با تعریف زیبایی در روانشناسی آشنا شوید

با تعریف زیبایی در روانشناسی آشنا شوید


منبع: آرگا

7

1402/5/31

22:07


مفهوم زیبایی برای ما جزو مفاهیم مبهم و ناآشنا نیست. همه زیبایی را می ‌بینند و تا حدودی آن را درک می ‌کنند. اما زیبایی از نظر هر شخص متفاوت است و هرکس دیدگاه خاص خودش را نسبت به مفهوم زیبایی دارد. تعریف زیبایی با گذشت زمان تغییر می‌ کند. ما زیبایی را از طریق تصاویر ذهنی خودمان تعریف می ‌کنیم. احتمالا اگر از شما بخواهند زیبایی را تعریف کنید، بلافاصله به یاد چهره شخصی معروف یا یک بازیگر می افتید و یا این که مفهوم زیبایی را به یک منظره زیبا نسبت می دهید. در این مقاله به معنای زیبایی و زیبایی‌ شناسی در قرون مختلف و زمینه ‌های مختلف آن اشاره شده است.

همه انسان‌ ها زیبایی را دوست دارند و در هر جایی به دنبال آن هستند. حس زیبایی‌ شناسی یکی از احساسات مشترکی است که همه ما آن را به شیوه‌ های مختلفی درک و تجربه می ‌کنیم. با این که این احساس میان انسان‌ ها مشترک است، دیدگاه، تعاریف و مصادیق هر شخص در خصوص مفهوم زیبایی با شخصی دیگر کاملا تفاوت دارد. به همین خاطر است که قادر به پیدا کردن یک تعریف واحد و مشخص برای زیبایی نیستیم.

گاهی اوقات با دیدن یک نقاشی زیبا شگفت ‌زده می ‌شویم. گاهی با شنیدن یک موسیقی به وجد می آییم و گاهی نیز یک فیلم سینمایی را تا مدت ‌ها به خاطر می ‌سپاریم. اما درک این زیبایی چگونه اتفاق می افتد؟‌ آیا درک و تعریف همه ما از زیبایی یکسان است؟ آیا زیبایی در نگاه ما وجود دارد یا این که در بیرون است و ما تنها آن را حس می ‌کنیم؟ به عبارت دیگر آیا ما زیبایی را می‌ فهمیم یا آن که فهم خودمان را از زیبایی درک می ‌کنیم؟ نگاه علم و فلسفه به زیبایی چگونه است؟ در ادامه مطلب به دنبال پاسخ به سؤالاتی از قبیل خواهیم بود.

نظر علم درباره زیبایی چیست؟

بدون تردید علوم تجربی به دنبال ارائه تعریفی از زیبایی نیستند. این علوم بیشتر به دنبال چگونگی واکنش ما نسبت به زیبایی‌ می باشند. به طور مثال یکی از پرسش ‌هایی که در علم مطرح شده این است که وقتی ما با پدیده زیبایی روبرو می ‌شویم، بدن و مغز ما چه واکنشی به آن نشان خواهند داد.

پرفسور سمیر زکی عصب‌ شناس، در این خصوص می ‌گوید: «وقتی به چیزی نگاه می ‌کنیم و آن را زیبا می‌ یابیم، ناحیه ‌ای در جلوی مغز ما فعال می ‌شود. این ناحیه که قشر اوربیتوفرونتال داخلی نامیده می ‌شود، با احساس لذت و پاداش مرتبط است. به طوری که دیدن چیزی زیبا مثل محرک‌ های لذت عمل می ‌‌کند.» از سوی دیگر شنیدن چیزی که آن را زیبا ارزیابی می‌‌ کنیم نیز همین تأثیر را بر مغز ما خواهد داشت. پس از نظر علمی تفاوتی میان اشکال مختلف زیبایی وجود ندارد. همه آن ها واکنش‌ های فیزیولوژیک مشابهی در ما ایجاد می ‌‌کنند.

نکته دیگری که زکی به آن اشاره می ‌کند، شدت زیبایی است. هر چقدر چیزی که با آن روبرو می‌ شویم زیباتر باشد، فعالیت آن قسمت مغز هم بیشتر و شدید‌تر خواهد بود. آیا ما به نقطه مقابل زیبایی، یعنی زشتی‌ نیز همین واکنش را نشان می دهیم؟ پاسخ مثبت است. هنگام رویارویی با چیزی که زشت تصور می کنیم، آمیگدال مغز ما فعال ‌تر خواهد شد. این همان قسمتی است که با ترس و خشم در ارتباط است. انگار که ما به دنبال فرار از پدیده های زشت اطراف خود هستیم.

روانشناسی زیبایی

نظر علم روانشناسی در خصوص زیبایی چهره چیست؟

بسیاری از ما بر این باور هستیم که تعریف زیبایی چهره فیلم‌ های سینمایی، تصاویر اینستاگرامی و در یک کلام کلیشه‌ های رسانه ‌ای را مبنا قرار می دهد. بسیاری از ما معتقدیم آنچه از صورت زیبا ارزیابی می ‌کنیم، نتیجه آموزه ‌های فرهنگی است که در صورت های مختلف و مشخصی به ما عرضه شده است. این نظریه طرفدارانی دارد و تا حدودی هم درست است. اما تعریف زیبایی صورت برای ما یک مسئله فرهنگی نیست. به صورت کلی همه ما به طور ناخودآگاه بر سر مؤلفه ‌هایی یکسان در خصوص زیبایی چهره توافق داریم! روانشناسان هنگامی که نوزادان و بزرگسالان را مورد بررسی قرار می‌ دادند، به این مسئله پی بردند.

برداشت نوزادان از چهره زیبا

دانشمندان بر این باور هستند که نوزادان هنگام روبرو شدن با چیزی زیبا و جذاب، به آن خیره می‌ شوند. با استفاده از فناوری ردیابی مردمک چشم، دانشمندان نشان دادند که نوزادان ۱۲ تا ۲۴ ماهه جذب تصاویری می‌ شوند که بسیاری از ویژگی‌ های ظاهری مثل اجزای متقارن و عناصر زنانگی در صورت را دارند. واکنش نوزادانی که هنوز هیچ ارتباطی با مسائل فرهنگی نداشتند، مشابه واکنش بزرگسالانی بود که همین تصاویر را دیده بودند. به همین خاطر می توان گفت که عناصری مشابه در تعریف زیبایی صورت نقش دارند. عناصری که ارتباطی با مسائل فرهنگی ندارند که در بزرگسالی با آن ها روبرو می شویم.

بعد از بررسی ‌های به عمل آمده، دانشمندان بسیاری از ویژگی ‌های مشترک را یافته ‌اند که بر قضاوت ما از صورت زیبا اثر می‌ گذارند. این ویژگی‌ ها از تأثیرات فرهنگی فارغ است. به بیان دیگر، بسیاری از ما هنگام مشاهده این ویژگی ‌ها در صورت فرد، او را زیباتر ارزیابی می ‌کنیم. برخی از این ویژگی ‌ها عبارتند از:

  • یکدستی و صاف ‌بودن پوست.
  • لبخند زدن: تقریبا همه افراد چهره‌ های در حال لبخند زدن را زیباتر از چهره‌ های بدون حالت تشخیص داده اند.
  • وجود تقارن در صورت: هنگامی که ما با صورتی مواجه می ‌شویم که هر دو نیمه آن شبیه هستند، آن را زیباتر ارزیابی می ‌کنیم.
  • وجود ویژگی ‌های جنسی ثانویه در صورت: مانند فک بزرگ و ابروهای بزرگتر در مردان و ویژگی ‌های زنانه در صورت زنان.

علم رواشناسی درباره زیبایی

تعریف زیبایی از نظر فلاسفه

قبل از آن که به نظرات برخی فلاسفه در خصوص زیبایی بپردازیم، به مسئله‌ ای که در ادامه مطرح شده است، توجه کنید.

در یک گالری هنری، تابلویی وجود دارد که اثر پیکاسو نقاش معروف است. به‌ مدت ۲۰ سال منتقدان هنری و متصدی گالری از این اثر تعریف و تمجید کرده و ظرافت ‌های هنری آن را مورد ستایش قرار داده اند. تابلو تاکنون به گالری ‌های مختلفی برده شده و قیمت گزافی برای آن تعیین شده است. فرض کنید مشخص شود که این تابلو متعلق به پیکاسو نیست؛ بلکه جعل کم ‌نقصی از اثر اصلی بوده است.

حال این پرسش مطرح می شود که آیا باید ارزش هنری تابلو و هر آنچه را درباره ‌‌اش گفته شده کنار بگذاریم؟ حواستان هست که ظاهر تابلو هیچ فرقی نکرده و هیچ تغییری در آن به وجود نیامده است؟ تنها معلوم شده که این اثر متعلق به پیکاسو نیست! آیا حالا که جعلی ‌بودن اثر اثبات شده است، دیگر آن را زیبا و چشم‌ نواز نمی بینید؟! توصیه می کنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، این پرسش ‌ها را در نظر داشته باشید.

زیبایی ‌شناسی در فلسفه به دنبال درک معنا و مفهوم زیبایی است. این که چه چیزی زیبا است و پدیده زیبا چه ویژگی‌ هایی دارد. هم چنین بررسی درک ما از زیبایی نیز به این حوزه مربوط می ‌شود. چگونه یک فرد پدیده ای را زیبا می داند؟ آیا زیبایی ماهیت و وجود خارجی دارد که ما آن را شناسایی می ‌کنیم یا آن که زیبایی مفهومی ذهنی است و در تفسیر و نگاه ما به پدیده ‌ها آشکار می‌ شود؟ برای آن که بدانید پاسخ شما چگونه شکل گرفته است، خوب است نگاهی به تعریف زیبایی از نظر بزرگان فلسفه بیندازیم.

افلاطون

در نگاه افلاطون، جهانی که در آن زندگی می‌ کنیم واقعیت ندارد، بلکه شکلی از یک جهان غایی و کامل است. نظریه او که به نظریه فرم ‌گرایی در تاریخ فلسفه شهرت دارد، اعلام می دارد که در جهان فرم‌ ها (ایده‌ ها) همه‌ چیز بی ‌نقص و کامل است. این جهان تنها سایه ‌ای از یک جهان کامل است. زیبایی در جهان کامل، امری مستقل از نگاه و بینش ما است. با این تعریف زیبایی از نظر افلاطون، چطور متوجه جهان بی‌ نقص خواهیم شد؟ با یادآوری فرم کامل هر پدیده و هر شی!

مثلا زمانی که به عدالت فکر می ‌کنیم، شکل غایی آن در ذهن ما نقش می‌‌ بندد. حال آنچه در این دنیا رخ می‌ دهد تنها جزئی از آن شکل غایی است. بر  همین اساس وقتی زیبایی یک گل یا غروب خورشید توجه ما را به خود جلب می ‌کند، ما در حال نگاه ‌کردن به تقلیدی از زیبایی مطلق هستیم.

مفهوم و تعریف زیبایی

ارسطو

ارسطو در خصوص زیبایی نظریه ‌ای مشابه نظریه افلاطون دارد. او زیبایی را امری مستقل از نگاه انسان می ‌داند. زیبایی در طبیعت وجود دارد و ما انسان ‌ها به ‌کمک هنر از آن تقلید می ‌کنیم. البته ارسطو برخلاف افلاطون، زیبایی طبیعت را حاصل تقلید از جهان فرم ‌ها نمی ‌‌‌دانست. در نگاه او، هر آنچه ۳ ویژگی را داشته باشد، زیبا است: تناسب، توازن و تقارن.

سنت آگوستین

فیلسوف مشهور دوره قرون وسطا با تأثیرپذیری از نگاه یونانی به زیبایی، آن را به ۲ دسته تقسیم می ‌کرد: خلقت خداوندی و هنر انسان. از نگاه او، خداوند زیبایی مطلق و فرم نهایی است. به همین خاطر هرچه انسان‌ ها در هنرمندی خلاقیت به خرج دهند، محصول دست آن ها از صنع خالق زیبایی کمتری دارد.

کانت

امانوئل کانت، از فلاسفه مشهور تاریخ، در خصوص قضاوت زیبایی معتقد است: «قضاوت درباره زیبایی یک چیز معمولا همراه با احساسات است. احساساتی که نمی ‌توان آن ها را اندازه گرفت. بنابراین زیبایی ‌شناسی واقعی باید قضاوتی خالی از احساسات و تنها بر اساس بررسی دقیق فرم صورت گیرد».

بر مبنای همین استدلال ‌ها، کانت را بنیان ‌گذار فرم‌ گرایی می ‌دانند. فرم‌ گرایی به معنای بررسی یک اثر هنری بر مبنای سبک و فرمی که در آن قرار گرفته است، می باشد. به طور مثال وقتی شعری را بدون توجه به معنی و مفهوم آن و تنها بر اساس کیفیت و تنوع آرایه‌ های ادبی به کار رفته مورد بررسی قرار می دهیم، در حال بررسی فرم اثر هستیم. بنابراین می ‌توان گفت کانت برای زیبایی اصالتی ورای نگاه ما قائل شده بود.

دیوید هیوم

«زیبایی» ویژگی چیزهای مختلف نیست. زیبایی فقط در برداشت ما از یک پدیده وجود دارد. هر ذهنی نیز زیبایی را متفاوت با دیگری تفسیر می ‌‌‌کند. ممکن است یک فرد چیزی را زیبا و دیگری همان پدیده را زشت تلقی نماید. البته هیوم به تعریفی مشترک از زیبایی بین بسیاری از انسان‌ ها معتقد است. اما همین تعریف هم نوعی توافق جمعی میان انسان ‌ها است.

زیبایی از نظر روانشناسی

الکساندر باومگارتن

این فیلسوف آلمانی اولین کسی بود که واژه «زیبایی‌شناسی» را به کار برد و معنای مدرنی برای آن تعریف کرد: حس ‌کردن زیبایی. او مفهوم قضاوت زیبایی بر اساس حواس آدمی را مطرح کرد. در این دیدگاه، برخلاف دیدگاه فلاسفه ‌ای مانند کانت و ارسطو، ما زیبایی را بر مبنای حواس خود مورد درک و قضاوت قرار می دهیم. البته او انسان ‌ها را تشویق می ‌کند که به نقش اخلاقیات در این قضاوت ‌ها توجه کنند و متوجه تأثیر آن ها باشند.

امیدواریم از مطالعه این مطلب نهایت استفاده را برده باشید. در پایان پیشنهاد می کنیم مقالات تعریف عشق، تعریف خوشبختی و تعریف اخلاق را نیز مطالعه فرمایید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو