در این مطلب جملات زیبا در توصیف کلاغ و متن در مورد کلاغ و این پرنده زیبا را ارائه کرده ایم با ما همراه باشید.
فهرست موضوعات این مطلب
جملات درباره کلاغ
کلاغ…
به خانه ات برس
قصه ی من تمام شد!!!
یکی تمام بود و نبودنهایم را یک جا برد!
بیا رسم دنیا را بهم بزنیم
من زمزمه می کنم
و تو تکرار کن
آنگاه کلاغ می شود همای سعادتت!…
داستان الان زندگی من شده آخر داستانایی که برای بچه ها تعریف میکنن
یعنی همون قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید
اون کلاغه منم و خونه هم چیزهایی هست که میخوام
هر چقدر هم که تلاش کنم در نهایت به اون چیزایی که میخوام نمیرسم.
کلاغ ها گرچه سیاهند
و آوازشان ناخوشایند …
اما آنقدر باوفایند که شاخه های خشک زمستان را تنها نمی گذارند….!!!
مطلب مشابه: دکلمه در مورد نمک نشناسی و متن درباره دورو بودن و بی معرفتی
متن ادبی درباره کلاغ
بوسیدمش
و یک نفس تا خانه دویدم
آن روز همه چیز زیبا بود
حتی قارقار کلاغ
هم کلاغ یه پرنده هست و هم عقاب اما کلاغ غذای حیوونای دیگه رو میدزده و
میبره تا بخوره، به هر چیزی تن میده و هر چیزی رو میخوره
ولی این عقابه که همیشه سعی میکنه خودش شکار کنه و هر چیزی رو هم نخوره
یادت باشه تو توی زندگیت میتونی هم نقش کلاغ و هم نقش عقاب رو بازی کنی!
این خودت هستی که تصمیم میگیری عقاب زندگیت باشی یا نه
کلاغی که به هر چیزی تن میده و به هر جوری میخواد زندگی بگذرونه.
هر صبح
کلاغی روی آب پر می نشیند
منقارش را شانه می زند
و از باتلاق بزرگ خبر می آورد
در من اما ،
هر صبح
کبوتری می میرد…
مطلب مشابه: متن بی معرفتی + جملات برای رفیق و دوست بی مرام و بی معرفت
قصه ی مرا با «غ» بنویسید
خیلی وقت است که کلاغ قصه هایم غصه خوان شده…
متن سنگین کلاغ
حال مترسکیو دارم
که به کلاغ میگفت
هرچقدر دوست داری نوک بزن
ولی تنهام نذار
و در انتها
ما به هم خواهیم رسید.کلاغ‌ها راه خانه را خواهند یافت…!
قصه تمام می‌شود.عشق می‌ماند
و آغوشی قد ما دو نفر…
نمی دانم چرا این روزها…
عاشق صدای کلاغ ها شده ام…
وقتی کلاغی قار قار میکند
به شوق خبری از تو…
چشم هایم را به سیاهی پرهایش می دوزم
و ناخوداگاه قربان صدقه اش می روم…
تا شاید…
دلش به رحم آید و از تو خبری دهد..
مطلب مشابه: متن در مورد گربه (جملات زیبا در مورد حیوان خانگی گربه)
اگه کلاغ بــره ، باغبون خوشحال میشه
چون گردو هـاش سالم تر میمونه
گرفتی که !؟
جملات در توصیف کلاغ
اگه میخواى خوشبخت بشى…؛ با کلاغى ازدواج کن که دل داره!
نه طاووسى که فقط زیبایى داره…!!!
غم یار را…
جار نمی زنند…
وگرنه کلاغ ها …
جای غار غار…
می گفتند …
یار…یار…یار!!
هنوز هم از بازی کلاغ پر میترسم! میترسم بگویم * رفاقت *
او آرام بگوید: پر …!
مطلب مشابه: شعر درباره اسب + مجموعه اشعار و متن های زیبا در مورد حیوان نجیب اسب
نه از کلاغ می ترسم
نه از پاسبان
تمام کوچه های دنیا را بن بست می کنم
وقتی که دلم برایت تنگ می شود!
کلاغ و طوطی هر دو زشت آفریده شدند
طوطی اعتراض کرد و زیبا شد
اما کلاغ راضی بود
امروز طوطی در قفس است
و کلاغ آزاد…
پشت هر حادثه ای حکمتی است
به خدا اعتماد کن…
گاهی با خودم می‌گویم،
نَکُنَد من باشم کلاغِ آخرِ قصّه ها…
کلاغ که از پیش باغبون بره چند تا گردو به نفع باغبونه. این داستان خیلی هاست. ما رو ترک میکنن، ازمون فاصله میگیرن و حس میکنن که با نبودنشون حالمون بد میشه، جای خالیشون رو احساس میکنیم و هر لحظه میخوایم برگردن اما نمیدونن که ما از رفتن اونها خوشحالیم. داستان زندگی ما و اونها داستان باغبون و کلاغیه که باغبون هر کاری میکنه تا کلاغ رو از خودش دور کنه.
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت، گوشت بدن خود را میکند
و به جوجه هایش میداد زمستان تمام شد و کلاغ مرد
و بچه هایش نجات پیدا کردند
و گفتند خوب شد که مرد، خسته شدیم ازین غذای تکراری
این است واقعیت تلخ روزگارمان
معرفت خیلیا هم
مثه جفت گیری کلاغه
تا حالا کسی ندیده..!
مطلب مشابه: متن درباره روباه؛ جملات سنگین درباره حلیه گری روباه
