انواع بی انگیزگی در زندگی کدامند؟

انواع بی انگیزگی در زندگی کدامند؟


منبع: آرگا

22

1401/9/10

22:09


بی انگیزگی می تواند در اثر ترس، بی هدفی، تعارض، فرسودگی، تنهایی، سوگ، نداشتن استقلال و … ایجاد شود. در این بخش با این چالش و انواع بی انگیزگی بیشتر آشنا می شوید.

بی انگیزه شدن در زندگی نشات گرفته از عوامل مختلفی است. گاهی ترس و سختی ها در زندگی موجب شده تا فرد دچار بی انگیزگی شود. با شناخت انواع بی انگیزگی می توانید، راحت تر با این موضوع مقابله کنید و راه های رفع آن را بهتر شناسایی نمایید.

انواع بی انگیزگی

آشنایی انواع بی انگیزگی

انگیزه نقش بسیار مهمی در شادابی و بهره وری زندگی ما دارد. در واقع یکی از اصلی ترین محرکه های زندگی افراد همین انگیزه است. حالا تصور کنید این عامل در زندگی کمرنگ شود. در این صورت است که افراد کارهای خود را به تعویق می اندازند و یا آن را به درستی انجام نمی دهند.

برای پی بردن به مدل های مختلف بی انگیزگی بهتر است به یک مثال درباره برف توجه کنید. همانطور که می دانید، زندگی اسکیموها در میان برف می گذرد. اسکیموها به خوبی تفاوت میان ریز برف ها را تشخصی می دهند. آن ها به دلیل زندگی میان برف ها به خوبی می توانند این تفاوت را پیدا کنند.

در زندگی ما نیز به همین شکل است. اغلب ما زمانی که دچار بی انگیزگی می شویم، تفاوت میان آن را به خوبی تشخیص نمی دهیم و تنها فکر می کنیم که دچار همان مشکل قبلی شده ایم. همین موضوع موجب شده تا همیشه راهکارهای تکراری را به کار بگیرید. به طور کلی می توان گفت، بی انگیزه بودن همان نداشتن تعهد به مسیر و عمل کردن است.

۱- بی انگیزگی ناشی از ترس:

حتی در صورتی که خودتان مسیر پیش رو را انتخاب کرده باشید و در آن قدم بگذارید، زمانی که دچار ترس می شوید از آن جلوگیری می کنید. ترس موجب کند شدن مسیر و عملکرد شما خواهد شد. اگر ترس به خوبی قدرتمند باشد، مانع پیشروی شما می شود. برای این موضوع باید به ترس خودتان غلبه کنید. این مورد از اولین نمونه ها و انواع بی انگیزگی می باشد.

بی انگیزگی چیست

یکی از موثرترین گام ها در این زمینه نام بردن ترس ها و رو به رو شدن با آن می باشد. هر چقدر با ترس های خود صادق تر باشید، بهتر می توانید آن را کنترل کنید. از خودتان بپرسید چرا از این اتفاق می ترسید؟ چقدر احتمال وقوع آن وجود دارد؟ این موضوع موجب شده تا ترس های ابتدایی خودشان از بین بروند.

درباره ترس های مانده بیشتر تحقیق کنید. حالا راهکارهای مدیریتی مناسب با آن را به کار بگیرید. تغییرات را از مسیرها و گام های کوچک تر آغاز کنید تا پیش روی شما در مسیر بهتر باشد.

۲- بی انگیزگی ناشی از هدف اشتباه:

مارتا بک می گوید: ما دو نوع خود داریم. خود ذاتی و خود اجتماعی. خود ذاتی بخش روانی ماست که بازیگوش، خود انگیزه و خلاق است. این بخش نشان دهنده چیزهایی بوده که به آن اهمیت می دهید. خود اجتماعی با تولد در حال شکل گیری است. قوانین نهادینه شده خانواده و اجتماع شامل این امر می شود. این خود اغلب در انحصار جامعه بوده و سختی های زیادی دارد.

تمام پیام هایی فرد از جامعه دریافت کرده او را مشتاق می کند تا در زندگی یک برده اجتماعی شود. بی انگیزگی نیز از همین جا ناشی می شود. زمانی که هدف هایی تعیین کرده اید که نمی توانید به آن ها دست پیدا کنید، دچار بی انگیزگی می شوید.

این تعیین هدف های اجتماعی شما را از مسیر خود ذاتی دور می کند. خود ذاتی برای دور کردن شما از این مسیر از بی انگیزگی استفاده خواهد کرد. این موضع شما را نسبت به اهدافتان دلسرد می کند. برای اینکه دچار چنین مشکلاتی نشوید باید، هدف گذاری صحیح و اصولی داشته باشید.

شناسایی بی انگیزگی

۳- بی انگیزگی ناشی از واضح نبودن خواسته ها:

همین حالا بگویید که از زندگی چه می خواهید؟ اگر نمی توانید به شکل آگاهانه به این سوال پاسخ دهید، چیزی درون شما دچار ابهام شده است. بی انگیزه بودن برای عمل هایی که نمی دانید چه نتایجی به همراه دارد، دور از انتظار نمی باشد. این مورد یکی دیگر از انواع بی انگیزگی محسوب می شود.

حالا گام موثر برای این مورد شفاف سازی خواسته ها است. برای اینکه در این مسیر موفق تر عمل کنید، باید به درک درست و شفافی از آنچه که می خواهید و نتیجه مطلوب آن برسید. آشنایی توسط این وسیله ها کمک می کند تا آرامش بیشتری را دنبال کنید. برای این منظور باید خواسته های شفاف تری داشته باشید.

۴- بی انگیزگی ناشی از تعارض ارزش ها:

ارزش ها شامل عقایدی بوده که فرد آن را باور دارد. این ارزش ها در زندگی فرد اهمیت زیادی داشته و حتی دچار تعارض ارزش ها نیز می شود. در موقعیت هایی که فرد میان چند ارزش دچار تعارض و تضاد خواهد شد، سر و کله بی انگیزگی پیدا می شود.

این تعارض ها موجب شده تا از انجام برخی کارها دست بکشید و در نهایت نیز این سو و آن سو بروید. این تضاد و تعارض موجب فرسایش روحی فرد خواهد شد. حالا برای حل این مشکل باید چه کنید؟ کنار آمدن با این دسته از تعارض ها تنها راحل حل اساسی برای شما می باشد.

چند نوع بی انگیزگی داریم

سعی کنید این تعارض ها را درک کرده و در وجود خود به دنبال میانجی باشید تا تعارض ها را رفع کند. یافتن ارزش هایی که میان آن تعارض وجود دارد، نکته کلیدی است. حالا ارزش های خود را به شکلی آگاهانه انتخاب نمایید.

بی انگیزگی نمونه های متعددی دارد. گاهی بی انگیزگی ناشی از استقلال عمل بوده که فرد باید محدودیت ها را رفع نماید. نمونه ای دیگر از بی انگیزگی ناشی از فقدان چالش است. در این مورد فرد باید اهدافی جذاب تر و چالش برانگیزتر انتخاب نماید. بی انگیزگی ناشی از سوگ نی در اثر پذیرش غم و سوگ درمان می شود.

اگر دچار بی انگیزگی ناشی از تنهایی هستید، باید محیط های مناسب تر اجتماعی را انتخاب کنید. کار کردن، ورزش و انجام فعالیت هنری از این موارد است. بی انگیزگی ناشی از فرسودگی زمانی قابل درمان بوده که فرد مدتی را به خودش و خواسته های درونی رسیدگی کند. بی انگیزگی در هر فرد متفاوت بوده و می تواند انواع متعدد دیگری نیز داشته باشد.

برای شناسایی راهکارهای ایجاد انگیزه و بالا بردن انگیزه می توانید این مطالب را مورد مطالعه قرار دهید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو