در این بیانیه که اشارات مستقیمی به جان باختن تعدادی از هموطنان در ناآرامیهای اخیر شده آمده : «در این روزهای تلخ که از پسِ آبان ۹۸ گذشتهاست، لحظهای چهره جوانانِ جانباخته، مردمان زخمخورده، مادران داغدار و پدران بیتاب از برابر چشم دور نمیشود.» در بخش دیگری از بیانیه هنرمندان اشاراتی هم به وضعیت نابسامان این روزهای معیشتی و اقتصادی شده و آمده: «آنها فقط بهجانآمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، ناکارآمدیها را در کوی و برزن فریاد زدند.»
ایران آرت:امروز دو روزنامه کیهان و جام جم با حمله به هنرمندان امضا کننده بیانیه اعتراضی موسوم به صدای آبان ماه ۱۳۹۸ تلاش کردند آنها را در شکل گیری شرایط امروز دخیل بدانند.
روزنامه کیهان در ستون معروف صفحه سوم خود زیر تیتر "دل تان برای مردم می سوزد یا هوای اسکار و کن کرده است"، نوشت: امضاء کنندگان این بیانیه که البته تعداد قلیلی را شامل میشود، سینماگرانی دوزیست هستند که هم وابسته به حمایتهای دولتیاند و هم از طریق جوایز جشنوارههای غربی ارتزاق میکنند. آنها باز هم با هدف جلب توجه محافل خارجی بیانیهای سراسر ابهام و تحریف را صادر کردهاند و بدون اشاره به مسئولیت خود در فریب افکار عمومی، طوری وانمود کردهاند که گویی آنها نبودند که در دورههای اخیر انتخابات، از مسئولان کنونی حمایت کرده و موجب روی کار آمدنشان شدند! همین جماعت، سال 88 نیز از دروغهای بزرگ فتنهگران حمایت کردند و در ریخته شدن خون بیگناهان در آن فتنه نقش ایفا کردند. 10 سال بعد، آنها باز هم فراموشکار شدهاند و ژست حقطلبی گرفتهاند، گویی یادشان رفته است که چگونه از شهرت خود برای به قدرت رسیدن عاملان بیتدبیری استفاده کردند!
ای کاش یک بار هم که شده، این جماعت خودبرتربین و روشنفکرپندار، از برج عاج خود پایین میآمدند تا حال این روزهای مردم را درک کنند. ای کاش کمی از غرور و تکبر خود میکاستند و به جای چنین بیانیهای، یک بار از مردم به خاطر تبلیغات جاهلانه خود عذرخواهی میکردند. اما جوایز جشنوارههای خارجی و هوای بردن خرس و خروسها و اسکار و سواحل کن و کوچههای ونیز، مگر میگذارد دست از اطوارهای خود بردارند؟ به ویژه اینکه مدتی است، جشنوارههای خارجی نیز آنها را نادیده میگیرند و امروز فرصت خوبی است تا با برخی دولتهای غربی، همنوا شوند، بلکه بار دیگر رنگ فرش قرمز فستیوالها را ببینند!
نکته جالب اینکه یکی از امضاکنندگان بیانیه حمایت از اغتشاش، چند روز پیش شامل رأفت اسلامی واقع شد و حکم برائت گرفت.
البته، شاید متن اعترافات و بازجویی وی برای همکارانش خواندنی باشد و میزان صداقت وی را در همراهی با همکاران سینماییاش روشن کند!
جام جم ،روزنامه صدا و سیما هم امروز در متنی طولانی با تیتر "با مردم چه می کنید" نوشت:
شاید زمانی که در نیمه شب 24 آبان به یکباره قیمت بنزین 3 برابر شد آن هم بدون هیچ اطلاعرسانی به مردم، مسؤولان تصمیمگیر تصورش را نمیکردند که حاشیههای آن تا این حد دامنهدار شود. متصدیان قرار بود با شوکدرمانی و غافلگیری تا حد امکان از عوارض آن بکاهند اما گویا تدبیری برای عوارض اجتماعی آن نشده بود. شاید اگر حداقل تصوری از تبعات اجتماعی این تصمیم داشتند، در مقام اجرا تن به چنین شکل و فرمی نمیدادند. تبعات و حاشیههای دامنهدار این موضوع روز گذشته به حوزه فرهنگ هم کشیده شد. بیانیهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به به دست میشود که توسط تعدادی از سینماگران به اشتراک گذاشته شده. متن بیانیه هرچند به طور مستقیم، جان باختن تعدادی از هموطنان و مسؤولانه نبودن چنین برخوردی را در ماجراهای اخیر نشانه رفته اما در مرحله بعد میتوان رگههای نقد و اعتراض به وضعیت نابسامان اقتصادی و معیشتی را هم در آن مشاهده کرد.
روزنامه تلویزیون نوشت: تا الان که مشغول خواندن این سطور هستید این بیانیه به امضای هنرمندانی مانند حسین علیزاده، شهاب حسینی، داریوش مهرجویی، الهام پاوهنژاد، سهراب پورناظری، امین حیایی، بهرام رادان، اصغر فرهادی، فرهاد اصلانی و محسن تنابنده رسیده است.
عذرخواهم!
فارغ از نام افرادی مانند حسین علیزاده، شهاب حسینی، داریوش مهرجویی و امثالهم که معمولا کنشهای تند و تیز سیاسی ندارند اما لابلای امضاکنندگان بعضی اسامی هم به چشم میخورند که بعضی کاربران شبکههای اجتماعی با یادآوری کنشهای سیاسی آنها در چند سال گذشته به خصوص در انتخابات سال 96، بیانیه فعلی را بدون پذیرفتن مسئولیت رفتارهای گذشته این چهرهها، رفتاری پارادوکسیکال و متناقض توصیف کردهاند.
ما همه با هم نیستیم
جام جم افزود: به جز ژوله معدود چهرههای دیگری هم بودند که ترجیح دادند در چنین وضعیتی، مسیر دیگری را در پیش بگیرند. یغما گلرویی شاعر که نسبت به سالهای پرحاشیه گذشته، در یکی دو سال اخیر ترجیح داده کمتر به چنین حوزههایی ورود کند، در پاسخ به بعضی دعوتها برای پیوستن به کمپین هنرمندان، با انتقاد تند از بعضی چهرههایی که دو سال قبل مردم را دعوت به حضور در اردوگاه انتخاباتی رئیسجمهور میکردند نوشته: «حالا که رییس جمهور منتخبشان فرمایش کرده تا صبحِ گران شدن بنزین از آن خبر نداشته واکنشی نشان نمیدهند چون نمیتوانند پستهای انتخاباتی خود را توجیه کنند. اگر بگویند کاندیدای اصلحمان را نمیشناختیم مخاطب میپرسد پس چرا ما را به رای تشویق میکردید، اگر بگویند رییس جمهور کارهای نیست باز مخاطبِ به هوایشان رای داده یقهشان را میگیرد. پس همان بِه که یک متن جانگدازِ در باب این که «فریادهای در گلو مانده در تاریخ ماندگار می شوند» منتشر کنند و بروند پی همان عکس سلفی با همبرگر و دورهمی... اینها را نوشتم تا جواب دوستانی که مرا به امضای آن نامه دعوت میکنند را داده باشم و بگویم اینجا کسی است که میترسد، میلرزد و می داند ما همه با هم نیستیم.»
مطالبه مردم، حق است
روزنامه تلویزیون در پایان نوشته است : حالا که آرام آرام از نقطه کانونی التهابات فاصله میگیریم گویی فضا برای طرح بعضی از موضوعات از جمله اتفاقات و جان باختن تعدادی از هموطنان هم مساعد شده و میشود با بررسی مسائل، در حد امکان سره را از ناسره جدا کرد. مثلا روز گذشته، شورای شهر تهران میزبان سردار محمدرضا یزدی فرمانده سپاه محمد رسول ا...(ص) تهران بزرگ بوده. موضوع جلسه هم آنطور که خبرگزاریها گزارش دادهاند، بررسی ناآرامیها و اعتراضهای اخیر بوده. با این حال در حاشیه این مراسم، یزدی حرفهای مهم دیگری هم زده. آن طور که خبرگزاری مهر گزارش داده یزدی در پاسخ به این سوال خبرنگاران که آیا امکان دارد بعضی از جان باختگان به اشتباه از سوی ماموران و نیروهای امنیتی کشته شده باشند گفته: «این موضوع در حال بررسی است و در حال حاضر در این مورد نه می توانیم اظهار نظر کنیم و نه وقت آن است، اما این را باید بگویم که به دقت این موضوع در حال بررسی است که کسانی که کشته شده اند علت کشته شدنشان چه بوده است.» نکته جالب دیگر در صحبتهای این مسئول امنیتی، تایید نارضایتی مردم از مسائل اقتصادی و اذعان او به مسالمتآمیز بودن اعتراضها در روز اول بعد از گرانی سه برابری بنزین است: «مطالبه مردم راجع به مسائل معیشتی یک مطالبه و خواسته به حق است که هیچ کسی آن را انگار نکرده است و دولت هم آن را مورد تردید قرار نداده است... در روز اول وقتی که مردم وارد شدند بسیار مسالمت آمیز رفتار کردند ولی عده ای بر این موج سوار شدند و شروع به آتش زدن کردند و فیلمهای آن هم موجود است. در برخی موارد حتی مردم به این افراد اعتراض می کنند و می گویند ما برای اعتراض آمده ایم چرا بانک را آتش می زنید.»
هنرمندان چه نوشتند؟
در بیانیه #صدای_آبان۹۸ آمده است:
در این روزهای تلخ که از پسِ آبان ۹۸ گذشتهاست، لحظهای چهرهی جوانانِ جانباخته، مردمان زخمخورده، مادران داغدار و پدران بیتاب از برابر چشم دور نمیشود.
جوانانی که خونِ پاک آنها با بیتدبیری بر خاک ریخته شد و با انتسابشان به بیگانگان سعی بر نادیده گرفتنشان شدهاست.
مردمانی که امروز از پسِ غبارِ غلیظِ بیخبری و بیارتباطی، نام و نشانِ یکان یکانشان آشکار میشود، به کدام گناه کشته شدهاند؟ آنها فقط بهجانآمدگانی بودند که چون هیچ گوش شنوایی نیافتند، ناکارآمدیها را در کوی و برزن فریاد زدند. با مردم چه میکنید؟ کدام روزن را برای شنیدن صدای مردم باز گذاشتهاید؟ کدام تجمع اعتراضیِ مردم را تاب آوردهاید؟ کدام حزب و تشکیلاتی که بتواند بیانگر خواستهای مردم باشد را باقی گذاشتهاید؟ همچنان برآنید تا با خشونت، مردم را از ابتداییترین حقوق انسانی و بدیهیترین نیازهای شهروندیشان محروم کنید؟
بدانید که فریاد فرو خُفته در گلوی مردم این سرزمین در تاریخ ماندگار خواهد شد.
نخستین امضاکنندگان: رخشان بنیاعتماد، اصغر فرهادی، فرهاد توحیدی، مجتبا میرتهماسب، حسین علیزاده، کیهان کلهُر، لیلی گلستان، بهمن فرمانآرا، داریوش مهرجویی، رضا دُرمیشیان، جعفر پناهی، مصطفا آلاحمد، محمد رسولاف، حسین سناپور، ارشد طهماسبی، امیر اثباتی، فاطمه معتمدآریا، نغمه ثمینی، محسن امیریوسفی، مجید برزگر، منیژه حکمت، نگار اسکندرفر، امیرشهاب رضویان، جابر قاسمعلی، کتایون شهابی، تهمینه میلانی، محمد رضاییراد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، مصطفا خرقهپوش، مهتاب نصیرپور، محمد رحمانیان، فیروزه صابر، حبیب رضایی، محمدرضا موئینی، میثم موئینی، جمال رحمتی.