متن برای دفتر خاطرات احساسی و غمگین با جملات ادبی زیبا

منبع: روزانه

1

1402/8/21

12:14


در این بخش گلچین چتن متن برای دفتر خاطرات احساسی و غمگین را گردآوری کرده ایم. امیدواریم که این جملات ادبی زیبا مورد توجه شما قرار بگیرد. دلنوشته عاشقانه باکلاس پرندگان به آبگیر های آرام و ساکت پناه می برندو آدم ها به دلهای پاک و صاف،دلهای پاک آدم ها مثل آبگیر های آرام اندو […]

در این بخش گلچین چتن متن برای دفتر خاطرات احساسی و غمگین را گردآوری کرده ایم. امیدواریم که این جملات ادبی زیبا مورد توجه شما قرار بگیرد.

دلنوشته عاشقانه باکلاس

پرندگان به آبگیر های آرام و ساکت پناه می برند
و آدم ها به دلهای پاک و صاف،
دلهای پاک آدم ها مثل آبگیر های آرام اند
و بقیه بدون هیچ ترسی به آنها اعتماد می کنند پس ما هم همانند این آبگیر ها زلال باشیم!

ما آدمهای شاکی همیشه ناراضی از زندگی مدام گله می گذاریم

از زمین و زمان، از فراق، از آسمان و جهان ،

از تاریکی روزمان از ناسازگاری بختمان ،

یادمان می رود بشنویم چشم ،

فراموش می کنیم خودمان را ببینیم به دادش برسیم ، یادمان می رود…

به خدا که این من جز من کسی را ندارد…

من یک دخترم

من فقط با عروسک هایم بازی می کردم

با رویا های شیرینم بزرگ شده ام

به اشک هایم عادت کردم

و با حفظ ارزشم به اوج می رسم.

مطلب مشابه: متن در مورد خاطرات خوب و جملات درباره خاطره های زندگی

متن برای دفتر خاطرات احساسی و غمگین با جملات ادبی زیبا

من نصیحت نمیکنم و حتی شعار هم نمیخواهم بدهم

هر طور دلت می خواهد،

اصلا خواستی غمگین باش اما

نه آن قدر که دقیقه هایت را از دست بدهی

نه آنقدر که این هوای دلپذیر، این آسمان درخشان قشنگ،

 این برگها و درختهای بهاری

جیک جیک گنجشکها نتوانند نتواند سرحالت کنند 

تو حق نداری با خودت نامهربون و دل سنگین باشی 

تو حق نداری آنقدر ظالم باشی

و آنقدر به خودت سخت بگیری

فراموش نکن که این آدمی

که از یاد برده ای 

و فراموشش کرده ای 

جز تو کسی را نمی شناسد و ندارد

همه ی قرض هایم را که صاف کنم باز هم به دل خودم مدیون می مانم

برای همه ی دل خواست های و توقعات بی جواب مانده اش

متن برای دفتر خاطرات کوتاه و زیبا

اگر خودت در کنارم نباشی و تو را نبینم باز هم به یاد توام

دریای خشمگین و مواج رویاهام به دریای آرام و ساکت تبدیل می شود

زمانی که کشتی خیالت از آن می گذرد

اکنون که نسیم امیدواری به وصالت در دلم می وزد

تنها خیالم تویی

این بار با خیالی آسوده و دلی توانا سر به بسترم می نهم

که فردا خورشید قلبم به امید دیدار تو طلوع می کند

و امشب شاید به اسم آخرین شب هجران یار در این دفتر ثبت شود.

مطلب مشابه: جملات برای شروع دفتر خاطرات + اشعار و متن های احساسی برای نوشتن خاطره

بهشتم فاصله پلک پایینی ام تا پلک بالاییم می شود

وقتی به تو با تمام جانم می نگرم.

بگو دوستت دارم شهیدم کن 

این گلوله ی داغی است که از لب های تو به جانم شلیک می شود و اصابت می کند.

متن برای دفتر خاطرات احساسی و غمگین با جملات ادبی زیبا

متن ادبی برای دفتر خاطرات دوستان

تو زندگی هیچ چیز قابل پیش بینی نیست این را در نگاهی که به گذشته انداختم متوجه شدم. دریافتم که روزهایی داشتم که برایم خیلی سخت و طاقت فرسا بود اما به پایان رسید. فکر میکردم روزهای که پر از شادی داشتم دیگر تکرار نشود، اما خاطراتی شیرین تر از آن برایم در ذهنم ثبت شد. روزی آدمی در زندگیم وارد شد که فکر نمی کردم بهتر از آن در دنیا وجود داشته باشد با رفتنش ثابت کرد که تمام آدم های کره خاکی از او بهترند. دریافتم برای چیز هایی اشک ریختم که نه تنها ارزش اشک ریختن نداشت بلکه ارزش اخم کردن و ناراحتی هم نداشته است. زندگی پر از فراز و نشیب و بالا و پایین است. بهتر است بدانیم غم ها زود گذرند و شادی های زندگی دوباره تکرار خواهند شد. تمام حواسم را جمع می کنم تا از خیالت کم کنم اما تمام یادت در من ضرب می شود و من تقسیم می شوم در تو میبینی به راستی که عجب دنیای بی حساب و کتابی شده است؟

سوختن را نیک می نامم

کلمات هرگز قادر نیستند که از احساسات من نسبت به تو سخن بگشاید کلمات هرگز نمی توانند از حال من در فراق تو چیزی بنویسند. باورم نمی شود که تو با من نیستی در بی تو بودن دلم با واژه اشک و غم گره کوری خورده است. مرا دیدی که چگونه تمام وجودم زیر سنگ قبر فراق و دوریت شکسته است. خدایا چگونه ساختن را با این غم جاودانه به من آموز. آری چگونه سوختن را نیک مینامم ؟

از تمام دنیا فقط یک قلب دارم

از تمام مال دنیا همین قلب کوچکم را دارم و بس! اگر از تمام دنیا سهم من همین قلب کوچکم باشد مرا بس! عزیزم من تا انتها با تو می مانم چون فقط تو هستی که معنای عشق واقعی را به من آموختی. آموختی که عشق یعنی تا پایان زندگی ماندن و نهراسیدن از مشکلاتی که طاقت فرساست. عزیزم به جز تو کسی برایم دوست داشتنی نیست. به جز تو کسی لایق این قلب بی طاقت من نیست. هر جای دنیا که هستی بدان در این دنیای بی کران کسی هست که عاشق و دیوانه توست. بدان که منتظرت می مانم تا تو برگردی و تو را ببینم و در آغوش خود بفشارمت!

مطلب مشابه: متن زیبای فلسفی + جملات فلسفی سنگین کوتاه و بلند با جملات زیبا

برای عشق خواهش کن ولی خار نشو

عشق را قبول کن اما غرورت را از دست مده

برای عشقت گریه کن ولی به کسی نگو

برای عشق مانند شمعی بسوز ولی نگذار پروانه ات ببینه

برای عشق پیمانی ببند اما پیمانی مشکن

برای عشق وصال کن اما فرار نه

برای عشق جون خودت را بده ولی جون کسی را مگیر

برای عشق باید زندگی کرد

برای عشقت زندگی کن

جملات ادبی بلند دفتر خاطرات

برایت می نویسم تا بدانی!

دیشب دور از تو قلم برداشته و متن زیر را برای تو نوشتم. تا بدانی از دوریت چه میکشم؟ من به تو نگفتم اگر با من حرف نزنی میمیرم اما اگر حرف بزنی عمری دوباره میگیرم. حال احساسات امشبم را بخوان. تو به حال شب را با بالش خیس تا صبح سر کردن از ترس آنکه دلدارت از دوری تو چه می کند و دستت را به سویش که کنارت نیست دراز کنی و خود را در حفره های عمیق تنهایی بیابی را تا به حال حس کرده ای؟ تو تا به حال منتظر اشک بودن برای گریه کردن و بی دوست بودن را با تمام وجود دریافتن و با حسرت های بی انتها در امید آنکه شاید تنها یک جمله محبت آمیز از او بخوانی را حس کرده ای؟ تو زندگی کردن با روح یار و شب ها را به یاد مهتاب چهره اش و ستارگان چشمانش را تا به حال حس کرده ای؟ تو زمانی که اشک چشمانت خشک نشده گریه کردن و با نگاه های ژرف پر از حسرت رسیدن به عشق به همه جا نگاه کردن را تا به حال حس کرده ای؟ تو کسی را بیش از هر کس دیگری عاشقانه دوست داری و میدانی که دستت هرگز به وی نمیرسد و بدون حضورش جانت لحظه ی کوتاهی آرام و قرار نداشته باشد را حس کرده ای؟ نمیدانم ولی من تمام هر آنچه که گفتم را با سر تا پای وجودم حس کرده ام.

شعر برای دفتر خاطرات خودم

آیا مرا میشنـاسی؟ من خودمم

کسی که شبیه هیچکس نیست

کمی که لابه لای برگه هایم بگردی مرا میابی

مهربان، سخت کوش، صبور، احساساتی و کمی هم بهانه گیر

اگر نوشته های دفترم را بخوانی، منم همان دقیقا در همان حوالی ام.

هیچ گاه دوست داشتن های پر دلیل با بهانه را دوست نداشته ام،
اصلا معنی نمیدهد که،
وقتی کسی می پرسد که چرا دوستش داری ؟
باید نگاه کنی و،
لبخندی بزنی،
و بگویی،
چون دوستش دارم همین!

شاید تو چشم کمی بی ارزشم

شاید

اما باید برم  جای دیگه

برم باید

گدا بودن ز چشمهایت

شده بی جا

آره رفتن دیگه

اجباریه از اینجا

دیگه باید عادت كنم

بی تو به هر سختی

خدا رو شكر که

بدون من تو خوشبختی

با تو قشنگ می شد شاید

صدای من

تو شادی كن تو شادی كن

همین کافیست برای من

مسافر جاده عشق شدم

بی آنکه بدانم مقصد این راه و مسیر کجاست

بی هدف سوار بر اسب طلب می تازیم

بی آنکه نام خواسته مان را بدانیم

به راستی بدون آنکه بدانیم آرزویمان خطا است یا

هر چه که باشد باشد

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو