جملات و صحبت های آموزنده انیشتین برای خوب زندگی کردن

جملات و صحبت های آموزنده انیشتین برای خوب زندگی کردن


منبع: تالاب

1

1402/11/16

12:51


گزیده اي از سخنان شنیدنی و آموزنده آلبرت انیشتین فیزیک‌دان آلمانی را اینجا بخوانید. او […]

جملات و صحبت های آموزنده انیشتین برای خوب زندگی کردن

گزیده اي از سخنان شنیدنی و آموزنده آلبرت انیشتین فیزیک‌دان آلمانی را اینجا بخوانید. او بیشتر، برای نظریه نسبیت و بـه‌ویژه هم‌ارزی جرم و انرژی «E=mc۲ کـه از آشناترین رابطه‌ها در فیزیک بین غیرفیزیک‌دان‌هاست» شهرت دارد.

 

افزون بر این، او در گسترش نظریهٔ کوانتوم و مکانیک آماری سهم بـه‌سزایی داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک را درسال ۱۹۲۱ بـه پاس خدماتش بـه فیزیک نظری و بـه‌ویژه کشف اثر فوتوالکتریک دریافت کرد. او برای کارهای چشم‌گیرش، از بزرگ‌ترین فیزیک‌دانانی اسـت کـه جهان بـه خود دیده‌اسـت.

 

جملات آموزنده انیشتین

جملات و صحبت های آموزنده انیشتین برای خوب زندگی کردن

تخیل قدرتمند است

حکایت اسـت کـه روزی انیشتین وارد کلاس شد و بـه دانشجویان خود گفت: قویترین چیز در جهان چیست؟ بسیاری پاسخ دادند جاذبه. انیشتین گفت آیا جاذبه می تواند هم‌اکنون شـما را بر روی کره ماه ببرد؟ دانشجویان مات و مبهوت بـه انیشتین نگاه کردند، در نهایت انیشتین گفت تخیل قویترین چیز در جهان اسـت. هم‌اکنون چشمان خودرا ببندید و خودتان را در سطح کره ماه تصور کنید. میبینید؟ دریک لحظه و حتی سریع‌تر از سرعت نور بـه ماه رسیدید. پس تخیل قدرتمند اسـت.

 

تمثیل فوق بـه دور از راست یا شایعه بودنش، تمثیل مهمی اسـت کـه بـه ما یادآورد میشود چقدر تخیل مهم اسـت. ما با تخیل کردن متابولیک مغزمان را افزایش داده و ناخودآگاه و حتی خودآگاه ما تحریک شده و درنهایت مغز انسان از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود؛ پس اولین توصیه انیشتین بـه شـما این اسـت کـه تخیل کنید.

 


مطلب مرتبط: سخنان جالب و آموزنده آلبرت انیشتین


 

تخیل قدرتمند است

کنجکاو باشید

انیشتین دریک نقل قول مهم گفته اسـت: من باهوش نیستم فقط کنجکاوم. شاید بسیاری این جمله کـه “من باهوش نیستم” از انیشتین را شکست نفسی تلقی کنند اما حقیقت اسـت کـه او بـه راستی باهوش نبود! با نگاهی بر زندگی این دانشمند پی میبرید کـه انیشتین بـه سختی موفق شد دیپلم بگیرد ودر نوجوانی نمرات بسیار پایینی میگرفت. او حتی گاهی فراموش می کرد کـه ناهار خورده یا نه. پس انیشتین چگونه بـه یک نابغه تبدیل شد؟ او کنجکاو بود! انیشتین عطش دانستن داشت. اصلا مسئله این نبود کـه ریاضی بلد اسـت یا فیزیک؛ مسئله برای انیشتین این بود کـه می خواست بفهمد جهان چگونه کار میکند. او بـه جنگ سخت‌ترین سوالات می‌رفت. پس دریک کلام او نابغه شد چون کنجکاور بود.

 

پشتکار گرانبهاست؛ پشتکار داشته باشید

پشتکار گرانبهاست؛ پشتکار داشته باشید

همان‌ طور کـه نوشتیم انیشتین آن چنان هم باهوش نبود. او حتی در نامه‌اي بـه رابرت اوپنهایمر«پدر بمب اتم» نوشته بود کـه من از حل مسائل ریاضی خوشم نمی آید. اما کاری کـه انیشتین انجام می‌داد، پشتکاری فوق‌العاده بود. او ساعت‌هاي‌ بسیار زیادی را صرف تفکر بر روی مسائل خود میکرد و گاهی تا سالها درگیر ان میشد. خود او گفته اسـت: من هوش خوبی ندارم فقط روی مشکلات زمان زیادی میگذارم. پس پشتکار حرف اصلی اسـت.

 

در لحظه زندگی کنید

در لحظه زندگی کنید

شاید همه ی ما این جمله را شنیده‌ایم کـه در لحظه باید زیست. انیشتین نیز این پیشنهاد را بـه ما می دهد کـه باید در لحظه زندگی کرد. میدانم کـه این مورد سخت اسـت. اما زندگی را یک سفر در نظر بگیرید. ما کل زندگی را بـه مقصدی سفر میکنیم. درست اسـت کـه هدف ما رسیدن بـه مقصد اسـت اما باید در نظر گرفت کـه شاید هیچ وقت بـه مقصد نرسیم. پس چرا نباید از مسیر لذت نبرد؟

 

هیچ ایرادی ندارد که اشتباه کنید

هیچ ایرادی ندارد که اشتباه کنید

آلبرت انیشتین دریک نقل قول مهم گفته: کسی کـه هیچ‌وقت اشتباه نکرده، هیچ‌وقت چیز جدیدی را امتحان نکرده اسـت. انیشتین با همین جمله ساده، چیزهای بسیار زیادی بـه ما می‌آموزد. چراباید از شکست بترسیم؟ مگر میشود همه ی‌چیز برای بار اول نتیجه دهد؟ خب ان‌وقت لذتش بـه چیست؟ بـه قول انیشتین باید اشتباه کرد و اصلا از شکست نترسید مادامی کـه این اشتباه بـه تجربه بیانجامد و این تجربه‌ها در نهایت ما را بـه پیروزی برسانند.

 

دانش همراه تجربه می‌آید

دانش همراه تجربه می‌آید

شاید این جمله از انیشتین بسیار تجربه‌گرایانه بـه نظر برسد و از جایی کـه خود او یک فیزیکدان نظری بود، کلی علامت سوال بـه همراه دارد. اما منظور انیشتین ساده اسـت. ما اشتباه می کنیم و از اشتباهات خود درس میگیریم و درنهایت سعی می کنیم این اشتباهات را تکرار نکرده و رو بـه جلو حرکت کنیم. پس دانش واقعی از اشتباهات فراوان و همچنین درس گرفتن از این اشتباهات بـه دست می آید.

 

به چیزهایی بچسبید که به راستی شیفته آن‌ها هستید

به چیزهایی بچسبید که به راستی شیفته آن‌ها هستید

زندگی یک فرد متشکل از چیزها و حتی کارهای زیادی اسـت. اما مهم این اسـت کـه بـه مواردی بچسبیم کـه بـه راستی شیفته ان‌ها هستیم. دراین شرایط نه خسته می شویم و نه نا امید. خود انیشتین دراین باره نوشته: اگر پرسشی در ذهن داری کـه عمیقا علاقه‌مندی‌ات را بـه خود جلب کرده سالها بـه ان بچسب و هرگز سعی نکن کـه با راه‌حل‌هایي برای مشکلات بی‌اهمیت کـه موفقیت‌هاي‌ ساده برایت بـه ارمغان می‌آورند، خودت را راضی نگه‌داری و اگر در پیدا کردن راه حل شکست خوردی، ناامید نشو.

 

به راستی این جمله از انیشتین چقدر طلایی است.مفید باشید

مفید باشید

انیشتین دریک نقل قول بسیار مهم گفته: همه ی میخواهند موفق و با ارزش باشند، کسی نمی خواهد مفید باشد. بـه راستی این جمله از انیشتین چقدر طلایی اسـت. امروزه ودر این جهان بـه شدت مبتذل همه ی دوست دارند سلبریتی و مشهور باشند. گویی دیگر کسی نمی خواهد برای جامعه و دیگر انسان‌ها مفید باشد. پس در چنین شرایطی مهم اسـت کـه این جمله از انیشتین را جدی گرفته و سعی کنیم مفید باشیم.

 

اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید

اول قوانین را یاد بگیرید بعد بهتر بازی کنید

انیشتین جزو کسانی بود کـه بـه آموزش باور عمیقی داشت. او ادعا می کرد کـه مهم این اسـت نخست خودمان را صرف یاد گرفتن کنیم و بعداً وارد بازی شویم. درست مثل بازی شطرنج. ما نخست باید قوانین و نحوه بازی را یاد گرفته و بعداً وارد بازی شویم. پس اگر بـه دنبال نتیاج بسیار خوب هستید، نخست سعی کنید همه ی‌چیز را راجب بـه کارتان یاد بگیرید.

 

نباید بگذارید سیاستمداران شما را عصبانی کنند

نباید بگذارید سیاستمداران شما را عصبانی کنند

انیشتین کل زندگی خودرا با سیاستمداران دست بـه یقه بود. در جوانی از کشور آلمان گریخت چرا کـه هیتلر بـه دنبال او بود. «بـه دلیل یهودی بودن انیشتین» بعد ها بـه دلیل حمایت از لنین؛ در آمریکا نیز تحت نظر گرفته شده و بسیار از پروژه‌هاي‌ او بـه تعلیق درآمدند. اما هیچ‌یز باعث نشد تا انیشتین متوقف شود. خود او دریک گفت‌وگو تلویزیونی گفت: قطعا در قبال سیاست هنوز بر حسب وظیفه عصبانی می شوم، اما دیگر آنقدرها خونم بـه جوش نمی آید، فقط کمی عصبانی می شوم.

 

آلبرت اینشتین که بود؟

آلبرت اینشتین که بود؟

آلبرت اینشتین در 14 مارس 1879 میلادی در ساعت 11:30 صبح بـه وقت محلی دریک خانواده یهودی در شهر اولم در ورتمبرگ کشور آلمان، واقع در 100 کیلومتری اشتوتگارت به دنیا آمد. پدرش هرمان اینشتین یک فروشنده بود کـه بعد ها یک کارخانه الکتروشیمیایی را تأسیس کرد و مادرش ؛ پولین نی کوچ نام داشت. آن ها در کنیسه اشتوتگارت-باد با یک دیگر ازدواج کردند.

 

پدر آلبرت، هرمان انيشتين كارخانه كوچكی برای توليد محصولات الكترو شيميايی داشت و با كمک برادرش كه مدير فنی كارخانه بود از ان بهره برداری می كرد. گر چه در كار معاملات بصيرت كاملی نداشت.پدر آلبرت از لحاظ عقايد سياسی نيز مانند بسياری از مردم کشور آلمان اگرچه با حكومت پروسی ها مخالفت داشت.

 

آلبرت اینشتین در 14 مارس 1879 میلادی در ساعت 11:30 صبح به وقت محلی در یک خانواده یهودی در شهر اولم در ورتمبرگ آلمان بدنیا آمد

اما امپراطوری جديد کشور آلمان را ستايش می كرد و صدر اعظم ان «بيسمارک» و ژنرال «مولتكه» و امپراطور پير يعنی «ويلهم اول» را گرامی می داشت.مادر انيشتين پالین کوخ نام داشت و خانه دار بود، مادر او قبل از ازدواج زنی بود اهل هنر و صاحب احساساتی كه خاص هنرمندان اسـت و بزرگترين عامل خوشی او در زندگی و وسيله تسلای وی از علم روزگار، موسيقی بود.

 

در زمان تولد، مادر آلبرت بـه خاطر این کـه سر او بسیار بزرگ بودو حالتی عجیب داشت بسیار نگران بود. هرچند کـه با رشد او، کم کم بزرگی سرش کمتر بـه چشم می آمد، اما از عکس هاي‌ او معلوم اسـت کـه سر او نسبت بـه بدنش بزرگ تر بوده اسـت. بـه این ویژگی در افرادی کـه سرهای بزرگی دارند «سربزرگی خوش خیم» گفته می شود کـه هیچ ارتباطی با بیماری یا مشکلات ادراکی ندارد.

 

آلبرت انشتین هرگز کودک اعجوبه اي نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا بتواند حرف بزند و همین پدر و مادرش را بسیار نگران کرده بود.

 

فعالیت های آلبرت انیشتین

فعالیت های آلبرت انیشتین

در زندگینامه آلبرت انیشتین میخوانی کـه او بسیار بـه نوازندگی علاقه مند بودو یادگیری ویولون را از ۵ سالگی آغاز کرد، و این نابغه ي جوان علاقه ي زیادی بـه این ساز پیدا کرده بودو درسال هاي‌ جوانی تا باقی عمرش بـه نواختن ان ادامه داد.

 

اینشتین هم بـه کسب و کار خانوادگیشان ملحق شد اما با ورشکستگی ان ها وادار شدند بـه شمال ایتالیا جا بـه جا شوند ودر آنجا بود کـه انیشتین نوجوان مقاله اي نوشت کـه اکنون بـه عنوان اولین مقاله ي علمی او شناخته می شود. این مقاله بـه بررسی ماهیت اتر می پرداخت، و این فرضیه براساس توصیف چگونگی حرکت نور در فضا بودو انیشتین بعد ها ان را رد کرد. و جالب اسـت بدانید آلبرت انیشتین تا پایان عمر خود بیش از 300 مقاله ي علمی منتشر کرد.

 

انیشتین در سال 1900 با کسب مدرک تدریس فیزیک از دانشگاه پلی تکنیک زوریخ در سوئیس فارغ التحصیل شد.

انیشتین درسال 1900 با کسب مدرک تدریس فیزیک از دانشگاه پلی تکنیک زوریخ در سوئیس فارغ التحصیل شد. او در دروس فیزیک نظری، استعداد قابل توجهی داشت اما نمرات ریاضی اش در ان حد خوب نبود. بعد ها کـه سنش بیشتر شد در مورد این موضوع گفت: برای من دانشجو مشخص نبود کـه دانش پیچیده ي قواعد بنیادین فیزیک، تا این حد با متدهای پیچیده ریاضیات گره خورده اسـت.

 

انیشتن زمانی کـه بـه دلیل تحصیل در دانشگاه پلی تکنیک در زوریخ سوئیس بـه سر می برد با میلوا آشنا شده بود کـه هم دوره اي فیزیک او بود اما هیچ گاه درسش را بـه اتمام نرساند. ان ها درسال 1903 باهم ازدواج کردند. اولین پسر ان ها هانس آلبرت اینشتین نام داشت.

 

انیشتن زمانی که به دلیل تحصیل در دانشگاه پلی تکنیک در زوریخ سوئیس به سر می برد با میلوا آشنا شده بود

اما او حتی باوجود مدرک تدریس فیزیک هم نتوانست در دانشگاهی شروع بـه تدریس کند و از تلاش برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا دست کشید. اما گرفتن مدرک دکترا می توانست در پیدا کردن شغل مناسب بـه او کمک کند اما آلبرت در عوض سال 1903 بـه عنوان کارمند اداره ي ثبت مالکیت معنوی اختراعات در برن کشور آلمان مشغول بـه کار شد. دو سال بعد بود کـه نظریه ي نسبیت خاص خودرا منتشر کرد.

 

آلبرت انیشتین « Albert Einstein » پس از 2 سال کار بـه عنوان کارمند اداره ي ثبت اختراع، در ژورنال معتبر Annals of Physics بـه فاصله ي کمی از هم چهار مقاله ي علمی منتشر کرد.

 

• مقاله ي اول بـه تششع و خصوصیات نور از لحاظ انرژی میپردازد.

• مقاله ي دوم بـه تعیین اندازه ي واقعی اتم می‌پردازد.

• چهارمین مقاله در حال حاضر هنوز یک پیش نویس اولیه بیشتر نیست و نسخه اي از نظریه ي فضا و زمان را در خود دارد.

 


مطلب مرتبط: سخنان بزرگ و ارزنده آلبرت انیشتین


 

مقاله ی دوم به تعیین اندازه ی واقعی اتم می پردازد.

آلبرت مرتباً و هر سال پس از سال دیگر طبق تعالیم کاتولیک تحصیل کرد و از ان لذت فراوان می برد و حتی در مواردی از دروس کـه بـه شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت چنان قوی شد کـه می توانست در هر مورد کـه هم شاگردانش قادر نبودند بـه سؤال هاي‌ معلم جواب دهند او بـه آن ها کمک میکرد.

 

آلبرت انیشتن در 10 سالگی مدرسه ابتدائی را ترک کرد ودر شهر مونیخ بـه مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتکب خطایی میشدند، راه و رسم تنبیه ایشان ان بود کـه باید پس از اتمام درس، تحت نظر یکی از معلمان، در کلاس توقیف شوند و با در نظر گرفتن وضع نابه هنجار و نفرت انگیز کلاس هاي‌ درس، این اضافه ماندن شکنجه اي واقعی محسوب می شد.

 

انیشتین از همان ابتدای تحصیلات و مطالعات علمی، نظریه هاي‌ سنتی را بـه چالش می‌کشید. او معتقد بود فیزیک نیوتنی برای توضیح بسیاری از وقایع طبیعی کافی نیست.

 

در اواخر سال 1905 بود که اینشتین معروف ترین معادله ی خود را نوشت

در اواخر سال 1905 بود که اینشتین معروف ترین معادله ی خود را نوشت

سال 1905 متعاقباً «سال معجزه» ي اینشتین نام گرفت. او پیش از پایان این سال مقاله ي پنجمی منتشر کرد کـه الحاقیه اي بر مقاله ي قبل از خود در مورد نظریه ي نسبیت خاص بود. این الحاقیه رابطه اي تازه میان جرم و انرژی را تعریف می کرد کـه در نهایت شناخته شده ترین معادله ي دنیا را رقم زد: E=mc2.

 

چهار سال بعد در 1909؛ اولین شغل ثابت دانشگاهی اینشتین بـه او پیشنهاد شد. او ابتدا این پیشنهاد را رد کرد.

 

اینشتین درسال 1908 پیشنهاد استادی موقت دانشگاه برن را پذیرفت. با این حال، پس از دو ترم درس دادن، کلاس خودرا تعطیل کرد، زیرا تعداد شرکت کنندگان در ان بـه یک نفر رسیده بود. سال بعد یعنی 1909 اولین شغل ثابت دانشگاهی استاد تمام در دانشگاه زوریخ بـه آلبرت اینشتین پیشنهاد شد. او در ابتدا ان را رد کرد، چون درآمد ان کمتر از حقوق کارمندی اش در اداره ي ثبت اختراعات بود. دانشگاه زوریخ پیشنهاد حقوق بیشتری را مطرح کرد کـه در نهایت مورد پذیرش اینشتین قرار گرفت.

 

ازدواج و فرزندان آلبرت و میلوا اینشتین، سال ۱۹۱۲

ازدواج و فرزندان

آلبرت و میلوا اینشتین، سال ۱۹۱۲

آلبرت و السا اینشتین، سال ۱۹۲۱

 

ازدواج دوم آلبرت و السا اینشتین، سال ۱۹۲۱

درسال ۱۹۸۷ مکاتبات میان اینشتین و میلوا ماریچ کشف و منتشر شد. این مکاتبات نشان می‌داد کـه ان دو، دختری بـه‌نام لیزرل[m] داشته‌اند کـه در اوایل سال ۱۹۰۲ متولد شده بودو با مادرش میلوا درکنار پدربزرگ و مادربزرگش در نووی ساد زندگی می‌کرده‌اسـت. میلوا بدون فرزندش، بـه سوئیس بازگشت فرزندی کـه نام واقعی و سرنوشتش نامعلوم اسـت.

 

از محتویات نامه اینشتین در سپتامبر ۱۹۰۳ برمی‌آید کـه ان دختر یا بر اثر بیماری مخملک در خردسالی درگذشته‌اسـت یا وی را بـه خانواده‌اي برای فرزندخواندگی واگذار کرده‌اند.اینشتین و ماریچ در ژانویه سال ۱۹۰۳ ازدواج کردند. در ماه مه سال ۱۹۰۴ پسر ان‌ها هانس آلبرت اینشتین، در برن سوئیس بـه‌دنیا آمد.

 

دومین پسر ان‌ها، ادوارد در ژوئیه ۱۹۱۰ در زوریخ متولد شد. آلبرت و میلوا در آوریل ۱۹۱۴ بـه برلین کوچ کردند اما زمانی کـه میلوا متوجه رابطه عاشقانه اینشتین با دخترخاله خود، اِلسا شد با فرزندانش بـه زوریخ بازگشت. پس از پنج سال زندگی جدا از یک دیگر، سرانجام ان‌ها در ۱۴ فوریه ۱۹۱۹ از یک دیگر طلاق گرفتند.

 

ادوارد در ۲۰ سالگی مبتلا بـه شیزوفرنی تشخیص داده شد. مادرش میلوا، از او مراقبت میکرد ودر این دوران چندین مرتبه وی را در آسایشگاه بستری کردند. پس از مرگ میلوا، او برای همیشه بستری شد.در نامه‌هایي کـه درسال ۲۰۱۵ آشکار شدند اینشتین بـه ماری وینتلر کـه زمانی بـه او علاقه داشت در مورد ازدواجش با میلوا و همچنین احساس زیادش بـه ماری گفته بود.

 

اینشتین، این نامه را درسال ۱۹۱۰ و زمانی کـه میلوا ماریچ، دومین پسر خودرا باردار بود نوشت. او دراین نامه گفته‌اسـت: «من هر لحظه بـه تو فکر می کنم با همه ی قلبم فکر می کنم و «از این‌کـه، شرایط ما بـه این‌جا رسید» مانند هر مرد دیگری غمگینم.» او همچنین در مورد «عشق گمراه کننده» «میلوا ماریچ» و زندگی از دست رفته‌اي کـه می‌توانست با اولین معشوقه‌اش، ماری داشته باشد سخن گفته‌اسـت.

 

در سال ۱۹۱۹ و پس از جداشدن از میلوا ماریچ، آلبرت اینشتین با دخترخاله خود السا لوونتال که از سال ۱۹۱۲ با او در رابطه عاشقانه به‌سر می‌برد ازدواج کرد

درسال ۱۹۱۹ و پس از جداشدن از میلوا ماریچ، آلبرت اینشتین با دخترخاله خود السا لوونتال کـه از سال ۱۹۱۲ با او در رابطه عاشقانه بـه‌سر میبرد ازدواج کرد.درسال ۱۹۳۳ ان‌ها بـه ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند. درسال ۱۹۳۵ مشخص شد کـه اِلسا مبتلا بـه مشکلات قلبی و کلیوی اسـت. او در نهایت درسال ۱۹۳۵ درگذشت.

 

درسال ۱۹۲۳ اینشتین عاشق منشی خود، بتی نیومن[n] شد کـه از اقوام یکی از دوستان نزدیکش بـه نام هانس موشام[o] بود. دریک مجموعه نامه کـه توسط دانشگاه عبری اورشلیم درسال ۲۰۰۶ منتشر شد.

 

اینشتین شش زن را توصیف کرده‌اسـت کـه در حالی کـه ماری همسر وی بوده، او با ان‌ها زمانی را طی کرده و از جانب ان‌ها هدیه دریافت کرده کـه مارگارت لیباخ[p] «یک زن بلوند استرالیایی»؛ استلا کاتزنلنبوگن[q] «زنی مرفه و دارای تجارت گل»؛ تونی مندل[r] «یک بیوه مرفه یهودی» و اتل میچانوسکی[s] «یک زن برجسته اهل برلین» از جمله ان‌ها بودند.

 

اینشتین پس از مرگ همسر دومش السا، بـه‌مدت کوتاهی وارد رابطه‌اي با مارگاریتا کوننکوا[t] شد. او یک جاسوس روس بودو اینشتین از این موضوع اطلاع نداشت. همچنین کوننکوا همسر یک مجسمه‌ساز شناخته شده روسی بـه‌نام سرگی کوننکو[u] بود کـه مجسمه برنزی اینشتین واقع در مؤسسه مطالعات پیشرفته را ساخت.

 

شهرت جهانی و جایزه‌ی نوبل

شهرت جهانی و جایزه‌ی نوبل

او حالا باید درستی نظریه ي خودرا اثبات می کرد، از آنجایی کـه نبوغ انیشتین در آزمایشات ذهنی او نهفته بودو علم متعارف را بـه چالش می‌کشید، او باید برای اثبات نظریه ي نسبیت عام خود از طریق آزمایش و مشاهده راهی می یافت.

 

سر فرانک واتسون درسال 1917 برای اینکار راه حلی یافت: اندازه گیری موقعیت ظاهری ستارگانِ نزدیک بـه خورشید. اما اینکار تنها در رویداد نادری مثل خورشیدگرفتگی کامل قابل انجام بود، یعنی زمانی کـه ماه مانع از رسیدن نور خورشید بـه زمین می شود. «بدون خورشید گرفتگی کامل، نور شدید خورشید مانع از رصد ستارگان نزدیک بـه خود می شود.

 

جنگ جهانی دوم و بمب اتم

نظریه ي نسبیت عام اینشتین درسال 1919 مورد آزمایش قرار گرفت؛

البته نه توسط خودش اگر حق با انیشتین بود موقعیت ظاهری ستارگانی کـه در هنگام خورشیدگرفتگی در نزدیکی خورشید قرار می‌گرفتند باید اندکی از موقعیت واقعی شان متفاوت می بود چرا کـه فضازمان باید بـه واسطه ي جاذبه ي خورشید در اطراف ان موج بر میداشت و مسیر نور ستارگان را خم می کرد. در نتیجه موقعیت ظاهری ستاره ي مورد نظر باید اندکی متفاوت بـه نظر میرسید.

 

سر آرتور ادینگتون درسال 1919 این آزمایش را طی یک خورشیدگرفتگی کامل انجام داد و صحت نظریه ي اینشتین را بـه اثبات رساند و وی را یک شبه بـه یک سوپراستار بدل کرد.

 

آخرین سال های زندگی انیشتین

جنگ جهانی دوم و بمب اتم

دهه‌ي 1940؛ دورانی بسیار غم بار برای اینشتین بود. پسرش ادوارد درسال 1930 مبتلا بـه بیماری اسکیزوفرنی شد و تا پایان عمر در بیمارستان روانی بستری شد. درسال 1933 یکی از صمیمی‌ترین دوستان آلبرت یعنی پائول ارنفست دست بـه خودکشی زد و سه سال بعد، همسر او السا از دنیا رفت.

 

فیزیکدانان در پایان این دهه، راهی برای استفاده از فرمول مشهور اینشتین بـه‌منظور ساخت بمب اتم کشف کردند. آلبرت درسال 1920 کمی دراین مورد تحقیق کرده بود؛ اما سریعا احتمال ان را رد کرد. بـه هرحال در خلال سال‌هاي‌ 1938 تا 1939؛ دانشمندانی هم چون اوتو هان، فریتز استراسمن، لیز مایتنر و اوتو فریش، بـه این نتیجه رسیدند کـه شکافتن اتم اورانیوم، مقدار بسیار زیادی انرژی ساطع خواهد کرد. این یافته‌؛ جامعه‌ي جهانی فیزیک رابا شوکی عجیب رو بـه رو کرد.

 


مطلب مرتبط: درس زندگی از دید آلبرت انیشتین


 

انیشتن یک نابغه ی  درجه یک فیزیک

و در پایان

آخرین سال های زندگی انیشتین

این دوران تجسس در نیمه انزوای شهر پرنیستون با اضطراب و اغتشاش آمیخته ‌شده بود. هنوز 10 سال دیگر از زندگی انیشتین باقیمانده بود، لیکن این دوره ده ساله درست مصادف با هنگامی بود کـه عصر بمب اتمی شروع میگردید و بشریت تمرین و آموزش خویش را دراین زمینه آغاز میکرد.

 

بنابر این مسأله واقعی کـه برای او مطرح شد موضوع چگونگی پیدایش بمب اتمی نبود، باوجود این کـه منظور ما در این جا دادن چشم اندازی مختصر از روابط انیشتین با حوادث بزرگ سیاسی آخرین سال هاي‌ زندگی او می باشد، بازهم اگر از دو موضوع اساسی یاد نکنیم همین چشم انداز هم ناقص خواهد بود.

 

شهر پرنیستون واقع در ممالک متحده آمریکای شمالی از زندگی و تفکر و مبارزه دست کشید و از دار دنیا رفت و در گذشت.

یکی از انها نامه مشهور اسـت کـه وی می ‌بایست برای همکاری خود در شوروی سابق بفرستد و دوم شرح وقایعی اسـت کـه در اوضاع و احوال فیزیکدانان آمریکایی، خاصه دانشمندان اتمی، در داخل مملکت خودشان تغییر بسیار ایجاد کرد.

 

مطالعات انیشتین پس از مرگ او نیز برای این دانشمند اسطوره‌اي افتخار آفرینی میکردند. درسال 1993 بـه خاطر کشف امواج گرانشی کـه توسط اینشتین پیش‌بینی شده بودند، جایزه‌ي نوبل بـه او اهدا شد. درسال 1995؛ جایزه‌ي نوبل بـه تحقیقاتی در مورد کشف چگالش بوز-اینشتین اهدا شد. 

 

اکنون می‌توانیم بـه صورت شایسته تری همه ی انچه را کـه گه گاه موجب تیره شدن پایان زندگی وی می شد مشاهده کنیم و سرانجام روز هجدهم آوریل 1955 بزرگ ترین دانشمند و متفکر قرن بیستم، پیغمبر صلح و حامی و مدافع محنت دیدگان جهان، مردی کـه احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه ی‌ مردان جهان بوده اسـت، در شهر پرنیستون واقع در ممالک متحده آمریکای شمالی از زندگی و تفکر و مبارزه دست کشید و از دار دنیا رفت ودر گذشت.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو