شعر و متن در مورد گل؛ جملات احساسی درباره زیبایی گل

شعر و متن در مورد گل؛ جملات احساسی درباره زیبایی گل


منبع: روزانه

2

1402/8/26

21:08


در این بخش زیباترین شعر گل، متن احساسی درباره گل و جملات ادبی درباره گل های رنگارنگ و زیبا را ارائه کرده ایم. شعر و متن زیبا درباره گل مگذار که عشق ، به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود! مگذار که حتی آب دادنِ گل های باغچه، به عادتِ آب دادنِ گل های باغچه بدل […]

در این بخش زیباترین شعر گل، متن احساسی درباره گل و جملات ادبی درباره گل های رنگارنگ و زیبا را ارائه کرده ایم.

شعر و متن در مورد گل؛ جملات احساسی درباره زیبایی گل

مگذار که عشق ،

به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود!

مگذار که حتی آب دادنِ گل های باغچه،

به عادتِ آب دادنِ گل های باغچه

بدل شود!

***

مردمي كه گلها را دوست دارن خودشان از گلها دوست داشتنی ترند.

***

گل های رز امضای خدا بر روى زمین هستند
تقدیم به تو که زیباترین امضاى خدایى …

***

یک گل به رقابت با گل کناری خود فکر نمی‌کند . بلکه به دنبال رسیدن به کمال و شکوفایی خودش است

***

ای شرمزده غنچهٔ مستور از تو
حیران و خجل نرگس مخمور از تو
گل با تو برابری کجا یارد کرد
کاو نور ز مه دارد و مه نور از تو

***

من خراب نگه نرگس شهلای توام

بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام

تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی

من به تصدیق نظر محو تماشای توام

مطلب مشابه: متن زیبا در مورد گل و جملات با معنی و زیبا در مورد زیبایی گل

شعر و متن در مورد گل؛ جملات احساسی درباره زیبایی گل

سنبل پر تاب هرگز چیده ای

نرگس پرخواب هرگز دیده ای

***

دلبرا سنبل هندوی تو در تاب چراست

زین صفت نرگس سیراب تو بیخواب چراست

جملات احساسی درباره گل

دریاب مرا که طاقتم نیست
انصاف بده که جای آن هست
تا نرگس مست تو بدیدم
از نرگس مست تو شدم مست
عطار

***

متن ترانه قدیمی گل پامچال
گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا

فصل بهاره، عزیز موقع کاره

شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید

بلبل سر داره؛ بلبل سر داره

بیا دل بیقراره، بیا فصل بهاره

 

گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا

فصل بهاره، عزیز موقع کاره

شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید

بلبل سر داره؛ بلبل سر داره

بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم

هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره

مهتاب شبان، مهتاب شبان

آیم و آیم، آیم و دیگ دی سر؛ عزیز می جان و دلبر

مهتاب شبان، مهتاب شبان

آیم و آیم، آیم و دیگ دی سر؛ عزیز می جان و دلبر

بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم

هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره

سروده ایرج دهقان

مطلب مشابه: قشنگ ترین جملات در مورد گل با اشعار احساسی و عکس نوشته درباره گل ها

اوست

کسی که در کنارِ گل احساسِ نشاط ندارد

بویِ گل‌ها مستش نمی‌کند

زیبایی گل‌ها محوش نمی‌کند

رنگِ گل‌ها جذبش نمی‌کند

آری اوست؛ دخترکِ گُل فروش

هم او که دسته گل‌ها را باری می‌بیند

که خلاصی هر چه زودتر از آنها برایش شیرین است

دخترکِ گُل فروش

***

دستانم بوی گل می‌داد

مرا به جرم چیدن گل

محاکمه کردند

اما هیچکس گمان نکرد

شاید گلی کاشته باشم

سینا به‌منش

***

پابرهنه، تا کجا دویده‌ای

که این همه

گل شکفته است؟!‏

کیکاوس یاکیده

***

دارد بهار می‌شود

گل‌فروش‌های دوره‌گرد

بنفشه جار می‌زنند

کدام پرستو

بذر تو را هدیه خواهد آورد؟

گل فروش دوره گرد

رضا کاظمی

شعر نو گل

از باغ پیراهنم

کمی گل برایت آورده ام…

قول می‌دهم مستت کنند

این گل‌ها

این آغوش…‏

گل‌های باغ پیرهنم

مطلب مشابه: جملات زیبا درباره گل و سخنان آموزنده با کلمه گل

شعر و متن در مورد گل؛ جملات احساسی درباره زیبایی گل

دوستم نداری

و همین بهار

از تمام شاخه‌های درهمم

گل‌های هزار رنگ می‌روید

مهسا چراغعلی

***

به قمریان عاشق حسد می‌ورزم

که دانه برمی‌چینند

و به ستاره و باران

که بر نیمرخ مهتابی‌ات بوسه می‌زنند

و به گلی که با اشاره‌ تو می‌شکفد

علی باباچاهی

***

من اگر رنگ بودم قرمز می‌شدم

با غلظتی که به دوست داشتنت بیاید

یا اگر فصل بودم پاییز

اگر گل بودم جز مریم نمی‌شدم!

می‌دانم قرمز نیست

اما هر جای خانه که باشی

خودش را به مشامت می‌رساند

مریم قهرمانلو

***

پدرم می‌گوید کتاب

مادرم می‌گوید دعا

و من خوب می‌دانم

که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گل‌ها شنید

حسین پناهی

مطلب مشابه: عکس گل پژمرده برای پروفایل + تصاویر غمگین از گل های زیبا

جملات درباره گل های رنگارنگ

فریاد ز بی‌مهریت ای گل که در این باغ

چون غنچه پاییز، شکفتن نتوانم

محمدرضا شفیعی کدکنی

***

بر شاخه سرخ گل، مکن جای

کان حاصل رنج باغبان است

پروین اعتصامى

***

روزی که بجنبد نفس باد بهاری

بینی که گل و سبزه کران تا به کران است

هوشنگ ابتهاج

***

بی‌رخت اشک همی بارم و گل می‌کارم

غیر ازین کار کنون کار دگر نیست مرا

امیر خسرو دهلوی

***

بلبلان از بوی گل مستند و ما از روی دوست

دیگران از ساغر و ساقی و ما از یاد دوست

*

گفتا به دلربایی ما را چگونه دیدی

گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربایی

خواجوی کرمانی

مطلب مشابه: جملات انگیزشی در مورد گل و گیاه + سخنان زیبا در مورد گل

شعر و متن در مورد گل؛ جملات احساسی درباره زیبایی گل

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

*

چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت

کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی

*

چو گل به دامن از این باغ می‌بری حافظ

چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری

حافظ

***

اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی

ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را

*

هست تهی خارها نیست در او بوی گل

کور بجوید ز خار لطف گل و بوی‌ها

مولوی

***

نرگس آتش پرستی داشت شبنم می‌فروخت

با همان چشمی که می‌زد زخم مرهم می‌فروخت

زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر

داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می‌فروخت

زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر

مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می‌فروخت

در تمام سال‌های رفته بر ما روزگار

شادمانی می‌خرید از ما و ماتم می‌فروخت

من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه‌ها

گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می‌فروخت

فاضل نظری

مطلب مشابه: متن گل رز عاشقانه + مجموعه اشعار عاشقی با موضوع گل رز سرخ

گل نگاه تو در کار دلربایی بود

فضای خانه پر از عطر آشنایی بود

به رقص آمده بودم چو ذره‌ای در نور

ز شوق و شور که پرواز در رهایی بود

چه جای گل که تو لبخند می‌زدی با مهر

چه جای عمر که خواب خوش طلایی بود

هزار بوسه به سوی خدا فرستادم

از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود

شب از کرانه دنیای من جدا شده بود

که هر چه بود تو بودی و روشنایی بود

فریدون مشیری

***

نیینى باغبان چون گل بکارد

چه مایه غم خورد تا گل بر آرد

به روز و شب بود بى صبر و بى خواب

گهى پیراید او را گه دهد آب

گهى از بهر او خوابش رمیده

گهى خارش به دست اندر خلیده

به امید آن همه تیمار بیند

که تا روزى برو گل بار بیند

فخرالدین اسعد گرگانی

***

میان باغ گل سرخ‌های و هو دارد

که بو کنید دهان مرا چه بو دارد

به باغ خود همه مستند لیک نی چون گل

که هر یکی به قدح خورد و او سبو دارد

چو سال سال نشاطست و روز روز طرب

خنک مرا و کسی را که عیش خو دارد

چرا مقیم نباشد چو ما به مجلس گل

کسی که ساقی باقی ماه رو دارد

هزار جان مقدس فدای آن جانی

که او به مجلس ما امر اشربوا دارد

سؤال کردم گل را که بر کی می‌خندی

جواب داد بر آن زشت کو دو شو دارد

هزار بار خزان کرد نوبهار تو را

چه عشق دارد با ما چه جست و جو دارد

پیاله‌ای به من آورد گل که باده خوری

خورم چرا نخورم بنده هم گلو دارد

چه حاجتیست گلو باده خدایی را

که ذره ذره همه نقل و می از او دارد

عجب که خار چه بدمست و تیز و روترشست

ز رشک آنک گل و لاله صد عدو دارد

به طور موسی بنگر که از شراب گزاف

دهان ندارد و اشکم چهارسو دارد

به مستیان درختان نگر به فصل بهار

شکوفه کرده که در شرب می غلو دارد

مولوی

مطلب مشابه: عکس پروفایل گل عاشقانه + تصاویر نوشته دار رمانتیک با پس زمینه گل

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو