نگاهی بر امپراتوری اشکانیان؛ از تاسیس، تا نبردها و کاخ های به جا مانده

نگاهی بر امپراتوری اشکانیان؛ از تاسیس، تا نبردها و کاخ های به جا مانده


منبع: روزانه

6

1402/7/4

13:27


وقتی نامِ امپراتوری اشکانیان می‌آید، رومیان،  یوناینان و بقیه دشمنانِ ایران از ترس بر خود می‌لرزند. این امپراتوری عظیم یکی از بزرگترین امپراتوری‌های تاریخ است که موخان هنوز هم که هنوز است درباره بزرگی آن می‌گویند و می‌نویسند. ما امروز در روزانه به بررسی این سلسله بزرگ خواهیم پرداخت، پس در ادامه متن همراه ما […]

نگاهی بر امپراتوری اشکانیان؛ از تاسیس، تا نبردها و کاخ های به جا مانده

وقتی نامِ امپراتوری اشکانیان می‌آید، رومیان،  یوناینان و بقیه دشمنانِ ایران از ترس بر خود می‌لرزند. این امپراتوری عظیم یکی از بزرگترین امپراتوری‌های تاریخ است که موخان هنوز هم که هنوز است درباره بزرگی آن می‌گویند و می‌نویسند. ما امروز در روزانه به بررسی این سلسله بزرگ خواهیم پرداخت، پس در ادامه متن همراه ما باشید.

اشکانیان چه کسانی بودند؟

اشکانیان چه کسانی بودند؟

اشکانیان در حدود ۴۷۰ سال حکومت کردند و ایران در دوره حاکمیت آن‌ها به اقتدار سیاسی و اقتصادی دست یافت.

اشکانیان جزو گروه‌های آریایی بودند که به ایران مهاجرت کردند و در شرق ایران ساکن شدند. آن‌ها مردمی جنگجو از قبیله پرنی بودند که در حدود ۵۰۰ سال یعنی پنج سده، امپراتوری مقتدری را در فلات ایران اداره کردند.  این قبایل در ابتدا به‌صورت چادرنشین در اطراف رود جیحون تا کرانه‌های دریای خزر و دریاچه آرال می‌زیستند. پرنی‌ها در حدود ۲۵۰ پیش از میلاد به سرپرستی ارشک، به منطقه پارت نفوذ کردند و در آنجا اقتدار یافتند. 

این امپراتوری چگونه به وجود آمد؟

این امپراتوری چگونه به وجود آمد؟

بیش از آنکه ارشک دودمان اشکانی را بنیان‌گذاری کند، رئیس قبیله پرنی از قبایل آسیای میانه و یکی از چندین قبیله عشایر متحد داهه بود.

پرنی‌ها در سرزمین داهه در شمال پارت زندگی می‌کردند و یکی از قبایل هم پیمان داهه بودند و برخلاف دیگر ساکنان پارت که به زبان‌های ایرانی غربی سخن می‌گفتند، به احتمال زیاد به زبان‌های ایرانی شرقی تکلم داشتند.

 پارت‌ها در ابتدا زیر سلطه هخامنشیان و سپس سلوکیان (یونانیانی که بر ایران حکومت می‌کردند) بودند.

 پس از فتح منطقه، پرنی‌ها زبان پارتی را به عنوان زبان رسمی دربار پذیرفتند و از آن در کنار آرامی، یونانی، اکدی، سغدی و دیگر زبان‌های مناطق تحت تصرف خود استفاده می‌کردند.

شایان ذکر است که بسیاری از پادشاهان اشکانی ادعای خویشاوندی با هخامنشیان را داشتند. این مدعی در سکه‌ها و دیگر مستندات مکتوب که گویای رنج بردن پادشاهان هخامنشی و اشکانی از بیماری ارثی نوروفیبروماتوسیس است، قابل مشاهده می‌باشد.

در باره زمانی که سلوکیان مشغول جنگ در غرب سرزمین‌های خود با بطلمیوس سوم فرمانروای مصر بودند، ارشک از این اوضاع سود جسته و پایه‌های سلطنت خود را در پارت و هیرکانی محکم کرد.

همچنین این نزاع میان بطلیموس و سلوکیان که سومین نبرد از جنگ‌های سوری بود به دیودوتس در آسیای مرکزی نیز امکان قیام و تأسیس دولت یونانی بلخ را داد.

 پس از آن دیودوتس دوم، جانشین دیودوتس علیه دولت سلوکیان با ارشک متحد شد، با این وجود ارشک از ارتش سلوکوس دوم شکست خورد و از پارت رانده شد.  ارشک مدتی را به قبیله آپاسیاک پناه برد و از آنجا حمله‌ای را برای پس‌گیری پارت تدارک دید و در نهایت آنجا را مجدداً تصاحب کرد. در آن زمان جانشین سلوکوس دوم، آنتیوخوس سوم که نیروهای خود را برای مقابله با شورش در ماد و مولون مستقر کرده بود، از انتقام بازماند.

مطلب مشابه: هخامنشیان، بزرگترین امپراتوری تاریخ؛ تاریخچه این حکومت از کوروش تا سقوط آن

شکستِ یونانیان از رومیان و برپایی امپراتوری ملی

شکستِ یونانیان از رومیان و برپایی امپراتوری ملی

آنتیخوس سوم در 210 یا 209 پ. م برای بازپس‌گیری مناطق از دست‌رفته به باختر و پارت لشکرکشی کرد، اما ناموفق ماند و مجبور به عقد توافق صلح با اردوان یکم شد و وی را به عنوان شاه به رسمیت شناخت.

 پس از حمله جمهوری روم به سلوکیان و شکست آنان در جنگ ماگنزی در 190 پ. م، سلوکیان دیگر توان دخالت در امور اشکانی را نداشتند.

 فریاپت (دوران حکومت: ۱۹۱–۱۷۶ پ. م) جانشین اشک دوم شد و در نهایت فرهاد یکم (دوران حکومت: ۱۷۶–۱۷۱ پ. م) به تاج و تخت رسید و به‌دور از دخالت سلوکیان حکمفرمایی کرد.

مهرداد و شکست یونانیان

مهرداد و شکست یونانیان

بعد از درگذشت مهرداد، پسرش فرهاد دوم به پادشاهی رسید. او از سال ۱۲۸-۱۳۹ پیش از میلاد، حکومت کرد در دوره فرمانروایی او، بار دیگر سلوکیان به فرماندهی آنتیوخوس هفتم، تلاش کردند تا استیلای خود را بر قلمرو اشکانیان تجدید کنند؛ اما با شکست سختی که در بین‌النهرین به آن‌ها وارد شد، آنتیوخوس به قتل رسید و نفوذ سلوکیان برای همیشه بر ایران، برچیده شد.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی کوروش بزرگ؛ شاه شاهان از تولد تا مرگ

مرگ مهرداد

مرگ مهرداد

 فرهاد به دست مزدورانی که از سکاها برای سپاه خود آورده بود، کشته شد. گزارش‌های دیگر، علت مرگ فرهاد دوم را خیانت سربازان مزدور یونانی می‌دانند که به خدمت او در آمده بودند. بعد از فرهاد دوم، عمویش به نام اردوان اول جانشین او شد و او در جنگ با سکاها مجروح و کشته شد.

مهرداد دوم و دیگر پادشاهان ایران

مهرداد دوم و دیگر پادشاهان ایران

بعد از اردوان اول، پسرش مهرداد دوم که از سال ۸۷-۱۲۴ پیش از میلاد حکومت کرد، به سلطنت رسید. او سکاها را شکست داد و سرزمین‌های شرق را به اطاعت خود درآورد و نفوذ خود را بر ارمنستان و آسیای صغیر گسترش داد و با روم روابط سیاسی برقرار کرد.

دوره فرمانروایی این پادشاه، دوران انسجام سیاسی، مجد و عظمت ایران‌زمین بود. تاریخ اشکانیان بعد از مهرداد دوم، با ابهام روبه‌رو است و اسناد و مدارک مربوط به این دوره بسیار کم هستند.

 به نظر می‌رسد چندین پادشاه به حکومت رسیده‌اند و سپس نوبت به فرهاد سوم رسیده است. در دوره فرهاد سوم، میان ایران و ارمنستان درگیری‌هایی ایجاد شد که در نتیجه آن‌ها رومی‌ها به میانجی‌گری و سوءاستفاده از موقعیت ایران پرداختند.

بعد از مهرداد دوم، برادرش مهرداد سوم به حکومت رسید؛ اما خیلی زود برکنار و کشته شد و جای او را برادرش ارد گرفت.

از حوادث مهم دوره پادشاهی ارد، می‌توان به جنگ حران اشاره کرد. در این جنگ سرداران رومی به فرماندهی کراسوس، از طریق بین‌النهرین به ایران حمله کردند و با رشادت‌های سورنا، سردار اشکانی، مواجه شدند و شکست خوردند. کراسوس به قتل رسید و سوریه، فینیقیه و آسیای صغیر به زیر نفوذ ایران رفت.

بعد از آن، پاکر شاه شد و با سپاهی بزرگ وارد سوریه شد و آن را به تصرف خود درآورد؛ اما خیلی زود در جنگ کشته شد و سپاه او عقب نشینی کرد.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی داریوش بزرگ، شاهِ جهان؛ بیوگرافی از لحظه تولد تا مرگ

سورنا و شکستِ رومیان

سورنا و شکستِ رومیان

جنگ حران یا جنگ کارهه در منطقه‌ای در شمال بین‌النهرین بین اورفه و راس‌العین بین سپاه شاهنشاهی اشکانی و جمهوری روم رخ داد.

در ۶ مه سال ۵۳ پیش از میلاد میان سپاه کراسوس سردار رومی، با سپاه سورنا سردار اشکانی نبردی شکل گرفت و در ۹ ژوئن پس از یک نبرد خونین، سپاه روم کاملاً شکست خورد و کراسوس نیز بعد از اینکه مذاکرات به خشونت کشیده شد، کشته شد.

از آن زمان تا هفت صد سال بین دو طرف حالت جنگ و گاهی صلح برقرار بود. تاریخ‌نگاران به سبب کثرت سال‌های جنگ بین ایران و روم، این جنگ‌ها را جنگ‌های هفت صد ساله ایران و روم نامیده‌اند.

مهم‌ترین نبردِ ایران با روم

مهم‌ترین نبردِ ایران با روم

با قطعی شدن جنگ پادشاه اشکانی فرماندهی ارتش اصلی ایران به تعداد ده هزار، را به سردار دلاوری به نام سورنا واگذار کرد و خود به ارمنستان رفت تا از فرستادن نیروهای کمکی توسط پادشاه آن سرزمین به روم جلوگیری کند.

هنگامی که کراسوس با سپاه ۴۲هزار نفری از لژیونرهای رومی وارد مرز حران (شهری در جنوب ترکیه امروزی و مرز سابق ایران و روم) شد، در مقابل خود سپاه کوچکی از اشکانیان را مشاهده کرد. کراسوس، سپاه روم را به شکل مستطیل سازماندهی کرده، سپس یک جناح را به کاسیوس و دیگری را به پسرش پوبلیوس کراسوس داد و قلب سپاه را خود در اختیار گرفت.

 پارت‌ها طبل‌های بزرگی داشتند که در گِرد آن زنگوله‌هایی بسته بودند تا از چند محل صدا کند. مجموعهٔ این صداها مانند غُرش جانوران درنده یا آذرخش بسیار وحشت‌آور بود و از مسافت دور گوش را ناراحت می‌کرد و بسیار شورانگیز بود و مرد سپاهی را از حالت عادی خارج می‌ساخت. سپاه سورنا شامل سواران سبک اسلحه و سنگین اسلحه به تعداد ده هزار نفر بود. این اولین بار بود که رومیان با سوارانی مواجه می شدند که سوار بر اسب زره پوش سراتاپا بودند.

سورنا که می‌دانست سپاه مجهز رومی را نمی‌توان به آسانی شکست داد، دست به یک حیله جنگی زد. او به همراه ۱۰۰۰سرباز در برابر ارتش روم ظاهر شد و ۹۰۰۰ کماندار را در پشت تپه‌ها پنهان کرد.

 با حمله لژیونرها، سورِنا دستور عقب‌نشینی صادر کرد تا سربازان رومی در تعقیب آن‌ها وارد محوطه اشکانیان شوند. در این هنگام کمانداران از پشت تپه‌ها بیرون آمدند و به سوی رومی‌ها حمله‌ور شدند.

سواران اشکانی با حرکت زیگزاگی، چنان با مهارت تیرها را به سوی لژیونرهای پیاده‌نظام پرتاب می‌کردند که به قول پلوتارک پای سربازان رومی را به زمین می‌دوختند.

در واقع نقطه قوت ارتش ایران در این جنگ، تیر اندازی و جنگ و گریز بود.

در این هنگام پوبلیوس کراسوس (پسر کراسوس) به همراه ۱۳۰۰ سوار سنگین اسلحه ــ که هزار نفر آنان سواران سرزمین گالیا (فرانسه) بودند که از طرف ژولیوس سزار فرستاده شده‌بودند به یاری لژیونرها شتافت اما آن‌ها هم کاری از پیش نبردند و سرانجام همگی دربند یا کشته شدند.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی نادرشاه افشار، کابوسِ دشمنانِ ایران از تولد تا مرگ

ارتش ملی ایران در زمان اشکانیان

ارتش ملی ایران در زمان اشکانیان

اگرچه امپراتوری اشکانی نیروی نظامی دائمی نداشت، در عین حال توان جذب سریع نیرو برای مقابله با بحران‌های محلی را دارا بود.

 از سوی دیگر اگرچه کم‌تعداد اما محافظینی دائمی متشکل از اشراف، رعیا و مزدوران برای شخص شاه وجود داشت.

 همچنین پادگان‌هایی دائمی در دژهای مرزی جهت نگهبانی وجود داشتند که در کتیبه‌های اشکانی به اهدا درجات نظامی به فرماندهان این دژها اشاره شده‌است.

 علاوه بر این نیروهای نظامی برای اهداف دیپلماتیک نیز استفاده می‌شدند، به‌طور مثال زمانی که فرستاده چین در قرن ۲ پ. م از امپراتوری اشکانی بازدید می‌کرد، شیجی مدعیست که ۲۰٬۰۰۰ اسب سوار برای نگهبانی از وی به شرق فرستاده شدند.

 هرچند احتمالاً در رابطه با تعداد این نیروها اغراق شده‌است.

فرهنگ

فرهنگ

اگرچه فرهنگ یونانی در دوره هلنی نزد مردم خاور نزدیک مقبولیت قابل توجهی پیدا کرده بود، اما در دوره اشکانی شاهد احیای فرهنگ ایرانی در مذهب، هنر و حتی پوشاک هستیم.

 پادشاهان اشکانی با آگاهی از هر دو ریشه هلنی و ایرانی ممالک زیر سلطه خود، پس از آنکه خود را پادشاه خواندند، خود را فیلهلنیسم (یونانی دوست) معرفی کردند.

 واژه فیلهلنی تا دوره سلطنت اردوان سوم بر روی سکه‌ها ضرب می‌شد.

 حذف این واژه از روی سکه‌ها از نشانه‌های احیای فرهنگ ایرانی در دوره اشکانی است.

 بلاش یکم اولین پادشاه اشکانی بود که خط اشکانی و زبان پارتی را مورد استفاده قرار داد و به جای استفاده از الفبای یونانی، سکه‌هایی به خط اشکانی ضرب نمود.

 با این وجود از الفبای یونانی تا پایان دوره اشکانی بر روی سکه‌ها استفاده می‌شد.

به هرشکل نفوذ فرهنگ یونانی در دوران امپراتوری اشکانی کاملاً از بین نمی‌رود، به‌طور مثال مدارکی دال بر لذت بردن اشک‌ها از تئاترهای یونانی وجود دارد.

 زمانی که سر کراسوس را برای ارد دوم آوردند، او در کنار آرتاواز دوم، پادشاه ارمنستان مشغول تماشای نمایش باکچای اثر اوریپید بوده‌است. در آن زمان از سرکراسوس به جای سر پنتئوس در نمایش استفاده شد.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی امیرکبیر یک ایرانی واقعی؛ بیوگرافی او از لحظه تولد تا کشته شدن

مجلس

مجلس

حکومت اشکانیان، به هیچ وجه حکومتی فردمحور نبود و به عکس، شاهان با وجود مجلس مهستان همیشه از تصمیم‌گیری‌های فردی و شتاب‌زده برحذر داشته می‌شدند.

تاسیتوس نوشته‌است این مجلس از ۳۰۰ نفر از برگزیدگان روحانیون (مغان)، شاهزادگان و نیز اعضایی از خانواده‌های مهم پارتی همچون سورن، کارن و اسپهبد تشکیل می‌شد.

 این مجلس به دستور مهرداد اول پادشاه اشکانی در یکم مارس سال ۱۷۳ پیش از میلاد ایجاد شد و بزرگان نیز این تصمیم را مبنی بر ایجاد قانون اساسی و مجلس پذیرفتند.

 مورخان رومی که از این مجلس با نام سنا یاد کرده‌اند، در برخی ارزیابی‌ها، حدود اختیارات این مجلس را بسیار وسیع دانسته‌اند.

 انتخاب ولیعهد از میان شاهزادگان، اعلان جنگ و پیشنهاد صلح، بسیج نیرو، عزل شاه درصورت دیوانه شدن، بیماری ممتد، ارتکاب اشتباه (حتی بدون داشتن نیت بد) و دلایل دیگر و نیز تغییر میزان مالیات‌ها و دستور ضرب سکه با تصویر تازه، تعیین شاهان ارمنستان، تأیید تشریفاتی (ضمنی) شاهان پارسی‌تبار سرزمین پنتوس (منطقه ساحلی جنوب و جنوب شرقی دریای سیاه در آناتولی به پایتختی شهر سینوپ) و همچنین انتصاب فرمانده کل ارتش برای یک دوره معیّن یا مدیریت جنگ از جمله اختیارات مهستان بود.

اوج قدرت سیاسی اشکانیان

اوج قدرت سیاسی اشکانیان

اوج قدرت سیاسی اشکانیان در دوره مهرداد اول و دوم اشکانی بود. رشادت‌های مهرداد اول سبب شد که جاهایی از ایران که با ضعف سلوکیان، مستقل شده بودند از نو تصرف شده و به امپراتوری اشکانی ضمیمه شوند. مهرداد اول، خوزستان و بابل را نیز تصرف کرد و توانست مرزهای ایران را از سمت غرب، گسترش دهد.

مهرداد دوم بعد از رسیدن به شاهی، بر آسیای صغیر و ارمنستان غلبه کرد و با شکست ارمنستان، مرزهای حکومت اشکانی را تا نزدیک روم، پیش راند. در دوره او ایران اشکانی به اوج قدرت سیاسی و اقتصادی خود دست پیدا کرد. می‌توان گفت دوره مهرداد اول و دوم اشکانی، اوج قدرت سیاسی اشکانیان بود.

مطلب مشابه: نگاهی بر زندگی باقرخان سالار ملی؛ زندگینامه از تولد تا مرگ و اقدامات او

شهر نسا

شهر نسا

منطقه نسا در چند کیلومتری عشق‌آباد امروزی در کشور ترکمنستان است. طبق گزارش‌های باستان‌شناسی، این شهر کهن‌ترین جایگاه سکونت اشکانیان است. این شهر که پایتخت قدیمی اشکانیان بود، در طی کاوش‌های باستان‌شناسی دو شهر قدیمی را که در دل خود نهان کرده بود، آشکار کرد.

 نام این شهرها را نسای جدید و نسای قدیم گذاشتند. این بخش شامل دژ سلطنتی، پرستشگاه، کاخ، خزانه و انبار غله بود. از این شهر، کتیبه‌ای گلی به دست آمد که نشان می‌دهد بانی شهر، مهرداد و نام واقعی شهر نیز، مهردادکرت بود.

معابد اشکانی

معابد اشکانی

از دوره اشکانی معابد زیادی برجای مانده است که معبد کنگاور و معبد خورهه از مهم‌ترین آن‌ها هستند.

معبد کنگاور در ۹۶ کیلومتری کرمانشاه و به فاصله ۹۰ کیلومتری همدان قرار دارد. یکی از بناهای اشکانی در این منطقه، معبد ناهید است که چند ستون آن باقی مانده و تاثیر معماری هخامنشی در آن دیده می‌شود. تحقیقات وسیعی در این معبد به‌وسیله باستان‌شناسان ایرانی صورت گرفته که از جهت شناخت آداب و سنن پارتیان، اهمیت بسیار دارد.

معبد خورهه از دوره اشکانیان به‌جای مانده است. این معبد دو ستون سنگی بلند با ارتفاع هشت متری دارد که ساخت آن با سنگ‌های معدنی بوده است. جنس سنگ‌های معبد خورهه از تراورتن بوده که به‌صورت ۶ قطعه‌ای روی هم سوار شده‌اند. معبد خورهه از اتاق، راهرو و ایوان‌هایی با ۱۲ ستون تشکیل شده بود که در حال حاضر از این معبد بزرگ، تنها دو ستون بر جای مانده است.

 در دوره ساسانیان این بنا مورد استفاده بود و در آن ساخت‌وسازهایی انجام شده است.

مطلب مشابه: بیوگرافی ستارخان سردار ملی؛ درباره زندگی ستارخان از تولد تا مرگ

کاخ اشکانی

کاخ اشکانی

کاخ اشکانی در کوه خواجه سیستان واقع شده است. در جزیره‌ای در میان دریای هامون، بقایای یک کاخ به چشم می‌خورد که طبق نظر هرتسفلد، متعلق به فرمانداری اشکانی بوده و در دو دوره متفاوت، ساخته شده است.

 کاخ اصلی شامل یک حیاط بزرگ است که چهار طرف آن چهار رواق ستون دار و قوس دار قرار دارد در کنار کاخ، آتشگاهی است که محراب نیز دارد، روی دیوارهای کاخ، آثار گچ‌بری و نقاشی، مشخص است و به وضوح دیده می‌شود.

موضوع این نقاشی‌ها خدای یونانی، اوروس، سوار بر اسب یا یوزپلنگ، رامشگران و خدایان دیگر است.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو