سخنان آموزنده لری پیج کارآفرین و موسس گوگل با جملات زیبا

منبع: روزانه

6

1402/3/19

15:51


در این مطلب سخنان آموزنده لری پیج (موسس گوگل) را با جلمات زیبا گردآوری کرده ایم. سخنان آموزنده لری پیج او کیست؟ ارِنس لَری پِیج (به انگلیسی: Lawrence “Larry” Page) (زادهٔ ۲۶ مارس ۱۹۷۳) مبتکر آمریکایی و کارآفرین معروف است که با سرگئی برین، موتور جستجوی گوگل، در حال حاضر شکت گوگل، را بنا نهاد. در تاریخ 4 آوریل 2011 پس از […]

در این مطلب سخنان آموزنده لری پیج (موسس گوگل) را با جلمات زیبا گردآوری کرده ایم.

سخنان آموزنده لری پیج

او کیست؟

ارِنس لَری پِیج (به انگلیسی: Lawrence “Larry” Page) (زادهٔ ۲۶ مارس ۱۹۷۳) مبتکر آمریکایی و کارآفرین معروف است که با سرگئی برین، موتور جستجوی گوگل، در حال حاضر شکت گوگل، را بنا نهاد. در تاریخ 4 آوریل 2011 پس از استعفای اریک اشمیث، پیج مدیر عامل اجرایی گوگل شد. مجله فوربز دارایی او را حدود 23 میلیارد دلار تخمین زد و او در لیست ثروتمندترین ها در آمریکا و جایگاه 20 جهان قرار گرفت. او نزدیک به 16 درصد از سهام گوگل را به همراه سرگئی برین در اختیار دارد.

از لری پیج در کنار افراد مهمی همچون استیو جابز، بیل گیتس، سرگئی برین و جف بزوس به عنوان توسعه ایالات متحده در زمینه فناوری اطلاعات، اکتشافات بنیادین، بیوتکنولوژی و سایر علوم یاد می‌شود.

سخنان آموزنده لری پیج

رؤیاهایتان را دنبال کنید

می‌خوام راجع به رؤیا صحبت کنم.
و در مورد من… رؤیا به معنای واقعی کلمه.
وقتی دانشجو بودم، مطمئن بودم…
که اشتباه یک منشی باعث شده در دانشگاه قبول شم.
شایدم اشتباه کامپیوتری.
و به این دلیل، یک ترس نامعقول داشتم که روزی منو با اتوبوس می‌فرستن خونه.
سِرگِی هم اینجاست و می‌دونه که عین حقیقته.
اما به دلیل اون اضطراب…
من با یک رؤیا از خواب بلند شدم…
یه رؤیای عجیب.
این جوری بود که، «فکر کنم می‌تونم کل دنیای وب رو دانلود کنم…
و بذارمش تو کامپیوترهای کوچولویی که اطرافم هست.»
و این… یقیناً از نظر بیشتر مردم دیوانگی بود…
اما چندین ساعت در اون نیمه‌شب بیدار موندم…
حساب و کتاب کردم و دیدم شدنی هستش.
البته با در نظر گرفتن این که صفحه رو دانلود نکنی، فقط لینک‌ها رو داشته باشی.
و بعد، حساب کردم با اون حجم داده…
فکر کردم تو عرض چند هفته شدنی باشه.
و به مشاورم اینو گفتم…
و اونم خندید بهم.
و، البته، یکی دو سال طول کشید.
ولی سرانجام، ما راهی برای رتبه‌بندی صفحات وب داشتیم…
و اصلاً فکر جستجو هم نبودیم، اما سرانجام…
جستجو هم وارد تصویر شد و بقیه‌اش رو خودتون می‌دونین.
و اون شد گوگل.
پس می‌خوام همه رو تشویق کنم که رؤیاهاشون رو دنبال کنن.

***

با تغییرات همراه شوید

اخیراً، در بخش محصولات متمرکز شدم…
فکر می‌کنم هر شرکت که رشد می‌کنه—
می‌دونین، اگه شرکت ایستا نباشه، که نبایدم باشه—
در مسیر رشد، تغییر می‌کنه.
باید دوباره سازمان‌دهی بشه و از خودتون بپرسین، «آیا جلوتر هستین؟»
بیزنسی که ما داریم خیلی پیچیده‌ست.
کلی محصول متفاوت داریم، تبلیغات داریم…
جستجو رو داریم، کروم رو داریم، اَندروید رو داریم…
یوتوب و الی آخر، و…
اینا نسبتاً متفاوت با هم هستن و چیزهای متفاوتی رو می‌طلبن، برای همین…
من یه‌نوعی اینو در شرکت یه سطح بالاتر بردم…
تا مطمئن بشم که در هر حیطه تمرکز لازم رو داریم.
اینکه تجربه‌ی کاربرامون چیه و به نظرم این کمک کرد به کارمون.
عموماً وقتی شرکت رو عوض می‌کنین… وقتی ما دفاتر بیشتری باز کردیم…
وقتی بحث تفاوت زمان جغرافیایی مطرح شد، می‌بایست ملاقات‌ها رو در نظر می‌گرفتیم…
چگونگی ارتباط با کارکنانمون و الی آخر…
پس من فکر می‌کنم، می‌دونین… بیزنس تکنولوژی به‌سرعت در حال رشده…
باید همه‌چی رو تغییر بدین.
اینکه به تغییر واکنش نشون بدین و سالانه باهاش شما هم تغییر کنین
در غیر این صورت عقب می‌مونین.

مطلب مشابه: سخنان بزرگان درباره برنامه نویسی با جملات انگیزشی و جالب

قانع نباشید

من می‌خوام کانال عوض کنم و مختصراً راجع به کارآفرینی صحبت کنم.
پس، سعی می‌کنم بهتون چیزایی رو بگم که فکر می‌کنم خیلی مهم هستن…
که دیگران بهتون نمی‌گن و یا روشون تأکید نمی‌کنن.
و یکی از اون چیزا اینه که فقط قانع نشین.
خیلی خیلی خیلی مهمه که وقتی دارین شرکتی رو تأسیس می‌کنین…
افراد درستی رو دورتون جمع کنین. رو این خیلی تأکید می‌کنم.
من خودم با افرادی که…
در گوگل داشتیم، با همکارم، با اِریک، واقعاً مچ بودم و…
خیلی طول کشید این افراد رو پیدا کنیم در واقع.
من با سِرگِی مدت زیادی بود که کار می‌کردم…
اما اِریک، یک سال طول کشید تا اِریک رو پیدا کنیم و…
به طور کلی افراد درست رو داشتن…
که دوستشون دارین و با شما سازگارن…
و همه‌ی اینا به‌شدت مهمه.
هرگز دیگه سرمایه‌ای که گذاشتین رو زیر سؤال نمی‌برین، یا هر چیز دیگه‌ای.
خیلی رو این تأکید دارم.
چیز دیگه‌ای که واقعاً ازش سود بردیم این بود که تخصص داشتیم.
ما در اِستنفورد سال‌های زیادی رو گوگل کار کردیم.
قبل از اینکه تأسیسش کنیم و…
و موقعیت خیلی خوبی هم بود.
ما تموم جنبه‌های جستجو رو درک کردیم.
ما سال‌های زیادی با شرکت‌های جستجو صحبت کردیم.
واقعاً راجع به این عرصه می‌دونستیم…
و این کار براتون خرجی هم نداره.
فقط باید انجامش داد، درسته؟
می‌تونین یک یا دو سال، یا سه سال وقت بذارین و چیزی رو خیلی‌خیلی خوب یاد بگیرین
قبل از اینکه صدها نفر رو درگیر مسأله کنین.

***

سخنان آموزنده لری پیج

ایده خوب ارائه دهید

به نظرم خیلی از شرکت‌ها، امروزه البته نه زیاد، اما بیشترشون وقتی تأسیس می‌شن که یه چیزی تو بورسه.
و صادقانه بگم به نظرم این دلیل خوبی برای تأسیس یه شرکت نیست.
و در واقع ما صدها و هزاران نفر رو می‌بینیم که میان پیش ما…
که می‌خوان از چیزی پول دربیارن و پیشنهاد همکاری بهمون می‌دن.
و ما بررسی‌شون می‌کنیم، من خودم چندتایی رو دیدم.
و حدس می‌زنم که سالانه شاید یکیشون برامون جذاب باشه.
پس رمزش اینه که چیزی رو ارائه بدین که کسی بهش توجه نشون بده چون ایده‌ی خوبیه
و یکی از اون هزارتایی نباشین که همیشه پیشنهاد می‌شه.
و به نظرم اگه شما چیزی بارتون باشه، یا اگه ایده‌ی خوبی داشته باشین، یا اگه…
حیطه‌ای که درش هستین رو بفهمین، دیگه بحث مالیش مطرح نیست. مهم نیست که رو بورس باشه یا نه.
من تضمین می‌کنم افرادی رو پیدا می‌کنین که بهتون کمک کنن.

***

سازمان‌یافته باشید

این جوری باید خلاقیت رو حفظ کرد.
به نظرم وقتی شرکت‌ها بزرگ و بزرگ‌تر می‌شن…
سخت‌تر می‌تونن پروژه‌های کوچیک خلاق پیدا کنن.
و ما هم یه مدت این مشکلو داشتیم…
گفتیم، «اوه، واقعاً به یه ایده‌ی نو نیاز داریم.»
می‌دونین، گوگل‌اَدز، این یه پروژه‌ی کوچیکه که نمی‌دونیم کار می‌کنه یا نه…
اما بهش امیدواریم. و اگه به اندازه‌ی کافی از اینا انجام بدیم…
آه… بعضی‌هاشون واقعاً کار می‌کن، مثل گوگل‌نیوز.
اما بعد به مشکل برخوردیم، چون بیشتر از ۱۰۰ تا پروژه داشتیم.
و… من شما رو نمی‌دونم…
اما من سخته برام ۱۰۰ تا چیزو تو ذهنم نگه دارم.
و فهمیدیم که اگه همه‌شونو بنویسیم…
آه… و مرتبشون کنیم—اینا البته ساختگیه.
کاملاً. بهشون توجه نکنین.
مثلاً «خرید ایسلند» رو از یه مقاله برداشتم، ما هرگز چنین دیوانگی‌ای نمی‌کنیم، اما…
فهمیدیم که اگه همه‌شونو بنویسیم و مرتبشون کنیم…
بیشتر افراد سر ترتیبش با هم توافق دارن.
و این یه‌جورایی برام حیرت‌آور بود، اما…
فهمیدیم که وقتی ۱۰۰ تا چیز تو ذهن داریم و آوردن این ۱۰۰ چیز روی کاغذ
می‌تونین تصمیم بگیرین که با کدوم شروع کنین و منابع‌تون رو کجا خرج کنین.
و، در واقع این کاری بود که انجام دادیم، از—از چندین سال پیش…
و این به نظرم اجازه داد که خلاق باشیم.
و در عین حال سازمان‌یافته باشیم.

مطلب مشابه: سخنان والت دیزنی با قشنگ ترین جملات الهام بخش و انگیزشی

 اهداف بزرگ تعیین کنید

بیشتر وقت‌ها می‌بینم مردم هدفی تعیین نمی‌کنن که…
چیزی باشه که… یه نفر فقط می‌خواد پولدار شه یا هر کاری که بخواد بتونه بکنه.
باید برای محقق کردن این، که شاید ۱۰ سال طول بکشه، اشتیاق داشته باشین.
پس باید هدف بزرگی داشته باشین.
که بهترین افراد رو جذب کنین و حفظشون کنین.
و متمرکز نگه‌شون دارین.
تجربه‌ی من نشون می‌ده که بالاخره به هدف می‌رسین، شاید سال بعد نرسین…
یا شاید کاملاً شکست بخورین، و چیز بهتری برای انجام دادن پیدا کنین…
با همون افراد.

***

چالش‌پذیر باشید

می‌دونین، هر کاری که تصور می‌کنین یحتمل شدنیه، درسته؟
فقط باید متصور شین و روش کار کنین و…
چیزایی که ما فکر می‌کردیم ناممکنه…
پس ما—ما—ما به ترجمه‌ی ماشینی علاقه نشون دادیم.
چنین خدماتی تو نت بود…
ما لایسنس یکی رو داشتیم که می‌تونست به چند زبان ترجمه کنه.
و همچنین برای جستجو، می‌دونین، اگه شما نتونین…
اگه اطلاعات به زبون شما نباشه، ما نمی‌تونیم اونا رو برای شما پیدا کنیم.
و بیشتر اطلاعات به زبان شما نیستن، درسته؟
طبیعتش همینه.
و، با خودمون گفتیم، «خب، خیلی خوب می‌شه اگه بتونیم نتایج هر جستجویی رو از هر زبانی که باشه نشون بدیم.»
و بعد رو این مسأله تمرکز کردیم.
روش تمرکز کردیم و گوگل‌ترنسلیت رو ساختیم.
و ما رفتیم دنبال محققان یادگیری ماشینی و بهشون گفتیم…
«به نظرتون می‌شه چیزی ساخت که هر زبانی رو ترجمه کنه…
و این کارو بهتر از یه مترجم در سطح متوسط انجام بده؟»
اونا گفتن—اونا بهمون خندیدن. گفتن، «نه امکان نداره،» اما…
اما دوست داشتن که امتحان کنن.
و شش سال بعد، می‌تونیم بین ۶۴ زبان ترجمه کنیم…
و شگفت‌انگیزه، چون در خیلی از زبان‌ها از یه مترجم متوسط هم بهتر ترجمه می‌کنیم.
رایگان و فوری.
و بین اون ۶۴ زبان، در واقع می‌تونیم بین هر دو زبانی ترجمه کنیم…
پس چیزی حدود ۴٬۰۰۰ زبان داریم که می‌تونیم بینشون ترجمه کنیم.
پس من می‌خوام به شما…
به نظر خودم خیلی خوشبین هستم که می‌گم هر چیزی که سعی در انجامش داریم…
هر چالشی که درگیرش می‌شیم…
می‌تونیم با کمی تلاش متمرکز حل کنیم… 
به همراه تکنولوژیِ خوب.
آه… و به نظرم چنین موقعیت در دنیا بسیار هیجان‌انگیزه.
پس حدسم اینه که ما افراد بیشتری نیاز داریم…
می‌خوایم اهداف بلندپروازانه‌ی بیشتری داشته باشیم…
و با اینا به نظرم می‌تونیم سرعت پیشرفت بشر رو دو برابر سرعت فعلی کنیم.

***

به بلندمدت فکر کنید

می‌دونین، من راجع به تمرکز شرکت باهاتون صحبت کردم و… و فکر می‌کنم، آه…
می‌خوام راجع به شرط‌های بزرگ صحبت کنم.
ما همیشه تمرکز می‌کنیم رو بلندمدت، اینکه در بلندمدت چه می‌کنیم.
و فکر می‌کنم، می‌دونین، آه…
واقعاً خیلی از چیزایی که شروع کردیم و الان بزرگ هستن، مثل کروم، در ابتدا دیوانگی به نظر میومدن.
و، پس چطور تصمیم بگیریم چه کنیم؟
چطور تصمیم بگیریم چی مهمه که روش کار کنیم؟ من بهش می‌گم «تستِ خمیردندون.»
تست خمیردوندون اینه که بپرسی: آیا شما اون چیز رو به اندازه‌ی خمیردندون استفاده می‌کنین؟
برای بیشتر مردم، فکر کنم دو بار در روز باشه. دستاتونو بلند کنین، دو بار؟ آره.
آره، بیشتر افراد.
پس ما باید دنبال این چیزا باشیم.
و به نظرم جی‌میل مثلاً…
شما خیلی بیشتر از دو بار در روز استفاده می‌کنین، و یوتوب…
و به نظرم اینا معرکه هستن، و فکر می‌کنم که…
ما یوتوب رو خریدیم و همه گفتن، «اوه، شما هرگز از این پول درنمیارین…
۱٫۴ میلیارد بالاش پول دادین، واقعاً دیوانه‌این.»
البته کمی دیوانگی کردیم، اما شرط‌بندی خوبی بود.
و ما در چهار سال اخیر سود یوتوب رو هر سال دو برابر افزایش دادیم و…
در واقع، وقتی دو برابر می‌کنین همه‌چی رو، خیلی زود گنده می‌شه.
حالا از هر جا هم شروع کنین.
پس، به نظرم این یه مثال خوبه از اینکه… اینکه فلسفه‌مون چیه…
ما می‌بینیم مردم از چی استفاده می‌کنن، که در آینده براشون مهم می‌شه…
و فکر می‌کنیم که در طول زمان می‌شه از اینا پول درآورد.
یه بیزنس در زمینه‌ی تکنولوژی که خوب هدایت می‌شه می‌تونه به مرور زمان پول‌ساز بشه.

***

مسائل بزرگ را حل کنید

فکر کنم برای همه‌ی شما، خیلی از جاها هست که…
که براتون یه سری اهرمایی هست در دنیا… جایی که یکی دو نفر…
یه فکر خوب، و زحمت بسیار می‌تونه تأثیر بسزایی داشته باشه.
خیلی از این چیزا داریم.
و خوبه که فراموش نکنیم، و خوبه که دنبالشون باشیم.
مأموریت گوگل اینه که اطلاعات دنیا رو سازمان‌دهی کنه…
که قابل دسترسی و مفید باشن.
و یه چیزی خیلی متحیرم می‌کنه…
اینکه خیلی گسترده‌ست. کلی زحمت داره.
به این زودیا نمی‌رسیم بهش، درسته؟
آه… تقریباً ناممکن به نظر میاد.
اما کار هیجان‌انگیزیه و چیزیه که می‌تونه توجه‌ی دیگران رو هم جلب کنه که کمکتون کنن.
و چیزی که بازم خیلی متحریم می‌کنه اینه که گاهی انجام چیزی که سخت‌تره آسون‌تره…
چون خیلی از مردم رو ذوق‌زده می‌کنه و بهتون کمک می‌کنن.
می‌تونیی کلی منابع برای حل مشکلی سخت بدست بیارین
در حالی که ممکنه برای حل یه مشکل کوچیک، منابع کمی بدست بیارین.

***

از شکست نترسید

یکی از چیزایی که من در دوران دانشجویی تجربه کردم تمرین مدیریت بود.
و یکی از چیزایی که یادمون دادن این بود که…
اینکه از شکست نترسیم.
و—و اینکه مکرراً و به‌سرعت تو هدف شکست بخوریم، و سرانجام موفق می‌شین.
و منم یه‌جورایی به این ایمان آوردم، و اونا یه شعار هم داشتن «دست‌کشیدن سالم از ناممکن.»
و مجبورت می‌کردن چیزایی رو بنویسی که انجامش ناممکن بود…
اما فکر می‌کردی می‌تونی انجام بدی.
و این یه‌جورایی با من موند، و تو هر کاری که انجام می‌دم…
و فکر می‌کنم، می‌دونین، خیلی‌خیلی نزدیک بود که اصلاً شرکت رو تأسیس نکنیم.
و فکر کنم خیلی از مردم اون بیرون هستن که تو همین موقعیت هستن.
آیا می‌خواین ریسک بیشتری کنین؟
آیا می‌خواین کار دیگه‌ای رو آغاز کنین؟
می‌دونین، اگه حتی موفق هم نشن—ما خودمون کلی کار کردیم که نشد.
آه… می‌دونین، گوگل خوب پیش رفت…
اما خیلی از چیزا هم اصلاً پیش نرفت…
اما ما نگران اونا نیستیم، درسته؟ چون خیلی چیزا رو امتحان کردیم.
پس من تشویقتون می‌کنم که کمی بیشتر ریسک کنین
آه… در زندگی، و به نظرم اگه به اندازه‌ی کافی ریسک کنین، واقعاً جواب می‌ده.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو