شعر روز شنبه و جملات پر انرژی برای روز شروع هفته شنبه

شعر روز شنبه و جملات پر انرژی برای روز شروع هفته شنبه


منبع: روزانه

4

1402/2/9

12:58


در این مطلب شعر روز شنبه را به همراه جملات پر انرژی ویژه روز شروع هفته یعنی روز شنبه را ارائه کرده ایم و امیدواریم از این متن های زیبا لذت ببرید. متن و شعر روز شنبه به هجر و وصل، مرا تاب آرمیدن نیست یکی است شنبه و آدینه ای که من دارم شنبه […]

در این مطلب شعر روز شنبه را به همراه جملات پر انرژی ویژه روز شروع هفته یعنی روز شنبه را ارائه کرده ایم و امیدواریم از این متن های زیبا لذت ببرید.

شعر روز شنبه

متن و شعر روز شنبه

به هجر و وصل، مرا تاب آرمیدن نیست

یکی است شنبه و آدینه ای که من دارم

شنبه و آدینه را با هم که خواهد صلح داد؟

می علاج خصمی ایام نتوانست کرد

مطلب مشابه: جملات شروع هفته + شعر و متن های زیبا برای شنبه روز آغاز هفته

به روز شنبه سادس ز ماه ذی الحجه

به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه

شعر زیبای شروع هفته

شنبه آنجا که قسم شنبه بود

و آن دگرها چنان کز آن به بود

طفل اشکم سر خط آزادیم بیطاقتی است

فارغ از خوف و رجای شنبه و آدینه ام

انتظار فرصت از مخمور شوقت برده اند

جام تا در گردش آمد شنبه است آدینه ام

من سوی تو شنبه و تو نزد من

چون سوی کودک شب آدینه ای

گر می روشن کند از مشرق مینا طلوع

صبح شنبه می توان کردن شب آدینه را

***

سعد و نحس دهر (بیدل) کی دهد تشویش

ما همچو طفلان کار ما با شنبه و آدینه نیست

***

از شب آدینه روز عشرت ما شد سیاه

صبح شنبه هیچ طفلی این چنین بد روز نیست

مطلب مشابه: متن شروع جدید و سخنان زیبای انگیزشی برای آغاز تازه

شعر روز شنبه

چو طفلان هفته ای یک روز آزادی نمی خواهم

بدل با روز شنبه می کنم آدینه خود را

شعر تک بیتی شنبه

ز بس گنج که آنروز بر باد رفت

شب شنبه را گنجه از یاد رفت

***

تقویم ها که شنبه ندارد ، کدام روز

آغاز می کند پس از این هفته ی مرا؟

شعر روز شنبه

نیست صائب شنبه و آدینه در کوی مغان

می کند یکرنگ، مشرب سر به سر ایام را

مطلب مشابه: جملات انگیزشی شروع نو با متن های قدرتمند از افراد معروف و مهم

جملات ویژه شنبه

شنبه شبیه یک گل سرخ است، یک بهار

اما شبش چه زود رسید و چه بی صدا

شب پشت شنبه یک عدد یک نوشت و رفت

یکشنبه را گذاشت میان من و شما

یکشنبه در نگاه تو افتاد عکس من

یک شنبه دوست داشتنی بود بین ما

چرخید بادو صفحه ی بعدی که باز شد

افتاد سایه ی من و تو بر دوشنبه ها

چیزی به نام روز دوشنبه که داد زد

آیا چه می کنید در اینجا ؟ شما دو تا!

دستت رها شد از من و دیدم که رفته ای

من مانده بودم از همه ی روز ها جدا

بر گشتم از کنار سه شنبه که شعر را

از نو بگویم و برسانم به انتها

دیدم غروب جمعه تو را دار می زند

در منتها الیه غزل روی بیت ها

دوباره شنبه شد

شروع هفت روز ترس و دلهره

شروع هفت روز اضطراب

شروع درس های منجمد که

” v نماد حرکت است و a نمادی از شتاب “

شروع راه خانه تا به مقصد همیشگی

و شب که شد درست عکس این مسیر

شروع صبح، ظهر، شب، بخر، بخور، بپاش

بعد هم برو بغلت توی رختخواب

شروع روزمرّگی گربه های خانگی

و سطل آشغال های روز قبل

شروع کار پارک ها و عده ای حشیشی

و چهار پنج بچه و یکی دو تاب

شروع عشق های لحظه ای

و طرز زندگی فقط برای یک غریزه و … همین!

لباس ها و کفش های هر چه مد شده،

قیافه های تازه و مدل جدید و باب

شروعِ “من فقط یکی دو روز با توام،

و بعد می روم سراغ سوژه ای جدید

تو هم برو مزاحمم نشو، سوال هم نکن،

که من به هیچ یک نمی دهم جواب”

شروع جمله های پوچ و بی دلیل،

جمله های از سر زبان، نه از صمیم قلب

“نه زندگی بدون تو برای من جهنم است

و پُر شده از شکنجه و عذاب”

شروع جمله هایِ باد،

هر طرف که می وزیدِ هفته ای “رفیقتم”، و هفته ای

“نه من نمی شناسمت…

چرا سراغ دیگران نمی روی و …

روی من نکن حساب”

شروعِ “دست من نبود، خود به خود خراب شد

” و یا که “شانس هم به ما نیامده”

شروع اشتباه ها و چند دسته گل

که می شود به یک بهانه دادشان به آب

شروع روزنامه های ضد هم:

“فلان وزیر اینچنین و آنچنان، جناحمان،

جناحشان” و تیتر های آنچنانی

و برای جلب این جناب و آن یکی جناب

شروع فقر عده ای کثیر و

ثروت کلان برای عده ای قلیل، بی دلیل

یکی برای شام می خورد کباب

و آن یکی از آه و دود، سینه اش شده کباب

و شنبه و نماز و مسجد

و همین شناسنامه هایمان که مدرکند مؤمنیم

و شنبه و عبادت و قبول بندگی،

ولی به حوری و بهانه و ثواب

شروع شاعران مثل من کلیشه ای

و همچنین دچار مشکلات ریشه ای

غزل: بدون قافیه، بدون بیت ناب،

یا سپید های بی حساب و بی کتاب

و شنبه… شنبه… شنبه…

شنبه های مثل هم،

آن شبیه این

و این درست مثل آن

شروع هفت روز نحس،

هفت روز ترس و دلهره،

شروع هفت روز اضطراب

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو