متن گلایه از خدا؛ جملات گله کردن و شکایت نزد پروردگار

منبع: روزانه

2

1402/9/15

22:08


در این بخش سایت روزانه گلچین متن گلایه از خدا، شکایت نزد خدا و جملات سنگین گله کردن از پروردگار را گردآوری کرده ایم. جملات و متن گله از خدا …

در این بخش سایت روزانه گلچین متن گلایه از خدا، شکایت نزد خدا و جملات سنگین گله کردن از پروردگار را گردآوری کرده ایم.

از هیچ کس گلایه ندارم که شهر را
زیبایی ِ تو این همه دیوانه کرده است
خونم به پای توست که بعد از تو این جنون
در سینه ام انار تو را دانه کرده است…

وقتی با مشکلات مواجه می شوی
به خدا گلایه نکن که چرا من؟
در عوض بگو امتحانم کن…

خــــدایا
همه از تو می خواهند ، بدهی
من از تو می خواهم ، بگیری
خـــــدایا این همه حس دلتنگی را از من بگیر

خداوندا
تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است

متن گلایه از خدا؛ جملات گله کردن و شکایت نزد پروردگار

خدایا
گوش کن به التماسهای من
شرمسارم که با حال مستی به سوی تو کرده ام دست نیاز دراز
مرا گوش کن ، مرا بپذیر که جز تو ندارم قبله ای برای نماز

مطلب مشابه: متن عاشقانه گلایه دار و جملات گله از روزگار و زندگی

شبی در حالت مستی شکایت با خدا کردم
گلایه از زمین و چرخ حکایت از سما کردم
بدو گفتم عذابم می دهی هردم نمی دانم
چه بد گفتم به این مردم کجا یارب خطا کردم

مکالمه های کوتاه … کفاف گلایه های بلند مرا نخواهد داد !…
تا کی سلام کنیم ؟… حال هم را بپرسیم ؟… و به هم دروغ بگوییم که خوبیم ؟!…
دروغ هایمان از سیم های تلگراف… و کوهها و دشت ها عبور کنند… و صادقانه به هم برسند !…
ما فقط … دروغهایمان به هم می رسد !…
من خوب نیستم !!! اصلا …

متن گلایه از پروردگار

خدایا
در  2 راهی زندگی ام تابلوی راهت را محکم قرار بده ، نکند که با نسیمی راهم را کج کنم !

چگونه استـــ حال من…
با غمـــ ها می سازمــــ…
باکنایه ها می سوزمــــــــــ…
به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ…
لبخندی تـــلخـــــــ….
خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا…
می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ…
از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی
فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر
فقط یک قبـــــــــــــــر…
در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ
خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ…

مطلب مشابه: متن بیو غمگین گلایه دار و بهترین جملات غمگین زندگی کوتاه برای بیوگرافی

متن گلایه از خدا؛ جملات گله کردن و شکایت نزد پروردگار

پریشانم،
چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟!
مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی
خداوندا!
اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای ‌تکه نانی
‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌
و شب آهسته و خسته
تهی‌ دست و زبان بسته
به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرماخیز تابستان
تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌
و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی‌ بشر گردی‌
ز حال بندگانت با خبر گردی‌
پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت
خداوندا تو مسئولی
خداوندا
تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است

جملات شکایت از خداوند

پروردگارا…
تمامِ گلایہ هایےکـه درسرم هست ده‌هاکتاب مے‌شود،
امّا تمام چیزےڪہ دردلم هست،
فقط دو ڪلمہ است شکرت وسپاس

مطلب مشابه: متن سنگین خودم و خدای من و جملات با معنی خدا با منه

خدا ازت گله دارم
جواب من را نمیدی
حرف باهات خیلی زدم
اما انگار نشنیدی؟
امروز میخوام دیکه باهات
اتمام حجت بکنم
یا باز برام زنده بشی
یا اینکه من حجرت کنم

گر هم گله ای هست، دگر حوصله ای نیست……

چقدر زمونه بی وفاست
نمی دونم خدا کجاست
یکی بیاد بهم بگه کجای کارم اشتباست ؟
گاهی می خوام داد بکشم اما صدام در نمیاد
بگم آخه خدا چرا دنیا به آخر نمیاد ؟

خطا از من است ، می دانم …
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نعبد “
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین “
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم …
خدایا….
رهایم نکن …..

مطلب مشابه: جملات شکرگزاری مثبت کوتاه و بهترین متن های تشکر روزانه از خداوند

دلم گرفته از این روزگار بحرانی
دلم گرفته خدایا نگو نمی دانی

زمین که ارثیه ی اشتباه آدم بود
دوباره پر شده از نقشه های شیطانی

چقدر مانده که دنیا به آخرش برسد
برای دلهره ی ما کجاست پایانی

صدای همهمه ی باد هرزه می پیچد
درون کوچه ی آباد ِ رو به ویرانی

نگو برای پریدن هنوز فرصت هست
شکسته بال و پرِ من خودت که می دانی

ببخش اگر غزلم از گلایه لبریزست
اگرچه مطمئنم که غزل نمی خوانی

هاله محمودی

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو