متن در مورد اسب

متن در مورد اسب متن اسب نجیب اسب و عشق متن کوتاه در مورد اسب به انگلیسی دلنوشته برای اسب سخنان بزرگان در مورد اسب متن درباره اسب قهوه ای جمله اسبی جمله ای زیبا در وصف اسب

اسب یکی از محبوب ترین حیوانات روی زمین است که نماد نجیب بودن نیز می باشد. اسب از اولین حیواناتی است که توسط انسان ها رام شد و به عنوان حیوان خانگی در کنار انسان ها زندگی و خدمت کرد. در ادامه این مطلب می توانید مجموعه ای از تکست و متن در مورد اسب را مشاهده نمایید.

عکس نوشته و تکست در مورد اسب

رویای من اسبی بود

که هیچ وقت به میدان مسابقه نرفت

اسبی جوان و دونده

که به خیش بستند

تا تنهایی آدم ها را شخم بزنند

رویای من

جای خوبی به دنیا نیامده بود…

سید رسول پیره

***

اسب خرد خویش اگر نیک بتازیم

صد روزنه در پهنه باور بگشاید

م _ عاکف

***

اسب حیوان نجیبی است اگر بگذارند

چون بشر کیس عجیبی است اگر بگذارند

سم بکوبد به زمین توی چراگاه جمال

گاهش از عشق نصیبی است اگر بگذارند

***

تا بر آن روی چو ماه آموختم

عالمی بر خویشتن بفروختم

پاره کرده پرده صبر و صلاح

دیده عقل و بصر بردوختم

اسب در میدان وصلش تاختم

کعبه وصلش ز هجران توختم

جامه عفت برون انداختم

رندی و ناراستی آموختم

سنایی

***

ز حسن تو پیدا شد آیین عشق

خرد را لبت کرد تلقین عشق

ازین بیشه شیری نیامد برون

که او را نکشتی به زوبین عشق

ز بهر شکار دل خستگان

بر اسب بلا بسته‌ای زین عشق

اوحدی

***

اسب‏ها، این اسب‏ها

یالشان آشفته است

در نگاه سرخشان

پرسشی ناگفته است

بر زمین، سم می‌‏زنند

خشمگین، شیهه‏ کشان

گویی آتش می‏‌جهد

از تن چالاکشان

اسب‏ها زندانی‏‌اند

آه زیر سقف‏‌ها

اسب‏ها کی می‌‏شوند

باز آزاد و رها؟

اسب‏ها یک روز باز

روی پا می‌‏ایستند

آخر آنها اهل خواب

اهل آخور نیستند

یک شبی گم می‌‏شوند

اسب‏ها در بهت دشت

اسب من که رفت و رفت

سوی آخور برنگشت

محمد کاظم مزینانی

***

متن در مورد اسب

اسب‏ها یک روز باز

روی پا می‏ایستند

آخر آنها اهل خواب

اهل آخور نیستند

***

همه شب سجده‌کنان می‌رود و وقت سحر

روش بخشد که بمیرد مه چرخ از حسدش

هر که امروز کند شهوت خود را در گور

هر یکی حور شود مونس گور و الحدش

هر کی او اسب دواند به سوی گمراهی

کند آن اسب لگدکوب نکال از لگدش

بهل ابتر تو غزل را به ازل حیران باش

که تمامش کند و شرح دهد هم صمدش

مولوی

***

اگر اشتر و اسب و استر نباشد

کجا قهرمانی بود قهرمان را

ناصر خسرو

***

اسب می‌تاخت با شکوه و دلیر

که کند فعل شیر بچه شیر

مکتبی شیرازی

***

اسب خرد ار مطیع و همگام شود

سرکش‌تر ازین نفس هم آرام شود

اندیشه به کار بستن آری هنر است

بر بی‌هنران بی‌هنری دام شود

م _ عاکف

***

برگ در دست نسیمی است که سرگردان است

قلب در دام غریبی است که بی‌سامان است

زندگی با تو چه احساس عجیبی دارد

عشق آن اسب نجیبی است که نافرمان است

ابوذر فتحی‌نیا

دلنوشته برای اسب

***

اسب تازی در طویله گر ببندی پیش خر

رنگشان همگون نگردد، طبعشان همگون شود

میرزا حبیب روحی

***

ای طرب‌ناکان ز مطرب التماس می‌ کنید

سوی عشرت‌ها روید و میل بانگ نی کنید

شهسوار اسب شادی‌ها شوید ای مقبلان

اسب غم را در قدم‌های طرب‌ها پی کنی

مولوی

***

یا رب این نو دولتان را بر خر خودشان نشان

کاین همه ناز از غلام و اسب و استر می‌کنند

حافظ

***

آن‌ کس که بداند و بداند که بداند

اسب شرف از گنبد گردون بجهاند

فخر رازی

***

ازین بیشه شیری نیامد برون

که او را نکشتی به زوبین عشق

ز بهر شکار دل خستگان

بر اسب بلا بسته‌ای زین عشق

***

گر خود سخن ز زهره و از ماه بشنوم

نبود چنان کز آن بت دلخواه بشنوم

بی‌خوابیم بکشت، وه از من که هر شبی

بنشینم و فسانه آن ماه بشنوم

تیغم زن ای رقیب، که قربان شوم تو را

آن دم که من روارو آن ماه بشنوم

آواز ارغنون ندهد ذوقم آن چنان

کاواز پای اسب تو ناگاه بشنوم

امیر خسرو دهلوی

***

تا نگردد شمع روز از باد تیغت منطفی

روز کین چتر تو را در زیر دامان می‌برد

آسمان می‌خواهد از اسب تو نعلی بهر تاج

غالبا آن تاج را از بهر کیوان می‌برد

کیست هندویی که سازد نعل اسب تاج سر

ظاهرا اسب تو درپا از پی آن می‌برد

سلمان ساوجی

***

من نمی‌دانم

که چرا می‌گویند اسب حیوان نجیبی است

کبوتر زیباست

و چرا در قفس هیچ‌کسی کرکس نیست

گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد

چشم‌ها را باید شست جور دیگر باید دید

واژه‌ها را باید شست

واژه باید خود باد

واژه باید خود باران باشد

چترها را باید بست

زیر باران باید رفت

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید دید

عشق را زیر باران باید جست

سهراب سپهری

***

چند خانه گم کنی و یاوه گردی گرد شهر

ور ز شهری نیز یاوه با قلاوزی بساز

اسب چوبین برتراشیدی که این اسب منست

گر نه چوبینست اسبت خواجه یک منزل بتاز

***

اسب تازی دو تک رود به شتاب

شتر آهسته می‌رود شب و روز

سعدی