ژانر فانتزی در سینما و تلویزیون با وجود تمامی زیباییها و جذابیتهایش اما مملو از کلیشههایی شده که علیرغم قابل پیشبینی بودنشان اما همچنان توسط طرفداران این ژانر محبوب میباشد.
طی سالهای اخیر به سبب گسترش ایدهپردازی و افزایش بودجه پروژهها در سینما و تلویزیون شاهد گسترش ژانر فانتزی بودهایم. ژانری که مخاطبین در آن میتوانند شاهد به تصویر کشیدن المانهای ناب و خاطرهانگیزی باشند که به هیچ عنوان در دنیای واقعی نمیتوان آن را مشاهده و تجربه نمود و همین مسئله باعث شده تا مخاطبین خود را در این دنیاهای فانتزی و غیرواقعی غرق کرده و کمی از دنیای واقعی فاصله بگیرند.
از دنیای جادوگری هری پاتر گرفته تا حماسه خیر و شر سرزمین میانه و جنگ بر سر قدرت بین خاندانهای وستروس، برخی از المانهای به کار گرفته شده در ژانر فانتزی به حدی کلیشهای و اشباع شدهاند که دیگر آن شگفتی و غیرقابل پیشبینی بودن را از دست دادهاند. مسئلهای که به خودی خود نکته منفی به شمار نمیرود و این المانها همچنان باعث به وجد آمدن سیل گستردهای از مخاطبین سینما و تلویزیون خواهند شد.
با این حال چه میشد اگر که شاهد خلق و گسترش ایدهها و المانهای جدیدی در این ژانر میبودیم؟ المانهایی که بتواند شگفتی مخاطبین را درپی داشته و آنها را با جنبه جدیدی از ژانر فانتزی مواجه نماید؟ سوالاتی که شاید روزی بتوانیم شاهد پاسخی برای آنها در مدیومهای سینما و تلویزیون باشیم.
تا آن زمان قصد داریم تا در این مقاله به معرفی ۱۰ المان همیشگی و پرتکرار ژانر فانتزی بپردازیم که امکان ندارد فیلمی در این ژانر ساخته شود و یکی از این ایدهها به کار گرفته نشود. پس در ادامه این مقاله جذاب با ما همراه باشید.
فرد برگزیده شده
زاده شدن یک قهرمان در دنیای تاریک و در معرض نابودی یکی از به کار گرفته شدهترین کلیشههای رایج ژانر فانتزی میباشد که منجر به حضور شخصیتهای مشهوری در این ژانر شده است.
حضور فردی برگزیده که به دنیا آمده تا روزی بتواند باعث پیروزی نیکی بر پلیدی شود، به حدی مورد استفاده قرار گرفته که گاهاً انتقاد مخاطبین سینما و تلویزیون را در پی داشته است. البته که به کار گرفتن چنی ایدهای اگر طبق اصول و قواعد درستی به مرحله اجرا درآورده شود، نه تنها تکراری و خسته کننده نخواهد بود، بلکه میتواند زمینهساز خلق حماسهای تماشایی و جذاب باشد که نمونه بارز آن را میتوان در قبال خلق زندگی پر فراز و نشیب هری پاتر مشاهده کرد. برگزیدهای که در نهایت در مقابل لرد ولدمورت خبیث قرار گرفت و منجر به خلق یکی از هیجانانگیزترین داستانهای فانتزی ۱ قرن اخیر سینما شده است.
موجودات ماورایی
یکی از المانهایی که به ژانر فانتزی پیوند خورده و حتی در کلیشهایترین حالت ممکن نیز نمیتوان منکر تاثیر آنها شد، حضور موجوداتی ماورایی و غیرواقعی در داستانهای این ژانر میباشد.
موجوداتی همچون اژدها، الف، کوتوله، پری دریایی، سنتور و اورکها همگی بخشی جداناپذیر از داستانهای ژانر فانتزی میباشند که عملاً بدون حضور آنها نمیتوان روایتی در این ژانر را حتی متصور شد. بارزترین نمونه حضور این موجودات را میتوان در حماسه سرزمین میانه جی. آر. آر. تالکین و فیلم و سریالهای اقتباس شده از آن مشاهده کرد که عملاً به رویدادی فرهنگی در سینمای مدرن بدل گشت و زمینهساز حضور این موجودات در باقی آثار سینما و تلویزیونی شده است. اژدهایان به تصویر کشیده شده در داستان ترانه یخ و آتش جرج آر. آر. مارتین نیز باری دیگر نشان داد که در کلیشهایترین حالت ممکن تا چه اندازه میتوان از این موجودات هولناک ولی دوستداشتنی بهره گرفت و روایاتی حماسی و تماشایی را به ارمغان آورد.
مسیر قهرمانانه ناخواسته
در سمت مقابل فرد برگزیده شده، شاهد حضور شخصیتهای عادی و بدون قدرت خاصی بودهایم که علیرغم میل باطنی مجبور شدهاند تا در مسیر قهرمانانهای قدم گذاشته و برای نجات دنیا و عزیزانشان با خطرات غیرمنتظره بسیاری دست و پنجه نرم نمایند.
جان اسنو از دنیای بازی تاج و تخت و بیلبو بگینز در داستان هابیت نمونه بارز قهرمانانی هستند که سرنوشت مسیر متفاوتی را برای آنها در نظر گرفته بود و این اشخاص عادی، برای رویارویی با تهدیداتی بسیار خطرناک، مجبور به پذیرفتن مسئولیتی سنگین شدند تا در قامت یک قهرمان، دست به خلق حماسهای هیجانانگیز بزنند. در این نوع از کلیشهها بارها شاهد هستیم که قهرمان داستان از بر دوش کشیدن چنین مسئولیتی ابراز پیشمانی کرده و بارها تا مرز کنار کشیدن پیش میرود. با این حال همیشه کسانی در اطراف آنها حضور دارند که موجب دلگرمیشان شده و آنها را از ناامیدی و کنار کشیدن منصرف نمایند.
حال و هوای قرون وسطی
فرغ از این که داستان روایت شده در کدام کشور و قاره جریان داشته باشد، به طرز عجیبی اکثر آثار ژانر فانتزی حال و هوایی قرون وسطی داشته و این موضوع عملاً به امضای این ژانر درآمده است.
این نوع روایت داستان از زمان آغاز پیدایش حماسه شاه آرتور و میزدگرد شوالیههای وی به ایدهای رایج بدل گشت و حتی شاهد هستیم که داستانهای فانتزی همچون ارباب حلقهها و بازی تاج و تخت و خاندان اژدها نیز در بستری از دوران قرون وسطی به وقوع میپیوندند که شهرها و مردمانشان گویی از دل تاریخ بشریت به دنیای فانتزی قدم گذاشتهاند. البته که این ایده به ظاهر کلیشهای خواستگاه خود مخاطبین نیز بوده است زیرا دنیای فانتزی چندان با تکنولوژی و فناوریهای مدرن سنخیت نداشته و طرفداران این ژانر ترجیح میدهند که شاهد بستری تاریخی با فرهنگی حول محور قرون وسطی باشند که در آن قهرمانان و شروران داستان با شمشیر و جادو به جان یکدیگر میافتند.
زبانهای ساختگی
یکی از کلیشههای ارزشمند و قابل ستایش ژانر فانتزی در سینما و تلویزیون، به تصویر کشیدن مردمان و فرهنگهایی باستانی میباشد که از زبانی کاملاً ساختگی و غیرواقعی بهره بردهاند.
مشهورترین زبانهای ساخته شده در طول تاریخ ژانر فانتزی را میتوان به دنیاهای خلق شده توسط تالکین، جرج مارتین و جیمز کامرون ارتباط داد. زبان الفها، دوثراکیها، والرینها و ناویها به حدی پروسه تولید پیچیده و پر فراز و نشیبی داشتهاند که عملاً داستان روایت شده را به سطح جدیدی از جذابیت و محبوبیت ارتقا دادهاند تا جایی که بسیاری از آنها همچون زبان الفها و دوثراکیها عملاً توسط اساتید بسیاری در سراسر جهان به علاقهمندان تعلیم داده میشود.
نبرد خیر و شر
ژنر فانتزی به معنای واقعی کلمه بر مبنای رویارویی نیروهای خیر و شر در برابر یکدیگر خلق شده و این مسئله هرچقدر هم که کلیشهای جلوه نماید اما نمیتوان این ژانر را بدون چنین ایدهای حتی متصور شد.
استعاره نبرد نیروهای خیر و شر از داستانهای مذهبی و دینهای ملل مختلف گرفته شده که در آن شاهد روایت داستانهای مختلفی حول محور بهشتیان و جهنمیان بودهایم و این موضوع به مرور بسط و گسترش پیدا کرد تا در روایات مختلف ژانر فانتزی به کار گرفته شود. در حالی که آثاری همچون کنستانتین و ارباب حلقهها این ایده را همانگونه که در کتابهای مذهبی روایت شدهاند، به تصویر کشیده است که نیروهای نیکی و خیر عموماً موجوداتی پاک و زیبا و نیروهای اهریمنی و شر به شکل موجوداتی زشت و کریه به ارمغان آورده شدهاند اما در این بین شاهد اثری همچون Good Omens (فال نیک) نیز هستیم که این کلیشهها را کنار گذاشته و داستانی را روایت میکند که در آن فرشته و اهریمن دوشادوش یکدیگر برای نجات دنیا تلاش میکنند.
عناصر سحر و جادو
سحر و جادو شاید که اهمیتی در حد و اندازه دنیای قرون وسطی و نیروهای خیر و شر نداشته باشد اما به خودی خود بارها و بارها در آثار مرتبط با ژانر فانتزی به کار گرفته شده است.
از انیمیشن آواتار گرفته که جادو را به عناصر زمین مرتبط کرده و فرهنگهای مختلفی را حول محور آن ایجاد کرده تا داستانهای هری پاتر که عملاً دنیایی موازی با دنیای واقعی ما انسانها را خلق نموده که جادو رکن اصلی آن به شمار میرود. شخصیتهای چنین داستانهایی به لطف سحر و جاو عملاً توانایی کنترل و دستکاری هر چیزی که فکرش را بکنید دارند و چنین ایدهای به حدی برای تک تک ما انسانها رویایی و دوست داشتنی است که محبوبیت شگفتانگیزی را برای آثار مرتبط با آن به ارمغان آورده است. قاعدتاً هر یک از ما روزی آرزو داشته که بتواند چوبدستی قدرتمندی همچون چوبدستی یادگاران مرگ را داشته باشد تا به واسطه آن بتواند هر کاری که دلش میخواهد را انجام دهد.
راهنما و مرشدانی خردمند
در داستانهای ژانر فانتزی شاهد شخصیتهای بسیار قدرتمند و توانمندی هستیم که حکم راهنما و مرشد قهرمانان داستان را ایفا کرده و حضورشان به همان اندازه در روایت حماسه خیر و شر اهمیت دارند.
حضور این راهنمایان و مرشدها از اهمیت بالایی در داستان برخوردار است. زیرا بارها و بارها زمانی که قهرمان داستان در لبه مرز نابودی قرار داشته و در شرف تسلیم شدن و یا سقوط به جبهه تاریکی بوده، این مرشد و راهنماها باید نور امید و مبارزه را در دل قهرمان داستان حفظ نموده و جنبه تاریک روح آنها را خنثی نمایند حتی اگر مجبور به مبارزه با این قهرمانان شوند. بهترین نمونه از این دست مرشدها را میتوان در قبال شخصیتهای ماندگار و دوستداشتنی همچون دامبلدور، مرلین، گندالف، اوبی وان و یودا مشاهده کرد.
اجسام جادویی
همان گونه که جادوها یکی از عناصر جداییناپذیر ژانر فانتزی هستند، اجسام جادویی و عجیب و غریب نیز بارها و بارها در آثار این ژانر قابل مشاهده بودهاند.
از شمشیر اکسکالیبور گرفته تا چراغ جادو علاءالدین و چکش ثور، این اجسام ماورایی، قدرت جادویی عظیمی را در خود جای دادهاند که میتواند وقایعی بزرگ و شگفتانگیزی را به ارمغان بیاورند. اجسامی که توسط هر دو گروه قهرمانان و شروران استفاده میشوند تا بتوانند روایت فانتزی داستان را پیش برده و اتفاقات غیرواقعی ولی جذابی را رقم بزنند. میتوان گفت که کلیشه استفاده از اجسام جادویی عملاً مسئلهای غیرقابل تغییر است زیرا جادو و فانتزی ترکیبی تثبیت شده و غیرقابل تغییر هستند که هر یک بدون دیگری معنایی در نزد مخاطبین نخواهد داشت.
ماموریتهای حماسی
تا به اینجا ۹ مورد را معرفی کردیم تا برسیم به مهمترین و اصلیترین کلیشه ژانر فانتزی که در اصل تمامی موارد اشاره شده دست در دست یکدیگر باعث رقم خوردن این موضوع خواهند شد. ماموریتی حماسی برای قهرمان داستان تا بتواند با بهرهگیری از المانهای نام برده شده، باعث پیروزی نیکی بر پلیدی بشود.
ماموریت قهرمان داستان میتواند به شیوههای مختلفی روایت شود. از ارباب حلقهها و هابیت و هری پاتر گرفته که در نهایت قهرمان داستان مجبور میشود تا در جنگی تمام عیار و بزرگ، دنیا را از شر پلیدی نجات دهد تا فیلم ساده و زیبایی همچون Pan’s Labyrinth (هزار توی پن) که قهرمان داستان، در قامت دختری کوچک و معصوم باید سر از رازی درآورد که در نهایت اشک را از چشمان مخاطبین سرازیر خواهد کرد. ماموریت قهرمان داستان در ژانر فانتزی میتواند به اشکال گوناکونی روایت شود که تاکنون سینما و تلویزیون میزبان روایت داستانهای بسیاری بودهاند که برخی از آنها به سادگی فراموش شده و برخی دیگر هنوز هم جذابیت روز اول خود را حفط کردهاند.
به نظر شما آیا روزی شاهد ایده و المانهای جدیدی در ژانر فانتزی سینما و تلویزیون خواهیم بود که سبب خلق روایات و جنبههای جدیدی در این ژانر شود؟ محبوبترین کلیشهای که در این مقاله به آن اشاره شد، از دیدگاه شما چیست؟ بهترین فیلم و سریال فانتزی ساخته شده طی چند دهه اخیر سینما و تلوییون از دید شما چه نام دارد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
منبع: کولایدر