کدام آثار درخشان در مدیوم بازی های ویدیویی را باید قبل از مرگ حتما تجربه کرد؟ در ادامه با ما همراه باشید.
صنعت بازیهای ویدیویی، در طول عمر خود شاهد آثار کوچک و بزرگ فراوانی بوده است؛ آثاری که بعضا به فراموشی سپرده شدند و دیگر آثاری که برای همیشه به بخش جداییناپذیر از هویت این مدیوم تبدیل شدهاند. در سلسله مقالات آتی، به معرفی بازیهایی خواهیم پرداخت که در این صنعت جاودان شدهاند و نباید به هیچ وجه تجربه آنها را از دست داد.
نکته: برخی از بهترین آثار تاریخ مدیوم بازیهای ویدیویی در نسل پنجم و ششم عرضه شدهاند، اما به علت گذشت زمان و منسوخ شدن تقریبا صددرصدی گیمپلی و گرافیک، در این لیست به آنها اشاره نمیشود. هدف این لیست، پیشنهاد آثاری است که هنوز قابل تجربه هستند.
- پنجاه بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت اول)
- پنجاه بازی ویدیویی که قبل از مرگ باید تجربه کنید (قسمت دوم)
The Legend of Zelda: Breath of Wild
(برندهی ۲۶۴ جایزه سال در سال ۲۰۱۷ و یکی از پنج بازی برتر تاریخ از دید کارشناسان و صاحب نظران، امتیاز متاکریتیک: ۹۷)
آن قدر نام زلدا، با DNA و هویت صنعت بازیهای ویدیویی گره خورده که امکان ندارد بتوان این فرنچایز بزرگ را از صنعت بازیهای ویدیویی جدا کرد. از نسخهی Ocarina of Time (دارندهی بالاترین امتیاز تاریخ متاکریتیک با امتیاز ۹۹) گرفته تا آخرین نسخهی عرضهی شده یعنی Tears of Kingdom، با عرضهی هر نسخه، سازندگان زلدا استانداردها و المانهای جدیدی به دنیای بازیهای ویدیویی معرفی میکنند و معمولا به سرعت، بازیهای چند سال بعد از آنها، از این المانها و خلاقیتها، الهام گرفته و آنها را در آثار خود به کار میگیرند.
نسخهی Breath of Wild را بسیاری بهترین بازی تاریخ صنعت ویدیو گیم میدانند، از ممکن بود یا غیرممکن بودن صحبت در مورد بهترین اثر تاریخ که عبور کنیم، شکی وجود ندارد که Breath of Wild حتما یکی از عناوینی است که هر گیمری، باید قبل از مرگ خود تجربه کند. از آزادی عمل خارقالعاده در انجام فعالیتها و گشت و گذار گرفته تا ارزش تکرار بالا و محتوای بینظیر، The Legend of Zelda: Breath of Wild میتواند صدها ساعت در بالاترین سطح کیفی، مخاطبان را سرگرم سازد.
The Witcher 3: The Wild Hunt
(دومین نقشآفرینی پرفروش تاریخ بازیهای ویدیویی و برندهی ۲۸۱ جایزه بازی سال در سال ۲۰۱۵، امتیاز متاکریتیک: ۹۱)
بعید میدانم نیازی باشد در مورد بزرگی محبوبیت و مقبولیت نسخهی سوم سری The Witcher توضیحات مختلفی بدهم. بازی The Witcher 3: Wild Hunt، نه تنها یکی از برترین نقشآفرینیهای تاریخ بازیهای ویدیویی به شمار میآید، بلکه با بیش از ۵۰ میلیون نسخه فروش، در زمرهی پرفروشترین آثار تاریخ این صنعت نیز قرار دارد.
ویچر سه یک جادوی خاص و عجیب دارد. حتی اگر یک بار هم آن را به اتمام رسانده باشید، دوباره دلتان برای ماجراجوییهای گرالت دوست داشتنی تنگ میشود. از داستان جذاب، پر تعلیق و حماسی بازی گرفته تا شخصیتهای دوست داشتنی و صد البته مراحل فرعی فوقالعاده، دهها دلیل برای تجربهی یکی از به یادماندنیترین نقشآفرینیهای تاریخ بازیهای ویدیویی وجود دارد.
The Last of Us Part One
(برندهی ۲۵۷ جایزه بازی سال در سال ۲۰۱۳ و یکی از تحسینشدهترین داستانهای تاریخ بازیهای ویدیویی، امتیاز متاکریتیک: ۹۶)
از زمان عرضه تا به امروز، بسیاری از منتقدان، مخاطبان و کارشناسان صنعت بازیهای ویدیویی، از The Last of Us به عنوان یکی از برجستهترین آثار تاریخ ویدیو گیم یاد میکنند و در اکثر لیستهای مربوط به برترین آثار قرن یا تاریخ، نام بازی The Last of Us Part One به چشم میخورد. نیل دراکمن، بروس استراولی و ناتی داگ با خلق آخرین ما، تجربهای کمنظیر در دنیایی پساآخرالزمانی را به تصویر کشیدند. از روایت جذاب و پرداخت شخصیت فوقالعاده گرفته تا مبارزات دلچسب و جلوههای گرافیکی چشم نواز، The Last of Us Part One به عنوان یکی از برترین بازیهای نسل هفتم و قرن بیست و یکم، قطعا در لیست ما قرار میگیرد.
Super Mario Odyssey
(بالاترین امتیاز تاریخ اپنکریتیک با امتیاز ۹۷ و یکی از برترین بازیهای قرن بیست و یکم، امتیاز متاکریتیک: ۹۷)
بسیاری از منتقدان و کارشناسان صاحب نظر، Super Mario Odyssey را یکی از خلاقانهترین آثار تاریخ بازیهای ویدیویی مینامند. در گوشه گوشه دنیا و مراحل Super Mario Odyssey، راز و رمزهای مختلف برای کشف کردن وجود دارد و در طراحی مراحل و المانهای بازی، خلاقیت حرف اول را میزند و به سازندگان دیگر یاد میدهد که چگونه حتی یک کلاه ساده، میتواند ابزاری بینظیر برای خلق مراحل و چالشهای مختلف باشد. همچنین بازی از لحاظ بصری فوقالعاده چشمنواز است و مخاطبان از ثانیه ثانیه تجربهی بازی در دنیاهای مختلف آن لذت میبرند.
Dragon Age Inquisition
(برندهی ۱۳۸ جایزه بازی سال در سال ۲۰۱۴ و یکی از برجستهترین آثار نقشآفرینی تاریخ بازیهای ویدیویی، امتیاز متاکریتیک: ۸۹)
سری Dragon Age، بر خلاف دیگر نقشآفرینیهای محبوب، لزوما عامه پسند نیست و تاکید بر روی مبارزات تاکتیکی و داستان پردازی عمیق و چند لایه، باعث میشود برخی مخاطبان نتوانتد با آن ارتباط برقرار کنند. اما اگر بتوانید با ساختار بازی آشنایی پیدا کنید و به آن فرصت دهید، عاشق دنیا سازی، شخصیتها، مبارزات و ماجراجوییهای دنیای Dragon Age خواهید شد. نسخهی اول سری یعنی Origins تجربهای بینظیر ارائه میداد و در ادامه، این فرنچایز با فراز و نشیبهای مختلف رو به رو شد.
اما نهایتا در نسل هشتم، عنوان Inquisition توانست روزهای طلایی Origins را تکرار کند و نه تنها به پرفروشترین بازی Bioware تبدیل شد، بلکه بیشترین جایزه بازی سال را نیز دریافت کرد. بازی Dragon Age Inquisition، معجون و ترکیبی دلچسب از مواردی هستند که طرفداران نقشآفرینیهای کلاسیک، عاشق آن هستند. از داستان پردازی و روایت چند شاخه و عمیق گرفته، تا رشد و تغییر ملموس و جذاب کارکترهای بازی و مبارزات جذاب با گستردگی و پیچیدگی قابل توجه. همان طور که گفتم، ممکن است در ابتدا با نحوهی مبارزات و ساختار Dragon Age Inquisition احساس غریبی کنید، اما اگر کمی در دنیای بازی غرق شوید، احتمالا عاشق آن خواهید شد!
Portal 2
(یکی از برترین و تحسینشدهترین آثار معمایی تاریخ بازیهای ویدیویی، امتیاز متاکریتیک: ۹۷)
شرکت Valve، به ندرت خود توسعه عنوانی را بر عهده میگیرد، اما اگر دست به توسعه و ساخت اثری بزند، میتوانیم مطمئن باشیم که با اثری خاص و متفاوت طرف هستیم. بازی Portal 2، اثری در سبک پازل و معما است که با مکانیزمهای خاص خود خصوصا Portal Gun، معماها، چالشها و اتفاقات بینظیری را برای مخاطبان فراهم میسازد. میتوان به راحتی طراحی مراحل و ساختار بازی Portal 2 را، در زمرهی برترین Level Designهای تاریخ بازیهای ویدیویی قرار داد. طبیعتا باید از معما، خلاقیت، چالشهای ذهنی و پیچیدگیهای ساختاری خوشتان بیاید تا بتوانید نهایت لذت را از Portal 2 ببرید، اما در هر صورت نام Portal 2، همواره به عنوان یکی از تحسینشدهترین بازیهای تاریخ صنعت گیم، میدرخشد.
Bioshock
(بازی سال ۲۰۰۷ در مراسم VGA و یکی از برترین آثار قرن بیست و یکم، امتیاز متاکریتیک: ۹۶)
برخی آثار در مدیوم بازیهای ویدیویی، آن چنان به مقبولیت عظیمی دست پیدا میکنند که به عنوان یکی از نمادهای هنری این صنعت شناخته میشوند. سری Bioshock، از همان نسخهی اول، تبدیل به یکی از برجستهترین آثار قرن بیست و یک و تاریخ بازیهای ویدیویی شد. در نگاخ اول، مخاطب شایذ با نگاه به بایوشاک، اثری شوتر با المانهای جادویی را ببیند که اتمسفری خاص و متفاوت دارد، اما پس از تجربهی بازی، در مییابید که Bioshock، به مراتب عمیقتر از یک اثر صرفا سرگرمکننده است. موفقیت و مقبولیت این بازی به نسخههای بع ی سری نیز منتقل شد و از این سری، همواره به عنوان یکی از عمیقترین و فلسفیترین آثار مدیوم بازیهای ویدیویی به شمار میآید.