نقش زن در سریال بازی تاج و تخت؛ جنس دوم در آستانه فصلی سرد

نقش زن در سریال بازی تاج و تخت؛ جنس دوم در آستانه فصلی سرد


منبع: نت نوشت

259

1398/3/6

12:04


نقش زن در سریال بازی تاج و تخت

سریال Game of Thrones یکی از محبوب ترین و پرتماشاگرترین سریال‌های جهان است که در این هفته، آخرین قسمت خویش را پس از ۸ فصل ارائه داد و بازی تاج و تخت را تمام کرد. این سریال درباره‌‌ی جنگ خاندان‌های مختلف برای دسترسی و نشستن بر تخت آهنین و در نتیجه حکمرانی بر هفت اقلیم می‌باشد. در نوشته‌‌ی پیش رو به نقش زن در سریال بازی تاج و تخت خواهیم پرداخت، در ادامه با نت نوشت همراه باشید.

نقش زن در سریال بازی تاج و تخت

سیر حرکت شخصیت‌ها و نقش زن در سریال بازی تاج و تخت به عنوان یک سریال پر مخاطب، یک سیر صعودی است. اگر سریال را از ابتدا تا انتها مرور کنیم، به خوبی می‌توانیم دریابیم که زنان رفته رفته از نقش‌ها و کلیشه‌ها و نگاه‌های جنسیتی اشان رهایی می‌یابند و تا حد جنگجو و حاکم و ملکه پیش می‌روند. در فصول اولیه‌‌ی سریال بازی تاج و تخت، زنان اصولا در نقش همسر (کاتلین، مارجری)، مادر (کاتلین،سرسی) خواهر (سرسی،دنریس)، دختر (آریا، سانسا)، روسپی (زنان روسپی سرا) قرار دارند.

بیشتر بخوانید: تحلیل فصل هشتم سریال Game of Thrones؛ بزرگ‌ترین اگر و حسرت تاریخ سینما

بررسی نقش زن در سریال بازی تاج و تخت

بررسی نقش زن در سریال بازی تاج و تخت

یعنی تمام نقش‌های کلیشه‌ای که از یک زن سراغ داریم. همچنین نگاهی که به نقش زن در سریال بازی تاج و تخت می‌شود، بیشتر نگاهی جنسی است. آنها را بیشتر در بستر می‌بینیم. نمایش بیش از حد روابط جنسی در اوایل سریال و روسپی سراهای متعدد، گواه این مدعاست. حتا زنان مهم سریال مانند سرسی، دنریس، سانسا، در نخستین نمایش‌ها و معرفی شخصیت هایشان، در چنین نقش‌های کلیشه‌ای قرار دارند. سرسی در نقش همسر شاه قرار دارد که گهگاه پنهانی با برادرش هم روابط جنسی برقرار می‌کند. دنریس به اجبار به ازدواج خال دروگو در می‌آید و دختری ساده و معمولی است. سانسا نیز که در شمایل دختری معصوم ارائه می‌شود، دست به دست بین مردان می‌چرخد و از جنسیتش سواستفاده می‌شود.

اما در اواخر سریال این شخصیت‌ها چنان تغییر می‌کنند و از جنسیتشان می‌گذرند که می‌توانند تبدیل به حاکم و ملکه بشوند و گاهی قلبی پر قساوت، بر ضد لطیف نمایی زن که کلیشه‌ای بیش نیست داشته باشند.

در ادامه‌‌ی بررسی نقش زن در سریال بازی تاج و تخت باید گفت که شخصیت‌های نام برده، تنها زمانی می‌توانند قدرتمند عمل کنند که تمام نقش‌های کلیشه‌ای جنسیتی اشان را از دست می‌دهند.

بیشتر بخوانید: فصل هشتم Game of Thrones زیر ذره بین؛ هر آنچه باید بدانید!

سرسی لنیستر

سرسی لنیستر

سرسی زمانی بر تخت آهنین می‌نشیند و خشن ترین رفتار‌ها را می‌کند که پدر و همسر و فرزندانش را از دست می‌دهد و این خشونت با از دست دادن این نقش‌ها بیشتر می‌شود.

دنریس تارگرین

دنریس تارگرین

دنریس؛ مادر اژدهایان، زمانی یک شهر را به آتش می‌کشد که از سه اژدها، تنها یک اژدها به عنوان فرزند برایش باقی مانده است و از نقش مادری فاصله می‌گیرد.

 

سانسا استارک

سانسا استارک

سانسا نیز زمانی بانو و ملکه‌‌ی وینترفل می‌شود که دیگر اسیر هیچ مردی نیست. بدین ترتیب رهایی از نقش‌های کلیشه‌ای تعریف شده برای زن، باعث قدرتمند شدن و حاکمیت آنها می‌شود و آنها را برابر با مرد قرار می‌دهد.

آریا استارک

آریا استارک

اما در کنار شخصیت‌های نام برده در بالا، از ابتدا زنانی بودند که فارغ از کلیشه‌های زنانه رفتار می‌کردند که و خوانش دیگری از نقش زن در سریال بازی تاج و تخت را ارائه می‌داند. مهم ترین آن‌ها آریاست. او از همان ابتدا هیچ رفتار منسوب به دخترانه ندارد. لباس هایش منسوب به پسرانه هستند و تفریح و دغدغه‌اش شمشیر زنی و مبارزه با سخت ترین حریف‌ها و انتقام جویی از کسانی است که بخشی از خانواده‌اش را از بین برده اند.

او هیچ گاه به عنوان یک دختر در سریال ظاهر نمی‌شود و جنسیتش باعث نمی‌شود که کسی نگاه جنسی به او داشته باشد. تنها در اواخر سریال و آن هم به خواسته و امر خودش است که رابطه جنسی را تجربه می‌کند و تمام می‌شود. همچنین او ایستایی ندارد و پویاست و آینده‌اش در کشف و شهود و رفتن رقم می‌خورد. رفتاری که عموما مردانه است تا زنانه.

بانو میلاساندار (بانوی قرمز پوش)

بانو میلاساندار (بانوی قرمز پوش)

اما در بررسی نقش زن در سریال بازی تاج و تخت باید به زن دیگری به نام بانو میلاساندار (بانوی قرمز پوش) اشاره کرد. او از همان ابتدا به عنوان زنی دانا در طول سریال ظاهر می‌شود و در بزنگاه هایی همچون زنده کردن جان اسنو، آتش کشیدن در نبرد با پادشاه شب و مواردی از این دست حضور می‌یابد و قدرت ماورایی‌اش حریف هزاران تن مرد جنگیست.

بانو برین

بانو برین

از دیگر زنانی که در بررسی نقش زن در سریال بازی تاج و تخت باید مورد اشاره قرار بگیرد، بانو برین است که نه از لحاظ ظاهر و نه از لحاظ رفتار، شباهتی به زنان کلیشه‌ای ندارد و به مردان بیشتر مانند است.

هیکل بسیار بزرگ او و جنگجویی شجاعانه‌اش و گرفتن لقب اولین شوالیه زن، نمونه هایی از گذشتن از جنسیت به مثابه زن بودن می‌باشد. همچنین میساندی نیز به عنوان مشاور ملکه از جایگاه زنانه‌اش بالا می‌رود و از نقش‌های تعریف شده‌‌ی زنانه فاصله می‌گیرد.

در انتهای تحلیل نقش زن در سریال بازی تاج و تخت باید گفت درست است که جایگاه زنان از ابتدا تا انتهای سریال ترفیع یافته است. اما این بدان معنی نیست که در نهایت جایگاهی برابر یافته اند.

سرسی به عنوان زن، مدت بسیار اندکی را بر تخت می‌نشیند که در قیاس با گذشتگان که همه مرد بودند، این زمان هیچ حساب می‌شود. دنریس نیز به حکمرانی نمی‌رسد و به جنون می‌رسد. تنها سانساست که انتهای ماجرای GOT تا حدودی به جایگاه بالایی می‌رسد و آن هم ملکه بخش شمالی است و نه بیشتر. حاکم اصلی این هفت اقلیم در نهایت مرد است.

مردی که از نگاه کلیشه‌‌ی مردانه، به علت عدم توانایی بارور کردن، مرد نیست، اما نمادی است از آگاهی و دانش و حافظه تاریخی، تاریخی که البته آن را همیشه مردان نوشته اند.

پ.ن: عنوان؛ ترکیب نام کتاب سیمون دوبووار به نام جنس دوم و بخشی از شعر فروغ فرخزاد به نام ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد می‌باشد.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو