خطر جنگ تمام‌عیار با محوریت ترکیه جدی است؟

منبع: برترین ها

56

1399/7/3

08:04


در دو سال اخير سياست خارجي تركيه با مشكلات ساختاري جدي روبه‌رو بوده و اين مساله باعث كاهش ظرفيت‌هاي اين كشور در مديريت بحران و حل مساله شده است.

روزنامه اعتماد: در دو سال اخير سياست خارجي تركيه با مشكلات ساختاري جدي روبه‌رو بوده و اين مساله باعث كاهش ظرفيت‌هاي اين كشور در مديريت بحران و حل مساله شده است.

به گزارش پايگاه خبري المانيتور، در پي افزايش تنش ميان آنكارا و آتن بر سر مسائل ارضي و اكتشافات گازي در شرق مديترانه، رسانه‌هاي تركيه اوايل ماه جاري ميلادي خبر از جنگي قريب‌الوقوع مي‌دادند. رسانه‌هاي طرفدار دولت به ويژه پر شده بودند از مقالاتي كه مي‌گفتند قدرت نظامي تركيه برتر از يونان است و تركيه مي‌تواند به راحتي در جنگ با همسايه خود پيروز شود. همين تحليلگران طرفدار دولت و ژنرال‌هاي بازنشسته ارتش اكنون از محاسن ديپلماسي و گفت‌وگو حرف مي‌زنند و كساني را كه بر طبل جنگ و تنش مي‌كوبند، متهم مي‌كنند.

از سال 2018 كه رجب طيب اردوغان توانست به اختيارات اجرايي فراتر از قانون دست پيدا كند، اين تغيير رويه‌هاي ناگهاني در خصوص مسائلي كه با منافع ملي تركيه گره خورده، به شكل نگران‌كننده‌اي افزايش يافته است. اين امر نشان مي‌دهد سياست خارجي تركيه به دام كوته‌نظري افتاده و به‌ شدت غير قابل پيش‌بيني شده است.

به علاوه، تقريبا هر كسي در آنكارا به خود اجازه مي‌دهد در خصوص مسائل مربوط به سياست خارجي سخن بگويد. سخنگو و معاون ارتباطات رييس‌جمهور، وزراي دفاع، اقتصاد، انرژي و حتي وزير كشور در مورد سياست خارجي اظهارنظر مي‌كنند. در آنكارا، رجزخواني براي رقباي تركيه طرفداران زيادي پيدا كرده است. به نظر مي‌رسد براي اعضاي حزب حاكم، يعني عدالت و توسعه، رجزخواني در حوزه سياست خارجي به آسان‌ترين راه براي مشهور شدن و ارتقاي شغلي تبديل شده است. معمولا براي گوينده، اين رجزخواني‌ها خطري ندارد و در ميان مردم محبوبيت زيادي به ارمغان مي‌آورد. آنكارا موضع خود را هر روز تغيير مي‌دهد و پيام‌هاي متناقض به جهان مي‌دهد. سياست خارجي اين كشور اكنون سرشار از تناقض و آشفتگي است.

طي دو سال اخير، اردوغان هر اقدام جسورانه‌اي را كه در حوزه سياست خارجي انجام شده، به نام خود زده است؛ از عمليات نظامي تركيه در شمال شرق سوريه در اكتبر 2019 گرفته تا توافق دريايي با ليبي در ماه دسامبر همان سال و تلاش براي اعمال نفوذ در آفريقا و شرق مديترانه. اما وقتي صحبت از اتفاقات ناگوار به ميان مي‌آيد، هيچ‌ كس در تركيه در برابر افكار عمومي پاسخگو نيست. اقدام تلافي‌جويانه امريكا در برابر خريد سيستم‌هاي دفاع موشكي از روسيه، نامه نه چندان محترمانه دونالد ترامپ رييس‌جمهور امريكا به اردوغان در خصوص سوريه، كشته شدن 36 سرباز تركيه در حمله ادلب و اقدام نظامي يونان در جزاير درياي اژه در نزديكي سواحل تركيه از جمله اين اتفاقات هستند.

خلاصه اينكه اردوغان از سياست خارجي به عنوان ابزاري براي ترميم چهره خود استفاده كرده و در نتيجه آن، حوزه ديپلماسي تركيه بسيار شخصي شده است. براي مثال روز 17 سپتامبر، ابراهيم كالين سخنگوي رييس‌جمهور تركيه تصميم اين كشور براي خارج كردن كشتي تحقيقاتي از آب‌هاي مورد مناقشه در درياي مديترانه را به عنوان لطف شخص اردوغان در حق يونان توصيف كرد. وي گفت: رييس‌جمهورمان شانس ديگري را به ديپلماسي داده است. اميدواريم طرف يوناني از اين شانس براي پيش بردن مذاكرات بهره ببرد. يكي از پيامدهاي ناگوار اقدامات اردوغان در حوزه سياست خارجي كه آينه‌اي از شخصيت زودجوش و تفرقه‌افكن او در سياست داخلي است، ناديده گرفتن نقش نهادها در تصميم‌گيري و اجرا در مسائل مربوط به سياست خارجي است.

ظرفيت نهادي وزارت خارجه تركيه، به ويژه با انتصاب و ارتقاي افراد بر اساس روابط، به ‌شدت آسيب ديده و سياسي شده است. از سال 2018 فاصله بين روياها و خواسته‌هاي آنكارا و واقعيت‌هاي ميداني و دنياي واقعي سياست به ‌شدت زياد شده است. آنكارا به جاي اتخاذ سياست خارجي مبتني بر ظرفيت‌هاي اقتصادي و نظامي، تلاش كرده بازي رقباي خود را به هم بزند. شايد سياست خارجي قبلي تركيه، يعني حالت تدافعي و تلاش براي حفظ وضعيت موجود نيز بهترين نمونه از سياست خارجي نبود، اما حالت تهاجمي و تجديدنظرطلبانه فعلي نيز نه تنها از راهبردي كلان پيروي نمي‌كند، بلكه از ظرفيت لازم براي رساندن تركيه به اهدافش نيز برخوردار نيست. همين امر باعث مي‌شود سياست خارجي فعلي تركيه بسيار پرخطر باشد. تركيه پس از عدم موفقيت در اتخاذ يك چارچوب راهبردي، عقلاني و واقع‌گرايانه، به ‌شدت منزوي شده است و تلاش مي‌كند تنهايي پرخطر خود را با فعاليت‌هاي نظامي جبران كند

آنكارا تا دهه 2010 ميلادي براي مديريت شرايط پيچيده و تهديدهاي همه‌جانبه، از نيروي نظامي محدودي استفاده مي‌كرد و اولويت اصلي آن درگيري داخلي با حزب كارگران كردستان (پ‌ك‌ك) بود كه چهار دهه به طول انجاميده است. اين كشور براي توقف درگيري در شرق مديترانه و قبرس از قدرت ديپلماسي و بازدارندگي خود استفاده كرد. اما اين روند در تابستان سال 2018 با افزايش اختيارات قانوني اردوغان تغيير كرد. استقبال تركيه از روش‌هاي خشن نظامي ريشه در تغييرات گسترده در ديناميك‌هاي داخلي و فضاي خارجي آن دارد.

در خارج از مرزها، اكنون تركيه از جانب همسايه‌هاي شرقي و جنوبي خود احساس خطر مي‌كند. اين به دليل افزايش خطرات امنيتي در كشورهاي شرق مديترانه، عراق، شمال آفريقا، سوريه و همچنين رقابت استراتژيك با مصر، روسيه، عربستان سعودي، امارات متحده عربي و ديگر قدرت‌هاي منطقه است. تركيه بيش از هر چيز از انفعال ناتو در مرزهاي جنوبي خود در جريان بحران سوريه ناراحت است، چراكه اين اتفاق به ايجاد خلأ امنيتي در اين كشور كمك كرده است. قدرت‌هاي غربي نيز با تكيه بر گروه واي‌پي‌جي وابسته به پ‌ك‌ك در شمال سوريه براي مقابله با گروه تروريستي داعش نگراني‌هاي تركيه را كه به خوبي از آن آگاه بودند، ناديده گرفتند.

همچنين حزب حاكم تركيه احساس مي‌كند كه بلوك امنيتي غرب نتوانسته به اندازه كافي در ماجراي كودتاي جولاي 2016 از آنكارا حمايت كند. چندين عامل داخلي نيز در نظامي شدن سياست خارجي تركيه نقش داشته‌اند؛ اول اينكه از زمان روي كار آمدن دولت كنوني، بهبود عملكرد سياست خارجي به يكي از مهم‌ترين برنامه‌هاي آنكارا تبديل شده است. اقدامات نظامي اردوغان در خارج از كشور از حمايت مردمي زيادي برخوردار بوده و اين موضوع به حفظ محبوبيت اين رييس‌جمهور كمك كرده است.

رويكرد ملي‌گرايانه وي در داخل كشور نيز موجب تحكيم ائتلاف او با حزب جنبش ملي شده است. دوم اينكه نيروهاي نظامي اين كشور از استقرار در خارج از مرز‌ها رضايت دارند، چراكه اين اتفاق دستمزد بيشتر و فرصت‌ ارتقاي شغلي براي آنان فراهم كرده و تجربه ارزشمندي در عمليات نيروهاي مشترك براي‌شان رقم مي‌زند و بدين‌ترتيب موجب افزايش روحيه و انگيزه آنها خواهد شد. سومين عامل داخلي رويكرد نظامي‌ تركيه، نقش آن در هماهنگي روابط ميان رهبري نظامي و غيرنظامي است كه هر دو در مورد لزوم ارتقاي توانمندي‌هاي نظامي و صنايع دفاعي كشور توافق دارند. ارتش تركيه در راستاي طرح چشم‌انداز 2033 كه با هدف ايجاد تحول در نظام تركيه تدوين شده است، بيشتر به ابعاد فني اين همكاري مي‌پردازد. در مقابل، سياستمداران تركيه از اين ظرفيت و انرژي تازه در حوزه سياست داخلي و خارجي بهره مي‌برند.

آنها همچنين اميد دارند با به ‌كارگيري نيروهاي نظامي در خارج از مرزهاي كشور بتوانند كنترل سياسي بر ارتش را آسان‌تر كنند، چراكه در اين شرايط، ژنرال‌هاي ارتش تمام تمركزشان را به جاي امور داخلي، روي جنگ در خارج از مرزها مي‌گذارند. در نهايت، شكوفايي صنعت دفاعي تركيه به اين كشور اجازه مي‌دهد راهبرد مستقل‌تري اتخاذ و سيستم‌هاي دفاعي‌اش را در بازارهاي بين‌المللي عرضه كند.

مشكلات اساسي سياست خارجي تركيه در شرايط كنوني به شرح زير است:

اين كشور فاقد سياست كلان بوده و به دام كوته‌نظري افتاده است.

دولت تركيه از سياست خارجي به عنوان ابزاري براي پيشبرد سياست داخلي خود بهره مي‌برد و رويكردي عوام‌فريبانه را در پيش گرفته كه اولويتش مصرف داخلي است. در نتيجه اين امر، سياست خارجي تركيه به برنامه‌هاي سياسي داخلي اين كشور گره خورده است.

سياست خارجي تركيه بيش از حد شخصي شده و آينه‌اي از رويكرد تفرقه‌افكن و عوام‌فريبانه اردوغان در داخل كشور است.
حوزه سياست خارجي به ابزاري براي ارتقاي شغلي مقامات تبديل شده و اكنون سياستمداران حزب عدالت و توسعه خيلي راحت به عنوان سفير يا در ديگر مشاغل مربوط به وزارت خارجه منصوب مي‌شوند.

فرآيند تصميم‌گيري اغلب بدون انجام مشورت‌هاي جامع انجام مي‌شود و فاقد شفافيت لازم است. در نتيجه، تصميماتي كه در حوزه سياست خارجي گرفته مي‌شود، اغلب قطعيت لازم را ندارد، دلبخواهي و غيرقابل پيش‌بيني است.

همه مقامات ارشد آنكارا به خود اجازه مي‌دهند در حوزه سياست خارجي اظهارنظر كنند. اين امر باعث مي‌شود پيام‌هايي كه از تركيه به جهان مخابره مي‌شود، متناقض باشد. براي بازيگران عرصه سياست خارجي به ويژه در غرب، اين امر باعث ايجاد آشفتگي مي‌شود و نمي‌دانند طرف حساب‌شان در تركيه كيست. اين مساله باعث مي‌شود طرف‌هاي خارجي احساس كنند آنكارا دچار بحران عميقي در مديريت و اداره حكومت است.

كسي نمي‌داند تركيه هفته آينده چه تصميمي در خصوص تنش‌هاي شرق مديترانه مي‌گيرد. آيا همچنان طرفدار گفت‌وگو خواهد بود يا دوباره به جنگ‌طلبي بازمي‌گردد؟ پاسخ به اين سوالات روز به روز دشوارتر مي‌شود، چراكه اكنون در سياست خارجي تركيه، هفت روز زمان بسيار زيادي است.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو