این روزها، “واکسیناسیون” به موضوعی بحثبرانگیز تبدیل شده است. مخالفان واکسیناسیون سعی میکنند آدمها را از انجام این کار باز دارند، در حالیکه دولتها اصرار میکنند آدمها را متقاعد کنند که این آمپولهای کوچک کاملا بیخطر هستند.
از برخی جهات، هر دو طرف اشتباه میکنند. کودکانی که واکس نزدهاند همیشه باید برای نجات زندگیشان در برابر بیماریهای قابل پیشگیری مبارزه کنند، و از طرفی دیگر، واکسنها ممکن است باعث بروز وضعیتهای نامطلوبی بشوند.
از موضوع کودکانی که از مدرسه اخراج شدهاند گرفته تا گروههای مخفی که فعالانه در حال از بین بردن اعتماد عمومی دربارهی واکسن هستند، هیچ یک از مسائل مربوط به واکسیناسیون ساده به نظر نمیرسد. ولی با تمام این شرایط، واکسن، با تمام خوبیها و بدیهایاش، ممکن است به طور اتفاقی باعث پیشگیری از دیابت نوع ۱ شود.
کاهش اعتماد به واکسن
در ۲۰ سال گذشته، واکسیناسیون را به عنوان عاملی میشناختند که باعث پیشگیری از ۷۳۲۰۰۰ مورد مرگ و میر، و همچنین پیشگیری از ۲۱ میلیون مورد بستری کودکان در بیمارستان شدهاست. به رغم این آمار، در دههی اخیر شاهد کاهش اعتماد عمومی نسبت به واکسیناسیون بودهایم.
طبق نتایج یک نظرسنجی در ۲۰۱۸، هفتاد درصد از آمریکاییها هنوز کودکانشان را برای واکسن زدن نظر پزشک میبرند. ۷۰ درصد رقم خوبی است، ولی این رقم در گذشته ۸۰ درصد بود. همچنین، آمار آدمهایی که واکسن زدهاند و باور دارند به طور کامل از فواید آن بهرهمند شدهاند نیز به اندازهی قابل توجهی حدود ۱۶ درصد کاهش یافته است.
لازم به ذکر است، بیش از نیمی از آدمهایی که در این نظرسنجی شرکت کرده بودند، از دریافت واکسن آنفولانزا خودداری کردند. حدود ۴۸ درصد نیز به واکسیناسیون اعتماد نداشتند، و ۲۶ درصد نیز معتقد بودند این کار بیهوده است.
پژوهشگران معتقدند رسانههای اجتماعی ضد واکسیناسیون و همچنین، اطلاعات نادرست نقش مهمی در کاهش اعتماد عمومی به واکسن بازی کردهاند، ولی عدم ارتباط شفاف میان سازمانهای بهداشت و درمان با عموم مردم نیز موثر بوده است.
ولی این کاهش اعتماد ناشی از برخی اتفاقات دیگر نیز بودهاست. در ۲۰۰۴، طبق ادعای مراجع پزشکی سرخک در ایالات متحده ریشهکن شد. ولی در ۲۰۱۴، ناگهان حدود ۶۷۷ مورد سرخک در ۲۷ ایالت مانند قارچ ظاهر شدند.
رباتها و پستهای مجازی
موضوع واکسن همچنان به عنوان یک موضوع بحثبرانگیز و آتشین شناخته میشود. در ۲۰۱۸، پژوهشگران دریافتند، رباتها و پستهای مجازی با نیات پلیدانه به دنبال کاهش اعتماد عمومی به واکسیناسیون هستند.
مطالعهای در مورد هزاران کامنت توییتری از جولای ۲۰۱۴ تا سپتامبر ۲۰۱۷ به عمل آمد. طی این مطالعه، پژوهشگران تا حد امکان سعی کردند عناصر بد را از حسابهای توییتری واقعی جدا کنند.
تشخیص شمار واقعی توییتهایی که در دنیای تاریک اینترنت ایجاد میشوند، غیرممکن است، ولی پژوهشگران با بررسی همان تعداد شناسایی شده دریافتند، اینگونه کاربران ۷۵ درصد بیشتر از سایر کاربران دربارهی واکسیناسیون کامنت گذاشتهاند.
این آدمها اطلاعات نادرست منتشر میکنند، با موافقان واکسیناسیون به شدت برخورد میکنند، و کاربران را فریب میدهند و به سایتهای دیگر میفرستند. همچنین، به نظر میرسد برخی رباتها نیز به گونهای برنامهنویسی شدهاند که فالوورها را به کلیک کردن لینکها و آگهیهایی ترغیب کنند که حاوی بدافزار هستند.
پستهای مجازی نیز از هر دو طرف (مخالفان و موافقان واکسن) حمایت میکنند، ولی همین مسئله باعث ایجاد اختلاف میشود.
به نظر میرسد، بیشتر مباحث متداول اختلافافکن غالبا برای در هم شکستن اعتماد عمومی به واکسیناسیون ایجاد میشوند؛ این افراد معمولا به طور کامل میدانند که این تلاشها با افزایش خطر ایجاد بیماریهای عفونی میتواند سلامت عمومی را به خطر بیندازد.
اتان لیندنبرگر
اتان لیندنبرگر در خانوادهای متولد شد که با واکسیناسیون مخالف بودند. پژوهشهای شخصی لیندنبرگر، وی را متقاعد کردند که فواید واکسن برای سلامتی حقیقت دارد. اتان، به محض رسیدن به هجده سالگی، به ادارهی بهداشت اوهایو مراجعه کرد و برای نخستین بار مایهکوبی انجام داد.
در ۲۰۱۹، در جلسهی سنای آمریکا به بحث دربارهی شیوع سرخک در شمال غربی پسیفیک پرداخته شد. این نوجوان، اتان لیندنبرگر، به سنا دعوت شد تا داستاناش را دربارهی واکسیناسیون برای سناتورها تعریف کند.
به گفتهی لیندنبرگر، مادرش تحت تاثیر افکار ضد واکسیناسیون در اینترنت قرار گرفته است؛ این افراد تئوریهای توطئه را در میان یکدیگر گسترش میدهند، و به جای اعتماد به علم و متخصصان پزشکی، اطلاعات نادرست را باور میکنند.
پدر اتان نظرات پسرش را پذیرفت. ولی مادر وی واکنش بدی نشان داد، و اعتقاد داشت که پسرش با این مخالفت به وی بیاحترامی کرده است.
از نظر اتان، وی درک میکند که تصمیم مادر و پدر در مخالفت با واکسیناسیون به خاطر نگرانیشان از سلامت پسرشان بوده است، و نه از سر بدخواهی. با وجود این، وی معتقد است آنهایی که اطلاعات نادرستی دربارهی ارتباط میان واکسیناسیون و ابتلا به اوتیسم و آسیب مغزی منتشر میکنند، باعث میشوند مادران و پدران به اشتباه دچار نگرانی شوند.
پرونده ابتلا به کزاز در ایالت اورگان
مخالفت علیه واکسیناسیون حتی میتواند تا حدی پیش برود که خطرات جانی کاملا مشهود شوند. در ۲۰۱۷، خانوادهای در ایالت اورگان ایالات متحده دچار همین وضعیت شدند. پیشانی پسر شش سالهی این خانواده صدمه دید؛ زخم این پسر را داخل خانه شستشو دادند و بخیه زدند. با اینحال، باکتری کلوستریدیوم تتانی زخم را آلوده کرده بود.
این اتفاق، نخستین مورد ابتلای یک کودک به کزاز، ظرف بیش از سه دهه، در ایالت اورگان بود. حدود شش روز بعد از صدمه دیدن پیشانی کودک، ماهیچههایاش به طور غیر قابل کنترلی به لرزش افتادند، و ماهیچههای آروارهاش شروع به قفل شدن کردند.
تنها زمانی مادر و پدر این کودک اقدامات درمانی را آغاز کردند که وی دیگر نمیتوانست دهاناش را باز کند و به درستی نفس بکشد. کودک را با هواپیما به بیمارستان رساندند و وی در حالی تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفت که با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکرد.
بعد از ۴۷ روز، این کودک به اندازهای بهبودی یافت که وی را به بخش عادی منتقل کردند. مدت بستری این کودک هشت هفته بود که شامل اقدامات توانبخشی برای به دست آوردن قدرت لازم برای راه رفتن نیز شد.
کزاز نوعی بیماری عصبی ماهیچهای مرگبار است که به سادگی به وسیلهی مجموعهای از پنج مرحله واکسیناسیون قابل پیشگیری است. وقتی که این پسر را به بیمارستان رساندند، نخستین مرحله از واکسن را به وی تزریق کردند. مادر و پدر این کودک در وضعیتی که فرزندشان تقریبا مرده بود نیز با تزریق چهار واکسن دیگر مخالفت میکردند.
واکسن آنفلوآنزا و نارکولپسی
بسیاری از مردم اروپا برای پیشگیری از مواجهه با آنفولانزای خوکی (H1N1) تصمیم گرفتند واکسن آنفولانزا بزنند. این واکسن که Pandemrix نام داشت، در ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ مورد استفاده قرار گرفت. به سرعت و به شکل عجیبی مواردی از نارکولپسی گزارش شد.
بیمار مبتلا به نارکولپسی در طول روز دچار خوابآلودگی شدید میشود، و در برخی موارد “حملات خواب”به سراغاش میآید؛ در این شرایط، بیمار به طور ناگهانی به خواب میرود. این حملات معمولا کوتاه مدت هستند، ولی اگر هنگام رانندگی یا بالا رفتن از پلهها ایجاد شوند، میتوانند فاجعهبار باشند.
طبیعتا، واکسن Pandemrix جمعآوری شد. هنگامی که پژوهشگران دربارهی ارتباط میان این واکسن و نارکولپسی تحقیق میکردند، دریافتند این واکسن حاوی یک پروتئین ویروسی است.
این مادهرفتار یکی از گیرندههای موجود در مغز را تقلید میکرد که پیش از این نیز در برخی افراد – آنهایی که بعد از دریافت واکسن دچار نارکولپسی شده بودند – با اختلال خواب در ارتباط بوده است.
همچنین، این مطالعه نشان داد، آدمهایی که به طور ژنتیکی در برابر نارکولپسی آسیبپذیر هستند، در چنین مخمصهای گرفتار میشوند – احتمال ابتلا به آنفولانزا یا احتمال ابتلا به نارکولپسی.
همچنین، این پروتئین ویروسی ممکن است در اثر ابتلا به آنفولانزا نیز برای فرد مشکلساز شود؛یعنی در این افراد، احتمال ابتلا به نارکولپسی در اثر آنفولانزا بیشتر از استفاده از واکسن Pandemrix است.
واکسن مرموز آبله
بیماری آبله برای قرنها به طور جدی جان انسانها را به خطر میانداخت. در ۱۷۹۶، یک پزشک انگلیسی به نام ادوارد جنر با دختری به نام سارا نلمز مواجه شد که شیر گاو میدوشید. وی متوجه شد دستهای این دختر و همکاراناش دچار آبلهی گاوی شدهاند، ولی خودشان به علائم خطرناک آبله مبتلا نشدهاند.
ادوارد جنر، طی یک حرکت ناامیدانه و در عین حال غیر اخلاقی، کمی از چرک زخمهای دست سارا نلمز را برداشت و به پسر هشت سالهای به نام جیمز فیلیپ تزریق کرد. سپس، یک دوز کامل از ویروس آبله را نیز وارد بدن این کودک کرد.
در کمال تعجب همگان، این کودک سالم ماند. به این ترتیب، این واکسن از حیوانات مبتلا به آبلهی گاوی تهیه شد؛ و سرانجام در ۱۹۸۰، بیماری آبله به طور کامل ریشهکن شد.
هنگامی که پژوهشگران امروزی سعی کردند به چگونگی تکامل این واکسن پیببرند، متوجه شدند نسخهی اولیهی این واکسن مشابهی آبلهی گاوی نبوده است؛ بلکه ظاهرا، جایی در طول این فرایند، آبلهی اسبی نیز وارد این گونهی ویروسی شده است.
این مسئله باعث بروز نگرانی شد. دنیای امروز نیز در برابر شیوع آبله آسیبپذیر است، مگر اینکه دانشمندان بتوانند پرده از راز تکامل ویروسی، حیوانات درگیر در این مسئله، و فرایند تولید واکسن بردارند. دو آزمایشگاه وجود دارند که حاوی آخرین ویروس آبله هستند، و یک تصادف یا بیوتروریسم میتواند باعث شیوع گستردهی این بیماری شود.
واکسن سرخک و تشنج
در ۲۰۱۳، یک مطالعه حقیقت ناخوشایندی را دربارهی واکسن سرخک کشف کرد. هنگامی که کودکان به موقع واکسن دریافت میکردند، احتمال ابتلا به اثرات نامطلوب این واکسن در آنها به حداقل میرسید.
توصیه میشود نخستین مرحلهای واکسن سرخت برای نوزادان، بین ۱۲ الی ۱۵ ماهگی انجام شود. کودکانی که در ۱۶ الی ۲۳ ماهگی واکسن دریافت میکردند، خطر ابتلا به تشنج در آنها افزایش مییافت.
این تشنج که به تشنج ناشی از تب مشهور است، در اثر تب ناشی از واکسن ایجاد میشود. هر دو گروه – گروهی که به موقع واکسن دریافت میکنند، و گروهی که با تاخیر واکسن دریافت میکنند ظرف چند هفته بعد از مایهکوبی علیه سرخک در معرض خطر ابتلا به تشنج ناشی از تب قرار دارند.
متخصصان نمیتوانند توضیحی دربارهی ارتباط میان واکسن و تشنج، و همچنین دلیل اینکه چرا احتمال خطر تشنج کودکان در ماههای بالاتر ۶.۵ برابر افزایش مییابد، ارائه دهند.
متاسفانه، بسیاری از مادرها و پدرها کودکانشان را در گروه پرریسکتر قرار میدهند. مادرها و پدرها به دلیل ترس از انجام چند تزریق پی در پی، طی یک دورهی کوتاه، معمولا واکسیناسیون کودکانشان، از جمله واکسن سرخک، را به تاخیر میاندازند. برخلاف ترس و نگرانی بسیاری از خانوادهها، پزشکان اصرار دارند مجموعهی واکسیناسیون نمیتواند سلامت دستگاه ایمنی بدن کودکان را به خطر بیندازد.
قانون لورنزین
دولت ایتالیا در ۲۰۱۹ قانون لورنزین را تصویب کرد. طبق این قانون، تمام کودکان شش سال به پایین باید واکسنهای فلج اطفال، سرخک، آبله مرغان، سرخجه، و اوریون را دریافت کرده باشند.
چنانچه مادر یا پدر کودک نتواند مدارک دریافت واکسن را ارائه دهد، ممکن است ۵۰۰ یورو (۵۶۰ دلار) جریمه شود، و کودک وی از رفتن به مدرسه محروم بماند. با این حال، کودکان بزرگتری که واکسن دریافت نکردهاند، میتوانند به مدرسه بروند، ولی مادر یا پدرشان به دلیل فرستادن این کودکان به مدرسه باید جریمه پرداخت کنند.
به رغم تصویب این قانون و جریمهها، تا زمان اتمام این ضربالاجل در ماه مارس، بسیاری از خانوادهها از اجرای این قانون سر باز زدند. تنها در بولونیا، ۵۰۰۰ کودک واکسنهای مجددشان را دریافت نکردند، و ۳۰۰ کودک نیز از حضور در شیرخوارگاهها و مهد کودکها منع شدند.
قانون لورنزین قانون بیفکرانهای نبوده است. پیش از تصویب این قانون، سرخک به طور ناگهانی شیوع یافته بود وآمار واکسیناسیون در ایتالیا به کمتر از ۸۰ درصد رسیده بود. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، برای پیشگیری از تبدیل بیماریها به یک بیماری همهگیر، آمار ۹۵ درصدی برای واکسیناسیون قابل قبول است. طبق اعلام مقامات بهداشتی ایتالیا در ماه مارس، قانون لورنزین درصد واکسیناسیون کودکان متولد ۲۰۱۵ به بعد را تا ۹۵ درصد افزایش داده است.
پیشگیری تصادفی از دیابت
روتاویروس (RV) عامل بروز نوعی اسهال مرگبار است. در آغاز قرن جدید، پژوهشگران استرالیایی متوجه شدند، نشانههای ایمنی در دیابت نوع ۱ شباهت عجیبی با روتاویروس دارند. در سالهای بعد، پیوند قویتری یافت شد: این ویروس معمولا باعث میشود دستگاه ایمنی بدن به سلولهای تولید کنندهی انسولین در لوزالمعده حمله کند. این اندام نقش مهمی در بیماری دیابت بازی میکند.
در ۲۰۰۷، استرالیا برنامهای را با استفاده از دو مایع خوراکی جهت مقابله با روتاویروس راهاندازی کرد. این برنامه ارتباطی با پیشگیری از دیابت نداشت، ولی در ۲۰۱۹، دانشمندان دادهها را از یکدیگر تفکیک کردند و به اطلاعات مهمی دست یافتند.
با افزایش آمار تشخیص دیابت نوع ۱ در کودکان در سراسر دنیا، این آمار در استرالیا کاهش یافت. در گروه سنی ۰ تا ۴ سال، این آمار ۱۴ درصد پایینتر آمده بود. گفتنی است، این کاهش ابتلا به دیابت نوع ۱ دقیقا بعد از آغاز برنامهی واکسیناسیون خوراکی روتاویروس اتفاق افتاد.
این موفقیت نقاطی پنهانی نیز دارد. پژوهشگران هنوز نمیدانند آیا این اثر دائمی است یا خیر، و همچنین، آیا میتوان نتیجه گرفت که روتاویروس در تحریک دیابت نوع ۱ نقش مهمی ایفا میکند یا خیر. به علاوه، وقتی برنامهی واکسیناسیون مشابهای در فنلاند اجرا شد، موفقیت مشابهای به دست نیاورد.
فهرست سازمان بهداشت جهانی
در ۲۰۱۹، سازمان بهداشت جهانی (WHO) تازهترین فهرست تهدیدات و سلامت بهداشت جهانی را منتشر کرد. این فهرست شامل تغییرات آب و هوایی، بیماری ایدز، ابولا، و مقاومت به دارو است. شگفتآورترین مورد در این فهرست جنبش ضد واکسیناسیون است. با وجود این، با نگاهی به تاریخ، در مییابیم این مورد آنچنان هم شگفتآور نیست.
در گذشته، بیماریهای عفونی آنچنان آدمها را از بین میبردند که افراد اندکی میتوانستند به قدری زنده بمانند که دچار بیماریهای غیر مسری شوند. این گونهبیماریها غیر عفونی، ولی بسیار خطرناک هستند بیماریهایی از قبیل سرطان، دیابت، و بیماری قلبی.
امروزه خوشبختانه به خاطر وجود واکسن، بیماریهای عفونی البته، به غیر آنفولانزا وجود ندارند. اگر واکسیناسیونی وجود نداشت، تصویر دنیا به گونهی دیگری شکل میگرفت. تخمین زده میشود، سالانه بیش از ۳ میلیون نفر میمیرند. وضعیت امروز و گذشته را که انسانها به سادگی در اثر بیماریهای عفونی میمردند در نظر بگیرید؛ ظهور واکسیناسیون جان میلیونها نفر را نجات دادهاست.
مخالفت با واکسیناسیون میتواند تمام پیشرفتها را در زمینهی مبارزه علیه مرگ و میرهای قابل پیشگیری خنثی کند. تحرکات و شمار آنهایی که واکسیناسیون را با تردید نگاه میکنند یا بیماریهای همه گیر را جدی نمیگیرند، در حال افزایش است. به همین خاطر نیز سازمان بهداشت جهانی این گونه تحرکات را به عنوان تهدیدی جهانی برای سلامت تلقی کردهاست.