همسر شما وقتی ببیند که رقبای او روز به روز زیادتر می‌شوند، کم‌کم شما را از نظر عاطفی کنار می‌گذارد و به بچه‌ها یا کارش پناه می‌برد. به در و دیوار خانه پناه می‌برد و با وسواس آنها را تمیز می‌کند و او هم کم‌کم به همه چیز بیش از شما توجه نشان می‌دهد.

سال‌ها از ازدواج مریم و محمود می‌گذرد. شاید اولین روزهای زندگی مشترک این دو، زوجی مثال زدنی به شمار می‌رفتند اما حالا مریم فقط زنی خسته است که 3 فرزند به دنیا آورده و آنها را بزرگ کرده و خودش از همه عقب مانده است.

او تمام چیزی که از زندگی می‌داند صبح زود بیدار شدن و سر کار رفتن و نیمه‌شب به خانه بازگشتن است.

محمود زندگی‌اش را در مغازه‌اش خلاصه کرده است. او آنجا می‌خورد و چرت می‌زند و کاسبی می‌کند و با دوستانش گپ می‌زند و وقتی از همه چیز خسته شد برای خوابیدن به منزل می‌آید. این رفتار یک زندگی کسالت‌بار زناشویی را برای آنها رقم زده که هر دو را خسته و دلزده کرده است.

مریم تمام زن بودنش را در مادر خوبی بودن خلاصه کرده و محمود تمام مرد بودنش را در کار کردن.

تعبیری که محمود از زندگی خود دارد این است: کار می‌کنم تا روزی که اجلم سر برسد و پرونده‌ام بسته شود. او می‌گوید: زندگی همین است دیگر. ما که دیگر جوان نیستیم تا از زندگی توقع بیشتری داشته باشیم. به وقتش عاشق هم بوده‌ایم و جوانی هم کرده‌ایم.

محمود خیلی پیش از این‌که خود را از کار بازنشسته کند یک بازنشسته عاطفی شده است. شاید با تولد اولین فرزندشان یا کمی بعد از آن. حالا هیچ‌کدام از آنها دقیقا نمی‌دانند روزمرگی و بودن فقط برای بودن چه وقت دامنگیرشان شد و شروع کردند به ندیدن یکدیگر.

محمود و مریم تنها زوج‌هایی نیستند که دچار روزمرگی عاطفی شده یا می‌شوند و یکدیگر را به کلی فراموش می‌کنند. این یاس و سردی عاطفی دامن خیلی از خانواده‌ها را گرفته است و زوج‌های بیشتری را نیز تهدید می‌کند.

چه کسی را بیشتر دوست دارید؟

زن‌ها خیلی زود رقیب را تشخیص می‌دهند. این برعهده شماست که به آنها وفادار بمانید. منظور از وفادار ماندن نرفتن سراغ زن‌های دیگر نیست. از نظر یک زن، تنها معشوق یا همسر دیگری گرفتن، رقیب محسوب نمی‌شود. رقیب می‌تواند  کارتان، ثروت، فرزندان یا هر چیز دیگری باشد که به او ترجیح می‌دهید. فرزندان شما بزرگ خواهند شد و شما و همسرتان باز هم مثل روزهای اول جوانی تنها خواهید ماند.

اگر می‌خواهید دوران شیرینی را سپری کنید همیشه این سوال همسرتان را قبل از پرسیده شدن از سوی او، خود جواب دهید: به چه کسی یا چه چیزی بیشتر اهمیت می‌دهم؟ کدام را حاضرم به خاطر دیگری معطل بگذارم؟

اگر همسر شما ببیند که رقبای او روز به روز زیادتر می‌شوند، کم‌کم شما را از نظر عاطفی کنار می‌گذارد و به بچه‌ها یا کارش پناه می‌برد. به در و دیوار خانه پناه می‌برد و با وسواس آنها را تمیز می‌کند و او هم کم‌کم به همه چیز بیش از شما توجه نشان می‌دهد. اگر دچار این عارضه شده‌اید رویه خود را تغییر دهید و سعی کنید همسرتان را طوری ببینید که روز اول ازدواج دیده بودید. با همان ویژگی‌های ستودنی. اگر می‌بینید اثری از آن ویژگی‌ها نمانده، بدانید در اثر زندگی با شما، همسرتان این ‌همه تغییر کرده است. به او کمک کنید که خودش را بازیابد و عزیز و دوست‌داشتنی بشمارد.

منظور از وفادار ماندن نرفتن سراغ زن‌های دیگر نیست. از نظر یک زن، تنها معشوق یا همسر دیگری گرفتن، رقیب محسوب نمی‌شود. رقیب می‌تواند کارتان، ثروت، فرزندان یا هر چیز دیگری باشد که به او ترجیح می‌دهید.

همسرتان را در مقابل همه عزیز کنید

همسر شما در مقابل همه به شما خدمت می‌کند، برایتان آب و غذا و چای می‌آورد و از شما تعریف می‌کند. جواهر یا هدیه‌ای که شما برایش خریده‌اید را به خانواده خود و همه دوستانش نشان می‌دهد؛ در مقابل اینها شما چه می‌کنید؟ 

نزد دیگران از او تعریف نمی‌کنید. در مقابل دوستانتان تلفن‌های او را بد جواب می‌دهید؛ خصوصا اگر در محیط کار باشید گرچه در واقع چنین نیستید، اما سعی می‌کنید در مقابل دیگران نشان ندهید با او مهربان هستید!

هرگز او را در  خانم‌جان، عزیزم و... صدا نمی‌کنید و در خیابان نه تنها دوشادوش او راه نمی‌روید، بلکه یک قدم هم از او فاصله می‌گیرید. می‌دانید همسرتان در این مواقع چه حسی دارد؟ او با خود می‌گوید: همسرم از وجود من شرمنده است. من مزاحم او هستم. دوستان و خانواده‌اش برایش از من مهمتر هستند و اگر بدانند مرا دوست دارد حتما شرمنده و حتی توبیخ می‌شود.

حالا که سال نویی را شروع کرده‌اید چطور است نگاه نویی به زندگی‌تان داشته باشید. باور کنیدهمسرتان بزرگ‌ترین سرمایه زندگی شماست. مردان زیادی را دیده‌ام که وقتی همسرشان قبل از آنان فوت کرده است چقدر افسوس خورده‌اند و آه کشیده‌اند که کاش با او مهربان‌تر ‌بودند، اما فرصت را از دست داده‌اند. چرا باید فرصت‌ها را از دست بدهیم؟

همسرتان در مقابل تمام خدمات و محبت‌هایی که در خانه شما بذل می‌کند انتظار دارد که حس کند مقدم‌ترین شخص برای شماست.

او می‌خواهد نیازهایش را بالاتر از چیزهای دیگر بدانید. مثلا مرخصی گرفتن برای رسیدگی به همسر وقتی که او بیمار است کاری است که زن شما همیشه می‌کند و از این‌که شما هم این کار را در حقش بکنید خیلی خوشحال می‌شود.

آیا تاکنون برای پرستاری از همسرتان مرخصی گرفته‌اید؟

او می‌خواهد همان‌گونه که هست دوستش بدارید و به وجودش افتخار کنید و این کار را در نزد دیگران انجام دهید.

همسر شما نمی‌خواهد با کسی مقایسه شود؛ او می‌خواهد در زندگی شما منحصر به فرد باشد و این را از رفتار شما حس کند.

او می‌خواهد همه این ویژگی‌های مثبت را به او بگویید، از او تشکر کنید و یادآوری کنید که دوستش دارید.

اگر می‌خواهید همسرتان همان دختر دوست‌داشتنی باشد که یک روز به او دل بستید برایش همان کارهایی را بکنید که آن روز حاضر بودید انجام دهید. بزودی خواهید دید همسر دلخواهتان برگشته است.

بخش خانواده ایرانی تبیان

منبع : tebyan.net