گاهی اوقات داشتن حس افسردگی به مراتب خیلی اثر مخرب تری دارد تا دوره هایی که گه گاه افراد در زندگیشان دچار یاس و نا امیدی میشوند، زیرا زمان آن طولانی تر است و اثر مستقیم در کار و فعالیت های روزانه دارد.
در واقع انگیزه درونی در جهت پیشرفت به جلو از بین میرود.
در این جا به چند علائم از افسردگی اشاره میکنیم و ممکن است ابن علائم در تمامی افراد بروز نکند:
- حس غم و ناراحتی در بیشتر ساعات روز و با پایان روز امکان بیشتر شدن آن وجود دارد.
- گوشه گیری و انزوا طلبی
- از دست دادن توجه و علاقه به زندگی و حتی فعالیت های روزمره
- گریه های بی دلیل
- عدم توانایی در لذت بردن و در جمع بودن و صحبت کردن
- عدم توانایی تصمیم گیری صحیح
- حس اضطراب و بی قراری
- پرخوابی یا کم خوابی
- پرخوری و یا کاهش اشتها شدید که منجر به کاهش وزن زیاد میگردد
- کم شدن علاقه به رابطه زناشویی
- عدم اعتماد به نفس (یا کم شدن اعتماد به نفس)
- حس بی کفایتی (این حس به افراد دست میدهد که من به هیچ دردی نمیخورم)
- فکر خودکشی
- فاقد انرژی بودن (هیچ گونه حس و حالی حتی در اول صبح نداشتن)
شاید شما متوجه نشوید که چگونه افسردگی در شما اتفاق افتاده است ولی با بروز علائم پی به وجودش خواهید برد.
گاهی اوقات تصمیم میگیرید اما بر اثر افسردگی با تصمیم خود مبارزه میکنید و از تنبلی و سستی خودتان گلایه میکنید و برای مبارزه با آن تصمیم میگیرید سخت تلاش کنید و کار و فعالیت کنید، باید بگویم که این روش برای شما فقط افسردگی برای شما به ارمغان خواهد آورد و حتما در این شرایط با یک روانشناس صحبت کنید تا بطور صحیح شما را راهنمایی نماید.
