جملاتی از نویسندگان بزرگ جهان؛ متن از سخنان با مفهوم و با معنی آنها

منبع: روزانه

1

1402/9/17

13:29


نویسندگان بخش عمده‌ای از هنرمندان بزرگ جهان را تشکیل می‌دهند و این نویسندگان جهان بینی‌های مهمی دارند که صد در صد در بسیاری از چیزها به ما کمک می‌کنند. در …

نویسندگان بخش عمده‌ای از هنرمندان بزرگ جهان را تشکیل می‌دهند و این نویسندگان جهان بینی‌های مهمی دارند که صد در صد در بسیاری از چیزها به ما کمک می‌کنند. در ادامه متن همراه سایت بزرگ روزانه باشید تا نگاهی بر جملاتی از بزرگترین نویسندگان تاریخ داشته باشیم.

جملاتی از نویسندگان بزرگ جهان؛ متن از سخنان با مفهوم و با معنی آنها

متن‌هایی زیبا از شکسپیر

شکسپیر نویسنده و نمایش‌نویس بزرگ بریتانیایی بود که همواره از وی به عنوان بزرگترین نویسنده تاریخ یاد می‌شود.

متن‌هایی زیبا از شکسپیر

عشق نه با چشم، بلکه با ذهن مشخص می شود،

به همین دلیل مانند کوپید بالدار کور (خدای عشق در یونان) است.

اگر موسیقی غذای عشق است، آن را ادامه دهید.

هیچ چیز خوب یا بد وجود ندارد،

اما تفکر شما باعث می شود که خوب و بد معنی پیدا کنند.

سه ساعت در کنار یار بودن خیلی زودتر از یک دقیقه جدا بودن از او می گذرد.

من از خوشبختی‌ های این جهان بهره‌ مند گردیده‌ ام زیرا در زندگی عاشق شده‌ ام.

احمق خود را عاقل می پندارد، اما عاقل خود را احمق می داند.

شک و تردیدهای ما به ما خیانت می کنند

و باعث می شوند با ترس از تلاش،

خیری را که ممکن است به دست آوریم، از دست بدهیم.

مطلب مشابه: جملات آموزنده شکسپیر + سخنان پند آموز شاعر معروف انگلیسی ویلیام شکسپیر

متن‌هایی زیبا از شکسپیر

آیا می توانم تو را با روز تابستان مقایسه کنم؟

تو حتی دوست داشتنی تر و معتدل تر از یک روز در تابستان هستی…

من کسی هستم که نه عاقلانه بلکه خیلی خوب عاشق بودم!

آه که دروغ چه چهره زیبایی دارد..

سرنوشت ما در دستان خودمان است، نه در اختیار ستارگان..

در دریای پرتلاطم زندگی

همیشه موجی را می توان یافت که اگر با آن حرکت کنید

شما را به ساحل خوشبختی می رساند.

عجیب است که گوش بشر در مقابل نصیحت کر شود

ولی نسبت به چاپلوسی شنوا

تمام دنیا صحنه ی نمایش است،

و تمام مردان و زنان فقط بازیگران آن هستند….

دیوانه، عاشق و شاعر از یک قماشند: هر سه اهل خیال.

متن‌هایی زیبا از شکسپیر

ما می دانیم که چه هستیم، اما نمی دانیم که واقعا چه هستیم؟

عشق جوان تر از آن است که بداند وجدان چیست.

عشق کور است و عاشق نمی توانند کارهای احمقانه ای را که مرتکب می شوند ببینند.

همیشه به کسی فکر کن که تو رو دوست دارد،

نه کسی که تو دوستش داری.

جملاتی زیبا از ارنست همینگوی

ادبیات دوستان قطعا با همینگوی بزرگ آشنا هستند. نویسنده‌ای بسیار فرمیک که برنده جایزه نوبل ادبیات نیز شده بود.

جملاتی زیبا از ارنست همینگوی

    هیچ چیز باشکوهی در برتری بر همنوعان وجود نداره.

    شکوه واقعی در برتری نسبت به خودِ قبلی هست..

    هیچ دوستی به اندازه یک کتاب وفادار نیست.

    هر روز کمی نگران باشید و در طول زندگی چند سال رو از دست خواهید داد.

    اگر مشکلی وجود داره، اگر می تونید اون رو برطرف کنید.

    اما به خودتون یاد بدید که نگران نباشید: نگرانی هرگز چیزی رو حل نمی کنه.

    وقتی مردم صحبت می کنن،  به طور کامل گوش کنید. اکثر مردم هرگز گوش نمیدن.

    من دوست دارم گوش کنم. من از گوش دادنِ با دقت چیزهای زیادی یاد گرفته ام.

    حالا زمانی نیست که به اون چه ندارید فکر کنید.

    به این فکر کنید که با چیزی که وجود داره چه کار هایی می تونید انجام بدید.

جملاتی زیبا از ارنست همینگوی

    شادی نادرترین چیزی هست که در افراد باهوش می شناسم.

    بهترین راه برای فهمیدن این که آیا می توانید به کسی اعتماد کنید این هست که به اون اعتماد کنید.

    می دونید؟ من عاشق خوابم.

    وقتی بیدارم زندگی من به این تمایل دارد که از هم بپاشه.

    هر روز یک روز تازه ست

    بهتر هست خوش شانس باشید،

    اما من ترجیح میدم دقیق باشید

    چون وقتی شانس اومد شما آماده هستید.

    زندگی همه انسان ها به یک شکل به پایان می رسه.

    تنها جزئیات نحوه زندگی و نحوه مرگ اون هاست که یک فرد رو از دیگری متمایز می کنه.

    خوبه که پایانی برای سفر داشته باشیم. اما این خودِ سفر هست که در پایان مهمه.

    دردناک ترین چیز این هست که

    خودتون رو در فرایند دوست داشتنِ بیش از حد یک نفر ببازید

    و فراموش کنید که شما هم خاص هستید.

مطلب مشابه: جملات قصار از ارنست همینگوی با متن های آموزنده و پند آموز زیبا

جملاتی زیبا از ارنست همینگوی

    تنها چیزی که می توانست یک روز رو خراب کنه، مردم بودن.

    مردم همیشه محدود کننده خوشبختی بودن به جز تعداد بسیار کمی که به خوبیِ خود بهار بودن.

    نه، این اشتباه بزرگی هست: دانایی آدم های مسن.

    اون ها عاقل رشد نمی کنن.

    اون ها با احتیاط رشد می کنن.

    تا اینجا در مورد اخلاقیات فقط می دونم که

    کاری اخلاقی هست که بعد از انجام اون احساس خوبی داشت باشید

    و کاری که غیراخلاقی هست کاریه که بعد از اون احساس بدی داشته باشید.

    بهترین افراد دارای احساسات برای زیبایی،

    شجاعت برای ریسک کردن، ادب برای گفتن حقیقت،

    و ظرفیت برای فداکاری هستن.

    از قضا، فضایل اون هاست که اون ها رو آسیب پذیر می کنه.

    اون ها اغلب جریحه دار میشن، گاهی اوقات نابود میشن.

    دنیا همه رو می شکنه و بعد از اون، بعضی ها در جاهایی که شکسته قوی میشن.

    اولین و آخرین کاری که باید در این دنیا انجام بدید

    این هست که در مقابلش دوام بیارید و تحت تاثیر اون قرار نگیرید.

جملاتی زیبا از ارنست همینگوی

    همه کتاب‌ های خوب یک چیز مشترک دارن:

    اون ها واقعی‌ تر از آن هستن که واقعا اتفاق افتاده باشن.

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

داستایوفسکی اسطوره ادبیات روس است که بیشتر با آثاری همچون شب‌های روشن و برادران کارامازوف شناخته می‌شود.

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    بهترین راه برای جلوگیری از فرار یک زندانی این است که مطمئن بشید که هرگز ندونه که درون زندانه.

    رمز و راز وجود انسان فقط در زنده موندن نیست، بلکه در یافتن چیزی برای زندگی کردن است.

    هیچ چیز در این دنیا سخت تر از گفتن حقیقت نیست، هیچ چیز آسون تر از چاپلوسی نیست.

    هر چه شب تاریک تر باشه، ستاره ها روشن ترن، هرچه غم عمیق تر باشه، خدا نزدیک تره!

    بدبخت بودن و دونستن بدترین ها بهتر از خوشبخت بودن در بهشت ​​احمق هاست.

    من از اهمیت دادن به هر چیزی دست کشیدم و همه مشکلات ناپدید شدن.

    اشتباه کردن در مسیر خود بهتر از درست رفتن در مسیر دیگریه.

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    اگر همه چیز روی زمین عقلانی بود، هیچ اتفاقی نمی افتاد.

    دوست داشتن یک شخص دیگه به این معناست که او رو همون طور که خدا اون رو خواسته ببینیم.

    هر چه شخص بیشتر احساس بی کفایتی کنه، بیشتر مشتاق جنگیدن میشه.

    جهنم چیه؟ من معتقدم که اون رنجِ ناتوانی در عشق ورزیدن هست.

    برای هوشمندانه عمل کردن به چیزی فرا تر از هوش نیاز هست.

    همه چیز می گذره، فقط حقیقت باقی می مونه.

    روح با بودنِ با بچه ها شفا پیدا می کنه.

مطلب مشابه: سخنان زیبای داستایوفسکی + جملات آموزنده و عکس نوشته های نویسنده معروف روسی

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    هیچ چیز آسون تر از محکوم کردن گناهکار نیست.

    هیچ چیز سخت تر از درک اون نیست.

    هر کس بتونه وجدان کسی رو آروم کنه می تونه آزادیش رو از اون بگیره.

    من معتقدم بهترین تعریف از انسان، دوپای ناسپاس هست.

    فقط یک چیز مهمه، یک چیز؛ قادر باشی جرات به خرج بدی!

    تنها از طریق رنج بردن می تونیم خودمون رو پیدا کنیم.

    انسانی که خوشحاله، داره هدف هستی رو بر آورده می کنه.

جملاتی از آنتوان چخوف بزرگ

آنتوان چخوف نیز نویسنده اهل روسیه بود که در تاتر یکی از پیشگامان بوده و آثار او همچنان روی پرده می‌روند.

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    مردم باید از هر نظر زیبا باشن

    در چهره خود

    در نحوه لباس پوشیدن

    در افکار و درون خود

    فقط در زمان‌ های سخته

    که مردم می‌ فهمن چقدر سخته

    که بر احساسات و افکار خود مسلط باشی

    اگه می خوای روی هنر خودت کار کنی

    روی زندگی خودت کار کن

    سعی کن در مورد عشق استدلال کنی

    تا عقل خودت رو از دست بدی

    مردم وقتی خوشحال هستن

    متوجه نمیشن که زمستونه یا تابستون

    همه مقدسین گذشته ای دارن

    و همه گناهکاران آینده ای

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    زندگی همین است

    به یک گل میماند

    که شاد و خندان توی چمن شکفته میشه

    یک بز سر می‌ رسد

    می‌ بلعدش و همه چیز تمام می‌ شود!

    زمانی که برای یک بیماری درمان های زیادی پیشنهاد میشه

    یعنی آن بیماری درمان نداره

    باید به مردم اعتماد کرد و باور کرد

    وگرنه زندگی غیرممکن میشه

    کارهای احمقانه انجام دهید

    حماقت بسیار حیاتی تر و سالم تر از تلاش ما

    برای رسیدن به یک زندگی معنا دارست

    همانطور که تنها در قبر خواهم خوابید

    در واقع تنها زندگی می کنم

    آدمی همان چیزی ست

    که به آن اعتقاد دارد

مطلب مشابه: سخنان آنتوان چخوف نویسنده روس با جملات آموزنده و عکس نوشته

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    بیا زندگی کنیم

    خورشید روزی دو بار طلوع نمی‌ کنه

    ما هم دو بار به دنیا نمیایم

    زندگی روی زمین بدون درخت قابل تصور نیست

    همیشه مراقب اشتباه دوم باش

    اشتباه اول حق توئه

    ترسیدن از عشق یعنی ترسیدن از زندگی

    و کسانی که از زندگی می‌ ترسن

    تا کنون هفت کفن پوسانده‌ ان

    هر احمقی می تونه با بحران روبه رو بشه

    این زندگی روزمره ست که تو رو فرسوده می کنه

    کسی که چیزی نمیخواد

    به هیچ چیز امیدوار نیست

    و از هیچ چیز نمی ترسه

    هرگز نمی تونه هنرمند باشه

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    احمق به کسانی گفته میشه

    که برای اثبات گفته‌ هایشان هیچ مدرکی ارائه نمی‌ کنن

    اما برای زیر سوال بردن دیگران

    از آن ها مدرک طلب می‌ کنن

    هیچ نیمه ی گمشده ای وجود نداره

    تنها چیزی که وجود داره

    تکه هایی از زمانه که در اونها

    ما با کسی حال خوشی داریم

    حالا ممکنه سه دقیقه باشه

    دو روز، پنج سال یا همه ی عمر

جملاتی از ماکسیم گورکی

ماکسیم گورکی نویسنده بزرگ روس بود که آثار درخشانی همچون مادر را در کارنامه دارد.

جملاتی از ماکسیم گورکی

    مطبوعات هر روز مرتباً به خرده‌بورژواها تذکر داده و تلقین می کنند که اگر خرده بورژوا انگلیسی است؛ او بهترین آدم دنیا است. اگر هم فرانسوی است، باز بهترین آدم دنیا است. ولی اگر آلمانی یا روسی است، حقیقتاً بی برو برگرد بهترین آدم های دنیا هستند. به هر صورت، این بهترین آدم دنیای متمدن کاملاً شبیه آن مرد وحشی است که در پاسخ کشیشی که پرسیده بود: دلت چه می خواهد؟ گفته بود: هرچه ممکن است کار نکنم، فکر نکنم، زیادتر بخورم. خرده بورژوازی به هرآنچه دورتر از جلوی دیدگان‌اش است بی اعتناست، از این رو؛ دائماً در دایره‌ی تنگ عادات روزانه فریاد بر می آورد: سابق بیش از این گیرمان می آمد! حالا درآمد ما چقدر کم شده است!. زندگی در محیطی که خرده بورژوازی در آن به حمله ی پیروزمندانه پرداخته است، طاقت فرسا است.

    همه ما را باید قهرمان خواند

    برای انکه همه ما مرگ را فراموش میکنیم ،زندگانی ما تراژدی سیاهی ست که با خوشی و سرور دلپذیری همراه است‌

    سرنوشت وقتی مارا در برابر خود بی زبان احساس کند بیشتر می آزارد.

    شیطان به من گفت :

    دیدی؟

    بنای تنگ و تاریک قوانین زندگی،قفسی که در آن اجساد شما را چون گوسفندان حبس کرده اند ،روی چه زمین زهراگین؛پوسیده،دروغ و مسخره ای ساخته شده است؟

    استادان واقعی زندگی شما همیشه مردگان هستند ولو اینکه ادمهای زنده ای به ظاهر شما را رهبری میکنند.معهذا اصل و منشا کار همان مردگان هستند.

    زندگی؟ دیگران؟ هی! چه اهمیتی داری؟ خودت زندگی نیستی؟ دیگران بدون تو زندگی می کنند و بدون تو زندگی خواهند کرد. آیا فکر می کنید که کسی به شما نیاز دارد؟ تو نان نیستی، چوب نیستی و هیچکس به تو نیازی ندارد

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    آنتون، آهِ نومیدانه یی از همدردی با انسان دیگر می کشد؛انسانی که از عظمت انسانیت بی اطلاع است و از احترام در برابر نیروی بشری چیزی نمی داند.همدردی با آدمی که بی چون و چرا تنها در برابر زور تسلیم می شود و به چیزی جز بلعیدن آبگوشت روزانۀ خود که هر چه چرب تر باشد بهتر، اعتقادی ندارد،و با ترس سر می کند؛ترس و هراس از قویِ بی چشم و رو که پدرش درآورَد اما به او پناهی دهد.

    آنتون، حتا در جایی که همه چیز، شسته و رُفته و منظم انگاشته می شود، ناهمواریِ “ابتذال” را به رخ می کشد.او اما به این آدم های درمانده و افسرده نظری می اندازد و با لبخندی اندوهگین و سرزنش آمیز و صمیمی می گوید:«دوستان بد زندگی می کنید، این گونه زیستن شرم آور است».

    اما سرانجام ابتذال، با شوخیِ بی مزه یی نیش اش را به او زد؛و جسد او را -شاعر را- با واگنی که ویژۀ حمل صدف است، بُرد.واگن سبز و کثیفی که جسد آنتون را حمل می کرد؛خندۀ پیروزمندانه یی بود که ابتذال به دشمن خود زد.

    ﻣﺮﺍ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺑﺠﺎﯼ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﮐﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺑﻪ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﭘﺮﺩﺍﺯﻡ . ﻻﺑﺪ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯾﺪ . ﺯﯾﺮﺍ ﺁﻥ ﻫﺎ ﻧﯿﺮﻭﻫﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻠﻌﻨﺪ، ﺁﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯾﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﮔﻨﺞ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻣﻨﻬﺪﻡ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪ . ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯾﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﻫﻦ ﺍﺳﻠﺤﻪ ﻣﯽ ﺳﺎﺯﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺸﺘﺎﺭ ﺑﮑﺸﺎﻧﻨﺪ . ﭘﺴﺖ ﻓﻄﺮﺗﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺭﺩ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻣﯽ ﮐﺸﻨﺪ .

    زنده ماندن و زندگی کردن وقتی که هیچ چیز دور و بر آدم عوض نمی‌شود خیلی دشوار است حتی اگر بتوانی روحت را از مرگ برهانی، هر روز که می‌گذرد بی حرکتی پیرامون برایت سخت‌تر و دردناک تر می‌شود

    مقابل هرچیز طاقت خواهم آورد زیرا که در نهاد من یک نوع شادی است که آن را هرگز هیچ چیز نخواهد کشت و این شادی نیروی من است.

     میدانم زمانی فراخواهد رسید که مردم با تمجید به یکدیگر بنگرند و هرکدام از آنها در چشم دیگران همچون ستاره ای بدرخشد و هر فردی به گفتار هم نوعش چنان گوش دهد گویی صدای موسیقی است و بر روی زمین مردمانی آزاد خواهند زیست.

مطلب مشابه: شما برای ماکسیم گورکی جستجو کردید – روزانه سبک زندگی نو (roozaneh.net)

جملاتی زیبا از داستایوفسکی

    دوست که باشی فرقی نمیکند که زن باشی یا مرد،دور باشی یا نزدیک ؛رفاقت فاصله ها را پر مکند،گاهی با حرف ،گاهی با سکوت،دوست که باشی فرقی نمی کند از کدام فصلی یا کدام نسل!

    رفیق بودن لفظ ظریفیست،فرقی نمیکند جیبهایت پر است از خالی…

جملاتی درخشان از ویلیام فاکنر

ویلیام فاکنر نویسنده بزرگ آمریکایی بود که بعد از سال‌ها حضور در این عرصه برنده جایزه نوبل ادبیات نیز شد.

جملاتی درخشان از ویلیام فاکنر

    راستش زندگی زن‌ها سخته. بعضی زن‌ها. مادر خودم هفتاد و خورده‌ای عمر کرد. هر روز خدا هم کار می‌کرد. بعد از زاییدن پسر آخرش یک روز هم ناخوش نشد، تا یک روز نگاهی به دور بر خودش انداخت، رفت اون پیرهن خواب دانِتِلش رو که از چهل و پنج سال پیش داشت هیچ وقت هم تنش نمی‌کرد از صندوق درآورد تنش کرد، بعد رو تخت دراز کشید پتو رو کشید روش چشم‌هاش رو بست گفت «بابا رو سپردم دست همه‌ی شما. من خسته‌ام.»

    گذشته

    نمرده است

    در واقع حتی نگذشته است…

    عشق و رنج دو روی یک سکه‌اند …

    و ارزش عشق به اندازه‌ی رنجی است که آدم از بابت آن می‌کشد و اگر عشق همین طور مفت و مجانی پای آدم تمام شود در واقع عشق نبوده و فقط خودش را گول زده!

    ”گاهی من یقین ندارم کی حق داره بگه فلان آدم چه وقت دیوونه است، چه وقت نیست.گاهی پیش خودم میگم هیچ کدوم ما دیوونه نیستیم، هیچ کدوم هم عاقل عاقل نیستیم، تا روزی که باقی ما با طرف هامون تکلیفش را معلوم می کنیم. مثل اینکه قضیه این نیست که آدم چه کاری می کنه، قضیه اینه که اکثریت مردم چجوری به کارش نگاه می کنند…“

    هر کسی…

    سزاوار فرصتی دیگر است…

    اما…

    نه برای همان اشتباه

جملاتی درخشان از ویلیام فاکنر

    بزرگترین اشتباه آدم‌ها از دلِ بزرگترین دوست‌داشتن‌هایشان بیرون می‌جهد. از همان چیزهایی که سفت گرفته بودنشان. معمولاً چیزهایی از دست می‌روند که می‌خواهیم هیچگاه از دست نروند. هر چه چیزی را سفت‌تر می‌گیریم خون کمتری به انگشتان می‌رسد و کمی بعد مُشت باز می‌شود…

    مـی‌گـویـنـد گـاهـی عشق دو انسان نسبت بهم

    می‌مـیـرد. ایـن درسـت نیست. عشق نمی‌میرد

    تـنـهـا اگـر آنچنان که باید لایق و شایسته‌ی آن

    نـبـاشید، شما را ترک می‌گوید و می‌رود. عشق

    نمی‌مـیـرد؛ خـود آدم است که می‌میرد؛ آدم که

    آخرش می‌میرد، منتها من دلم می‌خواهد غرق

    در دریا بمیرم …

    بـدبـخـتـی آدمـی آن وقـتــی نـیـسـت کــه

    پی ببرد هیچ‌ چیز نمی‌تواند یاری اش کند

    نـه مـذهـب، نـه غـرور نـه هـیـچ چیز دیگر

    بدبختی آدمی آن وقتی است کـه پی ببرد

    به یاری نیاز ندارد …

    من این رو قبلا هم تو زن ها دیده ام. دیده ام آدم هایی رو از اتاق بیرون می کنند که با محبت و دلسوزی اومده اند سراغ شون، اومده اند کمک شون کنند، اون وقت به یک جونور بی قابلیتی می چسبند که هیچ وقت براشون چیزی به جز یابوی بارکش نبوده اند…!

    به یک جایى از زندگى که رسیدى میفهمى رنج را نباید امتداد داد ، باید مثل یک چاقو که چیزها را مى برد و از میانشان مى گذرد ، از بعضى آدم ها بگذرى و براى همیشه تمامشان کنی…

سخنانی از گابریل گارسیا مارکز

این نویسنده کلمبیایی نیز بیشتر به دلیل نوشتن رمان صد سال تنهایی معروف است. در ادامه متن‌هایی از این نویسنده را قرار داده‌ایم.

سخنانی از گابریل گارسیا مارکز

    دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب ترا لمس کند.

    آه انسانها، از شما چه بسیار چیزها که آموخته‌ام. من یاد گرفته‌ام که همه می‌خواهند درقله کوه زندگی کنند٬بی آنکه به خوشبختی آرمیده در کف دست خود نگاهی انداخته باشند.

    دریافته ام که یک انسان تنها زمانی حق دارد به انسانی دیگر از بالا به پائین چشم بدوزد که ناگزیراست او را یاری رساند تا روی پای خود بایستد.

    ۱۰ درصد از زندگی چیزهایی است که برای انسان اتفاق می افتد و ۹۰ درصد آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می دهند .

    خود را به فرد بهتری تبدیل کن و مطمئن باش که خود را میشناسی، قبل از آنکه شخص دیگری را بشناسی و انتظار داشته باشی او تو را بشناسد.

    رمز خوشبخت زیستن ، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم بلکه در این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم.

سخنانی از گابریل گارسیا مارکز

    اگر آنطوری که میخواهی دوستت ندارد بدان معنی نیست که تو را با تمام وجود دوست ندارد.

خاطراتی که آدم‌هایش رفته‌اند دردناکند،

ولی خاطراتی که آدم‌هایش حضور دارند

اما شبیه گذشته نیستند به مراتب دردناک‌ترند.

روزی می‌رسد که نسبت به همه

چیز بی‌تفاوت می‌شوی.

نه از بدگویی‌های دیگران می‌رنجی و نه

دلخوش به حرف‌های عاشقانه‌ی اطرافت.

به آن روز می‌گویند: پیری

باید جهان را بهتر از آنچه تحویل گرفته‌ای تحویل بدهی٬

خواه با فرزندی خوب یا باغچه‌ای سرسبز؛

اگر فقط یک نفر با بودن تو ساده‌تر نفس کشید، یعنی تو موفق شده‌ای …

من تقریبا صد سال دارم و در طولِ این مدت خیلی چیز ها را دیده ام که تغییر و تحول یافته اند، حتی جایِ ستاره ها در آسمان، اما هنوز چیزی را ندیده ام که در این کشور تغییر کند.

بيشعور!

آنقدر نگذاشتی ببوسمت كه بوسيدن را هم ممنوع كردند و حالا كه نفسهامان هم به شماره افتاده مثل عشق سالهای وبا…

لعنت به تو،

لعنت به من،

لعنت به همه ی ما، بخاطر همه ی بوسه هایی که از هم دریغ کردیم،

اگر زنده ماندی از طرف من به تمام مردم دنیا بگو تا میتوانید همدیگر را ببوسید…

سخنانی از گابریل گارسیا مارکز

شاید خدا خواسته است

ابتدا بسیاری افراد نامناسب را بشناسی

و سپس شخص مناسب را

به این ترتیب

وقتی او را یافتی

بهتر می‌توانی شکرگذار باشی…

آدمها بالاخره یک روزی یک جایی،

در یک لحظه تمام میشوند…!

نه که بمیرند، نه!

روزی میرسد که نسبت به همه چیز بی تفاوت می‌شوند… به آن روز می‌گویند: “پیری” . آن روز، ممکن است برای برخی پس از سی سال از اولین روزی که پا به این دنیا گذاشته اند؛ فرا برسد و برای برخی پس از هشتاد سال هم هرگز اتفاق نیفتد. این دیگر به چگونه تا کردن زندگی با انسان‌ها بستگی دارد…

گابریل گارسیا مارکز

جملاتی از هاینریش بل

جملاتی از هاینریش بل

    پنج سال تمام بود که من و ماری روی این موضوع بحث میکردیم و به توافق نمی رسیدیم.

    من واقعاً نمی دونستم که یه نفر قبل از اینکه بتونه توی کلیسا ازدواج کنه باید بره محضر و عقد كنه البته من به عنوان یه شهروند که به سن قانونی رسیده و یه مرد کاملاً متعهد باید این چیزها رو میدونستم، اما من واقعاً اینها رو رو نمیدونستم

    یک زن قادر است خیلی چیزها را با دستهایش بیان کند یا اینکه با آن‌ها تظاهر به انجام کاری کند،

    در حالیکه وقتی به دست‌های یک مرد فکر می‌کنم، همچون کندهٔ درخت بیحرکت و خشک به نظرم می‌رسند.

    دست‌های مردان فقط به درد دست دادن، کتک زدن، طبیعتاً تیراندازی و چکاندن ماشهٔ تفنگ و امضاء می‌خورند…

    اما می‌توان به دستان زنان در مقایسه با دست‌های مردان به گونه‌ای دیگر نگاه کرد؛ چه موقعی که کره روی نان می‌مالند و چه موقعی که موها را از پیشانی کنار می‌زنند.

    دنیا جای ژست‌های تهی،

    لحظه‌های تهی،

    مردمان تهی

    و نیازهای بی‌پایه و امیال قلابی است.

    آدم‌ها نمی‌فهمند لحظه ی نشستن و برخاستن، نوشیدن یک لیوان آب یا باز کردن در یک قوطی توسط معشوق در چشم عاشق چقدر می‌تواند باشکوه، پر هیمنه و زیبا باشد.

    اما برایشان مهم است که اسم معشوق‌شان چقدر دهان را پر می‌کند و چند دهان را می‌بندد.

    دنیا جای ژست‌های تهی، لحظه‌های تهی، مردمان تهی و نیازهای بی‌پایه و امیال قلابی است.

    این واقعیت که منتقدان خود قابل انتقاد هستند چیز زیاد بدی نیست، عیب آن است که آنها به برنامه خود به دید انتقادی نگاه نمی‌کنند و خود را عاری از نقص و اشکال می‌بینند و این خیلی ناخوشایند است.

مطلب مشابه: جملات هانریش بُل برنده جایزه نوبل ادبیات؛ متن و سخنان جالب درباره زندگی

جملاتی از هاینریش بل

    اگه نمی تونین بفهمین که ما به دنیا نیومده‌ایم

    کـه بـیـخـیـال بـاشـیـم، پس دست کم اینو درک

    کـنـیـن کـه به دنیا نیومده‌ایم که فراموش کنیم

    اگه نمی تونین بفهمین که ما به دنیا نیومده‌ایم

    کـه بـیـخـیـال بـاشـیـم، پس دست کم اینو درک

    کـنـیـن کـه به دنیا نیومده‌ایم که فراموش کنیم

    حتی اگـر عشق خریدنی هم بود، باز هم

    نمی‌توانستم آن‌ را به دست بیاورم چون

    پول نداشتم …

    در مواجهه با آدم ها همیشه از خودم میپرسم

    آیا حـاضـرم تـسـلـیـم مـحـض این آدم بـاشم

    و تعداد کسانی که در مورد آن ها پاسخم “بله”

    باشد، چندان نیست.

    دنیا دیگر ظرافت نمی‌شناسد، نکته‌سنج نیست. آدم‌ها نمی‌فهمند لحظه نشستن و برخاستن، نوشیدن یک لیوان آب یا باز کردن در یک قوطی توسط معشوق در چشم عاشق چقدر می‌تواند باشکوه، پر هیمنه و زیبا باشد. اما برایشان مهم است که اسم معشوق‌شان چقدر دهان را پر می‌کند و چند دهان را می‌بندد. دنیا جای ژست‌های تهی، لحظه‌های تهی، مردمان تهی و نیازهای بی‌پایه و امیال قلابی است.

جملاتی از هاینریش بل

    کاترینا یک روز غروب در مهمانی یکی از

    دوستانش شرکت میکند و در آن جا به

    صورت اتفاقی با مردی آشنا میشود و خلاف

    انتظار دوستانش با این مرد (لودویگ گوتن)

    گرم میگیرد و گویی در همین اولین برخورد

    عشقی پدید می آید …

هیچ کس در این دنیا چون در بطن موقعیت خاص انسانی دیگر قرار ندارد نمی‌تواند احساس صحیح و درستی در مورد بدی یا خوبی مسئله داشته باشد.   

    چیزی که شاید آن را بتوان سرنوشت نامید، شغل و وضعیت مرا به خاطرم می آورد: اینکه من یک دلقک هستم. عنوان رسمی این شغل کمدین است؛ موظف به پرداخت مالیات به کلیسا نیستم، بیست و هفت ساله ام و نام یکی از برنامه هایم “ورود و عزیمت” است.

جملاتی از هاروکی موراکی

جملاتی از هاروکی موراکی

    پول خود را برای چیزهایی خرج کنید

    که با پول می توان خرید

    وقت خود را صرف چیزهایی کنید

    که با پول نمی توان خرید

    خاطرات از درون شما را گرم می کنند

    اما میان شما تفرقه می اندازند

I dream

    Sometimes I think

    that’s the only right thing to do

    من رویاپردازی می کنم

    گاهی اوقات فکر می کنم

    این تنها کار درستیه که می تونم انجام بدم

    ستارگان نه تنها زیبایند

    که به درختان جنگل می مانند

    زنده و در حال نفس کشیدن

    و نظاره گر من هستند

    در رویاهای خود غرق می شوم

    و گاهی اوقات فکر می کنم

    این تنها کار درست است

    If you remember me

    then I don’t care if everyone else forgets

    اگه تو به یاد من باشی

    برام مهم نیست کل دنیا فراموشم کنن

جملاتی از هاروکی موراکی

    اگر شما فقط کتاب هایی را بخوانید

    که دیگران در حال خواندن آن هستند

    فقط می توانید به همان چیزی فکر کنید

    که دیگران به آن فکر می کنند

    I’m all alone but I’m not lonely

    من تنهام اما احساس تنهایی نمی کنم

    قلب آدما درست مثل یک چاه خیلی عمیقه

    و هیچ‌کس نمیدونه انتهای اون چه چیزی وجود داره

    گاهی اوقات یک چیز کوچک یا اتفاقی ناچیز

    جرقه‌ ای می‌ شود تا آدم

    تمام درد های زندگی‌ اش را یک جا گریه کند

    تنهایی اسیدی می شود

    که تو را می خورد

    من یک آدم معمولی هستم

    فقط شانسم این بوده

    که از خواندن کتاب‌ ها لذت می‌ برم

    Sometimes fate is like a small sandstorm

    that keeps changing directions

    گاهی اوقات سرنوشت مانند یک طوفان شن کوچک است

    که مدام تغییر جهت می دهد

    ترس خیلی چیز بدیه

    دردی که توی فکرمه خیلی بدتر از درد واقعیه

جملاتی از هاروکی موراکی

    آزدن کسی که دوستش داری

    اتفاق بسیار تلخی است

    مخصوصا اگر این کار را

    بدون آگاهی انجام دهی

    تا زمانی که دلیلی برای کارم داشته باشم

    میتونم هر رنجی را تحمل کنم

    مرگ متضاد زندگی نیست

    بلکه قسمتی از آن است

    No matter how far you travel

    you can never get away from yourself

    مهم نیست چقدر سفر کنید

    هرگز نمی توانید از خودتان دور شوید

    جایی که بین بودن و نبودنت هیچ فرقی ندارد

    نبودنت را انتخاب کن

    اینگونه به بودنت احترام گذاشته ای

    مهمترین چیزی که ما در مدرسه آموختیم این است

    که مهمترین چیزها را هیچگاه نمی‌توان در مدرسه آموخت

    وقتی عادت می کنید

    هرگز به خواسته خود نرسید

    می دانید چه اتفاقی می افتد؟

    در نهایت حتی نمی دانید چه می خواهید

متن‌هایی سنگین از کافکا

متن‌هایی سنگین از کافکا

    هر چیزی را که دوست دارید، در نهایت از دست خواهید داد،

    اما در نهایت، عشق به شکل دیگری باز خواهد گشت.

    دوست داشتن را در چشمی بجوی

    که حتی وقتی بسته است، رؤیای تو را ببیند

    من تنها وقتی خودم را به درستی حس می کنم

    که به حد غیر قابل تحملی غمگین باشم….

    شعر، پویشی جاودانه در جستجوی حقیقت است

    شما نمی‌دانید چه قدرتی در سکوت نهفته است

    پرخاش معمولا چیزی جز تظاهر نیست!

    من ناراحت نمی‌شوم، تو هم لازم نیست ناراحت شوی؛

    داشتن اعتقاد متفاوت نباید موجب جدایی انسان‌های باشعور شود.

متن‌هایی سنگین از کافکا

    كتاب باید تبری برای درهم شكستن دریای منجمد وجودمان باشد.

    جایی كه اعتماد نیست، سخن بیهوده است.

    بهتر است کسی را بخواهی و نداشته باشی،

    تا اینکه او را داشته باشی و نخواهی…

    من در قفس هستم، میله ها در درون من اند!…

    لازم نیست گوش کنید، فقط منتظر شوید.

    حتی لازم نیست منتظر شوید،

    فقط بیاموزید آرام و ساکن و تنها باشید. جهان آزادانه خود را به شما پیشکش خواهد کرد

    تا نقاب از چهره اش بردارید،

    انتخاب دیگری ندارد؛

    مسرور به پای شما در خواهد غلطید

    مردم معمولا فقط ادای خوشحالی را در می‌آورند

    و گوششان را از پنبه‌ی خوشی پر می‌کنند

    مثلا من،

    من تظاهر به شادی می‌کنم تا بتوانم در پس آن محو شوم،

    خنده‌ی من دیوار سیمانی است.

متن‌هایی سنگین از کافکا

    مادر از همه‌ ی ما ضعیف‌ تر بود! نه به‌ خاطر غصه‌ های مشترکمان؛

    بلکه به‌ خاطر غصه‌ های خصوصی هر کدام از ما که خورده

    Start with what is right rather than what is acceptable

    با آنچه که درست است شروع کنید نه آنچه که قابل قبول است

هر کس شایستگی دریافت زیبایی را داشته باشد

    هرگز پیر نخواهد شد.

    A book must be the ax for the frozen sea within us

    کتاب باید تبری برای دریای منجمد در درون ما باشد.

    من درد انتظار را حس نمی‌كنم ،

    از این رو وقت شناس نیستم

    و مانند یک گوساله چشم به راه می‌مانم.

    مقصد وجود دارد اما راهی وجود ندارد.

    آنچه ما از آن به عنوان راه یاد می کنیم تردید است.

    لبخند شما در واقع اشک هایی هستند که سرازیر نمی شوند….

متن‌هایی سنگین از کافکا

از یك نقطه مشخص،

    دیگر راهی برای بازگشت وجود ندارد؛

    به این نقطه مشخص می توان دست یافت.

    یکی از اولین نشانه های شروع درک کردن، آرزوی مرگ است.

    من تا حدی با وحشت تنهایی آشنایم

    نه تنهایی در خلوت ، بلکه تنهایی در میان مردمان…

جملاتی از صادق هدایت نویسنده بزرگ ایرانی

جملاتی از صادق هدایت نویسنده بزرگ ایرانی

    فقط با سایه ی خودم خوب میتوانم حرف بزنم ، اوست که مرا وادار به حرف زدن می کند ، فقط او میتواند مرا بشناسد ، او حتماً می فهمد … می خواهم عصاره ، نه ، شراب تلخ زندگی خودم را چکه چکه در گلوی خشک سایه ام چکانیده به او بگویم:

    ” ایــن زنـــــدگــــی ِ مـن اســت !

در زندگی زخم هایی هست که مثل خوره روح آدم را آهسته در انزوا می خورد و می تراشد. این دردها را نمی شود به کسی اظهار کرد چون عموما عادت دارند این درددهای باور نکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمرند  و اگر کسی بگوید یا بنویسد مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخرامیز تلقی بکنند .

عشق چیست؟ برای همه رجاله ها یک هرزگی  یک ولنگاری موقتی است . عشق رجاله ها را باید در تصنیفهای هرزه و فحشا و اصطلاحات رکیک که در عالم مستی و هشیاری تکرار میکنند پیدا کرد

تا ممكن است باید افکار خودم را برای خودم نگه دارم و اگر حالا تصمیم گرفته ام كه بنویسم ، فقط برای اینست كه خودم را به سایه ام معرفی كنم

    فاحشه آن مردیست که در زندگی خود از همخوابگی با بزغاله ای هم نمیگذرد انوقت دنبال دختر باکره میگردد

    یک احساساتی هست یک چیزهایی هست که نمی شود به دیگری فهماند نمی شود گفت ، آدم را مسخره می کنند هر کسی مطابق افکار خودش دیگری را قضاوت می کند

    آدمیزاد یکه و تنها و بی پشت و پناه است و در سرزمین ناسازگار گمنامی زیست می کند که زادبوم او نیست با هیچ کس نمی تواند پیوند و وابستگی داشته باشد خودش هم می داند

مطلب مشابه: جملات زیبای صادق هدایت + متن و سخنان کوتاه از صادق هدایت با مضامین مختلف

جملاتی از صادق هدایت نویسنده بزرگ ایرانی

    من از بس چیزهای متناقص دیده و حرف های جور به جور شنیده ام و از بسکه دید چشم هایم روی سطح اشیاء مختلف سابیده شده این قشر نازک و سختی که روح پشت آن پنهان است حالا هیچ چیزی را باور نمی کنم به ثقل و ثبوت اشیاء به حقایق آشکار و روشن همین الان هم شک دارم

    به نظر من به دنیا اومدنمون دست خودمون نیست حداقل مرگ رو خودمون به دست بگیریم.

    یاد من باشد تنهاییم را برای خودم نگه دارم و بغض های شبانه ام را برای کسی بازگو نکنم تا ترحم دیگران را با اظهار علاقه اشتباه نگیرم، یاد من باشد که فقط برای سایه ام بنویسم.

    مرگ، همه هستی ها را به یک چشم نگریسته و سرنوشت آنها را یکسان میکند نه توانگر می شناسد و نه گدا.

    مرگ، مادر مهربانی است که بچه ی خود را پس از یک روز طوفانی در آغوش کشیده، نوازش می کند و می خواباند.

جملاتی از ویکتور هوگو

جملاتی از ویکتور هوگو

    راستی عشق چیست؟

    در خیابان جوان فقیری را دیدم که عاشق بود

    در حالی که یک کلاه کهنه بر سر،

    و یک کت پاره بر تن داشت و آب باران از کفش هایش چکه می کرد،

    روحش مانند ستاره ای می درخشید

    عاشق کسی بودن، یعنی دیدن روی خدا در او

    مرگ به خودی خود ترسی ندارد؛

    چیزی که به واقع از آن می ترسیم، زندگی نکردن است

    ترس از شنیده نشدن، دلیل خوبی برای سکوت نیست

    بزرگترین شادی زندگی این است که

    دوست داشته شویم و فراتر از آن، فارغ از اینکه که هستیم، دوست داشته شویم

    لبخند مانند نور آفتاب است

    زمستان را از صورت انسان می شوید

    دوست داشتن، و دوست داشته شدن!

    همین کافیست

    چیز بیشتری نخواه

    چرا که مرواریدی ارزشمندتر از آن در صدف تاریک زندگی نخواهی یافت

جملاتی از ویکتور هوگو

    اغلب مردم دچار کمبود قدرت نیستند، بلکه دچار کمبود اراده اند!

    هیچ چیز مانند یک رویا نمی تواند آینده تو را خلق کند

    هیچ چی مانند جیب خالی نمی تواند انسان را وادار به خطر کردن کند!

    زندگی مانند گلی است و عشق، شهد آن

    وحشتناک تر از جهنم رنج،

    جهنم بی حوصلگی است

    «آینده» برای هر کسی نام خاصی دارد؛

    برای افراد ضعیف، نامش «غیر ممکن» است؛

    برای افراد دل مرده، نامش «ناشناخته» است و برای افراد قوی، «ایده آل!»

    مانند پرنده ای باش که وقتی صدای شکستن شاخه را زیر پاهایش احساس می کند،

    همچنان به آواز خواندن ادامه می دهد،

    چرا که می ذاند بال هایی برای پرواز دارد

مطلب مشابه: سخنان ویکتور هوگو نویسنده و داستان نویس معروف با عکس نوشته از جملات وی

جملاتی از ویکتور هوگو

    تا می توانید به نادان ها بیاموزید

    اگر روح در تاریکی رها شود،

    ارتکاب به گناه بیشتر و بیشتر می شود

    آغوش مادر، لطافتی ناگفتنی دارد که کودک در آن آرام می گیرد

    ذهن، با آنچه دریافت می کنیم غنی می شود،

    و قلب، با آنچه می بخشیم

    طرز تفکرت را تغییر بده،

    ارزش هایت را حفظ کن؛

    بگذار برگ هایت بریزند

    اما ریشه هایت محکم بمانند

    وقتی یک زن با حرف می زند،

    حرفش را از چشم هایش بشنو

    زندگی خودش کوتاه است؛

    با بیهوده هدر دادن وقت، کوتاهترش نکنیم…!

    به فرزندان خود آموزش ندهید که ثروتمند شوند

    بلکه یاد دهید که شاد باشند تا ارزش چیزها را بدانند نه قیمت را

    اگر ابتدا در هوا قلعه ای نسازید

    روی زمین هیچ چیز نخواهید ساخت

    خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد

    یا کتاب های خوب یا دوستانی که اهل کتاب باشند

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو