مصرف پایدار؛ زیست پایدار / مروری تاریخی بر آنچه مد را به معنای معاصر خود پیوند داد

62

1399/8/20

09:42


یکی از راهبردهای توسعه­ پایدار، توجه به تجارت عادلانه و کاستن واسطه‌­ها و توجه به معیشت کارگران و احترام به مصرف­ کننده برای بهره­‌مندی از اجناس دارای کیفیت مطلوب از بعد سلامتی و اقتصادی است.

مصرف پایدار؛ زیست پایدار / مروری تاریخی بر آنچه مد را به معنای معاصر خود پیوند داد

سرویس مد و لباس هنرآنلاین: تغییر در پوشش افراد و دگرگونی آن به‌تناسب تغییر اعتقادات، بوم و شیوه زیست و پیشرفت تکنولوژی، تاریخی طولانی دارد اما با توسعه پیشرفت‌های فناورانه پس از انقلاب صنعتی و در میانه قرن نوزدهم میلادی، تولید البسه حاضر و آماده به‌عنوان نوعی تغییر مهم در این صنعت خودنمایی کرد.

این تغییر به معنای شکل دادن صنعت تولید پوشاک و حاکم شدن مؤلفه‌های تولید صنعتی ازجمله تولید انبوه به‌منظور پاسخ به نیازهای تولید و بازار، تعدیل میان هزینه و بها به‌تناسب قدرت خرید مردم، ساماندهی ابعاد پوشاک بر اساس ارگونومی عمومی انسانی و تلاش برای مدیریت بازار، مبنی بر ایجاد عطش تازه برای تهیه البسه جدید و دور انداختن نمونه‌های قدیمی به‌منظور تداوم چرخه تولید بود.

اما با وجود این تاریخ طولانی و در عمل، محدودیت‌های صنعتی و کم بودن توان تولید در اوایل این دوره و وقوع جنگ‌های جهانی و سقوط بازارهای مالی در حدفاصل آن، امکان دستیابی به موفقیت نهایی در این حوزه را تا بعد از جنگ جهانی دوم و انفجار واقعی صنعت پوشاک جهان و توسعه مفهوم مد به معنای معاصر به تعویق انداخت.

دوره انفجار واقعی صنعت پوشاک جهان و توسعه مفهوم مد به معنای معاصر

در این دوره و با توسعه تولید انبوه، مقوله سبک‌های مختلف یا به تعبیر عمومی مد، وارد مرحله تازه‌ای شد و به‌واسطه تعاریف مبتنی بر صنعت در این حوزه، طراحان به‌عنوان ابزاری در خدمت صنعت، به پاسخگویی به نیازهای آن پرداختند.

نقطه اوج این حرکت، دهه 1990 میلادی و ظهور قدرت‌های صنعتی جدید و کاهش فاصله‌های تولید که تا قبل از این با مسائلی مانند کشور تولیدکننده، تفاوت کیفیت، تولید انحصاری، ارزش اجتماعی و ... همراه بود، رخ داد و طرح مفاهیم اقتصاد خلاقیت، ارزش تولید را از میان برده و آن را به سمت تولید در کشورهای دارای منابع و نیروی کار ارزان سوق داد.

با ورود قدرت‌های نوین اقتصاد جهانی همچون چین، هند و کشورهای آسیای جنوب شرقی به بازار تولید و توسعه صنعت پوشاک جهان، به‌مثابه ابزاری برای رشد اقتصادی از طریق تأمین منابع خام و نیروی کار ارزان و توجه به مسائلی مانند بیکاری‌های فراگیر و جذب سرمایه‌گذاری خارجی در حوزه تولید ناشی از تمایز میان صنعت خلاق طراحی و تولید مد، امروزه نوعی رقابت پیوسته میان صنایع در حال گسترش دارای توان اقتصادی مشابه و نیازمند رقابت برای تداوم حضور در بازار، رخ‌داده است.

بنای رقابت؛ توسعه مصرف ارزان و مداوم محصولات تولیدی

آن‌ها درصدد هستند تا بخشی از بازار را در اشغال خود نگه دارند و به‌واسطه عدم امکان رقابت در بسیاری از حوزه‌های کیفی، بنای رقابت را بر توسعه مصرف ارزان و مداوم محصولات تولیدی توسط مصرف‌کنندگان به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه و جهان سوم که اکنون با افزایش ثروت نسبی و تمایل به پدیده مدگرایی روبرو شده‌اند و ظن آن می‌رود که به‌جای کشورهای پیشرفته در حال گذار از این پدیده به پایتخت‌های آینده مد جهان بدل شوند، قرار داده و سعی در تغییر رفتار مصرفی این جوامع از طریق جایگزینی کیفیت، با تغییرات سریع مد کرده است.

این امر منجر به تولید حجم وسیعی از پوشش‌های متمرکز بر ایجاد کیفیت بصری متنوع اما فاقد کیفیت، بی‌دوام و عدم قابلیت استفاده طولانی شده و در صورت وجود این خصیصه‌ها نیز، مصرف‌کننده در مقابل تهاجم مد جدید و ارزش‌های آن و قیمت ارزان محرک جایگزینی، تمایل چندانی به استفاده طولانی‌مدت از آن‌ها ندارد.

ایجاد یک سپهر فکری کاذب در صنعت مد

در کنار این صنعت نیز، ابزارهای رسانه‌ای، به ابزاری برای توسعه فرهنگ توده‌گرای مد و ایجاد یک سپهر فکری کاذب برای تشنه نگه‌داشتن مصرف‌کننده و ترغیب او به مصرف بیشتر لباس بدل شده و از طریق به‌کارگیری ابزارهای مختلف فرهنگی، سعی در حفظ تداوم بازاری دارند که در آن توجه و مصرف مدهای انبوه و موازی ابزاری برای تحرک اقتصادی بیشتر محسوب می‌شود.

در مد سریع، نمونه‌های مد به‌سرعت از عرصه‌های نمایش به سازمان تولید و خرده‌فروشی‌های منسجمی می‌رسد که قصد آن را دارند تا سطوح مختلف بازار مصرف را به‌سرعت تغییر دهند. در حال حاضر، شتاب این تغییرات از مد فصل، به مدهای متعدد طی یک فصل و به تغییرات کمتر از یک ماه رسیده است.

اما در پس این ظاهر فریبنده، حقیقتی تلخ نهفته است که زندگی بشر را تهدید می‌کند. آلاینده‌ترین صنعت جهان با رشدی شتابان در حال افزودن به چالش‌های زیست‌محیطی پیش روی بشر است. چالش‌هایی که ماحصل نگرش‌های تولید صنعتی دوران مدرن و تداوم آن در کشورهایی است که برای فائق آمدن بر مسائل روزمره خود، به مقوله توسعه پایدار توجه اندکی دارند.

امری که جهان را در مقابل چالش بسیار بزرگی قرار داده است. علاوه بر مشکلات زیست‌محیطی این صنعت، مسائل دیگری مانند مشکلات اجتماعی ناشی از استفاده از نیروهای کار ارزان‌قیمت در برخی کشورهای جهان، شرایط بد کار و استفاده از نیروی کودکان برای تولید و مخاطرات جهانی حمل و نقل کالا و مقوله پسماندهای غیر قابل بازیافت بسیاری از الیاف مصنوعی مورد استفاده در این صنعت به معضلی جهانی بدل شده است.

مد و ظهور مخاطراتی حیاتی در زندگی بشر

شیوه زندگی انسان پس از انقلاب صنعتی و نگرش او نسبت به جهان و ذخایر آن در قالب منابعی برای برآورده ساختن روزافزون نیازهای بی‌پایان انسانی و نگاه به طبیعت، به‌مثابه ابزاری برای سودجویی، بشر را با مشکلات و مخاطرات مهمی در ادامه زندگی روبرو ساخته است.

گرمایش زمین، حجم بالای آلودگی مواد غیر قابل بازگشت به طبیعت، منابع رو به کاهش و تجارت ناهماهنگ و بهره‌کشی از نیروی کار، ماحصل نگرش نادرست به پیشرفت و مقوله تولید و مصرف انبوه، انسان را در موقعیتی تاریخی قرار داده که باید در نگرش خود نسبت به زندگی تغییر ایجاد کند.

در اجلاس زمین که در سال 1992 میلادی، علت وخامت محیط زیست جهانی، الگوی ناپایدار مصرف و تولید، به‌ویژه در کشورهای صنعتی، تشخیص داده شده و مقوله توسعه پایدار، به‌عنوان راهبردی جدید در جهان معاصر با هدف استفاده بهینه از منابع و حفظ آن‌ها به‌عنوان سرمایه‌ای برای آیندگان مورد توجه قرار گرفت.

وقتی اندیشه توسعه پایدار شکل می‌گیرد

اندیشه توسعه پایدار، تمرکز خود را بر مصرف صحیح منابع، تغییر رفتار اجتماعی در مقابل محیط زیست، تغییر رفتار اقتصادی دارای نگرش پیشرفت سریع و رفاه‌طلبی افراطی بشر قرار داده است.

همگام با این اندیشه، در صنعت مد نیز اندیشه دیگری در حال رشد است که به‌طور متداول مد آرام نامیده می‌شود و در تقابل با مد سریع و در پاسخ به مشکلات زیست‌محیطی که حوزه مد سریع به وجود آورده، تلاش دارد تا سازمان مصرف و تولید را به‌گونه‌ای متحول سازد که بشر بیش از این با مشکلات زیست‌محیطی که اکنون به بحرانی‌ترین حالت خود رسیده، روبرو نشود.

ازاین‌رو، در پژوهش حاضر نیز هدف بر این قرار گرفته تا مخاطرات مربوط به توسعه مدهای سریع مورد بررسی قرار گرفته و در تقابل با آن نگرش‌های صنعت مد آرام و زیست پایدار به‌عنوان ابزارهایی برای برون‌رفت از این بحران مورد توجه قرار گیرد.

این امر از این دیدگاه اهمیت دارد که در کشور ما به‌منظور مقابله با تهاجم مدهای سریع که فارغ از مسائل زیست‌محیطی، فرهنگ ایرانی اسلامی را نیز مورد تهاجم قرار داده‌اند، در جستجوی راه حل‌هایی هستیم که به‌تبع خود، بخشی از آن‌ها به تغییرات در سازمان تولید و بخشی دیگر به تغییر در نگرش اجتماعی به مقوله مد اختصاص خواهد داشت.

وقتی فرهنگ صنعتی بر علیه محیط زیست قد علم می‌کند

اما این تردید و چالش وجود دارد که برداشت‌های نادرست از مقوله مد در دوران حاضر و تلاش‌های عجولانه، خود صنعت و فرهنگ در حال شکل‌گیری را به مقوله‌ای ضد زیست محیط بدل ساخته و ما را در معرض بیشتر مخاطراتی قرار دهد که جهان در حال حاضر با آن روبرو است. بنابراین سعی بر این است که مبانی فرهنگ‌سازی مورد توجه قرار گیرد تا از طریق آن بتوان الگوی مصرفی را ارائه کرد که بتواند ضمن برخورداری از سیمای اسلامی، نگرش اقتصاد مقاومتی و تأکید دین ما مبنی بر عدم اسراف در این زمینه را نیز توسعه داده و به‌عنوان مانعی در مقابل پدیده‌های مد سریع وارداتی از طریق توجه به زیرساخت‌های عمیق فرهنگی و رویکردی ارزشمند در حوزه مد اسلامی ایرانی باشد.

این بخش از پژوهش با اتکا به منابع کتابخانه‌ای و بررسی تجارب جهانی در این زمینه و بررسی جنبه‌های فرهنگی آن به‌عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته و در قالب راهبردهای عمومی و رویکردهایی برای تحقق آن ارائه شده است.

مد و مسائل زیست‌محیطی

معضلات زیست‌محیطی صنعت پوشاک، در سه بعد نساجی و تهیه مواد خام مورد استفاده در این صنعت و فرآیند نگهداری البسه و همچنین انهدام ضایعات آن قابل بررسی است. در این میان، صنعت نساجی به‌واسطه بهره‌گیری از حجم زیاد آفت‌کش‌های کشاورزی، آلودگی آب، آلودگی شیمیایی محیط، مصرف انرژی، استفاده از رنگ‌دانه‌های مصنوعی مضر و سفیدکننده‌ها، نقش مهمی بر عهده دارد. علاوه بر این، صنعت تولید پوشاک نیز به‌طور مداوم درصدد تولید انبوه و ایجاد زمینه برای مصرف و اتلاف انرژی برای نگهداری و تولید ضایعات، به‌ویژه موارد غیر قابل بازیافت یا بازگشت به چرخه محیط زیست است.

تغییر مد لباس‌های گوناگون و تغییر سلیقه و ذائقه افراد، با هدف تهییج آن‌ها به خرید، آلودگی‌های بسیاری را در زمینه مواد شیمیایی به‌کاررفته برای فرآوری، پارچه‌های غیر قابل بازیافت، اتلاف انرژی برای شست و شو و اتو در زمان استفاده و عمر کوتاه لباس‌ها، باعث آلودگی‌های زیستی وسیعی شده است.

در تقابل با این رویه مطلوب صنعت، توسعه پایدار با تعهد به توسعه انسانی، حفظ محیط زیست، توجه به نیاز نسل‌های آینده و رفع کاستی‌های فرهنگی، اجتماعی و پیشرفت متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و حفظ تنوع فرهنگی است و با طرح مقولات نوینی مانند منسوجات زیست پایدار و مد آرام درصدد دستیابی به آن بر آمده است.

زیست پایداری در حوزه منسوجات

ایده منسوجات زیست پایدار، مفهومی جدید نیست؛ اما در دهه هفتاد میلادی و به‌مرور که بحث‌ها پیرامون مسائل اخلاقی و محیط زیست در میان عموم رشد کرد، در دو دهه بعد به آگاهی عمومی بدل گشت. در حال حاضر، مقوله زیست پایداری در حوزه منسوجات، به‌واسطه بحران زیستی پیش رو و افزایش سطح آگاهی در این زمینه، به یک موضوع عمومی بدل شده است. همچنین، طرح مفهوم مصرف پایدار نیز به معنای بهره‌برداری و مصرف منابع، بدون ایجاد اختلال در فرآیندهای طبیعی آن‌ها و یک اقتصاد پایدار و سالم برای کارگران، جوامع، مصرف‌کنندگان و جامعه، توسعه پیدا کرد.

نخستین تغییرات در حوزه انتخاب مواد اولیه رخ داده است. انتخاب مواد خام، بخش اساسی از جنبه‌های پایداری است. این توجه به مواد اولیه از منظر مصرف منابع، مصرف انرژی، میزان آلودگی، شیوه فرآوری و توجه به افزایش ارتقای سلامت درازمدت جامعه، موضوعی دارای بازتاب اجتماعی و مؤثر بر نظام مد و طراحی منسوجات است. توجه به منسوجات زیست پایدار، به معنای استفاده از الیاف طبیعی نیست زیرا چرخه فرآوری برخی الیاف طبیعی، به‌واسطه استفاده از مواد شیمیایی مضر، مشکلات زیست‌محیطی بیشتری را نسبت به الیاف مصنوعی به همراه دارد.

در میان هر دو نوع مصنوعی و طبیعی، تولید پلی پروپیلن، الیاف سویا، کتان، نایلون، پلی‌استر، آکریلیک، پنبه و ویسکوزها، به ترتیب با ضررهای زیست‌محیطی بیشتری همراه هستند. عمل‌آوری پنبه از منظر آبیاری، برداشت و آفت‌کش‌های مورد استفاده، می‌تواند اثرات منفی زیادی بر سلامت انسان و محیط داشته باشد و یکی از معیارها، استفاده از مواد خام ارگانیک است که در کاشت آن‌ها از هیچ نوع کود شیمیایی یا آفت‌کشی استفاده نشده است.

مقاصد زیبایی‌شناسانه یا مراقبت از محیط زیست؟

فرآیندهای تکمیل پارچه مانند تمیزکاری، سفیدکاری، رنگرزی و چاپ که در خدمت مقاصد زیبایی‌شناسانه هستند به‌واسطه سموم ناشی از فلزات سنگین، از عوامل مخرب محیط زیست هستند. تکنیک‌های رنگرزی متعارف طبیعی یا مصنوعی، مقادیر زیادی آلودگی برای منابع آبی را به همراه دارند و حفظ رنگ طبیعی مواد، کمترین میزان ضرر را به همراه دارد. همچنین بخش اعظمی از انرژی مصرفی نیز به‌تمامی دوره بهره‌برداری از محصول بازمی‌گردد که شامل شستشو، خشک و اتو کردن است و هرگونه تلاشی برای کاهش آن می‌تواند اهمیت داشته باشد.

دفع و تجزیه منسوجات مصرف‌شده نیز در بسیاری موارد با انتشار گازهای آلاینده همراه است و افزایش طول عمر یک محصول، می‌تواند از تخریب محیط جلوگیری کند.

همچنین حجم بالای دیگری از آلودگی، ناشی از حمل و نقل محصولات از کارخانه‌ها به خرده‌فروشان است که در حال حاضر در حال جایگزین شدن با سامانه‌های متعدد تولید جهانی، به‌منظور نزدیک کردن ساختار تولید و بازارهای مصرف است.

آگاهی عمومی از این سیمای نامطلوب، بسیاری از برندهای مشهور پوشاک جهان را وادار ساخته تا رویکردهای زیست پایدار را از طریق نوعی تحول طولانی‌مدت دنبال کنند و با ایجاد نوعی نشان تجاری دوستدار محیط، ایجاد بسته‌بندی‌های سازگار با محیط زیست، مواد خام آلی، حفظ رنگ طبیعی و عدم استفاده از سفیدکننده‌ها، کاهش استفاده از چرم و خز برای حفظ حقوق حیوانات به‌عنوان منابع طبیعی در معرض خطر انقراض، کاهش مصرف آب و استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر و همچنین فعالیت‌های اجتماعی در این حوزه، سعی در ایجاد تصویری از خود به‌عنوان یک مؤسسه دوستدار محیط زیست دارند.

یکی دیگر از راهبردهای توسعه پایدار نیز، توجه به تجارت عادلانه و کاستن از واسطه‌ها و توجه به معیشت کارگران و احترام به مصرف‌کننده برای بهره‌مندی از اجناس دارای کیفیت مطلوب از بعد سلامتی و اقتصادی است، موضوعی که در شرایط فعلی متأثر از شیوع ویروس کرونا نیز یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است.

----

این مطلب برگرفته از مقاله‌ای است با عنوان "توسعه فرهنگ مد زیست پایدار، راهکار مقابله با پدیده منفی مد سریع" نوشته فریناز فربود عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) که به‌طور اختصاصی در اختیار هنرآنلاین قرار گرفته است.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو