گروه ترجمه نی‌نی‌بان: به عنوان مادر سه فرزند، می دانم آن طوری که پسر نوجوانم را بزرگ می کنم به اندازه تربیت دخترهای دوقلو ام مهم است، به خصوص وقتی نوبت به برابری جنسیتی می رسد. یکی از مهمترین هدف ها این است که در خانه طوری با فرزندانم رفتار کنم که هیچ یک نسبت به دیگری احساس برتری نکند.
پسر و دخترهایم باید یاد بگیرند که هر دو وظایف یکسانی در خانه و بیرون از خانه دارند و وقتی وارد زندگی مشترک می شوند باید سهم مشترکی در همه کارها داشته باشند . من بر این باورم که وقتی هرکسی درست حمایت و تشویق شود، همه از این موضوع منفعت خواهند برد.
من همیشه خودم را فردی می دانستم که کاملا درباره مشکل برابری جنسیت اطلاع دارد اما زمانی که نوبت به وارد کردن این ارزشها در زندگی روزمره شد، برایم خیلی مشکل به نظر می رسید. من در خانواده ای بزرگ شده بودم که پدرم همه مسئولیت های خانه را کنترل و تقسیم می کرد. دخترها مسئول کمک در امور نظافت خانه و آشپزی بودند و پسرها مسئولیت بیرون بردن کیسه زباله و چمن زنی را داشتند.
امروز در زندگی خانوادگی خودم، استفاده کردن از قوانین سنتی که با آن بزرگ شدم گاهی اوقات خیلی دشوار است و اگرچه سعی می کنم همیشه روش تربیتی درستی را به کار بگیرم امیدوارم زمانی که فرزندانم بزرگ شدند و زندگی خودشان را ساختند، روابط موفق، درست و برابری را با همسرانشان داشته باشند. اما می دانم که برای فرزندانم به خصوص پسرم چنین تفکری باید از کودکی در آنها رشد کند.
ترویج دادن برابری جنسیت در خانه یک تمرین روزمره است و اصلا کار راحتی نیست. قدرت کلیشه خیلی زیاد است و برای غلبه بر آن انرژی و زمان زیادی لازم است. شما می توانید از پنج روشی که من برای تشویق پسرم به شکستن کلیشه ها و تطبیق پیداکردن با جنس مخالفش استفاده کردم، ایده بگیرید.
1. از بچه ها بخواهید که هر کاری را انجام دهند. برای من یاد دادن این موضوع به فرزندانم که آنها هم باید در کار خانه مشارکت داشته باشند، خیلی مهم است. وقتی نوبت به پسرم می رسد، حتی اینکه او یاد بگیرد برای خودش ( و دیگران ) آشپزی کند و اتاقش را مرتب کند هم مهم است. او باید یاد بگیرد که مشارکتش در کارهای خانه به اندازه خواهرهایش اهمیت دارد و انجام دادن کارهای خانه هم بخشی از زندگی است.
2. «مرد که گریه نمی کند» را ممنوع کنید. من زمانی که می بینم دخترهایم روحیه رهبری دارند و علاقه زیادی به سخنرانی و حرف زدن درباره ایده هایشان دارند، همیشه آنها را تشویق می کنم. همچنین نقطه مقابل همین موضوع را برای پسرم هم در نظر می گیرم و هرگز به او نگفتم «مرد که گریه نمی کند» و همیشه اجازه دادم احساساتش را بیرون بریزد و آنها را نشان دهد.
3. رسانه ها را متنوع کنید. یکی از بزرگترین دلایلی که این کلیشه ها تقویت می شوند، تلویزیون، کتاب و فیلم است و در دنیای امروز با وجود اینترنت و گوشی های هوشمند دوری کردن از رسانه ها غیرممکن شده است. من همیشه سعی کردم فرزندانم را تشویق به خواندن کتاب یا دیدن فیلمهایی بکنم که برابری جنسیت را ترویج می کنند. همچنین زمانی که فیلمی را با یکدیگر تماشا می کنید حرف زدن درباره شخصیت های داستان و توضیح دادن چنین مسائلی می تواند مقید باشد. متنوع کردن رسانه به فرزندانم این امکان را می دهد که دیدگاه وسیعتری از کارهایی که زنها و مردها می توانند انجام دهند را پیدا کنند.
4. به دنبال علاقه رفتن را به آنها یاد دهید. زمانی که در نوجوانی تصمیم گرفتم به دنبال علاقه ام که تحصیل مدیریت مالی بود بروم خیلی از اطرافیان حتی خودم باور نداشتم که موفق بشوم. چرا؟ برای اینکه «دخترها نمی توانند در ریاضیات موفق شوند» . اینکه چنین کلیشه ای حتی امروز هم هنوز وجود دارد خیلی ناراحت کننده است. درواقع، تحقیقات نشان داده است وقتی به دخترها پیش از امتحانی یادآوری می شود که آنها دختر هستند و در ریاضی استعداد ندارند، آنها عملکرد ضعیفتری در امتحان از خود نشان می دهند! می خواهم فرزندانم را تشویق کنم تا آنچه دوست دارند را دنبال کنند و به حرف جامعه و مردم توجهی نداشته باشند.
5. درباره آینده شان روشنفکر باشید. وقتی نوبت به آموزش شکستن کلیشه ها به مردها می رسد، یعنی به آنها ارزش همکاری کردن در امور خانه را یاد دهید. بنابراین وقتی با پسرم درباره آینده اش صحبت می کنم، خانواده را هم در چنین بحثی مشارکت می دهم، درست همانطور که برای دخترهایم همین کار را انجام می دهم. می خواهم مطمئن شود که گذراندن وقت با خانواده ارزش زیادی دارد. درواقع چنین چیزی بخش مهمی از ساختن یک رابطه موفق است.
