متن شعر حسنی برای کودکان، شعرهای زیبای کودکانه حسنی

منبع: مینویسم

2

1402/5/13

18:12


متن شعرهای زیبای حسنی برای کودکان. متن شعر حسنی و گرگ ناقلا، متن شعر بی دندون شده، متن شعر حسنی نگو یه دسته گل، متن شعر حسنی شبا زود میخوابه و متن شعر حسنی و خانم حنا را می توانید بخوانید.

متن شعر حسنی برای کودکان، شعرهای زیبای کودکانه حسنی

در این بخش متن مجموعه شعرهای حسنی برای کودکان را می توانید بخوانید. شعرهای زیبای کودکانه حسنی را در ادامه مطلب بخوانید.

متن شعر حسنی و گرگ ناقلا

کی بود کی بود کجا بود؟ یه گرگه دُم سیاه بود
دنبال بزغاله‌ ها، تو شهر قصه‌ ها بود

حسنی خبر داد: آی گرگ! بزبزقندی شنید
دَویدو دَویدو دَویدو دَوید، با دو شاخش با آقا گرگه جنگید…
کی بود کی بود کجا بود؟ یه گرگه دُم سیاه بود
دنبال بزغاله‌ ها، تو شهر قصه‌ ها بود

حسنی خبر داد: آی گرگ! بزبزقندی شنید
دَویدو دَویدو دَویدو دَوید، با دو شاخش با آقا گرگه جنگید

شنگول و منگولم کو؟ حبه انگورم کو؟
تو بُردی بچه‌ هامو؟ جواب بده زود بگو

گرگه به گریه افتاد: من نبودم ولم کن
حسنی به دادم بِرس، چاره مشکلم کن

یک دفعه از راه دور، صدای مِع مِع اومد
بزغاله‌ ها رسیدن حسنی پرید و داد زد:

بزبز قندی، ول کن گرگه نداره تقصیر
بزغاله‌ هات رسیدن، سالم و سرحال و سیر

بیچاره آقا گرگه، زخمی بود و خسته بود
تا که حریف ولش کرد، دَوید و رفت زود زود

حسنی صدا زد: آهای گرگ سیاه ببخشید!
بزبز قندی از گرگ، خیلی خجالت کشید

متن شعر حسنی بی دندون شده

حسنی بی دندون شده هزار و پریشون شده

بی احتیاطی کرده حالا پشیمون شده

با دندوناش شکسته بادام سخت و پسته

مک زده به آب نباتهی جویده شکلات

قندونو خالی کرده وای که چه کاری کرده

دونه دونه دندوناشخراب شدن یواش یواش

تا خونه همسایه ها می آدصدای گریه هاش

متن شعر حسنی ما یه بره داشت

حسنی ما یه بره داشت
بره‌ شو خیلی دوس می‌ داشت
بره‌ ی چاق و توپول ، زبر و زرنگ و توقولی
دس کوچولو، پا کوچولو، پشم تنش کرک هلو
خودش سفید، سمش سیا، سرو کاکلش رنگ حنا
بچه‌های این ور ده، اون ور ده، پایین ده، بالای ده
همگی باهاش دوس بودن
صبح که می‌شد از خونه در می‌اومدن
دور و برش جمع می‌شدن، پشماشو شونه می‌زدن
به گردنش النگ دولنگ، گل و گیله‌های رنگارنگ
حسنی ما سینه‌اش جلو سرش بالا قدم می‌زد تو کوچه‌ها نگاه می‌ کرد به بچه‌ ها
یه روز بهار
باباش اومد تو بیشه‌زار

داد زد: آهای حسن بیا کجایی بابا؟
بره تو بیار، خودتم بیا
قیچی تیز
پشم سفید
بره رو گرفت، پشماشو چید
بره‌ی چاق و توپولی، زبرو زرنگ و توقولی
شد جوجه‌ی پر کنده
همگی زدن به خنده
پیشیه می‌گفت: تو بره‌ای یا بچه موش لخت راه نرو یه چیزی بپوش
حسنی ما
شونه‌اش بالا
سرش پایین قدم می‌زد تو کوچه‌ها
نگاه می‌ کرد روی زمین
ننه‌ ی حسن دوون دوون اومد بیرون
پشم‌ها رو بسته بسته کرد
سفید و گلی دو دسته کرد
ریسید و تابید و کلاف کرد
شست و تمیز و صاف کرد
منظم و مرتب
پیچید توی چادر شب
یه جفت میل و یه مشت کلاف
حالا نباف و کی بباف
ننه حسن سر تا سر تابستون
نشسته بود تو ایوون
بی‌گفتگو، بی های و هو
برای حسن لباس می‌بافت

فصل زمستون که رسید بارون اومد، برف بارید
حسنی ما، لباسو پوشید خرامون اومد میون میدون
حیوونا شاد و خندون
خانمی گفت: لباس حسن عالی شده قشنگ‌تر از قالی شده
پیشیه می‌ گفت:‌ لباس حسن قشنگه مثل پوست پلنگه
ببعی می‌ گفت: بع، سرده هوا، نع
اما حسن، لباس به تن، خنده به لب
شونه شو داده بود عقب
میون برف بارون قدم می‌زد تو میدون
ننه‌ ش می‌ گفت: ننه حسنی ماشالله چشم نخوری ایشالله

متن شعر حسنی نگو یه دسته گل (متن شعر حسنی میایی بریم حموم)

توی ده شلمرود

حسنی تک و تنها بود

حسنی نگو بلا بگو

تنبل تنبلا بگو

موی بلند روی سیاه

ناخن دراز واه واه واه

نه فلفلی نه قلقلی

نه مرغ زرد کاکلی

هیچکس باهاش رفیق نبود

تنها روی سه پایه نشسته بود تو سایه

باباش میگفت: حسنی میای بریم حموم؟

نه نمیام نه نمیام

سرتو می خوای اصلاح کنی؟

نه نمی خوام نه نمی خوام

کره الاغ کدخدا

یورتمه می رفت تو کوچه ها

الاغه چرا یورتمه میری؟

دارم میرم بار ببرم

دیرم شده عجله دارم

الاغ خوب و نازنین

سر در هوا سم بر زمین

یالت بلند و پرمو

دمت مثال جارو

یک کمی به من سواری میدی؟

-نه که نمیدم

چرا نمیدی؟

واسه اینکه من تمیزم

پیش همه عزیزم اما تو چی؟

موی بلند روی سیاه

ناخن دراز واه واه واه!

غاز پرید تو استخر

تو اردکی یا غازی؟

من غاز خوش زبان

میای بریم به بازی؟

نه جانم

چرا نمیای؟

واسه اینکه من

صبح تا غروب

میون آب کنار جو

مشغول کار شستشو

اما تو چی؟

موی بلند روی سیاه

ناخن دراز واه واه واه

در وا شد و یه جوجه

دوید و اومد تو کوچه

جیک جیک کنان

گردش زنان

اومدو اومد پیش حسنی

جوجه کوچولو

کوچول موچولو

میای با من بازی کنی؟

مادرش اومد قدقدقدا

برو خونتون تو رو به خدا

جوجه ریزه میزه

ببین چقد تمیزه؟

اما تو چی؟

موی بلند روی سیاه

ناخن دراز واه واه واه

حسنی با چشم گریون

پا شد و اومد تو میدون:

آی فلفلی آی قلقلی

میاین با من بازی کنین؟

نه که نمیایم

چرا نمیاین؟

فلفلی گفت:

من و داداشم

و بابام و عموم

هفته‌ای دو بار میریم حموم

اما تو چی؟

قلقلی گفت:نگاش کنین

موی بلند روی سیاه

ناخن دراز واه واه واه

حسنی دوید پیش باباش

حسنی میای بریم حموم؟

میام میام

سرتو میخوای اصلاح کنی؟

میخوام میخوام

حسنی نگو یه دسته گل

تر و تمیز و تپل مپل

الاغ و خروس و جوجه غاز و ببعی

با فلفلی با قلقلی با مرغ زرد کاکلی

حلقه زدن دور حسن

الاغه میگفت:

اگه کاری نداری بریم الاغ سواری

خروسه می گفت:

قوقولی قوقو قوقولی قوقو

هر چی میخوای فوری بگو

مرغه می‌گفت:

حسنی برو تو کوچه

بازی بکن با جوجه

غاز می‌گفت:

حسنی بیا با همدیگه بریم شنا

توی ده شلمرود

حسنی دیگه تنها نبود

متن شعر حسنی شبا زود میخوابه

توی ده شلمرود یک شب مهتابی بود
حسنی توی اتاقش نمیرفت تو رختخوابش
بهونه هاش هی چپو راست
یا شیر میخواست یا آب میخواست
همش به فکر بازی دنبال یک همبازی
خواهر حسن نازدونه جوجه و غاز تو لونه
همگی بودن تو خواب ناز حسنی بیدار با چشم باز
حسنی میری تو رختخواب نه نمیام نه نمیام
برات بخونم ی کتاب نه نمیخوام نه نمیخوام
حسنی بلند شد از جاش رو پنجه پا یواش
رفت تا که دید تو انبار بزی رو کنار دیوار
آهای بز زنگوله پا دو شاخ داری روی هوا
چهار تا سم روی زمین چه شاخی داری آفرین
یکمی به من شیر میدی نه که نمیدم نه که نمیدم
چرا نمیدی واسه اینکه وقت خوابه خورشید که صبح بتابه
بزی میره توی دشت بعد از چرا که برگشت خورده علف شده سیر
میاد با یک بغل شیر آهای شیرو آهای شیر یه شیر خوب با سرشیر

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو