برترینها: در هفتههای گذشته پس از انتشار مطلبی در مورد سریال 200 قسمتی محمدرضا شفیعی بحث مفصلی در رسانهها در مورد آن شکل گرفت و انتقاد به این پروژه غیرمعمول بازتاب فراوانی یافت.
نکته مهم اینکه رسانههای تمامی طیفها، از رسانههای مستقل تا اصولگرا و اصلاحطلب همنظر با هم موضعی منفی در مورد کارنامه شفیعی و اعطای سریالی به این بزرگی به او اتخاذ کردند.
حالا اما با انتشار آخرین آمار مرکز تحقیقات و افکارسنجی صدا و سیما مشخص شده است که سریال «شاهرگ» آخرین ساخته شفیعی با 8 درصد مخاطب از کمبینندهترین سریالهای چندسال اخیر تلویزیون و شبکه دو است و این ریسک تولید یک سریال یکپارچهی پروژهای با بیش از 200 قسمت را بیش از پیش نشان میدهد. چرا که دو ساخته آخر شفیعی یعنی «سرباز» و «شاهرگ» از شکستخوردهترین آثار چندسال اخیر تلویزیوناند.
با این اوصاف به نظر میرسد فصلبندی کردن این سریال و تولید آن در چند فاز با توجه به بازخورد مخاطب حداقلیترین و منطقیترین راه ممکن است. چیزی که هم عرف جهانی است و هم در رسانهی ملی باتوجه به روند سریالهایی مانند «ستایش» با 3 فصل، «پایتخت» در 6 فصل، «لیسانسهها» در 3 فصل، «نون خ» با قطعی شدن ساخت فصل سوم، «بچه مهندس» با تصویب ساخت فصل چهارم و «زیرخاکی» با تصویب ساخت فصل دوم به یک روند منطقی تبدیل شده است. بنابراین چرا در مورد سریال «برف بیصدا میبارد» باید استثناء قائل شد و تمام 200 قسمت را یکجا تولید کرد؟
بدیهیست که روال سریالسازی در جهان مبتنی بر ساخت سریال به شکل فصلبندی و بر مبنای میزان استقبال مخاطبان است. یعنی اگر مخاطبان از فصل اول سریال استقبال کردند، فصل دوم آن ساخته میشود و اگر استقبال مخاطبان همچنان وجود داشت، این روند هم ادامه پیدا میکند. نه اینکه از همان ابتدا اعلام کنند، قصد ساخت سریالی با بیش از 200 قسمت را دارند که اصلا مشخص نیست استقبال مخاطبان از آن چگونه باشد. از سوی دیگر ساخت سریالهایی با تعداد قسمت بالا و چند فصل، معمولا توسط چند کارگردان صورت میگیرد؛ این در حالی است که طولانیترین سریال تلویزیون قرار است توسط یک کارگردان آن هم با تجربههایی ضعیف و محدود ساخته شود.
نکته مهم دیگر آن که ساخت سریالی با این تعداد قسمت در شبکه سه، یعنی قرار دادن نزیک به 8 ماه از آنتن سالیانه مهمترین شبکه تلویزیون در اختیار یک سریال و یک تیم تولید؛ این یعنی نهتنها درصورت ضعف سریال شبکه هم نابود خواهد شد، بلکه عملا فضا و فرصت برای ساخت سریال توسط سایر تیمهای تولید نیز بسته میشود. طبعا در صورت شکست سریال، آنهم در صورتیکه از حالا تمام رسانه ها منتظر دیدن کیفیت آن هستند مسئولیت مستقیم هدر دادن چنین ظرفیت بزرگی به پای مدیرانی است که این سریال را تصویب کرده اند.