زندگینامه حضرت ایوب (ع) و آشنایی با داستان های سخت و زیبای زندگی وی

زندگینامه حضرت ایوب (ع) و آشنایی با داستان های سخت و زیبای زندگی وی


منبع: آرگا

256

1398/9/11

14:31


در این مقاله به زندگینامه حضرت ایوب (ع) پرداخته ایم که امیدوایم این مطلب مورد رضایت شما عزیزان قرار بگیرد.

نام حضرت ایوب (ع) پیامبر ما مسلمانان در قرآن آیات ۱۶۳ سوره نساء و ۸۴ سوره انعام و ۸۳ سوره انبیاء و ۴۱ سوره ص آمده که به طبق گفته پیشینیان عمر ایشان ۹۳ سال بوده است.  آن طور که در قرآن روایت شده حضرت ایوب (ع) از نسل حضرت نوح می باشد که شیطان رجیم به ایشان بسیار حسد می ورزید. و با این همه مصیبتی که بر او وارد کرد باز هم حضرت ایوب خدا را پرستید و دست از عباداتش نکشید که در ادامه مطلب بیشتر با زندگینامه حضرت ایوب (ع) آشنا خواهید شد.

زندگینامه حضرت ایوب علیه السلام

آشنایی با زندگینامه حضرت ایوب (علیه السلام)

ایوب مردی از اهل روم و هو أیوب بن أموص بن رازخ بن روم بن عیص بن اسحاق بن ابراهیم علیه السلام که مادر ایشان از فرزندان لوط بود و خدای متعال او را به پیامبری برگزید. حضرت ایوب (ع) از نوادگان حضرت اسحاق علیه السلام و نوه ابراهیم علیه السلام می باشد. نام این پیامبر خدا در آیات ۱۶۳ سوره نساء و ۸۴ سوره انعام و ۸۳ سوره انبیاء و ۴۱ سوره ص آمده است، که قرآن حضرت ایوب را از نسل حضرت نوح می داند. داستان قرآنی حضرت ایوب همانند داستان عهد عتیق می باشد، زمانی که شیطان متوجه می شود ایوب (ع) درستکار ترین فرد در زمان خویش است از خدا اجازه می خواهد تا بلا های گوناگونی را بر سر وی نازل کند. طبق آیات قرآن ایوب برای مدت زمان زیادی تحت بلا و فشار قرار می گیرد که هیچگاه حضرت ایوب ایمان خود را از دست نمی دهد و باز هم با خدایش راز و نیاز می کند.

فراز و نشیب زندگینامه حضرت ایوب

حسادت شیطان به حضرت ایوب (ع)

همه ماجرا از حسد ابلیس به زندگی حضرت ایوب شروع می شود که وی به خدا می گوید: چنان چه ایوب شکر نعمت هایت را به جا می آورد بدین دلیل است که زندگی مرفه و وسیعی به وی داده ای ولی مطمئن باش که درصورتی که نعمت های دنیوی را از وی بگیری هرگز شکرگزار تو نخواهد بود. اینگونه بود که امتحان الهی برای حضرت ایوب (ع) آغاز شد.

در این هنگام خداوند به ابلیس بزرگ اجازه می دهد تا به سراغ زندگینامه حضرت ایوب برود و تمام دارایی و فرزندان او را از یکی بعد از دیگری بگیرد. ابلیس تمام سعی اش را کرد و تمام مال و دارایی و فرزندان ایوب (ع) را نابود ساخت ولی به طور حیرت زده ای حضرت ایوب باز هم شکر سپاس نعمت های خدا را می کرد. شیطان دست نکشید و به اجازه خداوند دامداری و کشاورزی او را هم نابود کرد و از بین برد ولی باز هم حضرت ایوب (ع) هیچ فاصله ای از خدایش نگرفت و دائم سپاسگذاری می کرد. این دفعه ابلیس تصمیم گرفت که بر بدن این حضرت چیره شده و او را مریض سازد که با وجود بیماری باز هم حضرت ایوب دست از خدای متعال نکشید و رو برنگرداند.

سرگذشت حضرت ایوب

مصیبت های وارد شده بر حضرت ایوب (ع)

طبق کتاب تاریخ انبیای عماد زاده ماجرای مصیبت های ایوب علیه السلام از روز چهار شنبه آخر ماه محرم بود که یکی از غلامان ایوب پیش ایشان آمد و گفت: جماعتی از افراد شرور غلامان تو را کشتند و گاو هایی را که به آن ها سپرده بودی به غارت بردند. در همین هنگام غلامی دیگر آمد و گفت: ای ایوب آتش بسیار بزرگی بلافاصله از آسمان فرود آمد و همه چوپانان و گوسفندان تو را سوزاند. هنوز سخنش تمام نشد بود که غلام سومی آمد و گفت: جمعی از سواران کلدانی و سرداران پادشاهان بابل آمدند و ساربانان را کشتند و شترانت را به یغما بردند. در این حین مردی گریه کنان با لباسی پاره و خاکی پیش حضرت ایوب آمد و با عجله گفت: ای ایوب فرزندانت به خوردن غذا درگیر بودند، یک دفعه سقف بر سر آنها فرود آمد و همه مردند. در این هنگام حضرت ایوب (ع) تمام حرف ها را شنید ولی اصلا ناراحت و عصبی نشد و با تحمل و صبر سر به سجده گذاشت و گفت:

ای خدا ای آفریننده شب و روز، برهنه به جهان آمدم و برهنه بسوی تو می آیم، پروردگارا تو به من دادی و تو از من باز پس گرفتی. بنابراین به هر چه تو بخواهی خشنودم.

خلاصه زندگینامه حضرت ایوب علیه السلام به بیماری دشواری دچار گردید و مبتلا به زخمی در ساق پا شد به شکلی که هیچ قدرت حرکت و تکان خوردن نداشت. در همین وضعیت ۷ یا ۱۷ سال را گذرانید و یکسره به ذکر و فکر خدا مشغول بود که با داشتن ۴ همسر او ۳ همسر از کنارش رفتند و او را رها کردند و فقط ۱ همسر به نام (رحمه) در کنار ایشان باقی ماند. بیماری و رنج ایشان ادامه داشت تا ۷ سال و ۷ ماه که گذشت. همچنان حضرت ایوب (ع) با صبر و مقاومت روز های سخت را پشت سر گذاشت. ایشان هیچ گونه نه در قلب و نه در آشکارا و نه پنهان اصلا اظهار ناخشنودی نکردند و با خدایش این گونه سخن می گفت:

تو را خواهم نخواهم نعمتت گر امتحان خواهی/ در رحمت به رویم بند و درهای بلا بگشا

طبق گفته ها برخی معتقدند که بیماری این حضرت را فقط در ناحیه پا دانستند و برخی دیگر گفته اند که ایشان تمام بدنش دچار جذام شده بود و طبق برخی نظرات گفته شده بیماری حضرت ایوب درد مفصلی بوده که از ۷ تا ۱۸ سال به طول انجامیده است.

شکیبایی و زندگینامه حضرت ایوب

وسوسه کردن همسر ایوب توسط شیطان

در ادامه زندگینامه حضرت ایوب دوران بلا و رنج  این حضرت که یکی از همسران او به نام رحمه به ایوب (ع) وفادار ماند که با کار کردن در منزل مردم درآمدی کم کسب می کرد و زندگی دو نفریشان را راه می برد. در همین هنگام که شیطان از گمراه کردن حضرت ایوب بسیار ناامید شده بود به سراغ وسوسه کردن همسر او رفت. این ماجرا طبق بحارالانوار این گونه آمده که ابلیس از هر راهی که وارد شد نتوانست حضرت ایوب را فریب دهد و او را می دید که در سخت ترین بلا ها و رنج ها باز هم خدا را سپاس می گفت و نام او را به زبان می آورد. شیطان تصمیم می گیرد خود را به شکل مردی ناشناس دربیاورد و همسر ایوب را وسوسه نماید ابلیش پیش آن آمد و گفت: حال همسرت ایوب چطور است؟ رحمه در جوابش گفت: گرفتار رنج و بیماری شده است. ابلیس او را وسوسه کرد به شکلی که بیا این بزغاله را از من بگیر و ببر برای شوهرت و به نام آن را ذبح کن و گوشتش را بده ایوب بخورد تا شفای کامل پیدا کند. رحمه بزغاله را گرفت و نزد حضرت آمد و گفت: این بزغاله را بدون نام خدا ذبح کن تا از آن غذایی شفا بخوری و سالم شوی و تمامی نعمت های از دست رفته را برگردانی. حضرت ایوب در جواب همسرش گفت: ای وای برتو دشمن خداوند پیش تو آمده و خواسته تو را گمراه سازد و تو هم فریب حرف های او را خورده ای؟ آیا می دانی آن همه مال و ثروت و فرزند را چه کسی به ما داد؟ رحمه گفت: خداوند متعال داد. ایوب (ع) فرمود: چند سال ما از آن همه نعمت برخوردار بودیم ؟ رحمه گفت: ۸۰ سال. حضرت ایوب گفت: چند سال است خداوند ما را به این بلا مبتلا نموده است؟ رحمه گفت: ۷ سال و چند ماه می باشد. ایوب (ع) در جوابش گفت: ای وای بر تو که عدالت را رعایت نکرده ای و مراعات نکردی مگر این که ۸۰ سال در نعمت و ۸۰ سال در بلا باشیم. در ادامه گفت: اگر خدا مرا شفا دهد به جرم این کار ناپسند تو که می خواهی این گوسفند را به نام غیر از خدا ذبح کنی و غذای حرام به من بدهی صد تازیانه به تو خواهم زد از من دور شو تا دیگر تو را نبینم. ابلیس رجیم با غذای حرام می خواست ایوب را گمراه سازد ولی حضرت ایوب در برابر شناختی که به شیطان داشت حرکتی انقلابی کرد و رحمه از ایوب دور شد. زمانی که ایوب (ع) هیچ غذایی برای خوردن نداشت و تنها و بی کس خود را دید بر سجده افتاد و فرمود:

«وَ أَیُّوبَ إِذْ نادی‏ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ» (آیه ۸۳ سوره انبیا) «و ایوب را به یاد آور هنگامی که پروردگارش را خواند و عرضه داشت: «بدحالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربان‌ترین مهربانانی!» «فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْری‏ لِلْعابِدینَ» (آیه ۸۴ سوره انبیا) «ما دعای او را مستجاب کردیم و ناراحتی‌هایی را که داشت برطرف ساختیم و خاندانش را به او بازگرداندیم و همانندشان را بر آن‌ها افزودیم تا رحمتی از سوی ما و تذکری برای عبادت‌کنندگان باشد.»

بررسی زندگینامه حضرت ایوب

شفا یافتن حضرت ایوب (ع)

در این زمان بود که حضرت ایوب به خاسته اش رسید و دعای او به استجابت رسید و از بلا رفع شد و به نعمت هایش مثل قبل رسید. بعد از سال ها بیماری و مصیبت و رنج  زندگینامه حضرت ایوب از آزمون الهی سرافراز بیرون آمد و خداوند به او فرمان داد تا پاهایش را به زمین بکوبد و بفشارد تا چشمه آبی پر فشار و خنک از دل زمین بجوشد. که هم برای شست و شوی تن و بدن و هم برای آشامیدن موثر و گوارا است،

« اُرکُض بِرِجلِکَ هذا مُغتَسَلٌ بارِدٌ و شَراب». مکان چشمه را در سرزمین بیت المقدس، سه میلی شهر« نوی» حد فاصل دمشق و طبریه در نواحی جولان دانسته اند. گفته شده: دو چشمه برای حضرت ایوب (ع) جوشیده که از یکی آشامید و در دیگری خویش را شست وشو داد. بنابراین از آن، خداوند همه بیماری هایش را شفا داد، سپس فرزندانی که مرده یا بر اثر بیماری طولانی ایوب وی را رها نموده بودند به گردش جمع شدند:«وءاتَینهُ اَهلَهُ و مِثلَهُم مَعَهُم»، « و وهَبنا لَهُ اَهلَهُ ومِثلَهُم مَعَهُم ». گفته اند:مراد از« ومِثلَهُم مَعَهُم» افرادی از خانواده ایوب اند که قبل از ایام بلا مرده بودند. اقوال دیگری هم در تعبیر این جمله وجود دارد. قرآن کریم مقصود از بازگشت این مواهب را رحمت الهی بر او و یادآوری به« عابدان و خردورزان» می داند: « رَحمَهً مِن عِندِنا و ذِکری لِلعبِدین»، « رَحمَهً مِنّا وذِکری لاِولِی الاَلبب».

زندگینامه حضرت ایوب (ع)

صبر و بردباری حضرت ایوب (ع)

خداوند هنگامی که مسلمانان را در مکه تحت فشار شدید قرار داده بود داستان صبر ایوب علیه اسلام را فرمود که نمونه ای از صبر جمیل برای الگو گرفتن مسلمانان در قرآن سوره (ص) از آیات ۴۱ تا ۴۴ بیان کرد که این گونه می باشد؛

« وَ اذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی‏ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ. ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَرابٌ. وَ وَهَبْنا لَهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَهً مِنَّا وَ ذِکْری‏ لِأُولِی الْأَلْبابِ. وَ خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ.» « و بخاطر بیاور بنده ما ایوب را، زمانی که پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است. به او گفتیم: پای خود را بر زمین بکوب! این چشمه آبی خنک برای شست و شو و نوشیدن است! و خانواده اش را به وی بخشیدیم و همانند آنها را بر آنان افزودیم، تا رحمتی از سوی ما باشد و تذکری برای اندیشمندان. و به او گفتیم: بسته ای از ساقه های گندم یا مانند آن را برگیر و با آن همسرت را بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم چه بنده خوبی که بسیار بازگشت کننده بسوی خدا بود!»

سختی های زندگینامه حضرت ایوب

وفات و آرامگاه حضرت ایوب (ع)

بر اساس گفته ها عمر حضرت ایوب ۹۳ سال ذکر شده که پس از وفاتش یکی از فرزندانش پسری به نام ذوالکفل بود وصی خود قرار داد. در مورد محل دفن حضرت ایوب (ع) اختلاف نظر می باشد که می گویند: در کشور های مختلف مثل ترکیه، لبنان و… آرامگاه های متعددی به آن حضرت نسبت داده اند. در عمان بقعه ای در ۷ کیلومتری شمال غربی بندر سلاله در حاشه جاده ساله به « عِین جَرْزیز» بر بلندی کوهی به نام مرقد ایشان اتین می باشد. همچنین در ازبکستان مزاری در بخارا می باشد که از ابداعات زمان تیموری معروف به تیمور لنگ به دلیل علاقه شدیدش به وطن مزر حضرت ایوب و آرامگاه دانیال درست کرده است. که معروف ترین قبر نسبت داده شده به ایشان در ۱۰ کیلومتری جنوب شهر حله در کشور عراق است. که این منطقه به رانجیه شناخته شده و در حاشیه جاده اصلی حله به کوفه راه دارد که سر درب این آرامگاه با خط نستعلیق نوشته شده « مَرقَدُ صابِرِ نَّبی الله اَیوب (ع) » در ایران هم مقبره هایی نسبت داده شده به ایشان است مانند: آرامگاهی در روستای گرماب از نواحی شهرستان بجنورد، قزوین، بخش الموت، روستای بالاروچ و استان مازندران، شهرستان تنکابن، شهر عباس آباد، روستای پرچور می باشد.

آشنایی با زندگینامه حضرت ایوب

خرسندیم که ما را در مجله آرگا با مقاله ای تحت عنوان زندگینامه حضرت ایوب (ع) و آشنایی با داستان های سخت و زیبای زندگی وی ما را همراهی کردید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو