انشا در مورد خانه تکانی عید و خانه تکانی دل
با نزدیک شدن به اواخر اسفند ماه و اوایل فروردین ماه و شروع نوروز یکی از رسوم بسیار زیبا در این روزها انجام خانه تکانی می باشد که مردم تمام خانه خود را تمیز می کنند و به شستشو می پردازند اما در این میان نیاز است که خانه تکانی دل را هم انجام دهیدم و با قلبی صاف و بدون کینه سال نو را آغاز نماییم.
در این روزها قسمت های مختلف منزل که نظافت نشده، گردگیری می شود. این کار برای ما امری عادی شده است. به همین جهت به سادگی از کنار آن می گذریم. در حالی که درس ها و عبرت های بسیار مهمی در آن نهفته است.
انشا در مورد خانه تکانی دل
عید نوروز که نزدیک می شه وقت خونه تکونی می شه! اما چه خوبه سال جدید دلهامون رو خونه تکونی بکنیم. تا سال دیگه دلمون عاری از گرد و غبار کینه و ناراحتی باشه . از خودم شروع می کنم…
ببخشید اگر حرفی زدم که ناراحتتون کرد , ببخشید اگر باعث کدورت ها شدم , ببخشید اگر گاهی عصبانی بودم, ببخشید اگر گاهی به شوخیهاتون نخندیدم , ببخشید اگر به سخن جدیتون گاهی خندیدم ,ببخشید اگر گاهی به شوخیهام نخندیدید , ببخشید اگر به سخن جدیم خندیدید , ببخشید اگر دوستم داشتید و نفهمیدم. ببخشید اگر نتونستم عشقم رو بهتون ابراز بکنم. ببخشید اگر کینه ای ازتون به دل گرفتم , ببخشید اگر کینه ازم به دل گرفتید , ببخشید اگر حق با شما بود , ببخشید اگر همیشه ناحق گفتم ؛ ببخشید اگر خیلی سیاه بودم , ببخشید اگر شما خیلی سفید بودید , ببخشید اگر پیش بزرگیتون خیلی کوچیک بودم , ببخشید اگر وصله ناجوری براتون بودم , ببخشید که به خوبیهاتون حسادت کردم , ببخشید اگر گاهی تحملم کردید , ببخشید اگر گاهی تحملتون نکردم , ببخشید اگر گاهی مغرور بودم , ببخشید اگر گاهی تند پست زدم , ببخشید بخاطر پستهام , ببخشید بخاطر پیامهام , ببخشید بخاطر امضاهام , ببخشید بخاطر پیغامهای خصوصیم , ببخشید بخاطر پستهایی که وقتتون رو هدر داد , ببخشید اگر زیر پست قشنگتون تنکس نزدم , ببخشید اگر برام تنکس زدید و نفهمیدم , ببخشید اگر گاهی درست نشناختمون , ببخشید بخاطر اون مسائلی که نمی دونم چرا باید بخاطرش عذرخواهی بکنم , ببخشید بخاطر اون مسائلی که می دونم باید ازتون عذرخواهی بکنم و نمی تونم , ببخشید بخاطر اون مسائلی که نمی دونید چرا باید ازتون عذرخواهی بکنم , ببخشید بخاطر …
و خلاصه ببخشید اگر نمی دونم چجوری باید ازتون عذرخواهی بکنم.
من هرچی بوده و نبوده را کنار گذاشتم .
امیدوارم شما هم این حقیر را ببخشید.
انشا با موضوع خانه تکانی عید و خانه تکانی دل
صدای پای بهار میآید؛ صدای تغییر، آبشدن تدریجی برفها، نغمهی گوشنواز جویبارهای کوچک و پیچدرپیچ، ترنم دلچسب آواز روحبخش پرندگانی که از لانههایشان بیرونزدهاند یا از سفری طولانی به مأمن سال پیش خود بازگشتهاند؛ همهچیز در حال دگرگونیست. انسان، طبیعت، کائنات و چه انتخاب زیبایی برای نو شدن سال و تغییر و تحول سال در بهترین زمان ممکن؛ آنجا که منجمین هم انگشتبهدهان ماندهاند، تنها از ایرانیان هنرمند و دانشمحور برمیآمده است و …
هرجا که این روزها قدممیگذاری، زمزمهی نو شدن و جابهجایی میشنوی. بهار همه را به حرکت، جنبش و تحرک وادار میسازد و…
و در اینمیان، خیلی از مادرها و اعضای خانه، کلمهای را یا بهتر بگوییم عبارتی را مدام تکرار میکنند؛ «خانهتکانی!» مراسمیست برای خود که گاه روزها و ساعتهای متمادی، وقت و انرژی را باید صرف آن نمود؛ رسم و عملی زیبا، پسندیده و دوستداشتنی با تمام مشقات و زحماتی که به همراه دارد.
خانهتکانی، از شستن و تمیزکردن شروع میشود و تا بازسازی و تغییر دکوراسیون و… ادامه مییابد اما امسال بیاییم یک خانهتکانی به خانهتکانیهای هر سالهی خود اضافه نماییم؛ یک خانهتکانی که روح و روان خستهی ما را پس از یکسال بهطرز معجزهآسایی متغیر و دوستداشتنی نماید. این خانهتکانی برخلاف خانه تکانیهای دیگر، نه زحمت دارد و نه نیاز به مادیات! انتظار کمک از هیچکس هم نخواهی داشت. اصلاً بهتنهایی، هر انسانی قادر به انجام آن خواهد بود. خانه تکانی دل
در این بهار میخواهیم دانسته و نه از روی احساس و چشموهمچشمی، دست به یک خانهتکانی اساسی بزنیم؛ خانهتکانی از نوع شخصی و منحصربهفرد. خانهتکانی، آنهم از ریشه و اساس. میخواهیم در این خانهتکانی، همهچیز را دچار تغییر نماییم اما تغییر نگرش و دیدگاه.
در آستانهی بهاری دیگر، به خود بیاییم و نیک و عمیق بیندیشیم، به گذشتهها برگردیم، ناراحتیها، بغضها و کینهها، کمبودهای عاطفی و نابسامانیهای روحی، همه و همه را در مقابل دیدگان خود قرار دهیم و ببینیم چه چیزهایی خانهی دل را به مکانی تلخ و سرد مبدل ساخته است؟ خانهی دل باید ساده باشد، صمیمی و آرام، خالی از انواع بغضها و کینهها و سرشار از محبتها و دوستداشتنها. خانهی دل باید صاف باشد و صیقلی، گرم باشد و مهربان و درنهایت، خانهی دل باید زیباترین و بانشاطترین جلوههای بصری و معنوی را دارا باشد. پس در این بهار دلانگیز، هیچکجا برای خانهتکانی، مناسبتر و واجبتر از دل نیست.
صدای پای بهار میآید؛ صدای تغییر، آبشدن تدریجی برفها، نغمهی گوشنواز جویبارهای کوچک و پیچدرپیچ، ترنم دلچسب آواز روحبخش پرندگانی که از لانههایشان بیرونزدهاند یا از سفری طولانی به مأمن سال پیش خود بازگشتهاند؛ همهچیز در حال دگرگونیست. انسان، طبیعت، کائنات و چه انتخاب زیبایی برای نو شدن سال و تغییر و تحول سال در بهترین زمان ممکن؛ آنجا که منجمین هم انگشتبهدهان ماندهاند، تنها از ایرانیان هنرمند و دانشمحور برمیآمده است و …
هرجا که این روزها قدممیگذاری، زمزمهی نو شدن و جابهجایی میشنوی. بهار همه را به حرکت، جنبش و تحرک وادار میسازد و…
و در اینمیان، خیلی از مادرها و اعضای خانه، کلمهای را یا بهتر بگوییم عبارتی را مدام تکرار میکنند؛ «خانهتکانی!» مراسمیست برای خود که گاه روزها و ساعتهای متمادی، وقت و انرژی را باید صرف آن نمود؛ رسم و عملی زیبا، پسندیده و دوستداشتنی با تمام مشقات و زحماتی که به همراه دارد.
خانهتکانی، از شستن و تمیزکردن شروع میشود و تا بازسازی و تغییر دکوراسیون و… ادامه مییابد اما امسال بیاییم یک خانهتکانی به خانهتکانیهای هر سالهی خود اضافه نماییم؛ یک خانهتکانی که روح و روان خستهی ما را پس از یکسال بهطرز معجزهآسایی متغیر و دوستداشتنی نماید. این خانهتکانی برخلاف خانه تکانیهای دیگر، نه زحمت دارد و نه نیاز به مادیات! انتظار کمک از هیچکس هم نخواهی داشت. اصلاً بهتنهایی، هر انسانی قادر به انجام آن خواهد بود. خانه تکانی دل
در این بهار میخواهیم دانسته و نه از روی احساس و چشموهمچشمی، دست به یک خانهتکانی اساسی بزنیم؛ خانهتکانی از نوع شخصی و منحصربهفرد. خانهتکانی، آنهم از ریشه و اساس. میخواهیم در این خانهتکانی، همهچیز را دچار تغییر نماییم اما تغییر نگرش و دیدگاه.
در آستانهی بهاری دیگر، به خود بیاییم و نیک و عمیق بیندیشیم، به گذشتهها برگردیم، ناراحتیها، بغضها و کینهها، کمبودهای عاطفی و نابسامانیهای روحی، همه و همه را در مقابل دیدگان خود قرار دهیم و ببینیم چه چیزهایی خانهی دل را به مکانی تلخ و سرد مبدل ساخته است؟ خانهی دل باید ساده باشد، صمیمی و آرام، خالی از انواع بغضها و کینهها و سرشار از محبتها و دوستداشتنها. خانهی دل باید صاف باشد و صیقلی، گرم باشد و مهربان و درنهایت، خانهی دل باید زیباترین و بانشاطترین جلوههای بصری و معنوی را دارا باشد. پس در این بهار دلانگیز، هیچکجا برای خانهتکانی، مناسبتر و واجبتر از دل نیست.