ادعای خبرساز روزنامه کیهان: «مردم بحرین می خواهند جزء ایران باشند»

ادعای خبرساز روزنامه کیهان: «مردم بحرین می خواهند جزء ایران باشند»


منبع: روزیاتو

8

1402/7/4

13:01


ادعای خبرساز روزنامه کیهان: «مردم بحرین می خواهند جزء ایران باشند»

ادعای خبرساز روزنامه کیهان: «مردم بحرین می خواهند جزء ایران باشند»

حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی در واکنش به بیانیه ی اخیر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس درباره ی ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه گانه ی ایرانی، مدعی شده در حال حاضر اصلی ترین خواسته ی مردم بحرین – که زمانی جزء سرزمین ایران بود – الحاق دوباره به ایران است. با این حال، شریعتمداری سندی برای ادعای خود ارائه نکرده است.

کیهان بحرین

شریعتمداری که با اظهارنظرهای جنجالی اش شناخته می شود، در یادداشت خود در روزنامه کیهان نوشته:

هفت کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس عبارتند از؛ بحرین، کویت، عراق، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی. در میان این کشورها غیر از عمان که از قرن ۱۷ میلادی دارای حکومت پادشاهی بوده است، و عربستان [ اگرچه دولت آن در سال ۱۹۳۲ تشکیل شده است ولی می‌توان گفت] که حاکمیتی چند صد ساله داشته است، عمر بقیه آنها کمتر از صد سال است. و مخصوصاً بحرین حساب کاملاً جداگانه‌ای دارد، زیرا بحرین از دوران باستان تاکنون بخشی از خاک ایران بوده است که ۵۰ سال قبل در جریان یک زدوبند غیرقانونی میان شاه معدوم و دولت‌های آمریکا و انگلیس از ایران جدا شده است و امروزه اصلی‌ترین خواسته مردم بحرین بازگشت این استان جدا شده از کشورمان به سرزمین اصلی و مادری آن، یعنی ایران اسلامی است.

محمدرضاشاه که مانند پدرش به وطن‌فروشی شهرت داشت، در اطاعت محض از دولت انگلیس با جدایی بحرین از ایران موافقت کرد. به توصیه انگلیس پیشنهاد کرد که جدایی بحرین در میان مردم آن به رفراندوم گذاشته شود! ولی این رفراندوم در میان مردم بحرین صورت نپذیرفت بلکه به جای مردم، برخی از قبایل عرب غیربحرینی به جدایی بحرین از ایران رای دادند! از جمله قبایل یاد شده، قبیله معروف به «آل خلیفه» یعنی حاکمان دست‌نشانده کنونی بحرین بود که تا آن هنگام در بیابان‌های نَجد به راهزنی مشغول بودند! هم‌اکنون مردم بحرین که هرگز حاضر به ترک زبان فارسی نبوده‌اند، خواستار الحاق بحرین به سرزمین اصلی خود، یعنی ایران هستند. این خواسته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با شدت بیشتری دنبال می‌شود … و البته بدیهی است که این حق مسلم ایران و مردم استان جدا شده بحرین نباید و نمی‌تواند نادیده گرفته شود.

روزنامه کیهان پیش از این نیز بارها ادعای مالکیت ایران بر بحرین را مطرح کرده است و حتی یک بار در سال ۸۶ مقاله ی این روزنامه درباره ی لزوم بازگشت بحرین به خاک ایران با واکنش تند مقامات و مطبوعات بحرین مواجه شد.

ماجرای جدایی بحرین از ایران چیست؟

از ماجرای جدایی بحرین از ایران همواره به عنوان یکی از کاستی های دوران حکومت محمدرضا پهلوی یاد می شود. وبسایت خبری «رویداد ۲۴» در مطلبی که در ادامه آن را می خوانید مهم ترین روایت‌های موجود از ماجرای استقلال بحرین را جمع آوری کرده است:

شاید این گزاره که بحرین در دوران پهلوی دوم از ایران جدا شده بار‌ها به گوش شما خورده باشد، اما در ماجرای جدایی بحرین چه اتفاقی افتاده است. «ایران چنین استانی نداشت که محمدرضا بخواهد ببخشد. بحرین از زمان فتحعلی شاه قاجار طبق قراردادی که در انگلیس با شیخ‌نشینان جنوب خلیج فارس بسته شد، تحت‌الحمایه انگلیس بود» این جمله را خسرو معتضد در پاسخ به ادعای افرادی مطرح کرده که می‌گفتند بحران استان چهاردهم ایران در زمان پهلوی بوده است. (ارجاع به معتضد در واقع جوابی به خبرگزاری فارس بود وگرنه در بین تاریخ‌خوانده‌ها و تاریخ‌دانان، خسرو معتضد به دلایل مختلف متهم به جعل و تحریف تاریخ است.)

تاریخ مالکیت بحرین

ماجرا از این قرار است که بحرین در دوران هخامنشیان و ساسانیان یک بخش از سه بخش یک ساتراپ (استان) ایران و محل پایگاه دریایی اسپهبد بزرگ نیروی دریایی این سلسله‌های پادشاهی بود. سال ۱۵۰۶ پرتغال به این منطقه حمله کرد و بحرین را به انضمام جزیره هرمز به اشغال درآورد. یک قرن بعد شاه عباس صفوی در سال ۱۶۰۲ با لشکرکشی به بحرین، آنجا را از تصرف پرتغالی‌ها آزاد کرد و مجددا به ایران ملحق کرد.

کیهان بحرین

تصویری از یک نقشه قدیمی مربوط به امپراتوری عثمانی که بحرین را متعلق به ایران نشان می‌دهد.

از این تاریخ تا نزدیک به دو سده بعد، بحرین تحت اختیار کامل حکومت‌های ایران بود. سال ۱۷۸۳ (۱۱۶۰ هجری شمسی) شیخ احمد بن‌خلیفه از خاندان بزرگ خلیفه که یکی از خانواده‌های قدیمی عربستان است به این سرزمین حمله کرد و بر این منطقه استیلا پیدا کرد. این حمله با حمایت انگلستان همراه بود و از این تاریخ، آل‌خلیفه حاکم بحرین بود. سال ۱۸۲۲ (۱۲۳۷ هجری شمسی) در زمان فتحعلی شاه قراردادی میان «ویلیام بروس» کمیسر مخصوص دولت انگلیس در خلیج فارس و شاهزاده حاکم فارس یعنی «حسینعلی میرزا فرمانفرما» منعقد شد که نماینده انگلیس بر مالکیت ایران بر بحرین صحه گذاشته بود، اما به محض اینکه خبر این معاهده به دولت انگلستان رسید با آن مخالفت شد و به تایید مقامات لندن نرسید.

هوشنگ مهدوی در کتاب روابط خارجی در دولت پهلوی می‌گوید «تا پیش از کودتاى ۱۲۹۹ دولت ایران ۱۱ بار درصدد اعاده حاکمیت و مالکیت خود بر جزایر بحرین برآمد و هر بار در برابر مخالفت بریتانیا تلاشش به جایى نرسید. سال ۱۳۰۲ سرپرسى لورن سفیر بریتانیا در ایران تلاش کرد محمد مصدق (وزیر امور خارجه وقت) را متقاعد کند که دولت ایران از ادعاى خود بر بحرین دست بردارد.»

کیهان بحرین

باقر عاقلی مورخ ایرانی در کتاب «شرح حال رجال سیاسی و نظامی ایران» می‌گوید «مصدق می‌گفت با توجه به احساسات ملى موجود در باب این بخش باستانى از قلمرو ایران، هیچ دولت ایرانى نمی‌تواند، بدون یک دلیل مشخص دست از ادعاى حاکمیت بر بحرین شسته یا در مورد آن کوتاه بیاید.»

لایحه تایید مالکیت ایران بر بحرین

فروردین ۱۳۲۷ مجلس شورای ملی لایحه‌ای تصویب کرد که طی آن ادعای ایران بر بحرین و منابع نفتی آن را مورد تاکید قرار می‌داد. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در مجموعه کتاب‌های موسوم به کتاب سبز، چاپ دفتر مطالعات بین‌المللی، به سفر یکی از شیوخ برجسته بحرین به ایران و تقاضای عضویت در مجلس ایران اشاره کرده که ظاهرا مجلس آن روز به استناد اینکه شیخ مزبور بر اساس قانون انتخابات ایران برگزیده نشده، از پذیرش او سرباز زده است.

در این زمان هم انگلیس همواره بر حق حاکمیت خود در بحرین تاکید داشت و ادعای ایران را بی‌اساس می‌دانست. در یک فقره دکتر محمد مصدق خواستار حل زودتر مساله بحرین و پیوستن آن به خاک ایران شد، اما همزمان نماینده سیاسی انگلیس در بحرین با تنظیم قوانینی مانع از ایجاد ارتباط مستقیم میان ایران و اهالی بحرین شد. مصدق یادداشتی به دولت انگلیس نوشت و خواستار پایان مداخلات غیر قانونی آن‌ها در مورد جزیره بحریم شد، اما انگلیس این ادعا را بی‌اساس خواند و اعلام کرد که «بحرین منطقه تحت‌الحمایه انگلیس است.»

کیهان بحرین

تا سال ۱۳۳۵ مطبوعات ایران بار‌ها موضوع تعیین تکلیف بحرین را یادآوری کرده‌اند. سال ۱۳۳۵ تعداد زیادی از ایرانیان مقیم بحرین بازداشت شدند. حکومت ایران واکنش نشان داد. علیقلی اردلان وزیر امور خارجه وقت را در فروردین ۱۳۳۵ سرمقاله‌ای در یکی از روزنامه‌های آن زمان نوشت و ابعاد حقوقی و تاریخی در مورد حاکمیت ایران بر بحرین را یادآور شد. در تمام این مدت مساله بحرین، پرونده مناقشه بین ایران و انگلیس بود.

با پایان جنگ جهانی دوم انگلیس دیگر از پس مدیریت ابعاد وسیع مستعمراتش بر نمی‌آمد. به همین دلیل این کشور تصمیم به قطع هزینه‌های نظامی در خاورمیانه گرفت و سال ۱۹۶۷ (زمستان ۱۳۴۶) اعلام کرد که قوای نظامی خود را تا تاریخ ۱۹۷۱ (۱۳۵۰) از شرق سوئز خارج می‌کند. در این مقطع انگلیس باید فکری به حال مناطق تحت نفوذش می‌کرد و با همین هدف پیشنهاد تشکیل کشور «امارات متصالحه» را مطرح کرد؛ فدراسیونى متشکل از ۹ شیخ‌نشین جنوب خلیج فارس از جمله بحرین در قالب یک کشور واحد.

مذاکراتی پشت پرده میان انگلیس و پهلوی انجام گرفت و دولت ایران از ادعای خود درباره بحران عقب‌نشینی کرد. روزنامه تایمز لندن در گزارشی گفته سال ۱۳۴۷ شاه ابراز امیدواری کرده که مسئله بحرین با همکاری تمامی کشور‌های منطقه با حسن نیت حل و فصل شود.

محمدرضا شاه در یک کنفرانس مطبوعاتى که در ۴ ژانویه ۱۹۶۹ (۱۴ دى ۱۳۴۷) در دهلى‌نو تشکیل شده بود گفته بود «اگر اهالى بحرین نمی‌خواهند به کشور من ملحق شوند، ایران ادعاى ارضى خود را در مورد این مجمع‌الجزایر پس می‌گیرد و خواسته اهالى بحرین را اگر از نظر بین‌الملل مورد قبول قرار مى‌گیرد مى‌پذیرد.»

در همین تاریخ با هماهنگی ایران و انگلیس کار به دبیرکل سازمان ملل واگذار شد و نمایندهٔ سیاسی وی به جای همه‌پرسی تنها با نظرسنجی سه‌گزینه‌ای از چند قشر مردم بحرین در گزارش خود ادعا کرد که تقریباً همهٔ مردم بحرین خواهان استقلال از کشور ایران و تحت‌الحمایگی انگلیس هستند.

کیهان بحرین

ایران نیز در ماه می (اردیبهشت ۱۳۴۹) براى شناسایى رسمى قطعنامه شوراى امنیت در مورد استقلال بحرین، اقدامات قانونى را انجام داد و هیات دولت قطعنامه شوراى امنیت سازمان ملل را براى بررسى و تصویب درقالب لایحه به مجلس شوراى ملى تقدیم کرد، که این لایحه در تـاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۴۹ با ۱۸۷ رأى مثبت و ۴ راى منفى به تصویب مجلس شوراى ملی رسید. بحرین ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ رسماً اعلام استقلال کرد و یک ساعت بعد ایران نخستین کشوری بود که این استقلال را پذیرفت.

آنچه در مورد بحرین و مالکیت آن مسلم است این است که یک سده قبل از تاریخ استقلال این کشور، عملا ایران هیچ حاکمیتی بر سرزمین بحرین نداشت هرچند به دلیل عدم وجود مفاد قانونی و حقوقی، همچنان گهگاه بر مالکیت و حاکمیتش تاکید می‌کرد و می‌شود گفت از این کارت برای بازی در سایر زمین‌ها استفاده می‌کرد. اتفاقی که در مرداد ۱۳۵۰ افتاد، رسمیت بخشیدن به این عدم حاکمیت یک‌ساله بود.

محمدرضا شاه در این مقطع موفق شد ارتشش را در جزیره‌های ایرانی دهانه خلیج فارس مستقر کند و در رزمایشی در جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک مستقر شود. این اقدام بدون رضایت انگلستان که بر شیخ‌نشین‌های شارجه و راس‌الخیمه سیطره داشت ممکن نبود. برخی مورخان معتقدند تثبیت حضور ایران در این سه جزیره به دلیل عقب‌نشینی ایران از حق حاکمیت بر بحرین بوده است.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو