدیک جاده اصلی قرار دارد. صحبتهای مادر “نیکا” متأثر از جو بوده است چرا که برخی آنها را تحریک می‌کنند و آنها هم سوار بر موج احساسات صحبتهایی مطرح می‌کنند که متوجه تبعات و بهره‌برداری‌های دیگران از این ماجرا نیستند.

مدیرکل امنیتی استانداری تماس‌هایی با ما داشت درخصوص اینکه مادر “نیکا” را متقاعد کنیم که جنازه را با رعایت پروتکل‌های امنیتی طی مراسمی به‌همراه سپاه و نیروی انتظامی در ورودی شهر خرم‌آباد تحویل بگیرند و به سردخانه منتقل کنند تا فضا برای بهره‌برداری کسی فراهم نشود و تجمعاتی صورت نگیرد.

وقتی موضوع را با آنها مطرح کردیم نپذیرفتند و ما هم موضوع را با مدیرکل امنیتی استاندار در میان نهادیم که گفتند “اگر حساسیت دارند مشکلی نیست و اصرار نکنید.”، این شد که بدون هیچ فشار و تهدید خاصی از سوی کسی، خودشان شخصاً جنازه را به سردخانه آرامستان صالحین تحویل دادند.

بعدازظهر همان روزی که جنازه به استان منتقل شد، شورای تأمین با حضور خانواده نیکا برگزار شد؛ در این جلسه سعی کردند دلایل خود را مطرح کنند و آنها را متقاعد کنند که به‌دلایل امنیتی در خرم‌آباد دفن صورت نگیرد که اقوام پدری از این پیشنهاد استقبال کردند و دفن “نیکا” را در قبرستان پدری منوط به رضایت مادرش دانستند که وی مخالف بود، در نهایت فردای آن روز به‌منظور جلوگیری از هرگونه اغتشاش و اتفاق ناگواری جنازه را به قبرستان روستای حیات الغیب منتقل کردند و در آنجا خاک‌سپاری کردند.

در لحظه انتقال جسد به قبرستان روستا قطعاً حضور نداشته است اما وقتی که اقوام برای خاک‌سپاری به قبرستان مراجعت کردند ظاهراً وی هم حضور داشته است… ما هم شنیده‌ایم که مادر “نیکا” و مرحومه با هم اختلافاتی داشتند که در برخی مواقع به برخورد فیزیکی می‌انجامیده است و به همین دلیل “نیکا” بیشتر به خانه خاله‌اش در تهران می‌رفته است.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو