همه چیز در مورد فرزندان آلیسنت هایتاور در سریال «خاندان اژدها» و سرنوشت آن ها

هشدار اسپویل: در ادامه این مطلب ممکن است بخش هایی از داستان سریال خاندان اژدها فاش شود.

در نیمه دوم فصل اول سریال خاندان اژدها (House of the Dragon) شاهد یک جهش زمانی ده ساله بودیم در شرایطی که برای اولین بار به طور گسترده شاهد پرداختن به فرزندان شاه ویسریس تارگرین و ملکه آلیسنت بودیم و در ادامه این مطلب می خواهیم سرنوشت آن ها را بررسی کنیم. در این فصل شاهد شخصیتی متفاوت از آلیسنت هایتاور همراه با تغییر بازیگر نقش وی هستیم که اکنون زنی بالغ صاحب سه فرزند است و از دوست صمیمی رینیرا تارگرین به اصلی ترین دشمن او تبدیل شده است. در نیمه دوم سریال خاندان اژدها تخم نفاقی که اوتو هایتاور کاشته بود بالاخره میوه می دهد و ملکه بیش از پیش متقاعد می شود که رینیرا هر گونه رقیب و به چالش کشنده میراثش را از بین خواهد برد، رقبایی که فرزندان آلیسنت را نیز در بر می گیرد. در شرایطی که این فرضیه چندان هم بیراه نیست، رینیرا هنوز هیچ نشانه ای از دشمنی را نسبت به خواهران و برادران ناتنی اش بروز نداده است. در طول زندگی ملکه آلیسنت، او صاحب چهار فرزند می شود که همگی متعلق به شاه ویسریس هستند.

ایگان تارگرین

ایگان اولین بار در اپیزود سوم سریال خاندان اژدها معرفی می شود، نوزادی که اولین فرزند آلیسنت و پادشاه است و در اپیزود سوم به عنوان یک نوجوان ظاهر می شود، شخصیتی که تای تننت نقش او را بازی می کند. به عنوان اولین فرزند پسر شاه ویسریس، وجود محض ایگان تارگرین می تواند چالشی بزرگ برای ادعای پرنسس رینیرا تارگرین بر تاج و تخت وستروس باشد. به نظر می رسد که سریال خاندان اژدها همان روایتی را دنبال می کند که در کتاب مارتین از شخصیت ایگان ترسیم شده است: او در ابتدا نسبت به تاج و تخت بی میل است و خواهرش را میراث دار آیرون ثرون می داند تا اینکه پدربزرگش، اوتو، و مادرش، آلیسنت، مغز او را با فکر اینکه خانواده در خطر است شستشو داده و نظرش را عوض می کنند.

وقتی پدر ایگان می میرد، شورای سبز به سرعت ایگان را پادشاه اعلام می کند در حالی که رینیرا نیز در دراگون استون تاجگذاری می کند. ماجرای موسوم به رقص اژدهایان با تشکیل دو جبهه از طرفداران دو مدعی تاج و تخت آغاز شده و پس از آنکه دومین پسر رینیرا، به نام لوسریس، علیرغم اینکه همراه یک کاروان صلح به کینگز لندینگ فرستاده می شود به قتل می رسد، درگیری ها به شکلی خونین دنبال شده و به یک جنگ واقعی داخلی تبدیل می شود. در جریان جنگ، ایگان وارد نبرد با دیگر اژدهاسواران می شود تا جای خود را به عنوان پادشاه جدید هفت قلمرو تحکیم بخشد. مهم ترین پیروزی او کشتن پرنسس رینیس تارگرین و اژدهای سرخ او، ملیس، به کمک برادرش، ایموند، و دو اژدهای سانفایر و ویگار است.

اما در این نبرد ایگان تارگرین به شدت زخمی می شود که باعث می شود وی باقی عمر نتواند راه برود. پادشاهی ایگان با نام ایگان دوم به دو دوره شامل روزهای اولی جنگ پیش از تصرف کینگز لندینگ توسط رینیرا و سپس بازگشتش به پایتخت پس از مرگ رینیرا و کشته شدن او به دست اژدهایش سانفایر تقسیم می شود. دوره دوم پادشاهی ایگان ۶ ماه به طول می انجامد و در ادامه حامیان خواهرزاده اش، ایگان جوان، او را به زیر می کشند. ایگان تارگرین به دلیل مسموم شدن توسط اطرافیانش کشته می شود.

هلینا تارگرین

در میان تراژیک ترین داستان ها در جریان جنگ داخلی تارگرین ها، هیچ کدام با تراژدی هلینا تارگرین قابل مقایسه نیست و بسیاری آن را با عروسی سرخ در بازی تاج و تخت مقایسه کرده اند. هلینا خود اژدهاسواری است که سوار اژدهای دریمفایر می شود. او بانویی شاد و بشاش توصیف شده که بسیار شبیه مادرش است. به عنوان یک سنت در میان خاندان تارگرین، هلینا با برادرش ایگان ازدواج کرده و بعد از مادرشان به جایگاه ملکه دست می یابد. این دو صاحب سه فرزند می شوند که شامل دوقلوهای جیهریس و جیهریا (پسر و دختر) و پسر دیگری به نام پرنس میلور است. بعد از اینکه ایموند موفق به کشتن لوسریس (پسر رینیرا تارگرین) می شود، دیمون تارگرین با اعزام قاتلانی برای کشتن یکی از پسران ایگان به این ماجرا واکنش نشان می دهد.

در رد کیپ، ماجرای موسوم به خون و پنیر ( Blood and Cheese نام دو شخصیت که در ادامه داستان خواهند آمد) رخ می دهد که بر اساس آن ملکه هلینا باید انتخاب کند کدام یک از فرزندانش کشته شود، جیهریس یا میلور. در شرایطی که هلینا از این انتخابی که مجبور به گرفتن آن است به شدت برآشفته، خون با تهدید به تجاوز به دخترش او را وادار می کند که هر چه سریع تر تصمیم بگیرد. در نهایت هلینا تصمیم می گیرد میلور پسر دو ساله اش را قربانی کند، با این منطق که او می میرد و دیگر به یاد نمی آورد که مادرش او را قربانی کرده است، اما قاتلان جیهریس را به قتل می رسانند. در نتیجه اندوه این اتفاق، هلینا دیوانه شده زیرا اکنون میلور زنده است و می داند که مادرش او را برای کشته شدن انتخاب کرده بود. در سال ۱۳۰ بعد از فتح وستروس، هلینا با بیرون پریدن از ارتفاع به زندگی خود پایان می دهد که شورش مردم را در پی دارد.

ایموند تارگرین

همانند خواهران و برادران بزرگترش، ایموند تارگرین یک اژدها سوار است که سوار اژدهای ترسناک و بزرگی به نام ویگار می شود. بعد از مرگ عمه اش لینا، ایموند تصمیم می گیرد تا ویگار را به عنوان اژدهای خود انتخاب کند، پس از آنکه خواهرزاده های ولاریونی اش و حتی برادر بزرگتر و پدرش او را سرزنش می کنند. وقتی جافری در می یابد که ایموند قصد سوار شدن بر ویگار را دارد، به سرعت به برادران بزرگتر خود خبر داده و درگیری خونینی بین پسران خانواده در می گیرد که باعث می شود ایموند یکی از چشم هایش را از دست بدهد. این اتفاق دشمنی بین ایموند و رینیرا و فرزندانش را بیش از پیش شعله ور می کند. ایموند اولین قتل خود را در رقص اژدهایان با کشتن لوسریس و اژدهایش، آراکس، در مبارزه ای هوایی در جریان یک طوفان بزرگ تجربه می کند.

در شرایطی که این کار او عواقب بسیار هولناکی در پی دارد، ایموند به یک جنگجوی بیرحم تبدیل می شود که بسیاری را به یاد عمویش دیمون تارگرین می اندازد. در شرایطی که ایگان دوم در نبردش با رینیرا به شدت مجروح می شود، ایموند لقب ولیعهد و حافظ قلمرو را دریافت می کند و تاج ایگان اول را بر سر نهاده و به این باور می رسد که پادشاهی بیشتر شایسته اوست تا برادرش. ایموند سربازی وفادار و ارزشمند در نبرد ایگان دوم علیه خواهر ناتنی اش، رینیرا، بوده و تلاش می کند تا عمویشان دیمون را به عنوان بزرگ ترین تهدید برای سیاه ها از بین ببرد. در سال ۱۳۰ پس از فتح وستروس، ایموند و دیمون در دوئلی اژدهایی و در نبردی به نام نبرد چشم خداوند با هم روبرو می شوند که در آن دیمون او را با فرو کردن شمشیرش در کاسه چشم نابینا شده اش می کشد.

دیرون تارگرین

جوان ترین فرزند آلیسنت هایتاور، دیرون تارگرین، در همان سالی به دنیا می آید که  جیسریس ولاریون، بزرگ ترین پسر رینیرا متولد می شود. شاهزاده دیرون نیز اژدها سوار بوده و سوار اژدهایی به نام تساریون می شود. به نظر می رسد که شخصیت دیرون از کلیت سریال خاندان اژدها حذف شده است (دستکم با توجه به آنچه تاکنون در سریال دیده ایم). هم سن بودن او با جیسریس باعث می شود که شاه ویسریس برای دیرون و جیسریس یک دایه مشترک بگیرد که باعث می شود این دو از طریق شیر این دایه برادر شوند، ترفندی که با هدف تعمیق رابطه بین این دو پسر و خانواده های آن ها (مادرهایشان) صورت می گیرد. علیرغم این موضوع، دیرون نیز همانند بقیه خانواده اش به سیاه ها و خواهر ناتنی اش عداوت می ورزد. در جریان نبرد هانی واین، دیرون سوار بر تساریون به کمک دایی اش اورموند هایتاور می رود.

بعد از پیروزی در این نبرد، او به عنوان شوالیه دست یافته و یک شمشیر والیریانی به نام ویجلنس دریافت کرده و در همان نوجوانی لقب دیرون شجاع را به او می دهند. وقتی ایموند تصمیم می گیرد با دیمون مبارزه کند، دیرون را عقب نگه می دارد تا افتخار شکست دادن دیمون نصیب خودش شود. دیرون نیز در کنار ارتش اورموند مانده و نقش پیشقراول اژدهاسوار آن ها را ایفا می کند و به قلمروهایی که از زانو زدن برای سبزها خودداری می کنند حمله می کند. تاریخ دقیق مرگ دیرون دقیقاً مشخص نیست و تنها جزییات تایید شده مربوط به مرگ او این است که دیرون در جریان نبرد تامبلتون کشته می شود.

در شرایطی که جنگ برای جانشینی در خاندان اژدها در هر اپیزود شدیدتر می شود، نقش کلیدی شخصیت های اصلی در روایت داستان به خوبی شکل گرفته است. رقص اژدهایان در قلب خود یک دیگری بین خانوادگی برای رسیدن به تاج و تخت وستروس است در شرایطی که هیچ کدام اعتبار و حامیان کافی برای نگه داشتن آن برای مدت طولانی را ندارند. همانطور که لاریس استرانگ در انتهای اپیزود ششم سریال می گوید: «فرزندان چیزی نیستند جز یک مشت نقطه ضعف» که نشان می دهد جنگ اگر چه برای یک هدف و آرمان است اما فرزندان اغلب قربانی این آرمان می شوند.